۱۳ مطلب با موضوع «ذخیره ثواب و حسنه در دنیا» ثبت شده است

ثواب فوق العاده کمک کردن مرد به همسرش در خانه

حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ما در منزل وارد شد. فاطمه علیها السلام نزدیک دیگ غذا نشسته بود و من هم برایش عدس تمیز می‌کردم. آن حضرت مرا با لقب ابالحسن می‌خواندند، عرض کردم: بفرمایید.

اظهار داشتند: بشنو از من آنچه را که به دستور پروردگارم می‌گویم! هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند، مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد، ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شب‌هایش را به عبادت ایستاده، شب زنده داری کرده باشد و خداوند به او ثوابی می‌بخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرت داوود و یعقوب و عیسی علیهم السلام بخشیده باشد.

ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می‌کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می‌دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می‌دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می‌نماید.

ای علی! یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض و هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه ای که برای رضای خداوند رحمان سیر گردد و هزار برهنه را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زبور و قرآن است و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقراست و چنین مرد خدمتکار به همسر، از دنیا بیرون نمی‌رود مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند.

ای علی! کسی که روگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش بدون حساب وارد بهشت می‌شود.

ای علی! خدمت به همسر کفاره (پاک کننده) گناهان کبیره است و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و صداق ازدواج با حورالعین و این خدمت موجب زیادی خوبی‌ها و علو مقام است.

ای علی! خدمتکار همسر نمی‌شود مگر شخص صدیق و درستکار و یا شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را برایش خواسته باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نیکی به پدر و مادر از جهاد هم بالاتر است

قال الله تعالی:

و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما، او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما...

سوره اسراء: 23.

و خدای تو حکم فرموده که، هیچ کس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید اگر هر دو یا یکی از آنها به پیری برسند (که موجب رنج و زحمت باشند) زنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگو و کمترین آزار به آنان مرسان و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو.

و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، به پدر و مادرم رحمت و مهربانی فرما، آنگونه که آنان مرا در کوچکی تربیت کردند.

پیشگفتارگرچه هستی ما از خداست، لیکن سبب زندگی و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه ای از وجود این دو عزیزیم و میوه ای از بوستان محبت و تربیت و مهر و عاطفه بی نظیر پدر و مادریم.

انسان فراموشکار، وقتی به قدرت و موقعیتی رسید، دوران عجز و کوچکی خویش را از یاد می برد و پدر و مادر و زحمات طاقت فرسای آنان را فراموش می کند، و چه ناسپاسی و کفرانی بدتر از این؟

انسانیت و اخلاق ایجاب می کند که پاسدار این دو گوهر باشیم و در حال حیاتشان از نیکی و احسان و پس از مرگشان از صدقات و یاد نیک غفلت نکنیم. ما امتداد وجودی والدین خودیم و فرزندان ما تداوم وجود مایند، چگونگی برخورد ما با پدر و مادر و احترام و نیکی ما به آنان سبب می شود: که فرزندان ما نیز در نسل آینده، حق شناس و قدردان و نیکوکار به بار آیند. فرزندان ما همانگونه خواهند بود که ما با والدین خویش رفتار می کنیم.

باری... ادای حق والدین و انجام سپاس زحمات آنان نیز مانند حق خدا و شکر نعمتهایش از عهده توانائی ما خارج است و تنها باید زبان به عجز بگشائیم و بال تواضع و فروتنی به زیر پای آندو فرشته بگستریم.

با اینحال، توجه به مقام پدر و مادر و شناخت قدر و منزلت آنان نزد خداوند، زمینه ادای بخشی از حق بزرگ آنان را فراهم می سازد.

روایاتی که در این مجموعه چهل حدیث والدین مطالعه می کنید، ما را با گوشه ای از وظایف خود در برابر والدین آشنا می کند.

توفیق الهی یارمان باد که از نیکوکاران به پدر و مادر خویش به حساب آئیم چرا که رضایت خدا در رضایت آنان است.

خدایا! ما را قدردان زحمات پدر و مادر بگردان.

خدایا! ما را به تربیت نسلی با ایمان و حق شناس و پاکدل و نیکوکار موفق بدار.

1. بزرگترین واجب

قال امیر المؤمنین علی(ع):

بر الوالدین اکبر فریضة.

امیر المؤمنین علی(ع) فرمود:

بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.

میزان الحکمة، ج 10، ص 709.

2. برترین اعمال

قال الصادق(ع):

افضل الاعمال الصلاة لوقتها، و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله.

امام صادق(ع) فرمود:

برترین کارها عبارتست از: 1 - نماز در وقت 2 - نیکی به پدر و مادر 3 - جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج 74، ص 85.

3. انس با پدر و مادر...

فقال رسول الله(ص):

فقر مع والدیک فوالذی نفسی بیده لانسهما بک یوما و لیلة خیر من جهاد سنة.

مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت:

پدر و مادر پیری دارم که به خاطر انس با من مایل نیستند به جهاد بروم، رسول خدا(ص) فرمود:

پیش پدر و مادرت بمان، قسم به آنکه جانم در دست اوست انس یکروز آنان با تو از جهاد یکسال بهتر است. (البته در صورتی که جهاد واجب عینی نباشد).

بحار الانوار، ج 74، ص 52.

4. محبوبترین کارها

عن ابن مسعود قال: سئلت رسول الله(ص):

ای الاعمال احب الی الله عز و جل؟ قال:

الصلاة لوقتها، قلت ثم ای شی ء؟

قال: بر الوالدین، قلت: ثم ای شی ء؟ قال: الجهاد فی سبیل الله.

ابن مسعود می گوید: از پیامبر گرامی(ص) سؤال کردم محبوبترین کار پیش خدا کدام است؟

فرمود: نماز در وقت،گفتم: بعد از آن چه چیز؟

فرمود: نیکی به پدر و مادر،گفتم: بعد از آن چه چیز،فرمود: جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج 74، ص 70.

5. نگاه به پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

ما ولد بار نظر الی ابویه برحمة الا کان له بکل نظرة حجة مبرورة.

فقالوا: یا رسول الله و ان نظر فی کل یوم مائة نظرة؟

قال: نعم، الله اکبر و اطیب.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

هر فرزند نیکو کاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه، ثواب یک حج کامل مقبول باو داده می شود، سؤال کردند، حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟

فرمود: آری خداوند بزرگتر و پاکتر است.

بحار الانوار، ج 74، ص 73.

6. عظمت پدر و مادر

عن ابی الحسن الرضا(ع) قال:

ان الله عز و جل امر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری: امر بالصلاة و الزکاة، فمن صلی و لم یزک لم تقبل منه صلاته و امر بالشکر له و للوالدین، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله، و امر باتقاء الله و صلة الرحم، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عز و جل.

امام رضا(ع) فرمود:

خداوند متعال فرمان داده سه چیز همراه سه چیز دیگر انجام گیرد:

1 - به نماز همراه زکات فرمان داده است، پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد نمازش نیز پذیرفته نمی شود.

2 - به سپاسگزاری از خودش و پدر و مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است.

3 - به تقوای الهی فرمان داده و به صله رحم، پس کسی که صله رحم انجام ندهد تقوای الهی را هم بجا نیاورده است.

بحار الانوار، جلد 74، ص 77.

7. احترام پدر و مادر

قال الصادق(ع):

بر الوالدین من حسن معرفة العبد بالله اذ لا عبادة اسرع بلوغا بصاحبها الی رضی الله من حرمة الوالدین المسلمین لوجه الله تعالی.

امام صادق(ع) فرمود:

نیکی به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست. زیرا هیچ عبادتی زودتر از رعایت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضایت خدا نمی رساند.

بحار الانوار، ج 74، ص 77.

8. اطاعت از والدین

قال رسول الله(ص):

من اصبح مطیعا لله فی الوالدین اصبح له بابان مفتوحان من الجنة و ان کان واحدا فواحدا.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

کسی که دستور الهی را در مورد پدر و مادر اطاعت کند، دو درب از بهشت برویش باز خواهد شد، اگر فرمان خدا را در مورد یکی از آنها انجام دهد یک درب گشوده می شود.

کنز العمال، ج 16، ص 467.

9. ارزش اطاعت از پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

العبد المطیع لوالدیه و لربه فی اعلی علیین.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

بنده ای که مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است.

کنز العمال، ج 16، ص 467.

10. پرداخت بدهی والدین

عن رسول الله(ص):

من حج عن والدیه او قضی عنهما مغرما بعثه الله یوم القیامة مع الابرار.

رسول خدا(ص) فرمود:

کسی که به نیت پدر و مادرش حج انجام دهد یا بدهکاری آنها را بپردازد خداوند او را در روز قیامت با نیکان بر می انگیزد.

کنز العمال، ج 16، ص 468.

11. خشنودی پدر و مادر

قال رسول الله(ص)

من ارضی والدیه فقد ارضی الله و من اسخط والدیه فقد اسخط الله.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

آنکه پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و کسی که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است.

کنز العمال، ج 16، ص 470.

12. عاقبت نیکی به پدر و مادر

عن الصادق(ع) قال:

بینا موسی بن عمران یناجی ربه عز و جل اذ رای رجلا تحت عرش الله عز و جل فقال: یا رب من هذا الذی قد اظله عرشک؟

فقال: هذا کان بارا بوالدیه، و لم یمش بالنمیمة.

امام صادق(ع) فرمود:

هنگامی که حضرت موسی(ع) مشغول مناجات با پروردگارش بود، مردی را دید که در زیر سایه عرش الهی در ناز و نعمت است، عرض کرد: خدایا این کیست که عرش تو بر او سایه افکنده است؟

خداوند متعال فرمود: او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و هرگز سخن چینی نمی کرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 65.

