۱۳ مطلب با موضوع «ذخیره ثواب و حسنه در دنیا» ثبت شده است

بیشتر بدانید بهتر زندگی کنید

سه چیز انسان را سنگدل می کند:

1-     بدون مشاهده چیز تعجب آوری ، خندیدن

2-     بغیر گرسنگی ، غذا خوردن

3-     بغیر ضرورت ، حرف زدن

چهار چیز انسان را از خندیدن باز میدارد:

یحیی بن معاذ (رض) فرمودند چهار چیز انسان را از خندیدن و خوشحال شدن باز می دارد

1-     فکر آخرت

2-     مشغله کسب رزق و روزی

3-     ندامت و غم بر گناهها

     4 - مبتلا شدن به مصائب
اجر (پاداش) هفت چیز بعد از موت نیز می رسد :

حضرت انس بن مالک (رض) می فرماید : ثواب هفت چیز بعد از مرگ نیز به انسان می رسد .

1-     حفر و بازسازی چاه و غیره (تا آنگاه که مردم از آن استفاده کنند به آنشخص که چاه را تعمیر نموده اجر و پاداش می رسد )

2-     تعمیر و بناء مسجد ( تا آنگاه که در آن نماز بخوانند پیوسته ثواب میرسد)

3-     چاپ و نوشتن قرآن ( تا آنگاه که تلاوت شود به او ثواب می رسد) قرآن را برای تلاوت به مسجد هدیه دادن نیز شامل این مزیت و ثواب خواهد بود .

4-     چشمه . تا آنگاه که انسانها و جانوران از آن استفاده کنند به او ثواب می رسد

5-     باغ تا آنگاه که موجودات از آن استفاده حاصل کنند به صاحب آنثواب می رسد

6-     اولا نیک به والدین به اندازه حسنات او اجر می رسد

7-     شاگرد نیک به استاد به اندازه حسنات او اجر می رسد .

سه حق اولاد بر والدین :

رسول الله(ص) فرمودند : اولاد سه حق بر والدین دارند :

1-     بعد از خلقت نوزاد نام خوبی که معنی خوبی داشته باشد بر او بنهند

2-     هنگامیکه به درک و فهم رسید او را قرآن یاد دهد.

3-     بعد از بلوغ همسری را به نکاح او در آورد.

با توبه گناهها به نیکی تبدیل می گردد :

حضرت ابوهریره (رض) می فرماید : " یکمرتبه بعد از عشاء من بهمراه (یعبارت دیگر) پشت سر رسول الله (ص) می رفتم که در مسیر راه زنی از من سوال کرد ای ابوهریره ! من مرتکب گناه بزرگی شده ام آیا هیچ راهی برای توبه موجود است؟ من درباره گناه از او پرسیدم گفت: من مرتکب عمل شنیع زنا شدم و در نتیجه آن بچه ای پیدا شد که آن بچه را بقتل رساندم . ابوهریره(رض) می فرماید : هنگامیکه درباره سنگین وزنی و بزرگ بودن گناه کمی تفکر کردم به او گفتم تو خودت را هلاک کردی و سبب هلاکت دیگری نیز شده ای دیگر گنجایشی برای توبه وجود ندارد . آن زن این را شنیده از ترس بیهوش شده و بر زمین افتاد من در هنگام رفتن در دل بسیار نادم بودم که در حضور رسول الله (ص) نظر داده بودم صبح خدمت آنحضرت (ص) رسیده تمام ماجرای دیشب را بازگو نمودم آنحضرت (ص) فرمودند : انالله و انا الیه راجعون ای ابوهریره ! تو خود نیز هلاک شدی و او را نیز هلاک کردی . مگر این آیه را بیاد نداشتی که :

( والذین لایدعون مع الله الها اخر و لا یقتلون لنفس التی حرم الله الا بالحق و لایزنون و من یفعل ذالک یلق اثاماO یضعف له العذاب یوم القیمه و یخلد فیه مهانا O الا من تاب و امن و عمل عملا صالحا فاولئک یبدل الله سیاتهم حسنت و کان الله غفورا رحیما)سوره فرقان آیه 70-69-68

(و بندگان پسندیده الله، کسانیند که با الله معبود دیگری را به فریاد نمی خوانند و رستش نمی نمایند و انسانی را که خداوند خونش را حرام کرده است . به قتل نمی رسانند مگر به حق و زنا نمی کنند . چرا که هر کس (یکی از) این (کارهای ناشایست شرک و قتل و زنا) را انجام دهد کیفر آن را می بیند .(و کسی که مرتکب یکی از گناه های نامبرده شود) عذاب او در قیامت مضاعف می گردد . و خوار و ذلیل جاودانه در عذاب می ماند . مگر کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد که خداوند (گناهان چنین کسانی را می بخشد) و بدیها و گناهان (گذشته) ایشان را به خوبیها و نیکیها تبدیل می کند و خداوند آمرزنده و مهربان است (و نه تنها که سیئات را می بخشد بلکه آنها را تبدیل به حسنات می نماید)

ابوهریره (رض) می فرماید: این را شنیده برای یافتن آن زن به جستجو پرداختم و در کوچه های مدینه راه می رفتم و می گفتم دیشب کدام زن بود که از من سوال کرد؟ بچه ها با دیدن این حالت گفتند : ابوهریره دیوانه شده است . مجدداً شب در همانجا آن زن را ملاقات نمودم و دستور رسول الله (ص) را ابلاغ نمودم که برای شما دروازه توبه باز است او از خوشحالی گفت : فلان باغ خود را به مساکین صدقه می کنم .

بعضی از اکابر می فرمایند : با توبه معاصی های مندرجه در کارنامه اعمال که تا حد کفر نیز باشد به نیکی تبدیل می شود . الله سبحانه و تعالی می فرمایند .

(قل للذین کفروا ان ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف) سوره انفال

ای محمد : به کافران بگو که اگر آنها توبه کنند تمام گناههای سابق آنها مورد عفو و بخشش واقع میشود.

کفر از بزرگترین گناههاست که با توبه عفو می شود واضح و حتمی است که گناههای کوچک دیگر با توبه یقینا مورد عفو واقع می شود .
قبل از نوشتن گناه برای انجام نیکی انتظار می شود :

بر شانه راست و چپ انسان دو فرشته مقرر است فرشته سمت راست شانه بر سمت چپ حاکم است .

هر گاه انسانی مرتکب گناهی می شود فرشته شانه چپ می خواهد آنرا بنویسد ولی آن فرشته دیگری آنرا منع می کند و می گوید تا پنج گناه نشده آنرا ننویس . بعد از گناه پنجم فرشته شانه چپ از فرشته دیگر جهت قید گناهها اجازه میطلبد باز آنرا منع نموده و می گوید صبر کن شاید عمل نیکی را انجام دهد انسان گناه می کند و آن فرشته مقرر بر شانه راست می گوید :نزد الله اصول اینست که در عوض هر نیکی ده برابر آن برایش قید می شود حال با انجام یک عمل نیک ده نیکی کسب نموده و پنج گناه دارد لهذا در عوض پنج نیکی ، پنج گناه مورد بخشش واقع می شود و من پنج نیکی دیگر را برایش می نویسم در این هنگام شیطان با صدای بلند فریاد سر می دهد که من چگونه بر انسان غالب می شوم.

فضیلت امت رسول الله(ص):

در امتهای سابق در نتیجه گناه چیز حلالی حرام قرار داده می شد و از جانب الله بر دروازه منزل و یا بر جسم آن شخص نوشته میشد که فلان بن فلان ، فلان گناه را انجام داده و توبه او اینست .

لیکن به طفیل و برکت حضرت نبی اکرم (ص) به این امت بسیار عزت داده شده است .و هیچ گناهی از امت را ظاهر نمی کنند و اگر بعد از گناه آن شخص نادم و پشیمان شود و در درگاه رب خویش توبه و استغفار نماید مورد عفو قرار می گیرد و هنگامیکه گناهکار بر گناه خود نادم می شود و می گوید : ای الله از من گناهی سر زده آنرا مورد بخشش خویش قرار بده الله تعالی می فرمایند : "بنده من گناه کرد و بعد فهمید که من ربی دارم که بر گرفت و عفو کردن گناه طاقت دارد لهذا من گناه این بنده را مورد عفو قرار دادم .

<< و من یعمل سوءا او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجدالله غفوراً رحیما>>(سوره نساء آیه 110)

(هر کس که کار بدی بکند یا ارتکاب معاصی بر خود ستم کند سپس از خدا آمرزش بطلبد خدا را آمرزنده(گناهان)و مهربان خواهد یافت)

اعزاز و اکرام توبه کنندگان از جانب رب العالمین :

الله تعالی توبه کنندگان را به چهار طریق اکرام می نماید .

1-     او را چنان از گناهان پاک می گرداند که گویا هرگز گناهی نکرده است

2-     الله تعالی با چنین اشخاصی محبت می نماید

3-     او را از شیطان حفاظت می فرماید

4-     قبل از ترک دنیا یعنی (قبل از موت) او را بی خوف و مطمئن می گرداند

هنگامیکه توبه کننده بر دوزخ می گذرد آتش بر او اثر نمی گذارد : خالد بن معدان رحمه الله می فرماید : هنگامیکه اهل توبه به جنت می رسند خواهند گفت : الله تعالی فرموده بودند برای به جنت رسیدن باید از روی دوزخ گذر کنیم به آنها گفته می شود شما از روی آن گذر کردید لیکن آنموقع جهنم خنک شده بود

ضمانت بهشت با شش چیز:

حضرت رسول الله (ص) فرمودند :

شما ضمانت شش چیز را بمن دهید من ضامن بهشت شما خواهم شد :

  1. همیشه راستگو باشد

  2. حتی الامکان بر وعده و قول خود عمل کنید

  3. در امانت خیانت نکنید

  4. شرمگاه خود را حفاظت کنید

  5. نگاه های خود را پائین بگیرید

6 . و با دستها از ظلم جلوگیری کنید
عیب جویی از مسلمان :

وعید عیب جویی از مسلمان:

ارشاد رسول الله (ص) است اگر مسلمانی بر مسلمانی دیگر عیب جویی نموده و او را شرمنده کند مانند آن است که خود آن بدی را انجام داده است و اگر هر کس مومنی را بخاطر جرم و گناهی بدنام کند یقینا قبل از مردن خود نیز به آن بدی مبتلا و بدنام می گردد . اعاذ نالله منه

فقیه ابواللیث رحمه الله می فرماید : مومن هرگز از روی قصد و اراده گناه نمی کند بلکه از روی غفلت مرتکب گناه می شود پس دگر عیب جویی و عیب گیری چه معنی دارد؟

گناه بوسیله توبه بطور کلی از بین می رود: حضرت ابن عباس (رض) می فرماید : هنگامیکه بنده ای گناهکار توبه حقیقی می کند الله تعالی توبه او را قبول فرموده تا آنجا که (بدستور الله تعالی) فرشته های کاتب و اعضاء گناهکار آن گناه را فراموش می کنند تا هیچکدام نتوانند گواهی بدهند . حتی که جای ارتکاب گناه از ذهن و یادشان می رود.

هنگامیکه الله تعالی بر شیطان لعنت نمود شیطان گفت : قسم به عزت تو تا آنگاه که بنده تو زنده باشد از سینه او خارج نخواهم شد . الله رب العزت فرمودند : قسم به عزتم ! در تمام مدت زندگی توبه آنها را قبول خواهم نمود .

نشانه قبولیت توبه :

از حکیم دیگری پرسیدند : آیا نشانه خاصی برای قبولیت توبه نمودن وجود دارد؟

فرمودند : بله چهار علامت دارد :

  1. از رفیقان بد دوری نموده و صحبت با نیکان را اختیار کند و پیوسته هیبت او در دل مردم قائم بماند

  2. از تمام گناهان پرهیز نموده و بطرف طاعت و فرمانبرداری مائل شود

  3. محبت دنیا را از دل خود بیرون راند و در فکر آخرت دردمند شود

  4. الله برای او ضمانت هر رزقی را که نموده از آن بی نیاز شده(بر آن قانع باشد) و مشغول اطاعت الله باشد

    برای اینگونه اشخاص رعایت چهار نکته بر عموم مردم لازم و ضروری است

  1. با او محبت کنند زیرا الله نیز به او محبت دارد

  2. برای او دعای استقامت و ثبات در توبه را بنمایند

  3. بخاطر گناهان گذشته بر او طعنه نزنند

  4. همنشینی او را اختیار نموده تذکره ، امداد و اعانت او را بکنند

سایه عرش الهی برای هفت دسته از مردم است

در قیامت آنگاه که جز سایه عرش الهی سایه دیگری وجود نخواهد داشت الله تبارک و تعالی به هفت گروه از مردم در زیر سایه عرش جایگاه عنایت می فرمایند .

1-     امام عادل (حاکم منصف)

2-     جوان عبادت گذار ( عبادت هر کسی مورد پسند الله می باشد لیکن رب العالمین عبادت جوان را بیشتر می پسندد)

3-     آن شخصی که پیوسته دلش معلق در مسجد باشد (و در فکر اوقات نماز باشد)

4-     آن دو شخصی که فقط برای رضای الله به یکدیگر محبت می ورزند

5-     آن شخصی که در تنهایی الله را یاد نموده و گریه کند( که این عمل اخلاص است)

6-     آنکس که چنان پنهان صدقه بدهد حتی بر خودش نیز معلوم نشود که چقدر صدقه نمود

7-     و آن شخصی که زنی جمیل و زیبا روی او را بطرف خود بخواند و او دعوت او را رد نموده و بگوید که از الله می ترسم

یا الله (به فضل خویش) تمام مسلمانها و به طفیل آنها این سیاه کار را به تمام این صفات مزین فرما و ما را مستحق سایه عرش خویش قرار بده آمین
طریقه راضی کردن والدین بعد از موت:

اگر والدین فوت نمایند به سه طریقه می توان آنها را راضی نمود .

1-     اولاد نیک و صالحی شوند زیرا که در (دنیا) هیچ چیزی به اندازه صالح بودن اولاد ، والدین را خشنود نمی کند.

2-     با وابستگان و دوستان والدین صله رحمی شود.

      3 - برای والدین دعا و استغفار نموده و صدقه بدهد.
علامتهای توبه:

بعضی از حکماء فرموده اند : مقبولیت توبه انسان از چهار چیز تشخیص داده می شود .

1 – زبان خود را از حرفهای بیهوده ، دروغ و غیبت بند نماید .

2- در دل خویش نسبت به کسی حسادت و عداوت نورزد

3- از همراهان و دوستان بد دوری جوید .

4- خود را برای موت (مرگ) آماده سازد با پشیمانی استغفار نماید و مشغول اطاعت الله باشد .

حضرت موسی (ع) :

مقوله حضرت موسی (ع) : جای تعجب است بر آن شخصی که بر آتش (جهنم)یقین می کند ولی باز می خندد و بر موت یقین دارد با این وجود خوشحال و شاداب است بر حساب یقین دارد ولی باز گناه می کند .همچنین جای تعجب است بر آن شخص با وجود اینکه بر تقدیر یقین دارد باز غمگین می شود دنیا و دگرگونیهای آن را می بیند باز بر دنیا اطمینان می کند و آن شخص نیز قابل تعجب است که بعد از یقین نمودن بر جنت عمل نیک انجام نمی دهد .

تاخیر نکردن در سه چیز

در سه چیز نباید تاخیر نمود :

1-     نماز ، آنگاه که وقتش فرا رسد (بعد از وقت مستحب ، تاخیر مناسب نیست)

2-     دفن میت (بعد از فوت هر چه زودتر میت را دفن کنند بهتر است )

3-     توبه بعد از گناه (اینکار را باید فی الفور انجام داد زیرا چنان نشود که موت قبل از توبه فرا رسد)

افسوس خوردن شیطان :

شیطان نیز افسوس می خورد: قول یکی از تابعین است آنگاه که گناهکار بعد از گناه ، توبه و استغفار می کند و بر آن نادم و پشیمان می شود بخاطر توبه و ندامت آن شخص ،  درجات وی بلند می شود و او مستحق جنت می گردد در این هنگام شیطان افسوس می خورد و می گوید کاش ! من او را برای این گناه ترغیب نمی دادم (تا مراتب بلند شدن درجات او را فراهم نمی کردم)

قصه ای عجیب :

پادشاهی از بنی اسرائیل تعریف غلامی را شنیده او را خواسته و برای خدمت خویش استخدام نمود روزی غلام پادشاه را خوشحال دیده و عرض کرد : شما در حق من خیلی خوبی می کنیدلیکن اگر روزی در هنگام داخل شدن به محل قصر مرا در حال شوخی با کنیز خود ببینید چه برخوردی با من خواهید داشت؟ پادشاه خشمگین شده و گفت : ای نالائق ! تو چگونه جرأت میکنی در مقابل من اینگونه حرف بزنی .

غلام گفت : جناب من شما را امتحان کردم من غلام چنان رب کریمی هستم که روزانه هفتاد مرتبه انجام گناه مرا می بیند ولی مانند شما بر من خشم نمی کند و مرا از خود دور نمی کند و روزی مرا بند نمی کند (بلکه با توبه گناهان را مورد عفو قرار می دهد) پس چرا درگاه او را ترک کنم و درگاه تو را اختیار کنم در حالی که من فقط تذکره تصور نافرمانی را نمودم حال شما اینگونه متغیر گشت ، با مشاهده لغزش و خطایی از من چه کیفیتی پیدا خواهی کرد؟ این را گفته و از آنجا رخصت نمود.

رحم بر اموات
حضرت رسول (ص ) فرمودند:
برمیت سخت تر از شب اول قبر نمی گذرد، پس برمرده های خودتان رحم کنید و صدقه برای آنها بدهید، و اگر چیزی پیدا نکردید که صدقه بدهید، یکی از شماها دو رکعت نماز برای او بخواند که در رکعت اول آن سوره حمد یک مرتبه و اَلهیکُم التَّکاثُر ده مرتبه و بعد از سلام بگو: (اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمِّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبْرِ ذلِکَ الْمَیِّتِ فُلانِ بْنِ فُلان (اسم مرده را می بری. حضرت حق سبحانه و تعالی ، (بواسطه این عمل ) همان ساعت هزار ملک که با هرملک جامه و حله ای است را به سوی قبر آن میت می فرستد، و تنگی قبر بر آن مرده تا روز نفخه صور (قیامت ) وسیع خواهد شد. و خداوند متعال به خواننده این نماز به تعداد آنچه که آفتاب بر او طلوع کرده حسنات خواهد بخشید، و چهل درجه بالا به او عنایت خواهد کرد. (البته این نماز را بطور دیگر هم روایت کرده اند که دو رکعت است ، در رکعت اول بعد از حمد آیه الکرسی یکمرتبه و توحید دو مرتبه بخواند).
دروازه های جهنم

پیامبراکرم(ص) سؤال کردند: در آن دروازه ها چه کسانی خواهند بود؟ عرض کرد: درپایین ترین دروازه و طبقه جهنم منافقین، اصحاب مائده و فرعونیها خواهند بود که نام آن درجه هاویه است. دردرجه دوم که نامش جحیم است مشرکین خواهند بود. در درجه سوم در سقرصابئین(بی دینها، ستاره پرست ها) خواهند بود و در درجه چهارم ابلیس و تابعه دارانش خواهند بود که لظی نام دارد. در دروازه پنجم که حطمه نام دارد یهود و در دروازه ششم نصاری خواهند بود که سعیر نام دارد. بعد از آن جبرائیل خاموش شد. حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: چرا خاموش شدی در دروازه هفتم چه کسانی خواهند بود؟ جبرائیل(ع) با شرم و به سختی گفت: آن دسته ازامت شما خواهند بود که گناه کبیره کرده و بدون توبه بمیرند. رسول اکرم(ص) این را شنیده نتوانستند برداشت کنند بیهوش شده و افتادند(فدا ابی و امی) جبرائیل(ع) سر مبارک را درآغوش گرفتند. هنگامی که بهوش آمدند فرمودند: جبرائیل من درغم و پریشانی بزرگی مبتلا شدم. چگونه مگرازامت من نیز کسی در آتش انداخته می شود؟ عرض کرد: بله کسانی که گناه کبیره بکنند و بدون توبه بمیرند. رسول الله(ص) این را شنیده و گریه نمودند جبرائیل(ع) نیز با دیدن این حالت به گریه افتاد. بعد از آن پیامبرگرامی(ص) به منزل تشریف بردند و ملاقات با مردم را قطع و ترک کردند. فقط برای نماز بیرون می رفتند. بغیر حرف زدن با کسی گریه کنان نماز را شروع می کرد و در حالت گریه نماز را به پایان می رساند. روز سوم حضرت ابوبکر(رض) بردروازه حاضرشده سلام کرد و اجازه ورود خواستند ازداخل خانه هیچ جوابی داده نشد. گریه کرده و برگشتند. همین موضوع برای حضرت عمر(رض) نیزاتفاق افتاد ایشان نیزگریه کنان برگشتند. درهمین حال حضرت سلمان فارسی(رض) آمد به نیزجوابی داده نشد. بی قرار شد گاهی

احوال جهنمیان

جهنمی

چنان روزسختی خواهد بود که فرشته های مقرّب، انبیاء(ع) و شهداء برای نجات خود نگران می شوند. درباره چگونگی استعمال عمر، جوانی، کسب و خرج مال و عمل به علم ازهمگی سوال می شود. انسان درتلاش یک نیکی نزد پدر، بچه ها، مادر، زن و ... می رود لیکن ناکام و مأیوس برمی گردد.

ازحضرت انس(رض) روایت شده است که یکبارجبرائیل(ع) درحالی درخدمت حضرت رسول اقدس(ص) حاضرشد که ازخوف رنگ چهره اش متغیرشده بود. قبل ازآن هرگزبااین حالت نیامده بود. حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: جبرائیل امروزچه شده است؟ چرا رنگ چهره شما تغییریافته؟ عرض کرد: امروزچنان حالاتی ازجهنم دیده ام و آمده ام که اگرهرکس برآن یقین کند او آرامش و سکون حاصل نمی کند تا آنگاه که ازمبتلا شدن به آن خود را محفوظ نکند.