13. سفر برای نیکی به پدر و مادر

قال رسول الله(ص(:

سر سنتین بر والدیک، سر سنة صل رحمک.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

دو سال راه برو به پدر و مادرت نیکی کن، یکسال راه برو و صله رحم انجام بده، (یعنی اگر پدر و مادرت در فاصله دوری هستند که دو سال باید راه بروی تا به آنها برسی و نیکی کنی ارزش دارد).

بحار الانوار، ج 74، ص 83.

14. پدر و مادر و افزایش عمر و روزی

قال رسول الله(ص(

من احب ان یمد له فی عمره و ان یزاد فی رزقه فلیبر والدیه و لیصل رحمه.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود، نسبت به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد.

کنز العمال، ج 16، ص 475.

15. آثار نیکی به پدر و مادر

عن حنان بن سدیر قال: کنا عند ابی عبد الله(ع) و فینا میسر فذکروا صلة القرابة فقال ابو عبد الله(ع(

یا میسر قد حضر اجلک غیر مرة و لا مرتین، کل ذلک یؤخر الله اجلک، لصلتک قرابتک، و ان کنت ترید ان یزاد فی عمرک فبر شیخیک یعنی ابویک.

حنان بن سدیر می گوید: در حضور امام صادق(ع) بودیم که میسر هم در میان ما بود، از رابطه خویشاوندی سخن به میان آمد، امام صادق(ع) فرمود:

ای میسر چند بار اجل و مرگ تو فرا رسیده و هر بار خداوند آن را به خاطر صله رحم با خویشاوندانت تاخیر انداخته است، اگر می خواهی خداوند عمر تو را زیاد کند به پدر و مادرت نیکی کن.

بحار الانوار، ج 74، ص 84.

16. اول نیکی به مادر

عن ابی عبد الله(ع) قال:

جاء رجل الی النبی(ص) فقال:

یا رسول الله من ابر؟

قال(ص): امک،قال: ثم من؟

قال(ص): امک،قال: ثم من؟

قال(ص): امک،قال: ثم من؟

قال(ص): اباک.

امام صادق(ع) فرمود:

مردی خدمت پیامبر(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا به چه کسی نیکی کنم؟

فرمود: به مادرت، عرض کرد، بعد از او به چه کسی؟

فرمود: به مادرت، گفت: سپس به چه کسی؟

فرمود: به مادرت، سؤال کرد: سپس به چه کسی؟

فرمود: به پدرت؟

بحار الانوار، ج 74، ص 49.

17. نتیجه نیکی به پدر و مادر

عن رسول الله(ص) قال:

بروا اباءکم یبرکم ابناءکم، عفوا عن نساء الناس تعف نسائکم.

رسول خدا(ص) فرمود:

به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند، از زنان مردم چشم پوشی کنید تا دیگران نسبت به زنهای شما چشم پوشی کنند.

کنز العمال، ج 16، ص 466.

18. حق پدر

عن ابی الحسن موسی(ع) قال:

سال رجل رسول الله(ص): ما حق الوالد علی ولده؟ قال: لا یسمیه باسمه، و لا یمشی بین یدیه، و لا یجلس قبله و لا یستسب له.

از امام کاظم(ع) نقل شده که فرمود:

مردی از پیامبر خدا(ص) سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: 1 - او را با نام صدا نکند 2 - در راه رفتن از او جلو نیفتند. 3 - قبل از او ننشیند. 4 - کاری انجام ندهد که مردم پدرش را فحش بدهند.

بحار الانوار، ج 74، ص 45.

19. عبادت در نگاه

قال رسول الله(ص(

نظر الولد الی والدیه حبا لهما عبادة.

رسول خدا(ص) فرمود:

نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است.

بحار الانوار، ج 74، ص 80.

20. رفتار با والدین

عن ابی ولاد الحناط قال:

سالت ابا عبد الله(ع) عن قول الله:

«و بالوالدین احسانا» (1)

فقال: الاحسان ان تحسن صحبتهما و لا تکلفهما ان یسالاک شیئا هما یحتاجان الیه.

ابی ولاد می گوید:

معنای آیه «و بالوالدین احسانا» را از امام صادق(ع) پرسیدم، فرمود:

احسان به پدر و مادر اینست که رفتارت را با آنها نیکو کنی و مجبورشان نکنی تا چیزی که نیاز دارند از تو بخواهند. «یعنی قبل از درخواست آنان » نیازشان را برطرف کنی ».

بحار الانوار، ج 74، ص 79.

21. وظیفه در برابر والدین

قال ابو عبد الله(ع(

لا تملا عینیک من النظر الیهما الا برحمة و رقة، و لا ترفع صوتک فوق اصواتهما، و لا یدیک فوق ایدیهما و لا تتقدم قدامهما.

امام صادق(ع) فرمود:

چشمهایت را جز از روی دلسوزی و مهربانی با پدر و مادر خیره مکن و صدایت را بلندتر از صدای آنها نکن دستهایت را بالای دستهای آنها مبر، و جلوتر از آنان راه مرو.

بحار الانوار، ج 74، ص 79.

22. نیابت از پدر و مادر

قال ابو عبد الله(ع(

ما یمنع الرجل منکم ان یبر والدیه حیین او میتین، یصلی عنهما و یتصدق عنهما و یحج عنهما و له مثل ذلک، فیزیده الله(عز و جل) ببره و صلاته خیراً کثیراً.

امام صادق(ع) فرمود:

چه چیز مانع شخص می شود وقتی که پدر و مادرش زنده یا مرده اند به آنها نیکی کند، باین صورت که به نیت آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج بجا بیاورد و روزه بگیرد، زیرا اگر چنین کند ثواب آنها به پدر و مادر می رسد و به خود شخص هم همانقدر ثواب داده می شود، به علاوه خداوند متعال به واسطه کارهای نیک و نماز او خیر زیادی به او عطا می کند.

بحار الانوار، ج 74، ص 46.

23. نیکی به والدین بد

عن ابی جعفر(ع) قال:

ثلاث لم یجعل الله (عز و جل) لاحد فیهن رخصة اداء الامانة الی البر و الفاجر و الوفاء بالعهد للبر و الفاجر و بر الوالدین برین کانا او فاجرین.

امام باقر(ع) فرمود:

در سه چیز خداوند متعال به احدی اجازه ترک آنها را نداده است.

1 - ادای امانت به مرد نیکوکار و فاسق.

2 - وفای به عهد و پیمان نسبت به نیکوکار و فاسق.

3 - نیکی به پدر و مادر، نیکو کار باشند یا فاسق و لا ابالی.

بحار الانوار، ج 74، ص 56.

24. برخورد با پدر و مادر مشرک

فیما کتب الرضا(ع) للمامون:

بر الوالدین واجب، و ان کانا مشرکین و لا طاعة لهما فی معصیة الخالق.

در نوشته حضرت رضا(ع) به مامون آمده که:

نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگرچه مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید اطاعتشان کرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 72.

25. زیارت قبر والدین

عن رسول الله(ص) قال:

من زار قبر والدیه او احدهما فی کل جمعة مرة غفر الله له و کتب برا.

رسول خدا(ص) فرمود:

کسی که قبر پدر و مادر یا یکی از آندو را در هر جمعه یکبار زیارت کند خداوند او را می بخشد و او را نیکوکار می نویسد.

کنز العمال، ج 16، ص 468.

26. بهشت و نیکی به والدین

عن ابی الحسن(ع) قال: قال رسول الله(ص(

کن بارا و اقتصر علی الجنة و ان کنت عاقا فاقتصر علی النار.

از امام رضا(ع) نقل شده که فرمود:

رسول خدا(ص) فرمود:

نسبت به پدر و مادر نیکوکار باش تا پاداش تو بهشت باشد ولی اگر عاق آنها شوی جهنمی خواهی بود.

اصول کافی، ج 2، ص 348.

27. نگاه تیز به پدر و مادر

عن ابی عبد الله(ع) قال:

لو علم الله شیئا ادنی من اف لنهی عنه، و هو من ادنی العقوق و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد النظر الیهما.

امام صادق(ع) فرمود:

اگر خداوند چیزی کمتر از اف (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهی می کرد: و اف گفتن از کمترین مراتب عاق شدن است. نوعی از عاق شدن اینست که انسان به پدر و مادرش تیز نگاه کند. (خیره شود).

اصول کافی، ج 4، ص 50.

28. نگاه خشم آلود به پدر و مادر

عن ابی عبد الله(ع) قال:

من نظر الی ابویه نظر ماقت، و هما ظالمان له، لم یقبل الله له صلاة.

امام صادق(ع) فرمود:

کسی که از روی نفرت به پدر و مادرش که باو ستم کرده اند نگاه کند، نمازش در درگاه الهی پذیرفته نمی شود.

اصول کافی، ج 4، ص 50.

29. غمگین کردن پدر و مادر

قال امیرالمؤمنین(ع(

من احزن والدیه فقد عقهما.

امیرالمؤمنین(ع) فرمود:

کسی که پدر و مادر خویش را غمگین سازد عاق والدین شده است. (حق آنها را رعایت نکرده است.)

بحار الانوار، ج 74، ص 64.

30. نتیجه بی ادبی به والدین

عن ابی جعفر(ع) قال:

ان ابی نظر الی رجل و معه ابنه یمشی و الابن متکی ء علی ذراع الاب، قال:

فما کلمه ابی مقتا له حتی فارق الدنیا.

امام صادق(ع) فرمود:

پدرم مردی را دید که پسرش همراهش راه می رفت و به بازوی پدر تکیه کرده بود، (وقتی این جریان را دید) تا زنده بود از روی ناراحتی و خشم با او صحبت نکرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 64.