پیامبرگرامی(ص) فرمودند: جبرائیل(ع) کم و بیش برای ما نیزبیان کنید. عرض کرد پس بشنوید:

الله جهنم را پیدا کرد و تا هزارسال برآن آتش برافروختند تا جایی که سرخ شد آنگاه تا هزارسال دیگرآتش را شعله ورساختند تا آنجائیکه سفید گردید. پس ازآن تا هزارسال دیگرآتش را ملتهب ساختند تا جایی که آتش آن سیاه شد. رنگ فعلی شعله های دوزخ سیاه می باشد. قسم به الله اگربه اندازه سوراخ سوزن جهنم را بازکنند تمام عالم آتش می گیرد و خاک می شود. اگرلباسی ازلباس دوزخیها را بین زمین و آسمان آویزان کنند ازبدبویی و سوزش آن موت تمام عالم فراهم می شود. درقرآن تذکره سلاسل آمده است اگریکی اززنجیرهای آن برکوهی گذاسته شود آن کوه ذوب شده و زنجیرتا تحت الثری خواهد رفت. اگرکسی درمشرق جهنم عذاب داده شود ازسوزش و آزاروی لرزه براندام کسانی خواهد افتاد که درمغرب سکونت دارند. عذاب جهنم بسیاردردناک و گودی آن بی انتها، زیورآن ازآهن و آبش چرک جوشیده شده می باشد و لباس اهل جهنم ازآتش است. جهنم هفت دروازه دارد. ازهردروازه عبور زن و مرد معلوم است. رسول الله(ص) سؤال فرمودند: دروازه های آن مانند دروازه ها و مکانهای این دنیا هستند؟ عرض کرد: نخیربلکه پایین و بالای آن نیزبازاست مسافت میان دو دروازه هفتاد سال است هردروازه از دروازه دیگر هفتاد برابر گرمتراست. دشمنان الله را دستگیرکرده به طرف دروازه ها می برند هنگامیکه به دروازه ها خواهند رسید استقبال آنها را با طوق و زنجیرمی کنند. زنجیر را از دهان داخل کرده و از مقعد بیرون آورده می شود و همچنین پاهایشان را نیز می بندند.

همراه هریک شیطان او نیزخواهد بود در عین حالی که روی و پیشانی آنها را بر زمین می کشند فرشته ها آنها را با چکش های آهنی می زنند و آنها را به جهنم پرت می کنند و هرگاه از ترس عذاب اراده خروج ازجهنم را بکنند باز بدانجا انداخته می شوند.

مخلص کیست ؟
چه کسی مخلص است ؟ کسی از بزرگی پرسید که مخلص کیست؟ فرمود : «مخلص آن شخصی است که نیکیهای خود را آنگونه بپوشاند همانطوری که بدیهای خود را می پوشاند» عرض کرد : غایت و انتهای اخلاص چیست ؟ فرمود: «اینکه تعریف کردن از جانب مردم را پسند نکند »
ریاکاری
ریاکاری شرک اصغر است : رسول الله (ص) فرمودند : مردم بزرگترین خوف من برای شما درباره شرک اصغر است . صحابه (رض) عرض کردند: شرک اصغر چیست ؟ فرمودند : ریاکاری روز قیامت به ریاکارها گفته خواهد شد بروید نزد کسانی که در دنیا برای آنها اعمال انجام داده  بودید اگر آنها چیزی برای دادن داشته باشند ثمره اعمال خود را از آنها بگیرید .

مثال ریاکار : مقوله حکیمی است ، ریاکار مانند آن شخصی است که کیسه خود را بجای پول ، از سنگریزه ها پر کرده باشد برای او هیچ فایده ای ندارد سوای اینکه مردم کیسه پر شده او را ببینند و فکر کنند که او پولدار است لیکن آنچه در کیسه است هرگز حاجت آن شخص را برآورده نمی سازد بدین صورت کسانی که ریاکار را ببینند او را نیکوکار و با تقوا خواهند دانست لیکن نزد الله به اعمال شخص ریاکار پاداشی نمی رسد .

راه بهشت :

بهشت

توصیف بهشت در قرآن
در قرآ ن آمده است که : هرکس کار خطای  بکند به خاطر آن کارش مجازات خواهد شد و او کس

دیگری را غیر از خدا، به عنوان حامی و یاور نخواهد داشت.
هدف نهایی هر مسلمانی رسیدن به بهشت است . با توجه به تمام جوانب غیر مشهود، بهشت ، فقط از طریق
شبیه سازی ذهنی امکان تصورش وجود دارد. اما باید توجه داشت که حقیقت بهشت ، در فراسوی توصیف
زبان و اندیشه هر انسانی است و خداوند سبحان الله و تعالی ، آ ن را برا ی بندگانش فراهم آورده است ( آنچه
که ، هیچ چشمی نمی تواند نمی بیند و هیچ گوشی نمی تواند بشنود و هرگز در قلب انسان به وقوع نپیوسته
البخاری در کتابش می گوید این سر منزل ابدی ، به آنچه در « کتاب البخاری ، مسلمان و دیگران » .( است
لذت های مادی و معنوی که توصیف شده ، محدود نیست ، زیرا بهشت شامل تمام ارواح انسانی در طول زمان
می شود و سرانجا م بزرگترین و کامل ترین لذت های فوق تصور است یعنی درک حضور و قرب انسان به
خالق .
حال سؤال این است که چه کسانی وارث یک چنین خیر و برکتی هستند؟ و ارواحی که ارزش چنین
پاداشی را دارند کدامند؟ یک باور عمومی در بین مسلمانان وجود دارد مبنی بر اینکه: هر کسی اقرار کند یا
به زبان بیاورد وارد بهشت می شود. اما این شهادتین چیزی بیشتر از یک بیان « لا اله الا الله محمد رسو ل الله »
لفظی است ، این یک عهد است ، عهدی که باید تکمیل شود، این عهد دارای شرایط و لوازمی است که بر
تمامی جنبه های زندگی تأثیر می گذارد، این عهد متمرکز بر اقتدار فرد است یعنی آن چیزی که حقیقتاً
رفتار و کردار ما را در اختیار خودش می گیرد.
اعراب قریش که از ادای این کلمه امتناع می کردند به این دلیل بود که کاملاً التزامش را درک
می کردند. اما امروزه ، مسلمانان هر روز چند بار آن را تکرار می کنند، بدون اینکه هیچ فکری در خصوص چگونگی عمل به آن داشته باشند. رفتارشان ، عملشان و شیوه زندگیشان به چیز دیگری که کاملاً متفاو ت با
عبارت شهادتین است ، شهادت می دهد و همچنین آنها بهشت را استثناء میکنند.
در قرآن ، الله آگاه هست از آنچه که مقابل رضای اوست . به عنوان مثال در مذاهبی مانند یهودیت و
مسیحیت پیروانش به اشتباه ادعا می کنند خداوند آنها را بر دیگران برگزیده است و بهشت تنها متعلق به
آنهاست .
در قرآ ن آمده است که : هرکس کار خطایی بکند به خاطر آن کارش مجازات خواهد شد و او کس
دیگری را غیر از خدا، به عنوان حامی و یاور نخواهد داشت. اما، امروزه بسیاری از مسلمانان خودشان را به
عنوان افراد برگزیده در نظر می گیرند در حالیکه فرمان های پروردگارشان را نادیده می گیرند و پشت
می کنند به سنت پیامبرشان ( ص ) و به یک زندگی دنیوی دور از برکات قانون الهی پافشاری می کنند و شاید
تا جایی پیش بروند که جنبه های یقینی آن قانون را انکار کنند.
آداب و سنن ، دنیا گرایی، نظامهای اجتماعی ساخته دست بشر، رهبران و حتی تعهداتشان را با خداوند
یکتا شریک می کنند یا به عبارتی برای خداوند شریک قائل می شوند.
پاداش بهشت ، بسیار عظیم است . خدائی که بهاء داشته باشد، بهای واقعی نیست ، بهای واقعی بهشت ، بهایی
است که با فرمانبرداری از خداوند و پیامبرش ثابت می شود. قرآن می فرماید : آن کسانی که آخرت را
می خواهند و در آ ن جهت تلاش می کنند اینان معتقدانی هستند که خداوند از تلاششا ن قدردانی می کنند .
سوره 17 ، آیه 19
در هر حال ، ما باید بازگشت به قرآن داشته باشیم نه به راحتی یک روش احساسی و آکادمیک ، بلکه با
حس فراگیری برای فرمانبرداری و اطاعت ، باید درک کنیم که رضایت خداوند از ما در چیست ؟ و بعد
آنگونه شویم که مورد رضای خداوند است و.... این راه بهشت است .
منظرهولناک قیامت

اسرافیل(ع) صوردردهان دارد منتظراست تا هروقت حکم ازجانب الله برسد درآن بدمد. ازدمیدن اسرافیل درصورتمام عالم زیرو رو می شود درمخلوقات یک نوع بیقراری عجیب و غریبی پیدا می شود حضرت اسرافیل دوباره درآن صورخواهد دمید تمام عالم فنا می شود سوای چند فرشته هیچ مخلوقی باقی نمی ماند. الله تعالی به ملک الموت می فرماید: کدامیک ازمخلوق ها باقی است؟ او عرض خواهد کرد: جبرائیل، میکائیل، اسرافیل، حاملین عرش و من. سپس به ملک الموت حکم می شود که روح آنها را نیزقبض کن چنانچه روح همه آنها را نیزقبض می کند و بغیرازملک الموت هیچ مخلوقی باقی نمی ماند. الله تعالی به ملک الموت می فرماید: حال چه کسی باقی است؟ عرض خواهند کرد سوای شما فقط من باقی مانده ام. حکم می شود ملک الموت! سوای من همه باید فنا شوند لهذا تو نیزبمیر. چنانچه میان جنت و جهنم عزرائیل خود روح خود را نیز قبض خواهد نمود و چنان فریادی سر می دهد که اگرآن وقت مخلوقات زنده می بودند از شدت آواز و فریادش همه می مردند. آنگاه عزرائیل خواهند گفت: اگرمن می دانستم وقت موت انقدر دردناک و رنج آوراست روح مومنان را به نرمی قبض می کردم.

سوای الله ربّ العزّت کسی باقی نخواهد ماند آنگاه الله تعالی می فرماید: پادشاهان و شاهزادگان کجا هستند؟ ظالمان کجا رفته اند؟ برسراولاد آنها چه آمده، آن مردمی که به من کفرمی ورزیدند کجایند؟ ولمن الملک الیوم؟ امروزحکوت دردست کیست؟درحالی که تمام عالم نابود شده چه کسی جواب خواهد بود؟ بدین خاطرخود الله می فرمایند: ولله الواحدالقهّار؟ امروزحکومت فقط شایان و متعلق به حق تعالی است که درذات یکتا و درصفات بی همتا و صاحب قهرو غضب است. بعد ازآسمان آبی می بارد و جسم مردم مانند نباتات اززمین خارج می گردد. مجددا الله تعالی اسرافیل، جبرائیل و میکائیل را زنده می کند اسرافیل(ع) برای بارسوم درصورمی دمد که تمام مخلوقات زنده می شوند (قبل ازهمه حضرت رسول اقدس(ص) زنده خواهند شد) تمام مردم برهنه خواهند بود و دریک میدان عظیم الشأن جمع خواهند شد. الله تعالی به طورکلی بطرف مخلوقها توجه نمی فرماید و برای آنها دستوری صادرنمی فرمایند مخلوقها آنقدرگریه می کنند که اشک چشم هایشان پایان می پذیردو بجای آن خون ازچشمها سرازیرمی شود آنقدرعرق خواهند کرد که عرق بعضیها تا دهان نیزخواهد بود. درهمین دوران مردم برای سفارش شروع شدن حساب نزد انبیاء(ع) خواهند رفت. بعد از انکارانبیاء درآخرهمگی نزد حضرت رسول اکرم(ص) خواهند رفت و ایشان شفاعت خواهند نمود آنگاه حساب و کتاب شروع می شود.فرشته ها صف بندی کرده و بلند خواهند شد به انسان ها گفته خواهد شد به انسانها گفته می شود هعمال همه درصحیفه ها درج است هرکس اعمال نیک را درصحیفه خود ببیند شکر الله را ادا کند و درکارنامه هرکس اعمال بد قید شده باشد او خود را ملامت کند. علاوه از انسان ها و جنّات، ضمن وصول حقوق و بدله سایرجانداران ازیکدیگر، آنها را نابود ساخته و به فنا می سپارند. حسابرسی انسانها وجن ها شروع می شود. عوض و حق مظلوم ازظالم گرفته می شود جریمه آنها پول و ریال نیست بلکه نیکی های ظالم به مظلوم داده می شود و هنگام تمام شدن نیکیها اگرحقی برگردن ظالم باقی باشد گناهای مظلوم را برسروگردن ظالم می گذارند حتی شخصی که نیکیهای فراوانی انجام داده ولی آنجا یک نیکی نیزبرایش باقی نمی ماند ظالم را به جهنم و مظلوم را به جنت می فرستند.

عذاب قبر

عذاب قبر

قبرمومن:

هنگامی که مومن را در قبر می گذارند قبر او هفتاد گز وسیع می شود فرش مخملی پهن کرده و عطر خوشبو بر او می پاشند. قبر مومن را ایمان و قرآن روشن و نورانی می سازد و او را مانند عروس می آرایند تا آنگاه که محبوب وی او را بیدار نماید.

قبرکافر:

قبر کافر را آنقدر تنگ می کنند تا آنجا که پهلوها و ستون مهره هایش درهم فرو می رود و ماری به ضخامت گردن شتر بر او مسلط می شود که گوشت او را می خورد و فرشته های کرولال او را با چکش می زنند و صبح و شام اورا در آتش می سوزانند.

هشت چیز برای حفاظت از عذاب قبر:

فقیه ابواللیث(رح) می فرماید: برای حفاظت از عذاب قبر عمل بر چهار چیز و پرهیز از چهار چیز دیگرضروری است. آن چیزهایی که عمل برآنها ضروری است عبارتند از:

1.    پایبندی به نماز

2.    کثرت صدقه

3.    تلاوت قرآن

4.    کثرت تسبیحات

این چیزها قبر را روشن و وسیع می کنند.

آن چیزهایی که پرهیز از آنها ضرورت دارد عبارتند از:

1.    بازی و لغویات در نماز

2.    هنگام تلاوت قرآن حرفهای بیهوده زدن

3.    جماع کردن در حالت روزه

4.    خندیدن در قبرستان

یک واقعه عبرت آموز:

تعدادی مردم نزد حضرت ابن عباس(رض) آمدند و گفتند که یک همراه ما فوت کرده و ما برای دفن کردن او قبر کندیم اما در آن مارسیاهی بود. برای بار دوم و سوم قبرهای دیگری کندیم در آنها نیز همان مار موجود بود. حال ما چه کار کنیم؟ فرمودند: در یکی از آن قبرها او را دفن کنید این مار نتیجه یکی از عمل هایش می باشد اگردر تمام دنیا برای وی قبر بکنید بازدرهرقبری مارخواهد بود.

چنانچه آنها اورا دفن کرده و به منزل مرده رفته و حالات او را اززنش سوال کردند. زن مرده گفت: او تجارت غله می کرد روزانه برای خوردن ازکیسه غله بیرون می آورد و به اندازه آن سنگریزه و خش و خاشاک در آن مخلوط می کرد. (ماردرون قبرنتیجه این عمل وی بوده.)

آواز و هشدار زمین به انسان:

زمی روزانه پنج مرتبه ندا سر می دهد:

1.    ای انسان! تو برپشت من راه می روی یک روز داخل شکمم خواهی آمد.

2. ای انسان! تو بر روی پشت من چیزهای مختلفی می خوری درشکم من حشرات تئ را خواهند خورد.

3. ای انسان! تو برروی پشت من میخندی بزودی داخل شکم من گریه خواهی کرد.

4. ای انسان! تو بر روی پشت من خوشنود هستی فردا در داخل شکم من غمگین خواهی شد.

5. ای انسان! تو بر روی پشت من گناه می کنی درحالیکه بزودی درداخل شکم من سزا داده می شوی.

قصه ای عبرت آموز:

عمربن دینار(رح) می فرماید: خواهرشخصی درمدینه فوت کرد او را دفن کرده، به خانه برگشت و فهمید که کیسه پول خود را هنگام دفن خواهرش درقبرجا گذاشته است بهمراه شخصی دیگربه قبرستان رفته و قبررا کندند تا کیسه را یافتند. برادرمرده به همراه خود گفت: کمی دیگرنیزقبررا بکن تا ببینم خواهرم درچه حالتی به سرمی برد. قبررا بیشترحفرنموده، دیدند که قبرپرازشعله های آتش است زود قبررا پرکرده و چگونگی احوال و اعمال خواهرخود را ازمادرش پرسید، مادرش به او جوابی نداد لیکن بعد با اصرارپسرش گفت: خواهرشما در نمازها سستی می کرد و نمازها را در اول وقت نمی خواند و خوب وضو نمی گرفت و شب هنگامی که مردم می خوابیدند در پشت دروازه حرف های مردم را گوش می داد تا برای دیگران بیان کند. بهمین درخاطرقبرعذاب داده می شود.

داد و فریاد مرده:

حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: هرمرده ای چنان فریادی سرمی دهد که اگرانسان زنده ای صدای او را بشنود بیهوش می شود و به جزانسان هرموجودی صدای او را می شنود. اگرشخص مرده نیکوکارباشد به کسانی که او را به قبرستان حمل می کنندمی گوید زود مرا بدان جا ببرید اگرشما آنجا را می دیدید حتما در بردن من بدان جا عجله می کردید. ولی اگرشخص مرده بدکارباشد خطاب به مردم می گوید مرا بدان جا نبرید اگرشما آنجا را می دیدید هرگزمرا به آنجا نمی بردید. بعد ازدفن دو فرشته سیاه رنگ با چشمان آبی خواهند آمد لیکن وقتی ازجانب سرمی خواهند او را عذاب دهند نمازآنها را بازمی دارد و می گویند ازاینجا نیایید زیرا که این شخص ازخوف این قبردرنمازمشغول می بود. ازجانب پاها اطاعت والدین مانع می شود، ازجانب راست صدقه و ازجانب سمت چپ روزه آندو فرشته را ازآزار رساندن به شخص مرده بازمی دارند.

زندگی این دنیا چند صباحی بیش نیست ودراین موقع زندگی و تندرستی باید برای قبرو حشرعملی انجام داده شود وگرنه بعد ازموت انسان درقبرقادربه انجام هیچکاری نیست. حتی اگربخواهد یک مرتبه کلمه شهادت و تسبیحی را بخواند به او اجازه داده نمی شود زندگی دنیا مانند راس المال(اصل سرمایه) است که با وجود آن انسان قادربه انجام هرکاری می باشد همانطوری که با تمام شدن اصل سرمایه تجارت دشوارمی شود.

با پایان یافتن زندگی نیزانجام دادن هرعملی غیرممکن می شود(دنیا جای اعمال است، حسابی نیست و آخرت جای حساب است اعمالی درکارنیست) امروزهنگام محنت و کسب و کاراست لیکن انسان غفلت می ورزد و فردا انسان خواهش انجام کاری می کند لیکن وقت تمام می شود.         ( فاعتبروا یا اولی الابصار)

 

موت و شدت آن

سختی موت نوعی نصیحت و عبرت است:

حضرت حسن(رض) می فرماید:

حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: سختی موت برابر سیصد ضربه شمشیر دردناک می باشد و نیز فرمودند: که سختی و شدت موت برای امّت من، نصیحت است.

پنج چیز را قبل از پنج چیز دیگر غنیمت بدانید:

از حضرت میمون بن مهران(رح) روایت شده است که حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: پنج چیز را قبل از پنج چیز دیگر غنیمت بدانید:

1.    قدر جوانی را قبل از پیری

2.    قدر تندرستی را قبل از بیماری

3.    قدر فراغت را قبل از مشغولیت

4.    قدر مالداری را قبل از محتاج شدن

5.    قدر زندگی را قبل از موت

آن عبادت و محنتی که در زمانه طلقت و جوانی امکان پذیر است در هنگام پیری تصور آن نیز مشکل است و همچنین اگر در جوانی به کسالت و معصیت عادت شود، تبدیل آن در آغاز پیری بی نهایت دشوار خواهد شد. تندرستی، بسیار با ارزش است که ارزش آن هنگام بیماری معلوم می شود بنابراین اوقات تندرستی را ضایع کردن، خسارتی جبران ناپذیر است.

شب هنگام فرصت مناسبی برای مشغول شدن در ذکر و عبادت است که اگر آن را به هدر گذرانیم در روز به خاطر مشاغل دنیا برای تجدید ایمان و اعمال کمتر فرصت یافت می شود.

فصل زمستان برای مومن غنیمت است:

((الشّتاءُ غنیمة المومن طال لیله فقامه و قصر نهاره فصامه))

« فصل زمستان برای مومن بسیار غنیمت است که شب آن دراز و طولانی است، مومن در آن عبادت می کند و روز آن کوتاه است که مومن در آن روزه بگیرد.»

(در شبهای فصل سرما عبادت کردن و در روزهای آن روزه گرفتن از فصل های دیگر آسان تر است.)

و نیز فرمودند:

(الیل طویل فلا تقصره بمنامک والنهار مضیئیٌ فلا تکدره با ثامک)

« شب دراز و طولانی است آنرا با خواب خود کوتاه مکن و روز روشن است آن را با گناهان خود تاریک مکن »

الله جل سبحانه هرچه را که به تو داده بر آن قناعت کن و راضی باش و اگر قناعت و رضا حاصل شد آن را غنیمت دان و شکر الله را ادا کن، و به مالی که نزد دیگران است چشم طمع مینداز.

در زندگی انسان، قادر به انجام هر عملی است و بعد از موت انسان قادر به انجام هیچکاری نیست بنابراین زندگی را غنیمت بدان و هرچه که باید انجام بدهیم، انجام بده.

شاعر عارف چه خوب گفته:

      به کودکی بازی، به جوانی مستی 

                              به پیری سستی، خدا را که پرستی؟

قبر، یا باغچه ای از جنت یا گودالی از جهنم است:

حضرت رسول الله(ص) فرمودند: قبر(برای مومن) باغچه ای ازجنت یا(برای کافر) گودالی ازجهنم است لهذا موت را به کثرت یاد کنید که بر خواهشات نفسانی شما آب می پاشد.

مثال موت:

حضرت عمر(رض) به حضرت کعب(رض) فرمودند: کمی حالت موت را بیان کن فرمودند: موت مانند درخت خارداری است که آن را داخل شکم انسان می کنند و هریک از خارها پیوست رگ و ریشه انسان می گردد و بعد انسان نیرومندی آن را به زور بیرون کشیده و آنگاه درخت، گوشت و پوست انسان را خورده و بیرون بیاید حالت موت نیز بدین شکل می باشد.

باید سه چیز را فراموش نکنیم:

از بزرگی روایت شده است که گفته اند، هر آدم فهمیده ای باید سه چیز را فراموش نکند:

1.    فنا شدن دنیا و حالات آن

2.     موت

3.    آن مصیبت هایی که انسان از آنها در امان نباشد.

قدر چهارچیز را چهار شخص می دانند:

1.    قدر جوانی را پیرها(کهنسالها) میدانند

2.     قدر عافیت را مصیبت زده می داند

3.    قدر صحت را بیمار می داند

4.    قدر زندگی را، مرده خواهد دانست

حقیقت موت:

حضرت عبدالله بن العاص(رض) می فرماید:

پدر من(عمروبن العاص(رض)) اکثر می فرمودند: بسیار جای تعجب است بر شخصی که آثار موت بر او ظاهر شود و هوش و حواسش باقی باشد و زبانش بند نشده باشد ولی او کیفیات موت را بیان نکند.

به اراده اللهی هنگامی که موتش فرا رسید هوش و حواسش باقی بود هنوز زبانش بند نیامده بود عرض کردم پدرجان! در چنین حالتی از کسانی که کیفیت موت را بیان نمی کردند اظهار تعجب می کردی، شما کمی کیفیت موت را بیان کنید. فرمودند: پسرم! بیان کردن حالت موت غیر ممکن است لیکن من کمی از حالاتم را بیان می کنم:« قسم به خدا گویی که بر شانه هایم کوهی را استوار ساخته اند و روحم را از سوراخ سوزن خارج می کنند و گویی که شکمم پر از خار شده و آسمان و زمین بهم رسیده اند و من در میان آنها له شده ام.»

اختلاف قول و عمل:

شقیق بن ابراهیم(رح) می فرمایند: مردم چهار حرف را با زبان می گویند لیکن در عمل خلاف آن را انجام می دهند:

1. هر شخص می گوید من بنده الله هستم لیکن چنان عمل می کند که شاید بنده کسی نیست و هیچ مالکی ندارد.

2.  هر کس می گوید الله رزاق است لیکن بغیر مال دنیا قلبش مطمئن و قانع نمی شود.

3.  هر کسی می داند و می گوید که آخرت از دنیا بهتر است لیکن شب و روز مشغول جمع آوری مال دنیا می شود تا آنجا که (نعوذبالله) بین حلال و حرام فرق قائل نمی شود.

4.  هر کس می گوید: موت حتما فرا خواهد رسید لیکن اعمالی را انجام می دهد که گویی هرگز نمی میرد.

سه چیز تعجب آور است:

حضرت ابوذر(رض) می فرمایند:«بر سه چیز تعجب می کنم تا آنجا که خنده ام می آید و بر سه چیز آنقدر غمگین می شوم که گریه ام می گیرد.

آن سه چیزی که برآنها تعجب کرده و می خندم عبارت اند از:

1. کسی که به دنیا امید دارد، در حالیکه در پشت سرش موت فرا می رسد( کسی که مشغول برآورده کردن خواهشات خود می باشد و در فکر موت نیست )

2. کسی که غافل است، در حالیکه در قیامت جلوه افروز خواهد شد( بر قائم شدن قیامت یقین دارد ولی از آمادگی برای موت غفلت می ورزد)

3.  کسی که به پری دهان می خندد حال آنکه خبردار نیست که الله از او راضی یا نا راضی می باشد.

و بر آن سه چیزی که غمگین می شوم و به گریه می افتم عبارت اند از:

1. جدائی رسول اکرم(ص) و صحابه کرام(رض)

2. موت! (معلوم نیست که خاتمه ما بر ایمان خواهد بود یا خیر)

3. در محشر در مقابل الله ایستادن، در حالیکه خبر ندارم که برای من حکم رفتن به جنت داده می شود یا جهنم

نتیجه یاد کردن موت و یاد نکردن آن:

حامداللفاف(رح) می فرماید:« هرکس موت را زیاد یاد کند او را به سه چیز اعزاز می کنند»:

1.    توفیق توبه زود نصیب او می شود

2.    برآنچه که الله عطا کرده است قناعت نصیب می شود

3.     در عبادتش دل جمعی و تمرکز حواس حاصل خواهد شد.

هرکس که موت را فراموش کند او را با سه چیز سزا می دهند:

1.     توفیق توبه زود نصیبش نمی شود

2.     بر اندازه کفاف قناعت نصیب نمی شود

3.     در عبادت سستی و کسالت پیدا می شود

مزه موت خیلی تلخ است:

کسی به حضرت عیسی(ع) گفت: شما کسانی را که تازه مرده اند زنده می کنید یک مرده قدیمی را نیز زنده کرده و نمایان سازید در جواب او حضرت عیسی(ع) به حکم الله سام بن نوح(ع) را زنده کرد. هنگامی که از قبر بلند شد موی سر و ریشش سفید بود. حضرت عیسی(ع) فرمودند: این موهای شما چرا سفید است؟ در زمانه شما کهولت و ریش سفیدی نبود. در جواب گفتند: با شنیدن این آواز فکر کردم که قیامت بر پا شد که از ترس آن موهایم سفید شد. حضرت عیسی(ع) از وی پرسیدند: شما چه وقت فوت نمودید؟ فرموند: چهار هزا سال قبل لیکن تا حالا نیز مزه و اثر درد آن تمام نشده است.

چهارحرف اهم:

کسی به ابراهیم بن ادهم(رح) گفت: اگر شما در مجلس بنشینید هم فایده به مردم می رسد و نیز موقیعتی برای شنیدن وعظهای دینی میسر می شود ایشان فرمودند: من در فکر چهار حرف موضوع مشغول هستم اگر از آنها فرصت یافت شود می نشینم. عرض کرد: آن چهار چیز کدامها هستند؟ فرمودند:

1. فکر اول این است که الله در روز میثاق وقت عهد و پیمان گرفتن از بندها فرموده بودند که این دسته مردم نیز دوزخی هستند. که من خبر ندارم در کدام گروه ها بوده ام.

2. در رحم مادر وقت روح قرار دادن در جسم بچه فرشته عرض می کند که یا الله او را در شمار خوش نصیب ها بنویسم یا بد نصیب ها(فرشته مطابق حکم می نویسد) من خبر ندارم که برای من چه نوشته شد.

3. وقتیکه ملک الموت روح را قبض می کند از الله می پرسد: که او را همراه مسلمان ها قرار دهم یا در شمار کافران بگذارم. برای من معلوم نیست که الله درباره من چه حکمی را دستور خواهند داد.

4.     چهارمین چیز اینکه در تفکر این قول الله فرو رفته ام که می فرمایند:

(و امتزو الیوم ایّها المجرمون)

«( در قیامت با خطایی تحقیرآمیز به گناهکاران گفته می شود) ای مجرمان! ای بزهکاران! امروز(از مومنان) جدا گشته و به کنار دور شوید.»

و نمی دانم که در شمار کدام گروه قرار خواهم گرفت.

چهار علامت برای بیدار شدن از غفلت:

آن شخص که پرده غفلت را بدرد و آگاه و بیدار شود چهار علامت خواهد داشت:

1.    او در دنیا قناعت را اختیار کرده و برای دنیا تاخیر می کند.

2.    برای آخرت حریص می شود و اعمال مربوط به آن را زود انجام می دهد.

3.    درباره دین با علم و کوشش تدبیر می کند.

4.    ضمن نصیحت انسان ها با آنها مدارا می نماید.

بهترین انسان:

در روایتی از شخصی آمده که گفته اند بهترین انسان آن شخصی است که در او پنج صفت و خصلت باشد:

1.    عبادت پروردگار را بکند

2.    برای مردم مفید و سودمند باشد

3.    مردم از شر او محفوظ باشند

4.    از مال و دولتی که نزد مردم است نا امید باشد

5.    برای موت آماده باشد

سه چیز پسندیده:

حضرت ابدرداء(رض) می فرماید:

1.    من غربت را می پسندم تا که برای پروردگار متواضع باشم.

2.    بیماری را می پسندم تا که به سبب آن گناهان من مورد بخشش واقع شود.

3.    موت را می پسندم تا که با پروردگارم ملاقات نمایم.

برترین و عاقل ترین انسان:

از ابن مسعود(رض) نقل شده است که کسی از رسول اکرم(ص) پرسیدند: چه انسانی از همه بهتر است؟ فرمودند: بهترین شما کسی است که اخلاقش از همه بهتر باشد. عرض کرد: از همهبیشتر فهمیده و عاقل تر چه کسی است؟ فرمودند: کسی که بیشتر از همه موت را یاد می کند و برای آن آماده سازی می کند.

پنج قسم بشارت:

( انّ الّذین قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا تتنزّل علیهم الملئکة الاّ تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا با الجنّة الّتی کنتم توعدون)

« کسانیکه می گویند: ربّ ما تنها الله است و سپس( بر این گفته خود و بر این راستای خداپرستی تا زنده اند) پا بر جا و ماندگار می مانند( در هنگام آخرین لحظات زندگی ) فرشتگان به پیش ایشان می آیند (و بدان مژده می دهند) که نترسید و غمگین نباشید و شما را بشارت باد به بهشتی که ( توسط پیغمبران) به شما (مومنان) وعده داده می شود.»

این بشارت برای پنج قسم است:

1. ( برای عموم مومنین) یعنی شما از مبتلا شدن به عذاب همیشگی نترسید حتما یک روزی شما را از عذاب خارج خواهند کرد انبیاء علیهم السلام و صلحا شفاعت شما را خواهند کرد.

2. (برای مخلصین) شما در اقبال رد شدن اعمال خود احساس خطر نکنید اعمال شما مقبول است و برای از بین رفتن ثواب غمگین نشوید که دوبرابر ثواب می رسد.

3. (درباره تائبین) گفته شده که از گناهان خود نترسید آنها بخشده شده اند و بعد از توبه در قبال رد ثواب، احساس ترس و اندوه را به خود رااه ندهید.

4. (برای زاهدها) خطاب شده که از حشر و حساب نترسید خوشخبری بدون حساب و کتاب داخل جنّت شدن را حاصل کنید.

5. (برای علماء) اشاره است به آنانی که به مردم بهبودی،فلاح و نیکی یاد می دهند و بر علم خود عمل می کنند که از منظر هولناک قیامت نترسید و اصلا غمگین نشوید که پاداش اعمال شما داده می شود. و مژده بر شما و مقتدیان شما که جنّت را حاصل کردند.

اخلاص

مثال ریاکار:

مقوله ی حکیمی است، ریاکار مانند آن شخصی است که کیسه ی خود را به جای پول ازسنگ ریزه ها پرکرده باشد برای او هیچ فایده ای ندارد سوای اینکه مردم کیسه ی پرشده ی او را ببینندو و فکر کنند که او مالدار است لیکن آنچه در کیسه است هرگز حاجت آن شخص را برآورده نمی سازد بدین صورت کسانی که ریاکار را ببینند او را نیکوکار و متقی خواهند دانست لیکن نزد الله به اعمال شخص ریاکار پاداشی نمی رسد.

هفت چیز به غیر هفت چیز دیگر بی فایده است :

قول یک بزرگی است که برهفت مورد عمل کند و بر هفت چیز دیگر عمل نکند عمل او بی حاصل است.

1. ادعای خوف الله را بکن لیکن از گناه ها پرهیز نکند این ادعای او غلط و بی حاصل است .

2. امید ثواب از الله را داشته باشد لیکن عمل نیک انجام ندهد (گرچه الله مختار است که بغیر عمل نیز ثواب بدهد لیکن قانون و ضابطه ی او چنین است که ثواب به کسانی می رسد که عمل نیک انجام دهند.)

3. دعا بغیر محنت (یعنی بطور کلی کوشش نیک شدن را نکند تنها بر دعا اکتفا کند او محروم می ماند) زیرا توفیق به کوشش کنندگان می رسد.

(( والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ))

« کسانی که برای(رضایت) ما تلاش نمودند (قطعا) آنها را به راهای خود هدایت و رهنمود می گردانیم. »

4. استغفار بدون ندامت (یعنی با زبان اسبغفار بکند لیکن در دل ندامت و پشیمانی پیدا نشود. از اینگونه استغفار کردن چه فایده ؟)

5.     خواهش کار نیک کردن داشته باشد لیکن عزم و اراده نداشته باشد .

6.     اصلاح ظاهر و نیکیهای بدون اصلاح باطن .

7.    کوشش بغیر اخلاص (بغیر اخلاص بزرگترین نیکی و محنت دین، بی حاصل است

چه کسی مخلص است ؟

کسی از بزرگی پرسید که مخلص کیست؟ فرمود:« مخلص آن شخصی است نیکیهای خود را آنگونه بپوشاند همانطوری که بدیهای خود را می پوشاند» عرض کرد: غایت و انتهای اخلاص چیست؟ فرمود:« اینکه تعریف کردن از جانب مردم را پسند نکند.»

شناخت بنده مخصوص الله :

کسی از حضرت ذوالنون مصری(رح) پرسید: نشانه و علامت بنده مخصوص و پسندیده الله چیست؟ فرمودند: چهار علامت دارد:

1. آسایش و راحتی را ترک کند.

2. اگر نزد او چیز بسیار کمی نیز باشد حتما در راه الله خرج می کند.

3. بر تنزّل مرتبه و مقام خود خوشنود باشد.

4. از نظر او تعریف و مزمت یکسان باشد.

چهار علامت ریاکار:

شخص ریاکار دارای چهار علامت است که به شرح ذیل است:

1.در تنهایی در کارهای نیک سستی می کند.

2.  کار نیک را در مقابل مردم، با نشاط کامل انجام می دهد.

3.  هر کاری را که مردم تعریف کنند آن کار را زیاد انجام مدهد.

4. هر عملی که بدی آن گفته می شود آن را کم انجام می دهد.

قلعه عمل:

سه چیز برای عمل به منزله ی قلعه است:

1.    این خیال را بکند که توفیق عمل از جانب الله است ( تا که تکبر و غرور پیدا نشود)

2.    هر عمل را برای رضای الله انجام دهد (تا که خواهش نفس شکسته شود)

3.     ثواب و بدله عمل را فقط از الله طلب کند(تا که ریا و طمع از قلب خارج گردد)

اخلاص از چوپان یاد بگیرید:

بزرگی فرمودند: انسان باید از چوپان ادب و اخلاص بیاموزد. کسی عرض کرد چگونه؟ فرمودند: هنگامیکه چوپان نزد گوسفندان نماز میخواند هرگز این خیال را نمی کند که گوسفندها مرا تعریف خواهند کرد. همینطور عامل باید از تعریف و بزرگی مردم بی نیاز شده عبادت الله را بکند.

چهارشرط برای قبولیت عمل:

1. علم: (بغیر علم، صحیح شدن عمل دشوار بلکه غیر ممکن است و آن عملی قبول می شود که صحیح باشد.)

2. نیت: (بغیر نیت، عمل باعث کسب پاداش نمی شود و بعضی اعمال بغیر نیت معتبر نیستند)

((انّما الاعمال بانّیّات))

«دار و مدار اعمال به نیت بستگی دارد »

3. صبر: ( هر عملی را با صبر و سکون انجام دهد یا در عین انجام عمل هر پریشانی که پیش آید با طیب خاطر بر آن صبر کند)

4.    اخلاص: بغیر اخلاص هیچ عملی قبول نمی شود.

شناخت انسان صالح:

کسی از حضرت شقیق بن ابراهیم الزاهد(رح) پرسید: مردم را نیک می گویند، من چگونه بفهمم که نیک هستم یا بد؟ فرمود از روی سه چیز:

اول: حال باطن خود را برای بزرگان بیان کن اگر آنها آن را پسندیدند تو نیک هستی ورنه بد.

دوم: دل خود را برای دنیا پیش کن اگر او آن را رد کرد تو نیک هستی ورنه بد.

سوم: خود را برای موت پیش کن اگر دل از آن راضی و خوشنود شود بدان که نیک هستی ورنه بد.

اگر این سه صفت در کسی موجود باشد او باید شکر الله را ادا کند و عاجزی خود را اظهار نماید تا که هرگز در عمل او ریا پیدا نشود که به آنچه انجام داده آب بپاشد.

مثال عمل نیک:

ابوبکر واسطی(رح) می فرماید: مثال عمل نیک مانند شیشه است با کمی بی احتیاطی شیشه شکسته می شود و دیگر درست نمی گردد. همین طور عمل نیک با ریا و عجب(خودپسندی) برباد می شود و بعد نیز اجری در آن باقی نمی ماند.

 

فضایل و خواص سوره مبارکه فاتحة الکتاب
این سوره مبارکه به جهت رفعت و شرافتش تقریباً بیست و اندی اسم دارد ما تنها به چند نام مشهور آن اکتفا می کنیم.

یکی از آنها به نام حمد است که به مناسبت حمد و ستایشی است که در این سوره از پروردگار یکتا خداوند تبارک و تعالی به عمل آمده است.

امام صادق (ع) می فرمایند: سوره حمد سوره ای است که اول آن ستایش و میانه آن اخلاص و آخر آن نیایش می باشد.

نام دیگر این سوره فاتحه است چون قرآن و نماز با آن شروع می گردد. دیگر نام این سوره جامع و ام الکتاب و ام القرآن است چون معظم بلکه کل معانی قرآن را شامل است و عرب هر جامعی را ام می نامند و همچنین به چیزی که تقدم بر دیگران داشته ام اطلاق می کند و این سوره شریفه بر سایر سوره های قرآن تقدم دارد.

از دیگر نامهای شریف این سوره شفا است زیرا پیامبر (ص) درباره این سوره می فرمایند: ام الکتاب شفاء من کل داء. سوره حمد شفای هر درد و بیماری است.

از امام صادق (ع) نقل شده است که هر کسی در صبح قبل از آنکه حرف بزند هفت بار سوره مبارکه حمد را بخواند هر ناخوشی و مرضی که دارد برطرف گردد و هرگاه در آن روز ناخوشی و مرضی زایل نگردد در روز دیگر بعد از نماز صبح و قبل از حرف زدن هفتاد مرتبه این سوره را با اعتقاد کامل بخواند من ضامن شفا او خواهم بود.

پیامبر (ص) می فرمایند: هر کس سوره حمد را بخواند چنان است که دو سوم قرآن را خوانده و ثواب آن کسی که بر همه مومنان تصدق کرده باشد به او داده می شود و نیز ایشان می فرمایند: هر کس به صدای قاری این سوره گوش دهد به اندازه یک سوم ثواب آن به وی داده می شود.

در خواص این سوره از پیامبر (ص) نقل است که هنگام خواب بر پهلو بخوابید و سوره های حمد و توحید را بخوانید از همه بلایا ایمن خواهید بود و هر کس در حین ورود به منزل خود سوره های حمد و اخلاص را بخواند خداوند فقر و تنگدستی را از او برطرف و خیر و رکت بسیار به وی عطا می کند.

در روایتی امام صادق (ع) می فرمایند: هرگاه که هفتاد مرتبه سوره حمد را بر یک دردی خواندم آن درد تسکین یافت.

از امام محمد باقر (ع) نقل است اگر سوره حمد را بر میتی هفتاد مرتبه خوانده شود و آن میت زنده شود جای تعجب ندارد.

از پیامبر (ص) نقل است جهت کم شدن تب، این سوره را چهل بار ظرف آبی بخوانید و بر روی آدم تب دار فشار دهید و در جای دیگر امده است هر کس بعد از عطسه سوره حمد را بخواند آنگاه به کف دست خود بدمد و به صورت خود بمالد از سردرد و چشم درد و آمدن خون بینی در امان خواهد بود.

نقل است شیطان در مدت عمر خود چهار ناله جانکاه کرد: وقتی که طناب لعنت بر گردنش افتاد و زمانی که از بهشت رانده شد و وقتی که رسول اکرم (ص) به رسالت مبعوث شد و هنگامی که سوره حمد نازل شد.
تاثیر گفتن بسم الله
عبدالله بن یحیی که از دوستان امیرمومنان علی (ع) بود به خدمتش آمد و بدون گفتن بسم الله بر تختی که در آنجا بود نشست، ناگهان بدن وی منحرف شد و بر زمین افتاد و سرش شکست علی (ع) دست بر سر او کشید و زخم او التیام یافت بعد فرمود: آیا نمی دانی که پیامبر (ص) از سوی خدا برای من حدیثی نقل کرد که هر کار بدون نام خدا شروع شود بی سرانجام می ماند.

گفتم: پدر و مادرم به فدایت باد می دانم و بعد از این ترک نمی کنم امام علی (ع) فرمود: در این حال بهره مند و سعادتمند خواهی شد.