31. درگیری با پدر

قال ابو عبد الله(ع(

ثلاثة من عازهم ذل:

الوالد و السلطان و الغریم.

امام صادق(ع) فرمود:

هر کس با این سه نفر کشمکش کند خوار می گردد:

پدر، سلطان حق و شخص بدهکار.

بحار الانوار، ج 74، ص 71.

32. محرومیت عاق والدین

قال رسول الله(ص(

ایاکم و عقوق الوالدین، فان ریح الجنة توجد من مسیرة الف عام و لا یجدها عاق و لا قاطع رحم.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

از عاق والدین شدن بپرهیزید، زیرا با اینکه بوی بهشت از مسافت هزار سال به مشام می رسد، عاق والدین و کسی که قطع رحم کند آن بو را احساس نخواهد کرد. (یعنی بیش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)

بحار الانوار، ج 74، ص 62.

33. بدبختی عاق والدین

عن الصادق(ع) قال:

لا یدخل الجنة العاق لوالدیه و المدمن الخمر و المنان بالفعال للخیر اذا عمله.

امام صادق(ع) فرمود:

عاق والدین و شرابخوار و انسان خیر منت گذار وارد بهشت نمی شوند.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

34. عاقبت عاق والدین

قال رسول الله(ص):

اربعة لا ینظر الله الیهم یوم القیامة، عاق و منان و مکذب بالقدر و مدمن خمر.رسول خدا(ص) فرمود:

در قیامت خدا به چهار گروه نظر رحمت نخواهد کرد:

1 - عاق والدین 2 - منت گذار3 - منکر قضاء و قدر4 - شرابخوار.

بحار الانوار، ج 74، ص 71.

35. مجازات عاق والدین

قال رسول الله(ص(

ثلاثة من الذنوب تعجل عقوبتها و لا تؤخر الی الاخرة:

عقوق الوالدین، و البغی علی الناس و کفر الاحسان.

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:

کیفر سه گناه به قیامت نمی ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می شود.)

1 - عاق پدر و مادر2 - ظلم و تجاوز به مردم 3 - ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

36. عاق والدین

عن ابی عبد الله(ع) قال:

الذنوب التی تظلم الهواء عقوق الوالدین.

امام صادق(ع) فرمود:

از گناهانی که هوا را تیره و تار می کند عاق والدین شدن است.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

37. شقاوت عاق والدین

قال الصادق(ع(

عقوق الوالدین من الکبائر لان الله (عز و جل) جعل العاق عصیا شقیا.

امام صادق(ع) فرمود:

عاق پدر و مادر شدن از گناهان کبیره است، زیرا خداوند متعال عاق والدین را گناهکار شقی شمرده است.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

38. هلاکت عاق والدین

عن ابی عبد الله(ع(

ان رسول الله(ص) حضر شابا عند وفاته فقال(ص) له:

قل: لا اله الا الله،قال(ع): فاعتقل لسانه مرارا فقال(ص) لامراة عند راسه: هل لهذا ام؟

قالت: نعم انا امه،قال(ص): افساخطة انت علیه؟

قالت: نعم ما کلمته منذ ست حجج،قال(ص) لها: ارضی عنه،قالت: رضی الله عنه برضاک یا رسول الله فقال له رسول الله(ص): قال: لا اله الا الله قال(ع): فقالها... ثم طفی...

امام صادق(ع) فرمود:

هنگام مرگ جوانی، پیامبر اکرم(ص) کنار بستر او حضور یافتند و به جوان فرمودند: بگو لا اله الا الله، فرمود: زبانش بند آمد، چندبار تکرار کرد ولی زبان او بند شد، پیامبر(ص) به زنی که کنار جوان بود فرمود: آیا این جوان مادر دارد؟ زن گفت: بله، من مادر او هستم، فرمود: آیا از او ناراضی هستی؟ زن گفت: بله شش سال است با او صحبت نکرده ام، فرمود: از او راضی شو، زن گفت: یا رسول الله بخاطر رضایت تو خدا از او راضی شود. (من از او راضی شدم) سپس پیامبر(ص) بجوان فرمود: بگو لا اله الا الله، جوان در این هنگام گفت: لا اله الا الله و پس از لحظاتی مرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 75.

39. اعمال عاق والدین

قال رسول الله(ص):

یقال للعاق اعمل ما شئت فانی لا اغفر لک و یقال للبار اعمل ما شئت فانی ساغفر لک.

رسول خدا(ص) فرمود:

به عاق والدین از (طرف خدا) گفته می شود: هر کاری می خواهی انجام بده دیگر تو را نمی بخشم و به نیکوکار (نسبت به پدر و مادر) هم گفته می شود: هر چه می خواهی انجام ده تو را می بخشم.

بحار الانوار، ج 74، ص 80.