امام صادق (ع) می فرمایند: بسیاری اتفاق می افتد که بعضی از شیعیان ما بسم الله را در آغاز کارشان ترک می گویند و خداوند آنها را با ناراحتی مواجه می سازد تا بیدار شوند و ضمنا این خطا از نامه ی اعمالشان شسته شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دانستنی‌های همبستر شدن

چکیده:

به نظر می‌رسد اکثر قریب به اتفاق جوانان به خاطر آن غیرت و حیایی که دارند از پرسیدن بسیاری از سؤالاتشان خودداری می‌کنند و این یک معضل بزرگی است برای آن‌ها که همیشه دغدغه ذهنی داشته است که از آینده خود ترس بزرگی دارند و اکثراً ازدواج خود را به تأخیر می‌اندازند تا بتوانند معلوماتی کسب کنند و تا وقتی این اطلاعات را کسب نکنند گمان می‌کنند که نمی‌توانند روی پای خود بایستد محقق در این نوشتار سعی کرده که چکیده ای از روایات و سخنان بزرگ و.. را بیان نماید تا بتواند روزنه ای برای جوانان رو به روشنایی باز نماید پس مطالبی راجع به آمیزش زمان و اوقات آمیزش، آنچه هر دختر و پسری برای بهتر شدن زندگی باید بدانند بهداشت روحی، روانی جسمی مورد نیاز و مسائلی را که راجع به فرزند دار شدن باید بدانند بیان کردیم.
کلید واژه: آمیزش ،نزدیکی (همبستر شدن)، همسر، ارضاء ، روابط جنسی

مقدمه:

هر فردی برای اینکه بتواند در ابتدای زندگی خود آن زندگی ایده آل خود را که در ذهن دارد مهیا سازد به یک سری معلوماتی نیاز دارد که بخشی از آن‌ها را بیان نمودیم تا خوانندگان بتوانند زندگی خوبی را آغاز کنند این معلومات به صورت چند باب دسته بندی شده است:
باب اول : دانستنی‌های همبستر شدن
باب دوم : بهداشت زناشوئی
باب سوم : چگونگی انجام بهترین نوع آمیزش

باب اول

دانستنی‌های همبستر شدن

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اگر مردی محتلم شود (در خواب جنب شود) قبل از غسل کردن، مکروه است با همسرش نزدیکی نماید؛ اگر قبل از غسل کردن با همسرش آمیزش کند و فرزندی دیوانه نصیب او شد، جز خویشتن کس دیگری را سرزنش ننماید.(1)
امام باقر(ع) فرمودند: به همسرت سفارش کن قبل از آمدن به خلوتگاه وضو بگیرد و تو نیز قبل از وضو ساختن، کنار همسرت برای آمیزش قرار مگیر.(2)
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: وقتی می‌خواهید با همسرتان آمیزش کنید بگویید:« بسم الله و بالله»، خدایا شیطان را از ما و از فرزندی که به ما عنایت خواهی کرد دور فرما، اگر چنین بگوید: شیطان هرگز ضرری به فرزندتان نخواهد رساند. (3)
امام صادق(ع) فرمودند: رو به قبله یا پشت به قبله با همسرتان آمیزش نکنید.(4)
امام صادق(ع) فرمودند: سه چیز است که ساختمان بدن انسان را خراب می‌کند و حتی باعث مرگ او می‌شود؛ 1- با شکم پر به حمام رفتن 2-نزدیکی با همسر در حال سیری 3- آمیزش با پیر زنان.(5)
امام علی ابن موسی‌الرضا(ع) فرمودند: با همسرتان ابتدای شب آمیزش نکنید؛ زیرا معده و رگ‌های بدنتان پر است و باعث قولنج، فلج، رعشه، نقرس، تقطیع ادرار، فتق و ضعف بینایی می‌گردد. آمیزش با همسر را در آخر شب انجام دهید که برای بدنتان مفید و اگر خداوند فرزندی به شما عنایت فرماید باهوش تر خواهد بود.(6)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: در حال ایستاده با همسرت نزدیکی نکن که این کار الاغ است، و اگر فرزندی از چنین آمیزشی به وجود آید مبتلا به شب ادراری خواهد شد همانند الاغ که در هر مکانی ادرار می‌کند.(7)
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: در حالی که به فکر زنی دیگر هستید با همسرتان آمیزش نکنید زیرا می‌ترسم فرزندتان نا به کار، پست و فرومایه در آید.(8)
امام رضا (ع) فرمودند: هر کس می‌خواهد گرفتار سنگ مثانه و گرفتگی ادرار نگردد هنگام انزال منی نباید از بیرون آمدن آن جلوگیری کند همچنین نباید کار دخول را طولانی نماید.(9)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هنگام آمیزش هر کدام از طرفین پارچه ای جداگانه برای خود داشته باشد و هرگز از پارچه مشترک خود را تمیز نکنید؛ زیرا که شهوت روی شهوت قرار می‌گیرد و در پی خود دشمنی خواهد آورد و زندگی به جدایی و طلاق کشانده خواهد شد.(10)
رسول اکرم(ص) فرمودند:قسم به آن کسی که جان محمد(ص) در دست اوست، اگر مردی با همسر خود همبستر شود در حالی که کودکی در آن اتاق بیدار باشد و عمل آمیزش آن‌ها را ببیند و سخن آن‌ها را بشنود هرگز این کودک به رستگاری نخواهد رسید؛ اگر پسر باشد مرد زنا کار و اگر دختر باشد زن زنا کار می‌شود.(11)
امام صادق(ع) فرمودند: سه صفت خوب را از کلاغ بیاموزید: 1- آمیزش پنهانی 2- سحر خیزی 3- احتیاط و فاصله گرفتن از دیگران.(12)
امام صادق(ع) فرمودند: هنگام نزدیکی[با هدف فرزند دار شدن] از سخن گفتن بپرهیزید؛ زیرا سخن گفتن در چنین حالتی موجب گنگ شدن فرزند خواهد شد.(13)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هنگام نزدیکی[ با هدف فرزند دار شدن] به فرج همسرتان نگاه نکنید- بهتر است در این زمان چشمانتان را فرو گذارید- زیرا نگاه کردن به فرج زن، باعث کوری فرزند خواهد شد.(14)
امام رضا(ع) فرمودند: هیچ کس، هنگام آمیزش به داخل فرج همسرتان نگاه نکند، زیرا ممکن است چیزی مشاهده کند که خوش نداشته باشد همچنین ممکن است باعث کوری فرزند شود.(15)
امام هشتم(ع) فرمودند: وقتی از آمیزش فارغ شدی و آب شهوت تو خارج شد، به حالت ایستاده و نشسته قرار مگیر، بلکه اندکی به پهلوی راست دراز می‌کشی، آنگاه برای ادرار کردن بر می‌خیزی تا به خواست خدا از سنگ مثانه در امان باشی(بمانی). سپس غسل نما و بعد از غسل هم مقداری شربت عسل بنوش، تا آبی که به سبب آمیزش از تو خارج شده، به تو برگردد.(16)
رسول گرامی(ص)فرمودند: نشیمنگاه های زنان امت من بر مردان حرام باشد.( از پشت با همسران خود نزدیکی نکنید).(17)
امام صادق(ع) فرمودند: همسران شما عروسک و عشق زندگی‌تان هستند پس آن‌ها را با این کار[ نزدیکی از پشت] اذیت نکنید.(18)
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: در شبی اول ماه رمضان مرد با همسرش آمیزش نماید، زیرا خداوند در آیه 187 سورة مبارکة بقره می‌فرماید: «برای شما آمیزش با همسرانتان در شب اول روزه داری ، حلال گشته است».(19)
امام صادق(ع) فرمودند: با همسرت در اول، وسط و آخر ماه آمیزش نکن، زیرا هرکس که این کار را انجام دهد، فرزندش از سقط شدن در امان نخواهد بود و احتمال دارد دیوانه از کار درآید مگر نمی‌بینی که جنون انسان دیوانه، اول، وسط و آخر ماه بیشتر می‌شود.(20)
رسول اکرم(ص) فرمودند: زن و مردی که در محل عبور مردم آمیزش نمایند مورد لعن خدا، فرشتگان و همه مردم قرار خواهند گرفت.(21)
پیامبر اکرم(ص): (در پاسخ به زنی که از همسرش به خاطر عدم انجام وظیفه زناشویی به بهانه عبادت کرده بود) فرمودند: اگر شوهرت می‌دانست چه پاداشی برای آمیزش با تو نزد خداوند دارد، هرگز از تو فاصله نمی‌گرفت، زیرا وقتی که همسرت به سوی تو حرکت کند دو فرشته الهی او را در بر گیرند و پاداش رزمنده ای که شمشیرش را در راه خدا برهنه کرده باشد به او می‌دهند وقتی که با تو همبستر شود همانند ریزش برگ درختان در فصل پاییز گناهانش ریخته می‌شود و هنگامی که غسل می‌کند از تمام گناهان پاک می‌شود.(22)
رسول اکرم(ص): وقتی بنده مؤمن دست همسرش را برای آمیزش می‌گیرد، خداوند ده حسنه برایش می‌نویسد و ده خطا را از او محو می‌کند و اگر همسرش را ببوسد یک صد حسنه برایش می‌نویسد و یک صد بدی را از او بر طرف می‌کند! آنگاه اگر با همسرش آمیزش نماید هزار حسنه برایش می‌نویسد و هزار خطا را از پرونده‌اش محو می‌کند و هنگامی که غسل می‌کند به تعداد موهای بدنشان حسنه برای آن‌ها ثبت و به همان تعداد زشتی را از آن‌ها بر طرف می‌کند.(23)
رسول اکرم(ص) فرمودند: هر مؤمنی که با همسرش نزدیکی کند هفتاد هزار فرشته بال‌هایش را برای آن‌ها می‌گسترانند و رحمت خدا بر آنان نازل می‌گردد و در مقابل هر قطره آبی که از غسل آن‌ها بر زمین می‌ریزد خداوند خانه ای در بهشت برایشان بنا می‌کند و غسل جنابت سری است بنا می‌کند و غسل جنابت سری است بین خداوند و بندگانش.(24)
امام صادق(ع)فرمودند: هیچ حلالی نزد خداوند دوست داشتنی‌تر از نزدیکی با همسر نیست؛ زمانی که مؤمن با همسرش نزدیکی غسل می کند شیطان گریه می‌افتد و فریاد می‌زند: ای وای!این بنده از پروردگارش اطاعت نموده و گناهانش بخشیده شده است(25)
امام صادق فرمودند: روز جمعه ای پیامبر اکرم(ص) به یکی از اصحابش فرمودند: -امروز روزه هستی؟ خیر یا رسول الله
-امروز چیزی در راه خدا صدقه داده ای؟ خیر یا رسول الله
-برخیز کنار همسرت برو و با او آمیزش کن، که پاداش صدقه دارد.(26)
رسول اکرم(ص) فرمودند: هر کس عمر طولانی می‌خواهد: 1- سحر خیز باشد 2- با همسر شایسته و خوش اخلاق ازدواج کند 3- کمتر خودش را زیر دین و قرض قرار دهد 4-با زنان کمتر نزدیکی کند.
امام کاظم(ع) فرمودند: مرد می‌تواند آب شهوتش را بیرون بریزد در صورتی که همسرش: 1- نازا و عقیم 2- سالخورده 3- باردار 4- دشنام گو و بد دهان 4- زنی که از شیر دادن فرزندش خودداری کند.(27)
رسول اکرم(ص) فرمودند: ای زنان مسلمان حق ندارید [حتی] نمازتان را طولانی کنید تا مانع آمیزش همسرتان شوید.(28)
رسول اکرم(ص) فرمودند: هیچ زنی حق خوابیدن ندارد مگر آنکه خود را برای آمیزش بر شوهرش عرضه نماید یعنی، عریان وارد رختخواب شوهرش شود و بدن برهنه خود را به بدن برهنه او بچسباند.(29)
امام محمد باقر(ع) فرمودند: بهترین زن مسلمان کسی است که وقتی با شوهرش خلوت می‌کند بی شرم و بی حیا باشد وقتی لباسش را در می‌آورد شرم و حیا را نیز از خود بیرون کند و وقتی که بعد از آمیزش با شوهر لباسش را می‌پوشد شرم و حیا را بر تن کند.(30)
رسول اکرم (ص) فرمودند: زن باید در خانه خود را به بهترین عطرها خوش بو. کند و زیباترین لباسش را بپوشد و خود را به نیکوترین شکل آرایش کند و هر صبح و شب خود را به شوهرش برای همبستری عرضه نماید.(31)
امام صادق(ع)فرمودند: اگر زنی حق ولایت امیرالمؤمنین (ع) را بشناسد نمازهای واجب بخواند و روزه ماه مبارک رمضان را بگیرد خانه خدا را زیارت کند و از شوهرش (به ویژه در مسائل زناشویی) اطاعت نماید، از هر دری که بخواهد می‌تواند وارد بهشت شود.(32)
امام صادق(ع) فرمودند: یک زن شایسته بهتر از هزار مرد ناشایست است؛ اگر زنی هفت روز [خالصانه] به شوهرش خدمت کند خداوند تمام درب جهنم را بر روی او می‌بندد! و تمام هشت درب بهشت را برایش می‌گشاید تا از هر دری که می‌خواهد وارد شود.(33)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: جبرئیل آنقدر درباره همسر به من سفارش نمود که گمان کردم طلاق دادن زن جایز نیست مگر آن که آشکارا زنا کند.(34)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر مردی که سیلی به صورت همسرش بزند، خداوند روز قیامت به مأمور آتش جهنم فرمان می‌دهد در قبال هر سیلی هفتاد سیلی آتشین به او بزند(35)
امام صادق(ع) فرمودند: هر مردی که بیش از سه بار همسرش را کتک بزند [این به جواز کتک زدن کمتر از سه بار نیست] خداوند او را در روز قیامت نزد خلایق به گونه ای رسوا گرداند که همگان رسوا شدن او را ببینند.(36)
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: اگر زن می‌خواهد ثواب جهاد در راه خدا نصیبش شود، حق همسرش را رعایت کند زیرا جهاد زن شوهر داری نکوست.(37)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر زنی می‌خواهد حق خداوند را به جای آورد باید ابتدا حق شوهرش را ادا کند.(38)
امام صادق(ع) فرمودند: هر زنی در خانه شوهرش چیزی را به قصد خدمت جا به جا کند، خداوند به او نظر رحمت می‌افکند و هرکس که خدا به رحمت به او نظر افکند هرگز عذابش نخواهد کرد.(39)
امام صادق(ع) فرمودند: اگر زنی با زبانش شوهر آزاری کند تا زمانی که شوهر را راضی نکرده، خداوند هیچ عمل نیکی را از او نمی‌پذیرد و خداوند را ملاقات می‌کند در حالی که بر او خشمگین است.(40)
امام صادق(ع) فرمودند: هر زنی که به شوهرش بگوید: «من از زندگی با تو خیری ندیده‌ام» با همین جمله تمام کارهای نیکش از بین خواهد رفت.(41)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اگر زنی در زندگی مشترک صبور باشد، با خوشی و نا خوشی شوهرش بسازد و از او اطاعت نماید، خداوند او را با همسر ایوب(ع) محشور خواهد کرد.(42)
پیامبر اکرم(ص)فرمودند: روز قیامت بهترین کسی که نزد خداوند برای زن شفاعت می‌کند و باعث نجاتش خواهد شد، شوهر اوست.(43)
امام باقر(ع) فرمودند: زن شوهردار سزاوار نیست خود را بدون آرایش گذارد اگرچه با یک گردنبند باشد شایسته او نیست که دستش ولو با اندکی حنا بدون زینت باشد هر چند او زن پیر و کهن سال باشد.(44)
امام باقر(ع) فرمودند: زن آزاد است به هر شکلی که می‌تواند خود را برای شوهرش آرایش کند.(45)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: بهترین زنان مسلمان زنی است که خود را برای شوهرش آرایش و زینت کند و زیبایی خود را از غیر شوهرش پنهان دارد.(46)

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مردها ناخن خود را از ته بچینند، ولی زن‌ها به خاطر زیبایی بیشتر مقداری ناخن‌های خود را بلندتر کنند.(47)
رسول اکرم(ص) فرمودند: بوی خوش زنان رنگش آشکار و عطرش پنهان است ولی بوی خوش مردان عطرش آشکار و رنگش پنهان است.(48)
امام کاظم(ع) فرمودند: تعدادی بر جدم امام باقر(ع) داخل شدند و او را در حضاب مشاهده کردند پرسیدند: «آقا! شما هم موهای سر و صورتتان را رنگ می‌کنید؟» حضرت فرمودند:« بله! من مردی هستم زن دوست، لذا خودم را برای همسرانم زینت می‌کنم.»(49)