40. نیکی به والدین و آمرزش گناه

قال علی بن الحسین(ع):

جاء رجل الی النبی(ص) فقال: یا رسول الله ما من عمل قبیح الا قد عملته فهل لی توبة؟

فقال له رسول الله(ص):

فهل من والدیک احد حی؟

قال: ابی قال: فاذهب فبره.

قال: فلما ولی قال رسول الله(ص):

لو کانت امه.

امام سجاد(ع) فرمود:

مردی خدمت رسول خدا(ص) رسید و گفت: ای رسول خدا، من هیچ کار زشتی نمانده که انجام نداده باشم، آیا می توانم توبه کنم؟ رسول خدا(ص) فرمود: آیا هیچیک از پدر و مادرت زنده هستند؟ گفت: بله، پدرم. حضرت فرمود: برو به او نیکی کن (تا آمرزیده شوی). وقتی او راه افتاد پیامبر(ص) فرمود: کاش مادرش زنده بود. (یعنی اگر او زنده بود و به او نیکی می کرد، زودتر آمرزیده می شد.)

بحار الانوار، ج 74، ص 82.

پی نوشت ها:

1) سوره بقره، آیه 83.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

همه چیز در مورد ثواب اعمال

:. برترى جمعه هاى ماه رمضان بر سایر جمعه ها .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

امام باقر علیه السلام مى فرمود: همانا و بدون شک جمعه هاى ماه رمضان برتر از جمعه هاى سایر ماه هاست ، همانگونه که رسول خدا صلى الله علیه و آله برتر از سایر رسولان است و ماه رمضان برتر از سایر ماههاست


:. ثواب دو رکعت نماز مستحبى خواندن ، یک درهم صدقه دادن یا یک روز روزه گرفتن .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

حدثنى محمد بن الحسن رضى الله عنه قال حدثنى الحسین بن الحسن بن ابان عن الحسین بن سعید عن فضاله عن معاویه بن عمار عن اسماعیل بن یسار قال سمعت ابا عبدالله علیه السلام یقول آیاکم و الکسل آن ربکم رحیم یشکر القلیل آن الرجل لیصلى الرکعتین تطوعا یرید بهما وجه الله عزوجل فیدخله الله لهما الجنه و انه یتصدق بالدرهم تطوعا یرید به وجه الله عزوجل فیدخله الله له الجنه و انه لیصوم الیوم تطوعا یرید به وجه الله تعالى فیدخله الله به الجنه .


ترجمه :


1. رواى مى گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمودند:

از کسالت بپرهیزید. همانا پروردگار شما مهربان است و سپاسگزار عمل اندک . زیرا بدرستى و بدون شک مردى بخاطر خشنودى خداوند متعال دو رکعت نماز مستحبى بجا مى آورد، خداوند بخاطر این دو رکعت او راوارد بهشت مى کند. و نیز براى رضاى خدا یک درهم صدقه مستحبى مى دهد و خداوند به همین جهت او را وارد بهشت نماید و نیز براى رضاى خدا یک روز روزه مستحبى مى گیرد و خدا بخاطر آن او را وارد بهشت خواهد نمود.

:. ثواب نابینایى و صبر به امید پاداش خداوند .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

حدیث : 2
 

و روى یسلب الله عبدا کریمتیه او احدیهما الا و یساله عن ذنب .


ترجمه :


2. روایت شده است که : خداوند چشمان یا یک چشم بنده اى را نمى گیرد، مگر این که از گناه او نمى پرسند.

:. ثواب نابینایى و صبر، به امید پاداش خداوند .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

حدیث : 1
 

ابى رحمه الله قال حدثنى على بن ابراهیم بن هاشم عن ابیه عن عمروبن عثمان عن محمد بن عذافر الصیر فى عن ابیه عن ابى حمزه الثمالى و محمد بن مسلم عن ابى جعفر علیه السلام قال من لقى الله مکفوفا محتسبا موالیا لال محمد صلى الله علیه و آله لقى الله و لا حساب علیه .


ترجمه :


1. امام باقر علیه السلام فرمودند: کسى که با حالت نابینایى و صبر به امید پاداش خدا و دوستى ال محمد صلى الله علیه و آله خداوند را ملاقات مى کند، هیچ حسابى بر او نیست (خداوند از گناهان او مى گذرد))

:. ثواب قدم برداشتن براى نماز و فراگرفتن قرآن .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

حدیث : 1
 

ابى رحمه الله عن احمد بن ادریس عن محمد بن احمد عن محمد بن السندى عن على بن الحکم عن سیف بن عمیره عن سعد بن طریف عن الاصبغ بن نباته قال قال امیرالمؤ منین علیه السلام آن الله عزوجل لیهم بعذاب اهل الارض جمیعا حتى لا یحاشى منهم احدا اذا عملوا بالمعاصى و اجترحوا السیئات فاذا نظر الى الشیب ناقلى اقدامهم الى الصلاه و الولدآن یتعلمون القرآن رحمهم فاخر ذلک عنهم .


ترجمه :


1. امیرالمؤ منین علیه السلام فرمودند: همانا هنگامى که زمینیان گناه کرده و به کارهاى زشت دست بزنند، خداوند تصمیم مى گیرد که بدون استثنا همه آنها را عذاب نماید. ولى هنگامى که مى بیند پیرآن بطرف نماز قدم برداشته و کودکان قرآن مى آموزند، به آنان رحم نموده و عذاب را بتاخیر مى اندازد.

:. ثواب خواندن سوره حمد و هفت بار ((قل هو الله احد)) در نماز جمعه .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

حدیث : ۲
 

ابى رحمه الله قال حدثنى على بن ابراهیم عن ابیه عن النوفلى عن السکونى عن جعفر بن محمد عن آبائه علیه السلام قال قال رسول الله صلى الله علیه و آله من قرا فى دبر صلاه الجمعه فاتحه الکتاب مره و قل اعوذ برب الفلق سبع مرات و فاتحه الکتاب مره و قل هو الله احد سبع مرات و فاتحه الکتاب مره و قل اعذ برب الناس سبع مرات لم تنزل به بلیه و لم تصبه فتنه الى الجمعه الاخر فان قال اللهم اجعلنى من اهل الجنه التى حشوها برکه و عمارها الملائکه مع نبینا محمد و ابینا ابراهیم جمع الله بینه و بین محمد و ابراهیم علیه السلام فى دار السلام .


ترجمه :


1. امام باقر از پدرانش علیهماالسلام نقل مى نماید که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: کسى که پس از نماز جمعه یک بار سوره حمد، هفت بار ((قل اعوذ برب الناس )) بخواند، بلایى بر او فرود نیامده و دچار فتنه اى نخواهد شد. سپس اگر بگوید، ((اللهم اجعلنى من اهل الجنه التى حشوها برکه و عمارها المائکه مع نبینا محمد و ابینا ابراهیم )) (41)، خداوند او را با محمد و ابراهیم علیه السلام در یک جا در ((دارالسلام )) (بهشت ) قرار مى دهد.

:. ثواب خواندن سوره حمد و هفت بار ((قل هو الله احد)) در نماز جمعه .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

حدیث : 1
 

ابى رحمه الله قال حدثنى سعد بن عبدالله عن احمد بن محمد عن ابیه عن ابن المغیره عن الحلبى عن ابى عبدالله علیه السلام قال من قرا بعد الجمعه حین ینصرف الحمد مره و قل هو الله احد سبعا و قل اعوذ برب الفلق سبعا و قل اعوذ برب الناس سبعا و آیه الکرسى و آیه السرخه و آخر براه ((لقفد جاء کم رسول من انفسکم الایه )) کانت له کفاره ما بین الجمعه الى الجمعه .


ترجمه :


امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که بعد از نماز جمعه هنگامى که سلام مى دهد، حمد را یک بار، ((قل هو الله احد)) را هفت بار، ((قل اعوذ برب الفلق )) را هفت بار، ((قل اعوذ برب الناس )) را هفت بار و آیت الکرسى ، آیه سخره (40) و آخر سوره توبه ((لقد جاءکم رسول من انفسکم )) را بخواند، کفاره گناهان او از آن جمعه تا جمعه دیگر خواهد بود

:. ثواب صلوات بر پیامبر صلى الله در روز جمعه پس از نماز عصر .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

حدیث : 1
 

ابى رحمه الله قال حدثنا سعد بن عبدالله عن محمد بن عیسى الیقطینى عن زکیریا المومن عن ابن ناجیه عن داود بن النعمان عن عبدالرحمن بن سیابه عن ناجیه قال قال ابوجعفر علیه السلام اذا صلیت العصر یوم الجمعه فقل اللهم صل على محمد و آل محمد الاوصیاء المرضیین بافضل صلواتک و بارک علیهم بافضل برکاتک و السلام علیهم و على ارواحهم و اجسادهم و رحمه الله و برکاته فان من قالها فى دبر العصر کتب الله له مائه الف حسنه و محا عنه مائه الف سیئه و قضى له بها مائه الف حاجه و رفع له بها مائه الف درجه .


ترجمه :


1. امام باقر علیه السلام فرمودندن هنگامى که در روز جمعه نماز عصر را خواندى ، بگو ((اللهم صل على محمد و ال محمد الاوصیا المرضیین بافضل صلواتک و بارک علیهم بافضل برکاتک و السلام علیهم و على ارواحهم و اجسادهم و رحمه الله و برکاته )) (39). همانا کسى که پس از نماز عصر این صلوات را بفرستد، خداوند صد هزار حسنه براى او نوشته ، صد هزار گناه او را پاک کرده ، و بواسطه آن صد هزار حاجت او را بر آورده نموده صد هزار درجه براى او مى نویسد.