امام کاظم(ع) فرمودند: رنگ کردن مو سه فایده دارد: 1- شکوه و هیبت به انسان می‌دهد 2- محبت و دوستی همسر را جلب می‌کند 3- قدرت آمیزش را بالا می‌برد(50)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: همچنان که شما دوست دارید همسرانتان خودشان را زینت نمایند و برای لذت ما خود را آماده کنند شما مردان نیز باید برای بهره مندی از آنان خودتان را آرایش و مرتب کنید.(51)
رسول خدا(ص)فرمودند: هر مردی که به خدا و روز قیامت ایمان دار د نباید بیش از چهل روز موهای اطراف آلت تناسلی خود را رها سازد و هر زنی که به خداوند و روز قیامت مؤمن است رها کردن موهای زاید بیش از بیست روز حلال نمی‌باشد.(52)
رسول خدا فرمودند: کسی که تا چهل روز برای تهیه داروی نظافت پول پیدا نکرد باید پول دارو را قرض بگیرد و این کار را به تأخیر نیندازد.(53)
امام رضا(ع) فرمودند: سه چیز از روش‌های رسولان خدا است: 1- استعمال عطر 2- بر طرف کردن موهای زاید 3- آمیزش بسیار با همسر(54)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: نگذارید موهای سبیل، زهار [موهای اطراف دستگاه تناسلی] و موی زیر بغل شما بلند شوند زیرا شیطان در آن‌ها لانه می‌کند.(55)
امام صادق(ع) فرمودند: بهترین زنان، زنی است که دارای بوی خوش و دست پخت عالی باشد.(56)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: زن مسلمان حق ندارد بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود زیرا تمام فرشتگان آسمان و همه چیزهایی که این زن از کنارشان رد می‌شود او را لعنت می‌فرستند و تا وقتی که به خانه‌اش برگردد، حق ندارد خود را برای غیر شوهرش آرایش کند، که در این صورت بر خداوند لازم است او را به آتش جهنم بسوزاند.(57)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر زنی که خود را خوشبو کند و از خانه خارج شود، پیوسته مورد لعن و نفرین(ملائکه) است تا وقتی که به خانه بازگردد.(58)
امام صادق(ع) فرمودند: اگر زنی خود را برای غیر شوهرش آرایش و خوش بو کند تا وقتی که خود را از آن شستشو ندهد، خداوند هیچ نمازی را از او نمی‌پذیرد همانند شخص جنب که بدون غسل نمازش مورد قبول نیست.(59)
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: در آخرالزمان –که بدترین زمان‌هاست- زن‌هایی پیدا می‌شوند که در مقابل نا محرم خود آرایی کرده و حجاب را رعایت نمی‌کنند از دین فاصله می‌گیرند، فتنه گری می‌کنند، به سوی شهوت و لذت‌های نا مشروع می‌روند، حرام خدا را حلال می شمارند و خلود در آتش جهنم را برای خویش فراهم می‌سازند.(60)
امام صادق(ع) فرمودند: خداوند حیا را ده بخش کرده، نه قسمت آن برای زنان و یک قسمت آن را برای مردها قرار داده است.(61)
امام صادق(ع)فرمودند: زن بی حیا [در مقابل نا محرم] مانند غذای بی نمک است.(62)
امام صادق(ع) فرمودند: زنان 99 برابر بیشتر مردان از شهوت و لذت جنسی برخوردارند لکن خداوند [برای کنترل] پرده ای به نام حیا بر روی آن‌ها نهاده است.(63)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: جدم حضرت ابراهیم(ع) مرد غیرتمندی بود، و غیرت مرد از او بیشتر است، هر کس نسبت به ناموسش غیرت نداشته باشد خداوند بینی او را به خاک می‌مالد.(64)
امام صادق(ع) فرمودند: خداوند بسیار با غیرت است و مردان با غیرت محبوب او هستند؛ و نشانه غیرت خداوند این است که: «کارهای زشت و فاحشه گری در پنهان و آشکار حرام نموده است.(65)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر کس به خداوند و روز قیامت ایمان دارد نباید در جایی که صدای نفس کشیدن زن نا محرم را می‌شنود شب را صبح کند.(66)
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: از غیرت ورزی بی جا دوری کنید زیرا این کار زن پاک‌دامن را به آلودگی می‌کشاند.(67)
رسول اکرم(ص) فرمودند: هر زن شوهرداری که چشمانش را از نگاه به مردان نا محرم پر کند، خداوند به شدت بر او خشمگین خواهد شد.(68)
امام باقر(ع) فرمودند: بار اول که چشمت [ناخواسته] به نامحرم می‌افتد حلال است، نگاه دوم حرام و نگاه سوم باعث هلاکت تو خواهد شد.(69)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اگر چشم یکی از مردها به چهره زن زیبایی افتاد [و تحریک شد] بلافاصله نزد همسرش برود و با او آمیزش کند زیرا همان چیزی را که آن زن دارد همسرش نیز دارد.(70)
حضرت داوود(ع) فرمودند: پشت سر شیر درنده راه برو، اما هرگز پشت سر زن نا محرم [به قصد نگاه کردن و حرام] حرکت مکن زیرا شیطان، تو را فریفته و به گناه آلوده خواهد کرد.(71)
حضرت رسول (ص) فرمودند: هر مردی که به زن نامحرم دست دهد، روز قیامت به صورت دست بسته بر انگیخته می‌شود و به همان صورت داخل آتش جهنم خواهد شد.(72)
رسول اکرم(ص) فرمودند: هر کس با زن نامحرمی شوخی کند در مقابل هر کلمه شوخی خداوند او را هزار سال در جهنم زندانی خواهد کرد.(73)
امام صادق(ع) فرمودند: هم صحبت شدن با زنان نامحرم و سخن گفتن با آن‌ها یکی از کمین گاه‌های شیطان است.(74)
رسول اکرم(ص) فرمودند: خدا نه جزء از ده جزء حیا را به زن‌ها داده است تا مثل حیوانات خود را در اختیار نرها نگذارند.
شیخ رجبعلی خیاط(رضی الله عنه): هنگام دیدن نامحرم بگویید: «یا خیرَ حبیبٍ و محبوب صلی علی محمد و الهه که برای کنترل نفس و دفع وسوسه شیطان بسیار موثر و کارساز است.(75)
قرآن کریم: از تو درباره خون حیض سؤال می‌کنند بگو: چیز زیان باری و آلوده ای است لذا در حالت قاعدگی از زنان کناره گیری نمایید و با آن‌ها نزدیکی ننمایید و به آن‌ها نزدیک نشوید تا پاک شوند.(76)
قرآن کریم: زنان شما کشتزار شما هستند هر گونه خواهید از کشتزار خود بردارید و استفاده کنید.(77)
امام صادق(ع) فرمودند: غالب مردم از زنا بهره ای دارند!
- زنای چشم نگاه به نا محرم است.
- زنای زبان، سخن گفتن [به قصد لذت] با نامحرم است.
- زنا دهان بوسیدن نامشروع است.
- زنای دست، تماس با بدن نامحرم است.
و تفاوت نمی‌کند شرمگاه وارد عمل شوند یا نه.(78)
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: نا بینایی برای انسان بهتر از چشم چرانی است.(79)
قرآن کریم: کسانی که امکان برای ازدواج نمی‌یابند باید پاک‌دامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز گرداند.(80)
قرآن کریم: به زنان با ایمان بگو چشم‌های خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را –جز آن مقداری که نمایان است- آشکار ننمایند و روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.(81)
قرآن کریم: مردان و زنان بی همسر خود را، همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکار را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند از خود آنان را بی نیاز می‌سازد خداوند گشایش دهنده و آگاه است.(82)
قرآن کریم: محبت زنان .........در نظر مردم جلوه داده شده است.(83)
قرآن کریم: شما(کسانی که چند همسر دارند) نمی‌توانید (از نظر محبت قلبی) در میان زنان خود عدالت بر قرار کنید هر چند کوشش نمایید! ولی تمایل خود را به کلی متوجه یک طرف نسازید.(84)
امام صادق(ع) فرمودند: هر کس که ما –اهل بیت پیامبر- را دوست دارد، از نطفه پدرش می‌باشد و هر کس که دشمن ماست شیطان در نطفه او شریک است.(85)
امام رضا(ع) فرمودند: با همسرت نزدیک نکن مگر بعد از شوخی بسیار با او شوخی و بازی کن سینه‌هایش را به آرامی فشار ده تا آماده همبستری شود آنچنان که در تو آمادگی وجود دارد.(86)
امام صادق(ع) فرمودند: بعضی از شما هنگام آمیزش با همسر، او را کاملاً ارضا نمی‌کنید و در حالی که از کنار شما دور می‌شود که اگر مرد سیاه پوست زشتی را هم ببیند به او چنگ می‌زند(تا خود را ارضا کند) پس قبل از آمیزش حتماً با او شوخی و بازی کنید زیرا این کار عمل آمیزش را برای شما لذت بخش تر می‌نماید.(87)
پیامبر اسلام(ص) فرمودند: هر گونه بازی برای انسان با ایمان بی ارزش است مگر در سه مورد: 1- پرورش اسب و سوار کاری 2- تیر اندازی 3- بازی و شوخی با همسر قبل از آمیزش.(88)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: سه چیز بد اخلاقی محسوب می‌شود: 1- همراهی با کسی که بدون پرسش از نام و نشان و آشنایی با او 2- نپذیرفتن دعوت، بر سر سفره غذا، یا سر سفره حاضر شدن و غذا نخوردن 3-نزدیکی مرد با همسرش قبل از شوخی و آماده کردن او برای دخول.(89)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: تفاوت بین ازدواج و زنا نواختن دف و [شادی نامشروع] است.(90)
امام صادق(ع) فرمودند: هنگامی که فاطمه(س) را به خانه علی(ع) می‌برند جبرئیل و اسرافیل به همراه هفتاد هزار فرشته به زمین آمدند پس قاطر پیامبر(ص) را که دلدل نام داشت حاضر کردند در حالی که بر روی آن ردایی نهاده شده بود سپس جبرئیل اسرافیل و میکائیل به ترتیب: لگام، رکاب و زین قاطر را گرفتند و پیامبر (ص) لباس زهرا(س) را –که بر روی قاطر سوار شده بود- مرتب کرد.(91)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: بیداری در شب روا نمی‌باشد مگر در سه مورد :1-جهت تلاوت قرآن 2- جهت تحصیل علم و دانش 3- فرستادن عروس به خانه داماد.(92)
امام باقر(ع) فرمودند: به امام پنجم خبر دادند: مردی وسط روز، ازدواج و زفاف نموده است؛ حضرت فرمودند: زندگی مشترک آن‌ها دوام نخواهد یافت. راوی می‌گوید: طولی نکشید که کار این مرد با همسرش به طلاق کشید.(93)
رسول اکرم(ص) فرمودند: هر کس ازدواجمند دینش کامل گشته است ازدواج نباید مخفیانه انجام شود البته باید با طبخ غذا و به خاطر شادمانی صدای دف از مکان عروسی شنیده شود.(94)
امام صادق(ع) فرمودند: هر کس هنگام قمر در عقرب ازدواج نماید هرگز خیری از ازدواج نخواهد دید.(95)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: با همسرت سه شب آخر ماه آمیزش نکن که اگر در این وقت فرزندی از شما به هم رسد یاور ستمکاران و قاتل دسته ای از مردم خواهد شد.(96)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: با همسرت در شب عید فطر آمیزش نکن زیرا فرزندی که نطفه‌اش در این شب بسته شود فردی بسیار شرور خواهد بود.(97)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: بر تو باد به نزدیکی با همسرت در ب دوشنبه اگر فرزندی در این شب به وجود آید حافظ کتاب خدا و راضی به رضای او خواهد بود.(98)
پیامبر (ص) فرمودند: بوی خوش، قلب را محکم می‌کند و بر (توان) آمیزش می‌افزاید.
- در نیمه شعبان با همسرت آمیزش نکن زیرا اگر میانتان فرزندی تقدیر شود بد شگون خواهد بود و نشانی سیاه بر چهره خواهد داشت.
- در نخستین ساعات شب، با همسرت نزدیکی نکن چرا که اگر میانتان فرزندی تقدیر شود اطمینان نیست که ساحر و از آنان که دنیا را بر آخرت بر می‌گزینند نباشد.
- با همسرت در آخرین روزهای پاکی و در حالی که تنها دو روز از او مانده باشد نزدیکی مکن چرا که اگر میانتان فرزندی تقدیر شود یاور ستمگران خواهد بود و توده‌هایی از مردم به دست او به کام مرگ خواهند رفت.
- میان اذان و اقامه با همسرت نزدیکی مکن زیرا اگر میانتان فرزندی تقدیر شود به خونریزی علاقه‌مند خواهد بود.
- در شب عید قربان با همسرت نزدیکی مکن زیرا اگر میانتان فرزندی تقدیر شود شش انگشت یا چهار انگشت خواهد داشت.
- بعد از ظهر با همسرت نزدیکی مکن چرا که اگر در آن هنگامی فرزندی تقدیر شود کژ چشم خواهد بود و شیطان از کژ چشمی انسان، شادمان می‌شود.
- در زیر درخت میوه با همسرت نزدیکی مکن چرا که اگر میانتان فرزندی تقدیر شود جلاد، قاتل، یا عرف خواهد بود.
- در زیر نور خورشید و تابش آن با همسرت نزدیکی مکن مگر اینکه پرده ای آویخته باشی که شما را می‌پوشاند چرا که اگر میانتان فرزندی تقدیر شود تا پایان عمر در تیره بختی و تهی دستی خواهد بود.
- بر پشت بام خانه با همسرت نزدیکی مکن چرا که اگر میانتان فرزندی تقدیر شود منافق ریا کار و بدعت گذار خواهد بود.
- چون آهنگ سفر کردی در آن شب با همسرت نزدیکی مکن چرا که اگر میانتان فرزندی تقدیر شود دارایی خویش را در غیر حق خرج خواهد کرد
- چون روانه سفری شدی، تا مسافت سه شبانه روز ره پیمودن، با همسرت نزدیکی مکن چرا که اگر میانتان فرزندی تقدیر شود یار هر ستمگری خواهد بود بخواهد به تو ستمی برساند.
- هر کس با زنش در حالی که وی حائض است، نزدیکی کند و بر ایشان فرزندی تقدیر شود و این فرزند مبتلا به شود، کسی جز خویش را نکوهد.
- مبادا کسی در حالی که از قضای حاجت (دستشویی رفتن) خودداری می‌کند، نزدیکی کند، چرا که این کار بواسیر می‌آورد.
- با هوس به زنی غیر همسر خود، با زن خویش آمیزش نکن زیرا از این بیم دارم که اگر برایتان فرزندی تقدیر شود زن صفت، یا ماده و تباه مغز باشد.
- هر کس جنب با همسر خویش در بستر باشد نباید قرآن بخواند چه، از این بیم دارم که از آسمان بر آن‌ها فرود آید و آنان را بسوزاند.
- عروس را در هفته اولش از شیر، سرکه، گشنیز، سیب ترش، باز بدارید زیرا از این چهار چیز، زهدان سترون و سرد می‌شود گر در حالی که سرکه خورده است عادت ماهیانه شود هرگز کامل پاک نکرده گشنیز هم حیض را در شکم وی برمی انگیزاند و زادن را بر او سخت می‌سازد و سیب ترش نیز حیض شدن او را قطع می‌کند و این عارض برای وی یک بیماری می‌شود.(99)

مواردی که در آن‌ها آمیزش مکروه نیست

پیامبر(ص) : ای علی(ع)! بر تو باد آمیزش در شب دوشنبه، چرا که اگر میانتان فرزندی تقدیر شود، حفظ کتاب خدا و خرسند به تقدیر خدا خواهد بود.
ای علی(ع)! اگر در شب سه شنبه بت همسرت نزدیکی کردی و میانتان فرزندی تقدیر شد، پس از گواهی دادن به این که خدایی جز الله نیست و محمد، پیامبر خداست شهادت روزی او خواهد شد، خداوند او را همراه با مشرکان کیفر نخواهد داد و خوش بو دهان، دل مهربان گشاده دست و پیراسته زبان از غیبت و دروغ و تهمت خواهد بود.
ای علی(ع)! اگر در شب پنج شنبه با همسرت نزدیکی کردی و میانتان فرزندی تقدیر شد، کمرانی از حکمرانان یا عالمی از عالمان خواهد بود.
ای علی(ع)! اگر در روز پنج شنبه به هنگام بر گشتن خورشید از میانه آسمان با او نزدیکی کردی و میانتان فرزندی تقدیر شد تا گاه پیری‌اش شیطان به او نزدیک نخواهد شد و انسانی راست و درست خواهد بود و خداوند عزوجل سلامت دین و دنیا را روزی او خواهد ساخت.
ای علی(ع)! اگر در شب جمعه با او نزدیکی کردی و میانتان فرزندی بود سخنوری خوش گوی و پر زبان خواهد بود.
ای علی(ع)! اگر در روز جمعه پس از عصر گاه با او نزدیکی کردی و میانتان فرزندی تقدیر شد، ناموری سر شناس و آگاه خواهد بود.
ای علی(ع)! اگر هم در جمعه شب پس از نماز عشا با او نزدیکی کردی، امید است به خواست خداوند متعال، یکی از ابدال باشد.(100)

باب دوم

بهداشت زناشویی

الف) بهداشت جسم

1- بر طرف ساختن بوی نا مطبوع

بوی خوش بدن در ایجاد جاذبه جنسی و تهییج و تشدید علاقه زن به مرد به یکدیگر بسیار موثر است و بر عکس بوی بد و زننده بسیار موثر است برای برطرف کردن بوی نامطبوع باید دندان‌ها را مسواک زد، و بدن را با آب گرم و صابون خوش بو شست و شو داد یا از عطرهای مناسب استفاده کرد.

2- خالی کردن مثانه پیش از آمیزش

از جمله توصیه های پزشکی این است که باید پیش از آمیزش و پس از آن مثانه را از ادرار خالی کرد، متخصصان ادرار پیش از آمیزش را برای زنان ضروری‌تر می‌دانند و معتقدند رعایت نکردن این امر، زمینه را برای عفونت اعضای تناسلی فراهم می‌سازد.

3- آمیزش با شکم خلی انجام گیرد نه با شکم پُر

هنگام پر بودن شکم (زمانی که معده به هضم غذا مشغول است) بخش عمده ای از خون بدن متوجه دستگاه گوارش می‌شود و هر کی از اعضای وابسته به این دستگاه با صرف انرژی زیاد در تلاشند تا با انجام وظیفه خود زمینه هضم غذا را فراهم سازند از طرفی، آلت تناسلی مرد نیز به وسیله خون برای آمیزش آماده می‌شود و با ر شدن رگ‌های خونی اطراف آن متورم می‌گردد؛ بنابراین اگر هنگام پر بودن معده آمیزش انجام گیرد به علت پر مصرف بودن دستگاه گوارش و مشغول بودن بخشی از خون در آلت تناسلی دیگر اعضای بدن دچار کم خونی می‌شوند و همین امر، انسان را با خطرهایی روبه رو می‌سازد.
شهید دکتر پاک نژاد در این باره می‌نویسد: در موقع هضم غذا قسمت مهمی از خون متوجه دستگاه گوارش می‌شود در آمیزش نیز مقداری از خون به دستگاه تناسلی منتقل می‌گردد در نتیجه عضله قلب مواجه با کم خونی شده و دچار حملات قلبی می‌شود بنابراین باید آمیزش با شکم خالی انجام گیرد.(101)

4- ترک آمیزش هنگام عادت

آمیزش جنسی در چنین حالتی افزون بر تنفر آور بودن، زیان‌های بسیاری نیز به بار می‌آورد که عقیم شدن مرد و زن ایجاد یک محیط مناسب برای رشد میکروب شیوع بیماری‌های آمیزشی چون «سفلیس» و «سوزاک» و نیز التهاب اعضای تناسلی زن از آن جمله است.(102)
دکتر پاک نژاد می‌گوید:مردی که در زمان قاعدگی زن خود آمیزش کند دستگاه تناسلی مجروح زن را که مستعد پذیرش عفونت است مبتلا می‌سازد و از طرفی احتمال دارد خود او نیز بیماری‌های التهابی آمیزش و... دچار شود. او می‌گوید: زن در زمان قاعدگی عصبانی است، کم خون است و ناراحتی‌های دیگر دارد که قرآن آن را در کلمه «اذی» خلاصه کرده و زن در اذیت است.(103)

ضررهای آمیزش در حال حیض:

نزدیکی کردن در حال حیض، اثر سوء در موجودیت نسل و جنس می‌گذارد و غیر قابل جبران است آمیزش در حال قاعدگی موجب بی میلی به مسائل جنسی و تنفر از عمل زناشویی و سرد مزاجی و نهایتاً انحرافات جنسی می‌شود.(104) آمیزش در زمان حیض موجب احتقان خون و افزایش خون ریزی در زن می‌شود(105)

5- اعتدال در آمیزش

برای حفظ سلامتی و برخورداری از عمر طبیعی باید از افراط و تفریط جلوگیری کرد همان طور که بی توجهی به این غریزه ناملایمات روحی و روانی مختلفی را به همراه دارد زیاده‌روی و تند روی در ارضای آن نیز می‌تواند منشأ بسیاری از بیماری‌ها از جمله ضعف اعصاب، فرسودگی قوا، آسیب رسیدن اجزای اصلی بدن و پیری زود رس را به همراه داشته باشد.
پیامبر اسلام(ص) فرمودند: من اراد ابقاء فلیباکر اغزاء و ایجود احزاء ولیخفف الرداء لیقل جامعه النساء: هر کس بخواهد در این جهان ناپایدار باقی بماند باید هر روز صبح به قدر کافی غذا بخورد و کفش خوب بر پا و لباس سبک بپوشد و کمتر با زنان بیامیزد.(106)
بوعلی سینا درباره آمیزش جنسی می گوید تا می‌توانی آمیزش با زنان را کم کن چرا که منی، آب زندگانی است که در رحم‌های زنان ریخته می‌شود.(107)
نمی‌توانیم برای آمیزش عدد یا مقدار آن را مشخص کرد ولی صاحب نظران می‌گویند بهترین روش این است که اجازه بدهیم قدرت و میل طبیعی تعداد مقارنت را تحت کنترل در آورد مثلاً اگر کسی پس از مقارنت یا روز بعد از آن شدیداً احساس خستگی کرد بهتر است دفعات مقارنت را کم کند ولی اگر مقارنت باعث آرامش او شد باید بداند که ارتباط‌های جنسی او زیاد نبوده است.(108)

6- ارضای جنسی

صاحب نظران در این باره گفته‌اند مرد و زنی که به اقناع جنسی نمی‌رسند و همدیگر را تأمین نمی‌کنند تحت فشارهای بیشتری قرار می‌گیرند و به دردهای بیشتری گرفتارند برای مثال زود رنج و عصبانی می‌باشند ولی این حالت پس از انجام آمیزش و رسیدن به اوج لذت جنسی پایان می‌پذیرد.(109)
می‌گویند: آمیزش بدون بازی و فراهم کردن شرایط بدن برای اوج لذت جنسی مورد نکوهش قرار گرفته است و در این باره پیامبر اسلام(ص) می‌فرمایند:«لا یَتَعُ اَحَدسکم علی اهله کما یَقَعُ البهیمه لیکن بینهما رسول فقیل: ما الرسول یا رسول الله؟ فقال القبل و الکلام: هیچ یک از شما نباید با همسر خود همانند چهار پایان آمیزش کند بلکه باید واسطه ای بین آن‌ها باشد پرسیدند واسطه چیست؟ فرمود: بوسیدن و گفت و گو (عشق بازی)(110)
دکتر می‌گوید: لذت بخش ترین آمیزش‌ها این است که مرد مقاومتند تا اوج لذت زن با وی همزمان شود و زن هم به آن اوج لذت جنسی برسد وگرنه دچار کمر دردی می‌شود. ایشان می‌فرمایند اگر مرد زود انزال است، برای رساندن زن به اوج لذت جنسی چه باید بکند؟ می‌نویسد: راه صحیح این است که در حد متوسط مدت آمیزش زن و مرد که تقریباً 5 تا 10 دقیقه است به مدت 8 دقیقه دخولی صورت نگیرد تا بلکه مرد با نوازش و بازی، زن را آماده سازد از این رو پیامبر(ص) می‌فرمایند: اذا ارادَ احدکم عن یأتی زوجتهَ فلا یعجلها فإنَّ للنساء حوائج: هنگامی که یکی از شما خواست با همسر خود بیامیزد عجله نکند چرا که زن‌ها نیازهایی دارند که باید بر آورده شود.(111)
نکته دیگر این است که مرد از انجام حرکات ناگهان و با فشار زیاد هنگام نزدیکی خودداری نماید، رعایت این نکته از بروز بسیاری جراحات وارده به مجرای تناسلی جلوگیری می‌کند.
عمل مقارنت نباید بی درنگ انجام شود پیامبر(ص) فرمودند: «إذا جامع احدکم اهله فلا یا تیهن کما یاتی الطیر لیکُثُ و الیلبت: هرگاه یکی از شما با همسرش هم بستر شد نباید مانند پرندگان سریع و با شتاب آمیزش کند باید درنگ کند.(112)

7- جلوگیری نکردن از خروج منی

پس از رسیدن به اوج لذت منی از جای خود حکت کرده و با شتاب بیرون می‌ریزد جلوگیری از خروج منی زیان آور است زیرا موجب بزرگی پروستات، حبس بول و سنگ مثانه می‌شود.(113)

8- استراحت پس از آمیزش

باید پس از عمل نزدیکی باید بدن استراحت کند حتی افرادی که بدن ورزیده دارند باید نیم ساعت پس از انجام عمل جنسی استراحت کنند.

ب) بهداشت روان

بخش اعظمی از عوامل تأثیر گذار در موفقیت یا ناکامی زندگی مشترک به مسائل روانی یا روحیات و رفتار زن و شوهر مربوط می‌شود. زن و شوهر هرچند از زیبایی‌های ظاهری، امکانات مادی، موقعیت اجتماعی و رفاه زندگی برخوردار باشند تا زمانی که به بهداشت روان و اصلاح رفتار خود نپردازند و از نظر روحی به نقطه مطلوب و مورد پسند نرسند، نمی‌توانند و ثبات و دوام زندگی مشترک خود مطمئن باشند.
عواملی که باعث جدا شدن 2 زوج، پس از مدتی ازدواج می‌شود عبارتند از:

1- اظهار محبت و دوستی

در این باره سخن شهید مطهری را بیان می‌کنم که در کتاب نظام حقوق زن بیان فرمودند: «مرد بنده شهوت است و زن در بند محبت مرد است مرد زنی را دوست دارد که او را پسندید ه و انتخاب کرده باشد و زن مرد را دوست دارد که ارزش او را درک کرده باشد و درستی خود را قبلاً اعلام کرده مرد می‌خواهد شخص زن را تصاحب کند و در اختیار بگیرد و زن می‌خواهد مرد را مسخر کند و از راه دل بر او مسلط شود مرد می‌خواهد از بالای سر زن بر او مسلط شود و زن می‌خواهد از درون قلب مرد در مرد نفوذ کند مرد می‌خواهد زن را بگیرد، زن می‌خواهد او را بگیرند زن از مرد شجاعت می‌خواهد و مرد از زیبایی و دلبری، زن حمایت مرد را گران‌بهاترین چیزها برای خود می شمار و مرد دلش می‌خواهد هر روز به همان حالت همیشگی باقی بماند، اما یک زن همیشه می‌خواهد موجود تازه ای باشد و هر صبح با قیافه تازه تری از بستر برخیزد بهترین جمله ای که یک مرد می‌تواند به زن بگوید جمله «عزیزم تو را دوست دارم» است و زیباترین جمله ای که یک زن به مرد مورد علاقه‌اش می‌گوید جمله «من به تو افتخار می‌کنم» می‌باشد.

خوشبختی از نظر مردها به دست آوردن مقام و شخصیت قابل احترام در میان اجتماع است و خوشبخت برای یک زن به دست آوردن قلب یک مرد و نگهداری او برای تمام عمر است.
پیامبر (ص) فرمودند: قول الرجل للمرأه أنی اُحبک لا یذهب من قلب‌ها: سخن مرد به زن که «تو را دوست دارم» هرگز از دل او بیرون نمی‌رود.(114)

2- رضایت از روابط جنسی

نخستین انگیزه ای که آدمیان را به سوی ازدواج و زندگی مشترک با جنس مخالف فرا می‌خواند همین نیاز غریزی و زیستی است. در بسیاری از خانواده‌ها، وجود شرم و حیا موجب می‌شود زن و شوهر نتوانند ارضایتی خود را از نحوه یا میزان رابطه جنسی ابراز کنند اما این نارضایتی را در رفتارها و برخوردهای دیگر بروز می‌دهند در بسیاری از موارد تندخویی و پرخاشگری مرد ریشه در عدم رضایت او از رابطه جنسی با همسر دارد.

3- چشم چرانی نکردن

یکی از عوامل که امنیت خاطر زن را پیوسته به خطر می‌اندازد توجه و نگاه شوهر به زنان دیگر است این پدیده این فکر را در زن تقویت می‌کند که او نتوانسته است علاقه همسرش را به خود جلب کند بنابراین چشم او پیوسته به دنبال این و آن است .
نگاه های شهوت آلود و خیره شدن به زیبایی‌های این و آن انسان را به مقایسه می‌اندازد و او را نسبت به همسر خود دلسرد می‌کند، یکی از هدف‌های اسلام از ممنوع کردن نگاه های شهوت آلود به دیگران، مراقبت از کانون گرم خانواده، ثبات پایه های زندگی خانوادگی، و حفظ اخلاق جامعه است زن و شوهر برای اینکه یکدیگر وفادار بمانند باید از چشم چرانی و نگاه های آلوده به دیگران خودداری کنند.
امام صادق(ع) فرمودند: النظرهُ سهمُ من سام ابلیس و کم من نظرهٍ اَورثت حسره طویله: نگاه شهوت آلود تیری زهرآگین از تیرهای ابلیس است و چه بسا نگاه‌هایی که سبب اندوه و حسرت طولانی می‌شود.(115)
حضرت علی(ع) فرمودند: من غَضَّ رفهُ أَراح قلبه: هرکس چشم خود را فرو بست دل خود را آسوده ساخت.(116)

باب سوم

چگونگی انجام بهترین نوع آمیزش

برای تشدید میل جنسی زن عوامل مختلفی وجود دارد که به چند مورد آن اشاره می‌کنیم

1- ارضای عاطفی

میل جنسی زن ارتباط با برانگیختگی عاطفی او دارد اگر زن از نظر عاطفی ارضا نشود و قبلاً از سوی شوهر بی توجهی و بی محبتی دیده باشد، جسمانی و تلاش‌های مرد به منظور تحریک جنسی همسرش نه تنها برای زن خوشایند نخواهد بود بلکه عملاً موجب ناراحتی بیشتر او خواهد گشت. قلب زن باید از محبت و توجه سیر باشد تا بدنش تشنه بدن شما بشود.

2- لمس نقاط تحریک زن

نقاط تحریک زن که لمس آن سبب آمادگی و تحریک فیزیکی زن می‌شود چند چیز است:
الف) لمس آرام پستان‌ها ب) لمس کلیتوریس زن
یکی از مسائل قابل توجه در امر آمیزش این است که ممکن است دخول به تنهایی باعث ارضای جنسی زن نشود در سیستم تناسلی زنان بخشی وجود دارد به نام کلیتوریس این بخش مملو از گیرنده های حسی و بسیار حساس به لمس است کلیتوریس در بالاترین بخش دستگاه تناسلی خارجی زنان قرار گرفته و بیشترین نقش را در ارضای جنسی زن دارد باید آمیزش به صورتی باشد که علاوه بر انجام دخول، کلیتوریس نیز تحریک گردد برای این امر بهترین روش نزدیکی حالت خوابیده است.
ج) لمس سطح داخلی ران و لب‌های مهبل، بوسه، مکیدن زبان زن و لمس موهای همسر (117)
نکته قابل توجه این است که میل جنسی را می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد
یکی میل به تماس بدنی مثل لمس و بوسیدن
دیگری میل رابطه جنسی: یعنی تخلیه کشش جنسی
در دختران ابتدا میل به تماس بدنی بیشتر است تا میل به تماس اعضای تناسلی بنابراین، از نوازش، بوسه و در آغوش گرفتن بیشتر احساس لذت می‌کنند.

3- نخستین نزدیکی

نخستین نزدیکی در موفق بودن آمیزش‌های بعدی بسیار موثر است و اگر در اولین نزدیکی موفق نباشید خاطره ای ناگوار در ذهن نو عروس باقی خواهد ماند بنابراین دامادها باید توجه داشته باشند که اولین آمیزش را با کمال دقت و ملایمت، محبت و شرایط لازم دیگر انجام دهند حتی در شب زفاف برای پاره شدن پرده بکارت نه تنها نباید به زور متوسل شد، بلکه باید همراه با معاشقه و نوازش باشد تا عروس تمایل پیدا کند وگرنه آثار نامطلوبی خواهد داشت.
بنابراین اگر حجب و حیای عروس یا هر علت ناشناخته دیگر مانع از آن باشد که به میل شوهر تسلیم شود بهتر است زفاف را یک شب یا حتی شب‌ها متعدد به عقب بیندازد تا عروس به تماس جسمانی خو بگیرد و به ارتباط جنسی راغب شود.

آداب آمیزش

- مستحب است وضو داشته باشید
- در مکان پوشیده ای آمیزش انجام گیرد.
- مرد پیش از آمیزش و پس از آن ادرار کند.(118)
- آمیزش در شب‌های دوشنبه سه شنبه پنج شنبه و جمعه باشد زمانی که زن میل به آمیزش باشد.
- هنگام نزدیکی با پارچه یا رو اندازی خود و همسرتان را بپوشانید
- رابطه جنسی باید همراه با آرامش فکری و آسودگی خاطر باشد زیرا ناراحتی فکری و هراس تمتع کامل را ناممکن می‌سازد.
- آمیزش باید در محلی مناسب به دور از چشم دیگران صورت گیرد.
- از نظر روان شناسی بهتر است هنگام آمیزش طرفین لباس بر تن داشته باشند و در آوردن لباس از تن زن به وسیله مرد می‌تواند علاقه مرد به زن را ثابت کند و از طرفی از لذت جنسی و روحی بالایی بهره‌مند گردد.(119)
- در آغاز بسم الله بگویید.
در روایت آمده است هرگاه همسران می‌خواهند با هم همبستر شوند «بسم الله الرحمن الرحیم» بگویند مراقب باشند در ان هنگام احتمال انعقاد نطفه برای فرزند آینده وجود دارد از هر گونه گناه دور باشند حتی فکر گناه نکنند تا به اصطلاح شیطان در نطفه انان شریک نگردد علی(ع) در این باره می‌فرماید: هر گاه کسی قصد هم بستری دارد بگوید: بسم الله و بالله الهم جنبنی الشیطان ما رزقتنی: به نام خدا و برای خدا خدایا دور ساز شیطان را از آنچه به من روزی می‌دهی.(120)
بنابراین آنا که در این هنگام فیلم‌های مستهجن تماشا می‌کنند و یا موسیقی حرام گوش می‌کنند قطعاً شیطان در نطفه آن‌ها شرکت می‌کند و اگر فرزندشان منحرف شد، باید خود را ملامت کنند.

مکان آمیزش

همان طور که زمان آمیزش را مردان تعین می‌کنند و حق تقدم با آنان است مکان آمیزش با زنان است و از نظر روان شناسی بهتر است که هر جا زن خوبید مرد بیشتر همان جا بخوابد.

زمان آمیزش

زمان آمیزش از اهمیت خاصی برخوردار است معمولاً زنان بر اساس شرم و حیا بهترین زمان آمیزش را تاریکی شب یا محل تاریک میدانند و لذت بیشتر را در آرامش شب و تاریکی و به دور از هر گونه سر و صدا می‌دانند بهترین زمان جهت آمیزش معمولاً پس از یک خواب و از نیمه های شب می‌باشد و پس از آمیزش اگر طرفین به اوج لذت جنسی رسیده باشند خواب رضایت بخشی خواهند داشت آمیزش باید به گونه ای باشد که طرفین در طی زمان آمیزش از لذت کافی بهره‌مند شوند.

نکته:

معمولاً پس از نزدیکی تمایل زن به مرد بیشتر است از تمایل مرد به زن مرد باید خود را موظف بداند که به وسیله عشق بازی پس از آمیزش جوابگوی مناسبی برای امیال همسرش باشد چنان رفتار کند که زن فکر نکند شوهرش فقط او را برای بر طرف کردن میل جنسی خود می‌خواهد.

آداب و ادعیه شب زفاف

در حدیث صحیح از امام باقر(ع) منقول است که چون عروس را به نزد تو بیاورند بگو که پیش از آن، وضو بسازد و تو هم وضو بساز و دو رکعت نماز بخوان و بگو که او نیز امر کنند که دو رکعت نماز بگذارد پس حمد الهی بگو و صلوات بر محمد و آل محمد بفرست پس دعا کن و امر کن که آن زنان را که با او آمده‌اند امین بگویند و این دعا را بخوان: الهم ارزقنی الف‌ها ودها و راها و ارضنی بها و اجمع بیننا بأحسنِ إجتماعٍ و انس ائتلاف فذلک تحب الحلال و تکره الحراَم بعد از آن فرمود که: بدان الفت از جانب خداست و دشمنی از آن شیطان است و می‌خواهد که آنچه را که خدا حلال گردانیده مکروه طبع مردم گرداند.
در حدیث حسن از امام صادق(ع) منقول است که چون در شب زفاف به نزد عروس بروی، موی پیشانی‌اش را بگیر و رو به قبله بگو: اللهم بامانتکَ أخذتها و بکلماتکَ إستحللتها فإن قضیت لی منها ولدا فاجعل مبارکا تقیا من شیعه آل محمدٍ، و لا تجعل للشیطان فیه شرکاً و لا نصیباً
و در حدیث معتبر دیگر از آن حضرت منقول است بر بالای پیشانی‌اش بگذار و بگو: الهم علی کتابکَ تزوجتها وحی امانتک أخذتها و بکلماتکَ اساعتُ فرج‌ها فان قضیتَ لی فی رحم‌ها شیئا فاجعله سویاً و لا تجعلهُ شرکَ شیطان؛ روای پرسید: فرزند چگونه شریک شیطان می‌شود؟ فرمود که اگر در وقت جماع نام خدا را ببرند شیطان دور می‌شود و اگر نبرند ذکر خود را با ذکر آن شخص اخل می‌کند پس جماع از هر دو می‌باشد و نطفه یکی است. پرسید که به چه چیز می‌توان دانست که شیطان در کسی شریک شده است؟ فرمود که هر که ما را دوست دارد شیطان در او شریک نشده است و هر که دشمن ماست شیطان او را شریک شده است.
خلاصه آنچه باید پیش از آمیزش رعایت شود:
1- چیرگی شهوت 2- انتخاب زمان مناسب 3- مکان پوشیده باشد 4- خواندن دعا 5- آرامش
خلاصه آنچه به هنگام آمیزش باید رعایت شود:
1- بازی کردن با یکدیگر 2- پرهیز از شتاب 3- خودداری از سخن گفتن 4- وضو برای بازگشتن 5- غسل پس از احتلام
خلاصه آنچه پس از آمیزش باید رعایت شود:
1- خالی کردن مثانه و ادرار کردن 2- شستن شرمگاه 3- غسل 4- خوردن عسل

نکته :

کسانی که دچار سستی و ضعف ناتوانی جنسی هستند باید از خوردن غذاهایی که طبیعت سرد دارند اجتناب کنید از خوردن زیاد نمک طعام که شهوت را کم می‌کند اجتناب نمایند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چه راه کارهایی برای کنترل شهوت و هوای نفس وجود دارد؟

پاسخ :

بی‌تردید یکی از نیرومندترین غرایز، نیروی شهوت و غریزة جنسی است که از ابتدای زندگی در وجود آدمی نهفته است این غریزه تا زمان بلوغ همچنان دوران آرام و بی‌تحرکی را پشت سر می‌گذارد، امّا به مجرد شروع دوران نوجوانی، آرام آرام زمان بیداری و طغیان آن فرا می‌رسد و رفته رفته تمام وجود نوجوان و جوان را در برمی‌گیرد. و همه جوانان کما بیش با این وضعیت روبرو می‌شوند، بزرگترها نیز این دوره را پشت سر گذاشته‌اند. آنچه افراد با هم تفاوت دارند، در این است که برخی با ایمان قوی و عزم و ارادة استوار در برابر نیروی شهوت می‌ایستند و مقاومت می‌کنند، یعنی به شخصیت خود احترام قایل‌اند و لذا خود را به کارهای زشت و ناپسند آلوده نمی‌سازند، امّا عده‌ای هم وجود دارند که نمی‌توانند مقاومت کنند و نیروی شهوت را در خود کنترل نمایند. اگر در دوران جوانی نیروی شهوت قوی است، ارادة جوانان قوی‌تر از آن است.

 

علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «من کرمت علیه نفسُه، هانت علیه شهواته»[1] کسی که کرامت و ارزش خود را بشناسد، شهوت نمی‌تواند بر او غلبه کند.

 

علاوه بر آنکه از نظر شرع حرام است و آبروی انسان را نزد خدا از بین می‌برد، چه پیامدهای در زندگی فرد به دنبال دارد؟ که به برخی از آثار آن اشاره کنیم: تحقیقات روان شناختی نشان می‌دهد که فکر بیش از حدّ در مورد مسایل جنسی و گرفتار شدن در دام اینگونه اعمال باعث اختلالات روانی در فرد می‌شود. ضعف ایمان، بیماری جسمی و روحی، گوشه گیری و انزوا، شکست در زندگی، ضعف اعصاب و... برخی از آثار و پیامدهای آن می‌باشد. یکی از دانشمندان می‌گوید: این کار جوان را بسیار خسته می‌کند به طوری که همواره خجل و شرمسار است و خود را مجرم و گناهکار می‌پندارد.[2]

 

افرادی که این پیامدها را نمی‌دانند ممکن است ناخواسته به دام شهوت مبتلا شوند امّا وقتی این مسایل را درک کنند،‌قطعاً از آن دست برمی‌دارند. شاید برخی افراد ابتدا باور نکنند امّا وقتی تجربه کردند و پس از مدتی دیدند که واقعاً احساس گناه سراپای وجود انسان را فرا می‌گیرد، جداً تصمیم می‌گیرند که از آن دست بردارند، توبه کردن هم اینجاها کاربرد دارد.[3]

 

چند راهکار می تواند شهوترانی را کنترل کند که به چهار نمونه اشاره می شود:

 

1. تقویت ایمان

اگر معنویت و ایمان را در خویشتن تقویت شود، ملکه‌ای در انسان ایجاد می‌شود که از انجام هر گونه گناه باز می‌دارد و به انسان اجازه نمی‌دهد که ارزش و منزلت خود را با این کارها از بین ببرد. بسیاری از مشکلات ما و اساساً مشکل عصر ما و جوانان جامعه همین کمبود معنویت و ایمان مذهبی است که اگر این مشکل حل شود، بسیاری از مشکلات دیگر حل خواهد شد. در عمل و رفتار نیز باید تجدید نظر شود و از رفتارهایی که میل جنسی و شهوت را در انسان تحریک می‌کند، تا حد امکان بایستی دوری کرد.[4]

 

2. یکی دیگر از عوامل مؤثر در جلوگیری و کنترل شهوت کار مداوم است. کارهای بدنی از رنج روحی می‌کاهد و از شهوت نیز جلوگیری می‌کند. کار هم از لحاظ آنکه باعث صرف انرژی و نیروی بدنی در این می‌شود و هم از لحاظ آنکه فکر و ذهن انسان را به خود مشغول می‌کند، می‌تواند از افکار ناسالم و کارهای نادرست و نابهنجار جلوگیری کند.

 

3. ورزش یکی دیگر از راهکارهای جلوگیری از فشارهای جنسی است. علاوه بر اینها سعی کنید، در مواقعی که تنها هستید، ذهن و فکر خود را از مسایل که سرانجام به بروز نیاز جنسی منجر می‌شود،‌باز داشته و بیشتر به یاد خدا باشید. به این نکته توجه داشته باشید که خداوند ناظر بر تمامی اعمال ماست، حتی در جاهای خلوت که هیچ کسی نیست، خداوند ما را می‌بیند، اگر خدای ناکرده گناه کنیم علاوه بر آثار و پیامدهای منفی که در جسم و روح ما می‌گذارد، آبروی ما نزد خدا هم می‌رود.

 

4. ازدواج؛ راهکار دیگر این است که زمینه ازدواج را فراهم شود.[5] ازدواج با توجه به ملاک‌ها و معیارهایی که اسلام معرفی کرده است، چندان سخت و مشکل نیست.

 

البته باید مقدمات ازدواج را کم کم فراهم شده، و در زمان مناسب عقد انجام گردد. اگر به مقدمات ازدواج اقدام کنید، ذهن و فکر جوان بیشتر روی آن متمرکز می‌شود و به امید فردای بهتر و زندگی آبرومندانه از هر کار دیگری منصرف خواهد شد. خداوند متعال که آفرینندة‌ انسان است و خصوصیات و فطریات و غرایز او را می‌داند، آفریدن زن و مرد و قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر را سبب مودت و رحمت و آرامش انسان و نیز ارضای غرایز به صورت صحیح آن می‌داند. در این باره می‌فرماید: از آیات و نشانه‌های حکیمانة خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد، تا در کنار آنان آرامش یابید و میان شما مهر و محبت و رحمت قرار داد، به درستی که در این کار خداوند دلایل حکیمانه‌ای است.

 

خداوند به همه جوانانی که از گناه بیزاری می‌جویند چنین می‌فرماید: بندگان من حضور گناهکاران با زیبایی‌های خیره کننده‌شان شما را فریب ندهد گول ظاهر پر رنگ و لعاب شان را نخورید و تصور نکنید که اینان خوشبخت هستند و شما را در نیت تان کم رنگ نکنند.

 


بازار دنیا داغ داغ است و به نهایت جلوه گری خود رسیده است لذات مهیج کننده آن زیبایی‌های خیره کننده آن ،چشم همه را مبهوت کرده است و در بازی شطرنج آن همه کیش و مات شده‌اند به هر قیمتی باید به لذت برسند حتی به قیمت نافرمانی پادشاه عالم. خداوند رب‌العالمین و چه سخت است حفظ دین و چه شیرین است با ایمان بودن.

وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ و در راه خدا چنان که شایسته جهاد است (حج-۷۸)

جهاد در راه خدا

کلمه جهاد به معنای بذل جهاد و کوشش در دفع دشمن است و شامل هر چیزی که ممکن است شری به آدمی برساند می‌شوند. مانند شیطان که آدمی را گمراه می‌سازد و نفس اماره که آن نیز آدمی را به بدی‌ها امر می‌کند. در نتیجه جهاد شامل مخالفت با شیطان در وسوسه‌هایش و مخالفت با نفس در خواسته‌هایش می‌شود که رسول خدا(صلی الله علیه وآله)این قسم جهاد را جهاد اکبر نامیده است.

صرف بودجه کلان

دنیا با همه رنگ و لعاب‌هایش قصد فریفتن انسان‌ها را دارد و ایادی و مزدوران خاصش را نیز اجیر کرده است تا همه توان خود را به کار گیرد تا قسم شیطان محقق شود.

امروزه شیطان و سربازانش هزینه‌ها و بودجه های کلان صرف می‌کنند تا بر سپاه خود بیفزایند شاید وقتی در جامعه حضور پیدا می‌کنید افرادی را می‌بینید که در دانشگاه،محل کار،اداره،بازار هر گونه عمل حرامی را انجام می‌دهند و هیچ ترس و ابایی از آن ندارند کسانی که با پوشش بسیار نامناسب و زننده و تهییج کننده مدال بندگی شیطان را بر سینه خود می‌چسبانند و فساد را در جامعه رواج می‌دهند و پشت سر این حرکت‌ها دست‌های قدرتمندی در تلاش است، تا رنگ مذهب و دین را کمرنگ کند و آنان قصد دارند تا نور خدا را خاموش کنند.

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ

مسلماً کسانی که کافرند ، اموالشان را هزینه می‌کنند تا مردم را از راه خدا بازدارند (انفال/۳۶)

حال وظیفه ما جوانان چیست ؟ ما که دغدغه دین را داریم و دوست نداریم که جامعه رنگ بی خدایی بگیرد.

دین ما در هیچ مرحله ای انسان را به کناره گیری و عزلت نشینی دعوت نمی‌کند بلکه او را بسیار تأثیر گذار در پاکسازی جامعه می‌داند و هدف همه انبیا الهی دعوت به خیر و نیکی و نهی از بدی است و قیام عاشورا نیز این هدف بزرگ را در اوج کمال و قدرت نشان می‌دهد که امام حسین تمام هستی خود را در راه اعتلای دین اسلام به میدان مبارزه آورد

اولین قدم حفظ خود از گناه

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ

ای اهل ایمان ! مراقبِ [ایمان و ارزش‌های معنویِ] خود باشید (مائده/۱۰۵)

این که خود را از گناه دور نگه داریم. اطاعت از خدا و رسول خدا و امام زمان(عج) می‌باشد اگر در اسلام به طهارت روح توجه ویژه ای شده است به خاطر دوری از رجس و پلیدی است.

جوانانی که خودشان را پاک نگه دارند و با همه وسوسه های شیطان تن به ذلت گناه ندهند خداوند خورشید وجودشان را پرنور تر و گرم‌تر می‌کند تا جایی که از گرما و نور این خورشید ایمان، مسیر سخت دنیا را به راحتی طی می‌کنند.

 

دومین قدم دعوت به نیکی و نهی از حرام

اسلام همواره انسان خودخواه را مذموم می‌خواند و حس ایثار و دیگر خواهی را در آیات و روایات دیگری ممدوح می‌داند و سعی در تحریک و بروز این حس دارد زیرا اگر انسان همیشه به فکر خودش باشد هیچ قصد و اراده ای در اصلاح جامعه خود ندارد و گناه پیکر سالم فرد و در مرحله بعد یک جامعه را نابود می‌سازد همچنان که میکروب بدن سالم را مریض می‌کند و حتی از پای در می‌آورد.

دین ما در هیچ مرحله ای انسان را به کناره گیری و عزلت نشینی دعوت نمی‌کند بلکه او را بسیار تأثیر گذار در پاکسازی جامعه می‌داند و هدف همه انبیا الهی دعوت به خیر و نیکی و نهی از بدی است و قیام عاشورا نیز این هدف بزرگ را در اوج کمال و قدرت نشان می‌دهد که امام حسین تمام هستی خود را در راه اعتلای دین اسلام به میدان مبارزه آورد.

جوانان کهف

خداوند در قران برای هدایت ما داستان جوانانی را بیان می‌کند که در زمان خودشان از شرک و بت پرستی اعراض کردند و در حالی که پادشاه جبار کشورشان همه را به بت‌ها دعوت کرد و هر کس دعوت او را اجابت نمی‌کرد، او را به قتل می‌رساند این گروه با ایمان خدای یکتا را پرستش می‌کردند و از خوردن حرام و عمل حرام دوری می‌کردند تا آن جا که تصمیم گرفتند محیط بسیار آلوده شهر را ترک گویند تا مرتکب ذلت حرام نگردند. این جوانان به زرق و برق دنیا پشت پا زده و در میان همه زیبایی‌های مسحور کننده دنیا از خداوند راه نجات خواستند.

[یاد کن] هنگامی که [آن] جوانان در غار پناه گرفتند و گفتند: ای پروردگار ما رحمتی از نزد خود به ما عطا کن، و برای ما در کارمان زمینه هدایتی فراهم آور(کهف/۱۰) خداوند رحمت و هدایتش را شامل این جوانان پاک کرد. إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًی: آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم(کهف/۱۳)

آن چنان که نامشان در کتاب کریم و عظیم قرآن آمده است تا ابد سرلوحه آزادمردان جهان باشند.

دل‌هایشان را به نور ایمان روشن کردیم و تردید و دودلی را که مایه سستی ایمان می‌شود را از وجودشان بردیم وَرَبَطْنَا عَلَیٰ قُلُوبِهِمْ و دل‌هایشان را [با یقین به حقایق،] استوار ساختیم؛ (کهف/۱۱)و آن‌ها را به غار هدایت کرد.

و اکنون که از آنان و آنچه غیر خدا می‌پرستند، کناره گرفته‌اید، پس در این غار پناه گیرید تا پروردگارتان از رحمتش بر شما بگستراند و در کارتان آسایش و آسانی فراهم آورد (کهف/۱۶)

اگر بساط حرامی پهن شد و تو جوان گرد حرام نرفتی اگر از محیط‌های آلوده کناره گرفتی اگر با همه هوس‌های دل باز هم ذلت حرام را انجام ندادی آنجا که توانستی لباس‌های نامناسب بپوشی و به خاطر خدا پوشش اسلامی را زینت خود قرار دادی و زبانت را از دروغ و غیبت بستی خداوند پاداشت را چند برابر می‌دهد

 

خداوند به همه جوانانی که از گناه بیزاری می‌جویند چنین می‌فرماید: بندگان من حضور گناهکاران با زیبایی‌های خیره کننده‌شان شما را فریب ندهد گول ظاهر پر رنگ و لعاب شان را نخورید و تصور نکنید که اینان خوشبخت هستند و شما را در نیت تان کم رنگ نکنند.

لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی الْبِلَادِ

رفت و آمد کافران در شهرها [با وسایل و ابزار فراوان و شوکت ظاهری] تو را به طمع نیندازد.(آل عمران/۱۹۶).

پس:

وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ  وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا  وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا

با کسانی که صبح و شام پروردگارشان را می‌خوانند در حالی که همواره خشنودی او را می‌طلبند خود را شکیبا دار، و در طلب زینت زندگی دنیا دیدگانت [از توجه] به آنان [به سوی ثروتمندان] برنگردد، و از کسی که دلش را [به سبب کفر و طغیانش] از یاد خود غافل کرده‌ایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش زیاده‌روی است، اطاعت مکن(کهف/۲۸) مبادا از کارهایشان پیروی کنید.

فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَیٰ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ

پس پروردگارشان دعای آنان را اجابت کرد [که] یقیناً من عمل هیچ عمل کننده‌ای از شما را از مرد یا زن که همه از یکدیگرند تباه نمی‌کنم (آل عمران/۱۹۵)

چرا که ما به اعمال شما آگاهیم و هر کاری را که برای دینتان انجام دادید می‌بینیم و اعمال تان را بی پاداش نخواهد بود. دعای تان را مستجاب می‌کنیم و در گرفتاری‌ها شما را یاری می‌دهیم.

اگر بساط حرامی پهن شد و تو جوان گرد حرام نرفتی اگر از محیط‌های آلوده کناره گرفتی اگر با همه هوس‌های دل باز هم ذلت حرام را انجام ندادی آنجا که توانستی لباس‌های نامناسب بپوشی و به خاطر خدا پوشش اسلامی را زینت خود قرار دادی و زبانت را از دروغ و غیبت بستی خداوند پاداشت را چند برابر می‌دهد.

به نام خدا

شیفته نفس اماره

  • علی (ع) فرموده اند : در کشاکش انگیزه های شهوت و غضب ، عقل بشر تیره و تار می شود و فروغ خود را از دست می دهد.

منبع : مستدرک 2، ص287

  • و نیز فرموده اند : کسیکه مالک شهوت خود نباشد مالک عقل خود نخواهد بود.

منبع : مستدرک 2، ص287

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

شکم پرستی

  • رسول اکرم (ص) فرموده اند : کسیکه از همه ی نعمت های خداوند تنها به خوردنی و نوشیدنی متوجه است و دیگر نعم الهی را در وجود خویش نمی بیند نادان و کفران کننده ی نعمت است، او راه غلط می پیماید و زود است که به عذاب الهی دچار شود.

منبع : تحف العقول، ص52

  • امام صادق (ع) فرموده اند : دورترین فاصله از خداوند برای آدمی موقعی است که همانند حیوان جز پر کردن شکم و ارضاء شهوت، همّت و هدفی نداشته باشد.

     منبع : کافی، جلد دوم، ص319

  • و نیز فرموده اند : مرد با ایمان هرگز مغلوب شهوت خود نمی شود و شکمش باعث رسوایی او نمی گردد.

منبع : تحف العقول ، صفحه 358

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مایه اصلی شهوات

  • علی (ع) فرموده اند : دارایی و ثروت مایه ی اصلی شهوات بشر است.

منبع : نهج البلاغه، کلمه ی 55

  • علی (ع) درباره ی بعضی از مردم راه گم کرده و منحرف با کمیل بن زیاد سخن گفته و در ضمن فرموده اند : آنکس که علاقه ی شدید به لذت دارد و مطیع شهوت خویشتن است یا آنکس که دچار حرص شده و عاشق جمع مال و ثروت است ، این دو مراعات عواطف دینی و اوامر مذهبی را در هیچ مورد نمی نمایند. شبیه ترین موجود به این دو طبقه ی منحرف چهارپایان چراگاهست.

منبع : نهج ابلاغه ملا فتح الله ص550

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مغلوب شهوت

  • علی (ع) فرموده اند : آنکس که نفس خود را در شهوات ناروایش اطاعت نماید عملا به تباهی و هلاکت خویش کمک کرده است .

منبع : غررالحکم ، ص 683

  • و نیز فرموده اند : بنده ی شهوت اسیری است که هرگز از بند اسارت رهایی نمی یابد.

منبع : غررالحکمریا، ص498

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خطرات شهوت نفسانی

  • علی (ع) فرموده اند : غلبه و فرمانروایی شهوت ، مصونیت اخلاقی را از میان می برد و آدمی را به وادی هلاکت و تباهی می کشاند.

منبع : غررالحکم،ص507

  • علی (ع) فرموده اند : لذت هایی که باعث ندامت و پشیمانی می شوند و شهوت هایی که درد و رنج به بار می آورند فاقد خیر و خوبی هستند.

منبع : فهرست غرر،ص358

  • و نیز فرموده اند : چه بسا یک ساعت کامروایی و شهوت ، اندوه طولانی به بار می آورد و غم و غصه فراوان در پی دارد.

منبع : وسائل،جلد4، باب و جوب غلبه ی عقل، ص29

  • و نیز فرموده اند : خیر و خوبی یافت نمی شود در لذتی که پشیمانی به بار می آورد و شهوتی که درد و ناراحتی در پی دارد.

منبع : فهرست غرر، ص358

  • علی (ع) فرموده اند : آنکس که در شهوات ، تند روی کند آفات و بلایا نیز با سرعت به سوی او می شتابد.

منبع : فهرست غرر، ص188

  • امام صادق (ع) می فرمودند: آنکس که خاطرات شخصی خود را از دل نزداید ، و از خطرات نفسانی و شهوی خویش فارغ نشود، افکار شیطانی را از خود نراند، و در پناه خداوند بزرگ نرود ، شایسته نیست مردم را امر به معروف و نهی از منکر نماید.

منبع : محجة البیضاء جلد 4 ص109

  • امام باقر (ع) فرموده اند: طبیعت بشر با شهوت و میل و حرص و ترس و خشم و لذت آمیخته شده است جز آنکه در بین مردم کسانی هستند که این پیوند و کشش طبیعی را با نیروی تقوی و حیا و تنزّه مهار کرده اند. موقعیکه نفس متجاوزت ، تو را به گناه می خواند به آسمان با عظمت و کیهان حیرت زا نگاه کن و از خداوند بزرگی که جهان را آفریده و بر آن حکومت می کند بترس و از گناه خودداری کن، اگر از خداوند توانا خوف نداری به زمین نظر افکن شاید از حکومت بشری و افکار عمومی شرم کنی و مرتکب معصیت نشوی، اگر جرأت و جسارتت به جایی رسیده که نه از حکومت الهی می ترسی و نه از مردم رزمین شرم داری خود را از صف انسان ها خارج بدان و در عداد بهائم و حیوانات به حساب آور.

منبع :مستدرک2،ص287

  • امام جواد (ع) نیز فرموده اند : کسیکه بر مرکب شهوات خویش سوار است و خودسرانه می تازد از لغزش و سقوط رهایی نخواهد داشت.

منبع : بحار 17،ص214

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

تسلط بر نفس اماره

  • علی (ع) فرموده اند : بر شهوت خویش مسلط شو پیش از آنکه قدرت تجّری پیدا کند و به تندروی عادت نماید. چه آنکه اگر شهوت در خودسری و تجاوز نیرومند گردد مالک و فرمانروای تو می شود و به هر سو که بخواهد می کشاندت و تو در مقابل نیروی آن، تاب مقاومت نخواهی داشت.

منبع : غررالحکم، ص510

  • علی (ع) فرموده اند : کسیکه شهوات خویش را محدود نماید ارزش انسانی و شخصیت معنوی خود را محافظت کرده است.

منبع : تحف العقول، ص97

  • و نیز فرموده اند : دشمن ترین دشمنان آدمی غضب و شهوت او است. آنکس که بتواند این دو غریزه ی سرکش را مهار کند و آنها را به فرمان خود درآورد ، مقام عظیمی دارد و می تواند به اوج انسانیت برسد.

منبع : غررالحکم ص203

  • علی (ع) فرموده اند : کسیکه شرافت باطنی و گوهر انسانی خود را بشناسد ، این شناسایی او را از پستی های شهوت و آرزو های باطل مصون خواهد داشت.

منبع : غررالحکم، ص710

  • و نیز فرموده اند : کسیکه بر نفس سرکش خود حاکم باشد، شأن و منزلتش بالا می گیرد ، و برعکس کسیکه نفس شهوانیش مالک  و فرمانروای وی باشد، به ذلت و خواری دچار می شود و قدر و قیمتش پست می گردد.

منبع : مستدرک2، ص186

  • علی (ع) فرموده اند : از تمایلات ناروای خود اعراض کنید و شهوات نفسانی را ترک گویید که شما را به وادی گناهکاران می کشاند و به طور غافلگیر در آغوش ناپاکی و سیئاتتان می افکند.

منبع : فهرست غرر،ص186

  • علی (ع) فرموده اند : آنکس که بر تمایل جنسی خود غلبه کند و عنان شهوت را در اختیار بگیرد قدر و شرف خود را حفظ کرده است.

منبع : مستدرک2، ص287

  • علی (ع) فرموده اند : خویشتن را از آلودگی لذات پلید و عوارض بد شهوات منزّه و پاک نگاهدارید.

منبع : غررالحکم، ص775

  • علی (ع) فرموده اند : عجب دارم از آنکس که عواقب بد لذت های مضر را می داند چگونه از آنها دست نمی کشد.

منبع : غررالحکم، ص494

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

  • حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند:از تمایلات ناروای خود اعراض کنید و شهوات نفسانی را ترک گویید که شما را به وادی گناهکاری می کشاند و بطور غافلگیر در آغوش ناپاکی و سیئاتتان می افکند.

 منبع: فهرست غرر،ص186

  • حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: انسان آزاد اگر به بردگی بندگان خود تن در دهد بهتر از آن است که بنده ی شهوات خویش گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ذوالجلال و الاکرام بندگانش را دوست دارد و نهی از افعال زشت و گناه، دلالت بر حب او است.

دائماً در قرآن تذکر داده که بشر مقام الهی خودش را متوجه شود و مواظب یک مطلب باشد؛ که اگر آن مطلب را رعایت کرد، حضرت حق به لطف و کرمش او را اوج می دهد تا جایی که ملائکه الله به حال او غبطه میخورند.

حضرت حق نه تنها این تذکر مهم را در قرآن و به انبیای عظامش، داوود، زکریا، یحیی، موسای کلیم و عیسی بن مریم (علیهم السلام) در حال مناجات واتصال و در بهترین حالاتی که داشتند، فرمود بلکه آن را از روز نخست به آدم ابوالبشر نه در دنیا بلکه در ابتدای خلقتش در بهشت بیان فرمود.

اگر انسان این یک چیز را رعایت کرد، خود ذوالجلال و الاکرام کفالت مابقی امورش را به دست می گیرد و او را به اوج می رساند و آن این که انسان گناه نکند.

اگر انسان بتواند بر گناه چیره شود، مابقی امور در دست خداست. فقط گناه نکند، ببیند چه قیامتی به پا می شود. پروردگار عالم او را بالا می برد، دیگر هیچ قفلی در عالم نیست که بخواهد او را به زمین میخکوب کند.

گناه یعنی چه؟ معنی جدیدی از گناه بیان کنم که عرفای عظیم الشان آن را تبیین کرده اند و عندالعرفا عجیب است. گناه؛ یعنی انسان به آن فعلی که خدا نهی کرده است که نهی حضرت حق حکمت او برای رشد بشر است دچار شود.

عرفا میگویند: هر فعلی از ناحیه ذوالجلال و الاکرام نهی شد؛ یعنی ای بشر! یک ریسمان از ریسمان هایی که به پای تو است، برداشتم؛ چون گناه ریسمان و زنجیری است که به پای انسان بسته می شود و او را از حرکت و پرواز باز می دارد.

نشانه حب خدا به انسان

ذوالجلال و الاکرام بندگانش را دوست دارد و نهی از افعال زشت و گناه، دلالت بر حب او است. تعبیر بسیار زیبا و عجیبی را عارف بزرگوار ملاحسینقلی همدانی(ره) دارند. ایشان می فرمایند: هر کس بخواهد نشانه حب خدا را ببیند، در اوامر حضرت حق نبیند بلکه در نواهی حضرت حق جست وجو کند؛ چون نواهی حضرت حق؛ یعنی ذوالجلال و الاکرام نمی خواهد بندگانش از مقام بندگی و قرب او بیفتند.

لذا حضرت حق درباره هر چیزی که نهی کرد و اسم گناه بر آن گذاشت، می خواهد بفرماید: بنده من! این باعث می شد تو اوج نگیری، من تو را دوست دارم و به تو عشق می ورزم، نمی خواهم تو به گناه؛ یعنی آن عاملی که تو را از پرواز باز می دارد، مبتلا شوی و اوج نگیری!

سلطان العارفین، آیت الله سلطان آبادی بزرگ (اعلی الله مقامه الشریف) تعبیر بسیار عالی دارند، ایشان می فرمایند: حب ذوالجلال و الاکرام به بندگانش آنقدر زیاد است که حتی خصیصین درگاه حضرت حق، این حب را بما هو حب درک نمی کنند.

ایشان در ادامه می فرمایند: چون خدا بنده هایش را دوست دارد، قبل از اینکه اعلام کند حسنات را انجام بدهید، به لسان ناطقیه و حکمتیه خودش از لسان مولی الموالی، علی ابن ابیطالب(ع) بیان فرمود: «اجتناب السیئات اولی من اکتساب الحسنات»(۱) دوری از گناهان برتر است از اکتساب حسنات و این عین حب است.

تضمین رسیدن به مقام تالی تلو معصوم!

آسید هاشم حداد آن عارف بزرگ به بعضی از شاگردان و خصیصینشان بیان فرمودند: من تضمین می کنم، شما یک سال از هر گناه و فعل زشتی دوری بجویید، اگر به مقام رفیع تالی تلو معصوم نرسیدید، فردای قیامت نزد خدا هاشم را مؤاخذه کنید. حرف بسیار سنگینی است. این را برای خودتان تکرار کنید، ببینید چه به دست می آورید؟ اگر گناه نباشد، طبیعی است انسان به خودی خود در دریای رحمت خدا قرار می گیرد و به اوج؛ یعنی رسیدن به مقام تالی تلو معصوم پرواز می کند. تالی تلو معصوم جزء چهارده معصوم نیست؛ اما فعل و عملش عین معصوم است این را به عنوان کد به ذهنتان بسپارید

حضرت امام(ره) امام العارفین راجع به شهید بزرگوار، عارف عظیم الشأن، شهید چمران می فرمایند: ایشان فردای قیامت با آبرو است. می دانید این حرف یعنی چه؟ یعنی ایشان تالی تلو معصوم است.

شما در دعای توسل، وقتی می خواهید به اوج دعا برسید، در هر فرازی می گویید: «یا وجیها عند الله اشفع لنا عندالله» یا به بی بی دو عالم عرضه می دارید: «یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله» ای آبرومند نزد خدا، ای آبرومند نزد پروردگار عالم. امام فرمودند: شهید چمران آبرو دارد؛ یعنی مقام شفاعت دارد؛ یعنی تالی تلو معصوم است.

مناجات های شهید چمران را ببینید، حال عجیبی دارد. می دانید دلیل آن چیست؟ از ایشان سؤال کردند: این حالاتی که شما دارید، از چیست؟ ایشان بدون تامل فرموده بودند: من از سن قبل از تکلیف مواظبت کرده ام که نواهی ذوالجلال و الاکرام را انجام ندهم و گناه نکنم خیلی حرف بزرگی است بعد فرموده بودند: نمی دانم، من معصوم نیستم، خطا کرده ام، گناه کرده ام اما سعی ام بر این بود.

«لیس للانسان الا ما سعی» (۲) سعی انسان بر این باشد که گناه نکند، ببیند تا کجا می رود. اگر گناه نکردیم اوج می گیریم، اگر گناه نکردیم تالی تلو معصوم می شویم؛ یعنی معصوم می شویم.

آسید هاشم حداد نفرمودند: اگر یک سال گناه نکردید، آیت الله قاضی می شوید که ایشان هم همین حال را داشتند بلکه به طور کلی بیان کردند: تالی تلو معصوم می شوید. اگر آیت الله قاضی، آیت الله قاضی شد و تالی تلو معصوم شد به خاطر این بود که مواظبت کرد گناه نکند، دنبال این نرفت که ثواب زیادی جمع کند، روزه های مستحبی زیاد بگیرد؛ چون وقتی کسی گناه نکرد، این کارها خود به خود به وجود می آید.

شخصی در زمان طاغوت اهل قمار بود، در گود عرب ها یک عده از قماربازها را جمع می کرد و خودش هم تلکه بگیر آنها شده بود. ولی در ماه محرم، صفر و ماه مبارک رمضان از این کار خود دست می کشید، تا این که با عنایت و نگاه آن مرد الهی، حاج میرزا علی اصغر صفار هرندی عوض شد و خودش از اوتاد و اولیاء الهی گردید.

خود این شخص تعریف می کرد: حاج میرزا داشت به سمت مسجد می آمد، من هم داشتم از گود بالا می آمدم، به طور ناگهانی به هم برخوردیم، موقعی که من داشتم نزدیک می شدم، احساس کردم الان یک اتفاقی می افتد، یک نگاه عمیقی به من کرد، من سلام کردم و او گفت: سلام. با نگاه او دگرگون شدم.

ایشان بعد از آن قضیه با ترک گناه و مطالبی که داشت، به یکی از اوتاد تبدیل شد. من چیزهایی از ایشان دیده ام خودشان فرمودند: من قبلا در ماه مبارک رمضان که می خواستم روزه بگیرم حتی در زمستان، در هوای سرد و روزهای کوتاه اصلا حالی برای روزه نداشتم وقتی هم که روزه می گرفتم، دائم می گفتم کی اذان می شود؟ بعدها وقتی در اوج گرما روزه می گرفتم، غروب که می شد می گفتم تا نمازم را نخوانم افطار نمی کنم و دائم از خدا می خواستم که ای کاش ساعات زیادتر می شد.

یک روز با آیت الله انصاری همدانی برخورد کردم، سلام کردم و دست آقا را بوسیدم. ایشان یک دفعه من را بغل کردند و با خنده درگوشم فرمودند: این قدر نگو ساعات زیاد شود، تو تنها نیستی، دیگران هم دارند روزه می گیرند. یعنی به خاطر لذتی که خودت از روزه در روزهای بلند تابستان در اوج گرما می بری، دائم می گویی: ای کاش ساعت زیادتر شود تا من از این روزه کیف کنم!

محرومیت از عبادت لذت بخش

ترک گناه خود به خود عبادت لذت بخش برای انسان می آورد به این تعبیر دقت بفرمایید اما وقتی انسان مبتلای به گناه شد، برای همین سه رکعت، چهار رکعت نماز واجب هم حالی ندارد. مگر این چند رکعت نماز چقدر از انسان وقت می گیرد؟ نمازی که ما می خوانیم، چهار، پنج دقیقه، نهایت ده دقیقه طول می کشد، اما انسان مبتلای به گناه برای همین نماز معمولی کان کوه عظیمی را می خواهد جا به جا کند، می گوید: نمی دانم چرا؟ وقت دارم اما دائم می گویم الان بلند می شوم، ده دقیقه دیگر، پنج دقیقه دیگر، یک موقع نگاه می کنم نمازم قضا شده و به خواب رفتم. اوایل خودم از خودم بدم می آمد، می گویم: من که می توانستم بخوانم، دو رکعت، سه رکعت، چهار رکعت نماز که وقتی نمی گرفت، چرا نخواندم؟ دلیل، همان گناه است.

وقتی روح و جسم مبتلا به گناه شد، دیگر لذت عبادت برای انسان نیست، برای همین است که از آنجا به بعد عبادت برای انسان سنگین می شود، اما وقتی انسان گناه را ترک کرد، روز طولانی، گرما و عطش برای او مهم نیست. چنان از روزه کیف می کند، چنان با عبادت حال می کند، چنان به خلوت با خدا عشق می ورزد که اصلا می خواهد تمام عمرش دراین لحظات باشد: «فاذا فرغت فانصب» (۳)

ذوالجلال و الاکرام به یحیی بن زکریا، آن نبی مکرم فرمود: یحیی! اگر بندگان خاص خود را که از گناه بریدند و به من متصل شدند به حال خودشان بگذارم؛ چون از گناه بریدند و لذت عبادت را می چشند، دیگر گرسنگی و تشنـگی را درک نمی کنند، آن قدر به عبادت مشغول می شوند و آ ن قدر گرسنه و تشنه هستند که درهمین حال جان به من تسلیم می کنند. اما من خودم یک حالاتی را برای آنها قرار می دهم، لحظاتی آنها را از آن حال بیرون می آورم که احساس گرسنگی، تشنگی و نیازهای بشری و دنیوی کنند. ببینید ترک گناه چه می کند! اوج می دهد تا جایی که دیگر انسان نمی فهمد گرسنه یا تشنه است. اگر امتحان کنیم، می بینیم تشنگی در یک حدی است، اول عطش می آید، اوج می گیرد، وقتی به آن محل نگذاشتی، جسم عادت می کند دیگر تشنه نیست.

اما آن چیزی که باعث می شود انسان از اول عطش را درک نکند، عطش به قرب خدا و دورشدن از گناه است. با عطش به قرب خدا، انسان عطش جسم را نمی فهمد و دلیل عطش به قرب خدا دوری جستن از گناه است. لذا عزیزان من! جوان های عزیز! فرزندان عزیزم! کد اصلی همین است، اگر کسی بفهمد کد اصلی این است، دیگر به جایی نمی رود.

هردو مدهوشند اما این کجا و آن کجا؟

پیغمبر اکرم، حضرت محمدمصطفی(ص) می فرمایند: گناه و خطا سکرآور است، مست می کند و وقتی انسان دائم بر گناهانش افزود، مستی او بیشتر می شود.

امشب رمزی را که اولیاء داشتند، پرده برداری می کنم: بدانید در هردو طرف سکر است، هم گناه سکرآور است و هم عبادت. ترک گناه سکر دیگری دارد و مشغول شدن به گناه سکر دیگری. هردو مستی دارند اما خوشا به حال آن کسی که در مستی عشق به خدا و عبادت به خدا غرق شود. مست است که در عالم مستی وصال با پروردگار عالم عطش را درک نمی کند و گرسنگی برای او معلوم نیست. خود پروردگار عالم فرمود: اگر من مانع نمی شدم و موانعی برای او ایجاد نمی کردم و لحظه ای او را از این حال خارج نمی کردم، آن قدر در این مستی، جوع و عطش را درک نمی کرد که جان به جان آفرین تسلیم می کرد. چون مست است متوجه نیست چه خبر است، یک جای دیگر است و این حال خوش اولیاء است.

می دانید اولیاء بعدازنماز عشا یک چیز مختصری، یکی دو لقمه نان و انگوری می خوردند و به ساعتی نمی گذشت که شروع به نماز شب خواندن می کردند حسب مطالب و حالاتی که داشتند و فقط یک رکعت می خواندند، طوری که وقتی به رکوع می رفتند تا نزدیک اذان صبح و بعضی مواقع هنگام اذان که صدای اذن الهی را بادصبا به گوش آنها می رساند که اگر آن حال را هم خدا نمی آورد دیگر صدای اذان را هم نمی شنیدند سر از رکوع برمی داشتند.

چطور می شود کسی ساعت ها، آن هم در زمستان که شب ها طولانی است، یک موقع مثلا از هفت شب تا پنج صبح همین طور در حال رکوع باشد و با پروردگار عالم این گونه عشق بازی کند، اصلا چه می گوید؟ یک «سبحان ربی العظیم وبحمده» را صدبار تکرار کن، بالاخره خسته می شوی، این چیست که یک «سبحان ربی» می گوید، چنان با این «ربی» عشق بازی می کند که احساس می کند متعلق به خودش است. «ربی» کدام رب من؟ رب من که عظیم است «ربی العظیم و بحمده» آن وقت تکرار این هر بار یک معنایی دارد مثل نماز وجود مقدس مولا که صدبار «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بیان می کنند و هرکدام یک معنا و یک حالی برای آنها دارد، آن قدر معانی می آید و برای آنها باز می شود که عشق، عبادت، کمک از او، خلوت با او، حالات حالیه با او را می بینند و این زبان مدام می چرخد و می گوید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، جسم در اختیار این اتصال قرار می گیرد و اصلا خستگی نمی فهمد.

از مرحوم آیت الله اصفهانی که معروف به مرحوم نخودکی است، سر رکوع اولیاء را سؤال کردند و پرسیدند: آقا! این چه حالی است که پیرمردی که دیگر به طور طبیعی وقتی می خواهد راه برود عصا به دست می گیرد، کمرش درد می کند، در آن حال رکوع نمی فهمد کمردرد چیست؟

فرمود: آن کسی که از گناه دور شد، آن قدر این جسم هم از عبادت لذت می برد که اینجا دیگر جسم است که به روح قسم می دهد: ای روح! دائم بگو، بگذار من هم لذت ببرم. جسم و روح یکی می شوند حرف خیلی سنگینی است برای همین است که اجسام این اولیاء در قبر هم نمی پوسد، حتی کفن هم نمی پوسد. دیگر این جسم نحیف اولیاء الهی به روح اجازه نمی دهد، می گوید: باز هم بگو، من دارم لذت می برم. جسم هم دائم در اتصال است! این حال خوش اولیاء است.

گناه که نباشد، خود عبادت می آید و لذت از عبادت برای انسان معلوم می شود. یک سال گناه نکنیم، ببینیم چه پیش می آید و چه حالی هست!

بپرهیز از مستی گناه!

پیغمبر اکرم، حضرت محمد مصطفی(ص) می فرمایند: «احذر سکر الخطیئه »(۴) از مستی خطا و گناه بپرهیز خطا تو را مست می کند، آن طرف یک مستی دارد و این طرف یک مستی «فان للخطیئه سکرا کسکر الشراب» چون مستی هر گناهی عین مستی شراب است، عقلت را ضایع و زایل می کند.

شراب حرام است، چون مستی دارد. آن کسی که مست شد متوجه نیست، عربده می کشد، فریاد می زند، فحاشی می کند، بی ادبی می کند، گاهی خودش را عریان می کند، آبرو و حیثیت خودش را می برد. گاهی حتی به جایی می رسد که به محارم خودش تعدی می کند؛ چون مست شده، هیچ چیز نمی فهمد، بی عقل شده و در حال خودش نیست.

پیامبر(ص)، آن حبیب خدا می فرمایند: گناه هم مستی ای عین مستی شراب دارد. تو را غرق می کند، وجودت را می گیرد و نمی فهمی. گاهی انسان یک لحظاتی به هوش می آید، می فهمد این کار بد است اما مجدد بستر و زمینه گناه که آماده می شود، به آن سمت می رود؛ چون مست شده، بی عقل شده و نمی فهمد، دست خودش نیست. خیلی باید مواظب بود.

آیت الله العظمی بهاءالدینی می فرمودند: هشتاد درصد از مذنبین بعد از گناه برای یک لحظه هم شده پشیمان می شوند ولی می گویند: نمی توانیم ترکش کنیم، عادت کردیم. گناه مرض است و انسان گناهکار به مرض مبتلا شده، خودش هم می فهمد این مستی بد است، آبرویش را برده، می گوید: این گناه را انجام دادم، بعد چه شد؟ خودش هم می فهمد خطا کرد، چیزی به دست نیاورد، مقام انسانیتش خرد شد، اما نمی تواند ترک کند چون مست است و گرفتار شده است. پیامبر(ص) می فرمایند: «بل هی أشد سکرا منه» مستی گناه از مستی شراب بدتر است.

شخصی برای مشاوره زنگ زده بود، اشک می ریخت، می گفت: به یک گناهی مبتلا هستم. بدم می آید اما نمی دانم چرا در خلوت که می روم دست خودم نیست، آن را انجام می دهم. بعد سرم را به دیوار می زنم اما نمی توانم آن را ترک کنم، می دانم عمل زشتی است، من را عصبی هم کرده است اما نمی دانم چرا در خلوت یک دفعه دچار می شوم، بدبخت شدم، یک دارویی، یک چیزی به من بدهید، به دادم برسید، چه کنم؟ این فرد مست شده، مستی گناه انسان را با خودش می برد ان شاءالله ما درمان هر کدام از این گناهان را به موقع عرض می کنیم

مستی گناه از مستی شراب بدتر است؛ چون مستی شراب بالاخره ساعاتی است، بعد از بین می رود اما مستی گناه انسان را بیچاره می کند. وقتی مستی آن از بین رفت، به آن اعتیاد دارد، مجدد می خواهد آن را انجام بدهد.

پیامبر(ص) در ادامه می فرمایند: «یقول الله تعالی: صم بکم عمی فهم لا یرجعون» خدا می فرماید: چنین کسی دیگر کور، کر و لال می شود.

عزیز دلم! اینکه می گویند: «اجتناب السیئات أولی من اکتساب الحسنات»(۵) به خاطر این است که وقتی انسان مبتلا شد، دیگر برنمی گردد «فهم لا یرجعون». می گوید: من خودم هم بدم می آید اما نمی دانم چرا مبتلا هستم؟! مواظب باشیم، دنبال ثواب نرویم.

گناه نکنید؟!

آیت الله آشیخ جعفر شوشتری حرف زیبایی را فرمودند، ایشان در به کار بردن تکه های ناب معروف هستند. یک روز بالای منبر رفتند و بعد از حمد و ثناء فرمودند: مردم! همه آمده اند و شما را به عبادت پروردگار عالم دعوت کرده اند، من امشب می خواهم بگویم که شما خدا را عبادت نکنید. ثواب جمع نکنید. والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.

گفتند: این شیخ امشب می خواهد چه بساطی را برای ما پهن کند؟! فردی گفت: شیخ ما را بیچاره نکن! ما که می دانیم یک مطلبی داری!

فرمودند: چه عجب، یک کسی چیزی گفت! بعد فرمودند: عبادت نکنید اما گناه هم نکنید! همه فعل انجام دادن را ترویج می کنند، من فعل انجام ندادن را. عبادت نکنید، گناه هم نکنید. وقتی انجام ندادید اصلا خودتان می بینید که عبادت کردید! اگر گناه نکردید دیگر عابد هستید.

لذا رمز این است: گناه نکنید. اما اگر گناه کردید و مبتلا شدید، پیامبر (ص) میفرمایند:«فهم لایرجعون» است؛ یعنی دیگر برگشتی نیست.

تنها راه بازگشت

البته یک راه وجود دارد، عزیز دلم! راهش این است که انسان درمجالس موعظه، اخلاق و نزد اولیاء الهی برود.

عزیز دلم! جوان عزیز! دختر گرامیم! پسر عزیزم! من به فدای شما! انسان باید خودش را در حصن حصین قرار دهد! به خدا قسم که این امر مولاجان است که به اوتاد و اولیاء فرموده اند.

فرمودند: به جوان ها بگویید تا می توانند خودشان را به اولیاء متصل کنند، به چهره آن بزرگان نگاه کنند و در محضرشان باشند که نفس آنها انسان را از آن حال و هوای گناه بیرون می کشد.

چطور در مجلس گناه حال و هوای انسان عوض می شود! مجلس الهی هم انسان را به یک حال دیگری می برد، از دنیا می برد! عزیز دلم! یک جایی برو که از دنیا ببری! آن کسانی که ما را به دنیا دعوت می کنند، به حسب روایت قطاع الطریق هستند؛ دزدان گردنه هستند. ما خودمان دنبال دنیا می دویم، اهل دنیا هستیم، آن وقت فرد دیگری هم بیاید و ما را به دنیا پرتاب کند؟! محبت و عشق به دنیا را بیشتر کند؟!

یک مکانی برویم که ولو ساعاتی ما را از این دنیا بکنند. ما را از قیل وقال ها، از این های و هوی ها، از این دنیای رنگارنگ بیرون بکشند، خودمان شویم! عزیز دلم! خود ما این نبودیم. خود ما همان حال خوشی است که داریم. این کد را بدهم: آن لحظه ای که حال خوش پیدا کردی، بدان که تازه خودت شده ای!

ماه در دانه خدا

رجب المرجب تمام شد. چشم به هم بزنیم، شعبان المعظم هم تمام می شود. باورمان می شد که به این سرعت بگذرد؟! خودمان را برای آن ماه خوبی ، ماه مبارک رمضان، عشق اولیاء، محل رقص روح اولیاء و اکسیر رحمت خدا، آماده کرده ایم؟ عجب ماهی است؟! ماه عشق بازی، ماه سبک شدن، ماه خودمان شدن، ماه خدا شدن!

اولیاء ماه رجب المرجب که می آمد هر روز اشک می ریختند، ناله می زدند که خدا! می شود جان ما را نگیری ؟ میدانی ما جان عزیز نیستیم اما ماه دردانه ات، ماه مبارک رمضان دارد می آید. ماه خلوتکده دارد می آید!

یک بریز و بپاشی است! ضیافت است! چه کسی بانی ضیافت است؟ ملکی نیست! خود خدا میزبان شده است! خود خدا می گوید: بنده من! آمدی! خوش آمدی! خودم برایت دعوت نامه داده بودم:

«کتب علیکم الصیام». درآغوش من بیا! بیا تا با هم خلوت کنیم! یک مهمانی راه انداختم، چه مهمانی؟! ملائکه را راه نمی دهم، فقط باید بوی آن به مشام ملائکه بخورد. من هستم و تو!

یک عشق بازی هایی است! یک ضیافت عجیبی است! اولیاء گریه می کردند که خدایا! وقتی ماه مبارک رمضان تمام شد، اگر خواستی ما را ببر! برای همین است که می بینید اکثر اولیاء و اوتادمان از شوال به بعد از دنیا رفته اند. آنها فهمیدند که چه خبر است! «لیله القدر خیر من الف شهر»

وقتی در ضیافت آمدند می دانند که فقط یک نفر هست، دراین خلوتکده با خدا یک نفر همه کاره سفره ضیافت است، حجت بن الحسن المهدی (عج) آقا جانمان می فرماید: آمدی؟! دیدی چقدر خلوت خوشمزه است؟! دیدی با خدا ضیافت داشتن چقدر می ارزد؟! حالا من مهدی فاطمه هم به امر خداوند تو را دوست دارم. بعد میبینی که به خدا قسم، آقاجان دستانشان را باز می کنند و می فرمایند: در آغوش من بیا!

بعضی در ضیافت به جاهایی رسیدند! بعضی در دعای ابوحمزه که اول عرفان بود، به جایی رسیدند! چه کسانی از سال گذشته تا به حال با آقاجانشان خلوت کرده اند وحرف زده اند؟ یکی از مسئولین نظام گفتند: از موقعی که این مطلب را شما فرمودید و من انجام دادم، یک مطالبی برای من اتفاق افتاده است.

با آقاجانمان خلوت کنیم، بگوییم. آقاجان! من هر شب با شما خلوت می کردم، اسم من از لیست خط نخورد؟! من در ضیافت الله و مهمانی باشم. آقاجان! شما اسامی را می نویسید، دعوت نامه ها را شما باید بدهید. ذوالجلال و الاکرام می فرماید: مهدی جان! این دعوت نامه ها را به هر کسی می خواهی بده ، دست توست! یکی را پاک می کنی، یکی را اضافه می کنی! حجت خدا تو هستی! آقاجان! من هر شب داشتم با شما حرف می زدم. آقا اسم من خط نخورد؟!

از امشب به بعد اینگونه با آقا حرف بزن! ضجه بزن! بگو که آقا من را فراموش نکن! وقتی کسی دارد به زیارت می رود، پیش او می آیند و می گویند: ما را یادت نرود! ما آخر آمدیم که در ذهن شما بمانیم. هر شب به آقا بگو: آقاجان ما را یادت نرود!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پانزده-حدیث-در-مورد-ثواب-بسیار-زیاد-ازدواج-موقت-و-تاکید-ایمه-ع

. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر کس یک بار در زندگی خود متعه کند، درجه اش به مانند درجة حسن مجتبی علیه السلام خواهد بود و هر کس دوبار متعه کند، درجه اش به مانند حسین سید الشهداء‌علیه السلام خواهد بود و هر کس

سه بار این کار را انجام دهد، به درجة علی مرتضی علیه السلام نائل می آید و هر کس چهار بار متعه بگیرد، درجه اش همانند من خواهد بود.لئالی الاخبار ج 3 ص 243

 

2.صالح بن عقبه از پدرش نقل می‌کند :به امام صادق علیه السلام گفتم: آیا متعه ثواب هم دارد؟ فرمودند : «‌اگر شخصی متعه کننده با این کار، ‌رضایت خداوند و مخالفت با منکران این کار را خواسته باشد، خداوند برای هر کلمه ای

که با متعه صحبت می کند،‌ یک حسنه برایش می نویسد و با هر بار که دست خود را به سویش دراز می کند، یک حسنه برایش ثبت می شود و هنگامی که نزدیکش می شود، خداوند یک گناه از او پاک می‌گرداند و در هنگام

غسل،خداوند به اندازة آبی که از موهایش می گذرد ، گناه او را پاک می کند» پرسید : به اندازة موهایش؟‌فرمودند« آری به اندازه موهایش» وسائل ج 14/ لئالی ج3/من لا یحضر ج 3 .

3. از امام صادق علیه السلام سئوال شد آیا رسول خدا متعه کرد؟ فرمودند: آری.

 

4.  پیامبر اعظم (ص)فرمودند:هر که یک بار متعه کند، ایمن شود از خشم خدای تعالی و هر که دو بار متعه کند ،با نیکوکاران محشور شود و هر که سه بار متعه کند، در درجه روضه جنان با من خواهد بود.

5. امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کسی که ازدواج موقت کند و بعد غسل کند، از هر قطره‌ای که از آب غسل می‌چکد، خداوند هفتاد ملک را خلق می‌نماید که تا روز قیامت برای او طلب آمرزش و بخشش نمایند و تا روز

قیامت بر کسی که از این عمل دوری کند لعنت می‌فرستند. وسائل الشیعه ج 14 ص 444-447

6. امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج رفت، فرمود: جبرئیل نزد من آمده و گفت: ای محمد(ص) خداوند تبارک و تعالی می فرماید: من گناهان زنانی که از امت تو متعه شوند را بخشیدم. رسائل ج 14/ لئالی ج 3 / من لا یحضر ج 3.

 

7. در خلاصه الاخبار از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که یک روز به یارانش فرمود: «‌برادرم جبرئیل ، از پروردگارم برایم هدیه‌ای آورد که خداوند به هیچ یک از پیامبران پیش از من هدیه نکرده بود و آن متعه است.  لئالی ج 3 ص 243

8.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: دو نفری که ازدواج موقت می نمایند هنگامی که با هم صحبت می کنند، کلام آن ها تسبیح خداوند است و هنگامی که دست همدیگر را گرفتند، گناهانشان از میان انگشتانشان فرو

می ریزد. هنگامی که یکی از آنان دیگری را می‌بوسد، خداوند برای هر بوسه، ثواب یک حج و عمره را می دهد و هنگامی که ازهم جدا می‌شوند خداوند برای هر دوی آنان به هر لذت و شهوتی که برده اند، حسنه ای به

بزرگی کوههای بسیار بلند در نامه عملشان  می نویسد و هنگامی که بلند شده و غسل کردند، خداوند گناهان آنان را می بخشد و آبی بر مویی از موهایشان مرور نمی کند، مگر اینکه خداوند برای هریک از آن ها ده ثواب نوشته و ده

گناه محو کرده و ده درجه بالا می برد. پس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: و برای هر کسی که پیوند بین آنها را ایجاد کرده باشد همین ثواب‌ها خواهد بود. و در ادامه فرمودند یک درهم (خرج برای) متعه ،از هزار درهمی که

درراه خدا خرج شود برتراست به خدا سوگند که متعه برتر است و آن چیزی است که قرآن دربارة آن سخن گفته و سنت بر آن جاری شده است. لئالی الاخبار ج 1 ص 244 .

9. در روایت است که :  مؤمن، کامل نمی شود تا این که متعه انجام دهد.من لا یحضر ج 3 / وسائل ج 14.

10. هشام بن سالم از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند: مستحب است که مرد متعه کند و برای مردان شما دوست ندارم که از دنیا بروند بدون اینکه حتی یک بار متعه کرده باشند. وسائل ج 14 باب 2 حدیث 7

11. بکر بن حمد می گوید از امام صادق علیه السلام در مورد متعه سؤال کردم، فرمود: من دوست ندارم مرد مسلمانی را که از دنیا خارج شود و یکی از سنت های پیامبر(ص) را انجام ندهد. من لا یحضر ج3 .

12. ابو بصیر می‌گوید بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم .او به من فرمود:‌ای ابومحمد! آیا از هنگامی که از نزد خانواده ات خارج شده ای متعه کرده ای گفتم: نه فرمودند: چرا؟ گفتم: به اندازه کافی توانایی مالی ندارم.

حضرت دستور دادند یک دینار به من بدهند و فرمودند: تو را قسم می دهم که به خانه نروی مگر آن که این کار را انجام دهی. وسائل ج 14 باب 2 حدیث 14.

13. اسماعیل بن فضل هاشمی نقل می کند که امام صادق علیه السلام به من فرمودند : آیا از هنگامی که از نزد خانواده ات خارج شده ای متعه کرده ای ؟ گفتم: چون مشاغل زیادی دارم خداوند مرا از آن بی نیاز کرده است.

حضرت فرمودند: حتی اگر بی نیاز باشی من دوست دارم که سنت پیامبر صلی الله علیه و آله را احیا نمایی. وسائل ج 14 باب 2 حدیث 13

14. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:هرکس یکبار متعه کند، یک سوم او از آتش جهنم آزاد می شود وهر کس دو بار متعه کند، دو سوم او از آتش جهنم آزادمی شود وهرکس سه بارمتعه کند، تمام بدن او از آتش جهنم آزاد می شود.

15. از سلمان فارسی و مقداد و عماریاسر رضوان الله علیهم اجمعین مرویست رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هرگاه مردی با متعه خود بنشیند، فرشته ای بر ایشان نازل می شود وایشان را پاسبانی میکند تا اینکه ازآن مجلس

برخیزند وحق تعالی به فرشتگان میگوید: نظر کنید به این دو بنده من وگواه باشید که من آمرزیدم ایشان را ،پس امیر المومنین علیه السلام برخواست وگفت:یارسول الله! چیست جزای کسی که در این باب سعی کند؟(یعنی واسطه

شود) فرمود: برای اوست ثواب مرد متعه کننده و زن متعه شونده،یا علی!متمتع و متمتعه از غسل فارغ شوند ،به هر قطره که آب از بدن آنها ساقط می شود ،حقتعالی ملک وفرشته ای بیافریند که تسبیح و تقدیس خدای سبحان کنند و

ثواب آن از برای آ ن دو نفر غسل کننده باشد.

یا علی! هر که این سنت را سهل گیرد و آنرا احیا نکند، او از امت من واز شیعه تو نمی باشد ومن از او بیزارم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دانلود فیلم و موزیک رایگان