:. ثواب برخاستن براى نماز .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

حدیث : 1
 

حدثنى محمد بن الحسن رضى الله عنه عن الحسین بن الحسن بن ابان عن الحسین بن سعید عن الحسن بن محبوب عن محمد بن الفضیل عن ابى حمزه عن ابى عبدالله علیه السلام قال ما من عبد من شیعتنا یقوم الى الصلاه الا اکتنفه بعدد من خالفه ملائکه یصلون خلفه یدعون الله عزوجل له حتى یفرغ من صلاته .


ترجمه :


1. امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ بنده اى از شیعیان ما به نماز بر نمى خیزد، مگر این که فرشتگانى بشمار مخالفین او دورش را گرفته سرش ‍ نماز خوانده و براى او دعا مى کنند تا نمازش تمام شود.

:. عبادت روز جمعه .:

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 
حدیث : ۱  

 

حدثنى محمد بن الحسن رضى الله عنه قال حدثنى محمد بن یحیى العطار عن محمد بن احمد عن ابراهیم بن اسحاق عن عبدالله بن حماد الانصارى عن المعلى بن خنیس قال سمعت ابا عبدالله علیه السلام یقول من وافق منکم یوم الجمعه فلا یشتغلن بشى غیر العباده فان فیها یغفر للعباد و تنزل الرحمه .


ترجمه :


3. راوى میگوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کدام از شما که روز جمعه را درک کردید، نباید غیر از عبادت کار دیگرى انجام دهید. زیرا بدرستى که در آن روز بندگان آمرزیده شده و رحمت فرود مى آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اعمال نیکو و ذخیره ثواب

ـ پـیـامـبر خدا(ص ): نیکوکاران دنیا, در آخرت نیز اهل احسان و نیکوکاریند عرض شد: اى رسول خدا, چگونه ؟
فرمود: آنان با فضل و احسان خداوند, آمرزیده مى شوند و لذا حسنات خود را به مردم مـى دهند و بدین وسیله مردم به بهشت مى روند این چنین است که در دنیا وآخرت اهل احسان و نیکوکاریند.
ـ امـام صـادق (ع ): اهـل احـسان در دنیا, در آخرت نیز اهل احسان هستند, زیرا در آخرت کارهاى خوبشان سنگین مى شود لذا از آنها به گنهکاران مى بخشند.
ـ از لـغزشهاى نیکوکاران در گذرید و آنها را ببخشید, زیرا دست خداى تعالى این گونه روى سر آنهاست ـ حضرت دست خود را طورى نشان داد که گویى روى چیزى سایه کرده است ـ.
ـ ابو هاشم : شنیدم که ابو محمد(ع )مى فرماید: همانا بهشت درى دارد به نام ((نیکى )) که از آن در جز اهل احسان و نیکوکارى وارد نمى شوند من در دلم خداى تعالى را سپاس گفتم و از این که در راه رفع نیازها و مشکلات مردم مى کوشم خوشحال شدم ابو محمد(ع ) به من نگاهى کردو فرمود: آرى , دانستم که در درونت چه گذشت همانا اهل احسان و نیکوکارى در دنیا, اهل خانه احسان و نیکى در آخرتند خداوند تو را اى ابو هاشم از شمار آنان قرار دهد و رحمتت کناد.

تشویق به واداشتن خود به نیکوکارى .

ـ امـام على (ع ): خویشتن را به نیکوکارى عادت بده , زیرا هم نام نیک براى تو به ارمغان مى آورد و هم پاداش تو را (نزد خدا) زیاد مى گرداند.
ـ هر که با مردم خوش رفتار باشد, مردم نیز پاداش رفتار او را به نیکى دهند.
ـ هر که خوبیهایش بسیار باشد, مردم بر برترى او همداستان شوند.
ـ هر که نیکوکارى و احسانش بسیار باشد, یاران و آشنایانش زیاد گردد.
ـ آدم نیکوکار عادتش (نزد خدا و خلق ) ستوده است .

نیکى کردن به همگان از نیک و بد.

ـ امـام عـلـى (ع ): به همه مردم خوبى کن , زیرا نزد خداى سبحان هیچ چیز به اندازه خوبى کردن , ارزش ندارد.
ـ پـیامبر خدا(ص ): سر خرد, بعد از دیندارى , دوستى با مردم و خوبى کردن به هر آدم نیک وبدى است .

ـ امـام حـسـیـن (ع ) بـه مـردى کـه گـفـت : احـسـان و خـوبـى اگـر بـه نااهل شود هدر رفته است ,فرمود:چنین نیست , بلکه خوبى کردن مانند ریزش باران به نیک و بد مى رسد.
ـ پـیـامـبـر خـدا(ص ): خـوبـى و احـسـان کـن چـه به کسى که شایسته آن هست و چه به کسى کـه شـایـسـتگى آن را ندارد, زیرا اگر کسى که به او احسان کرده اى شایستگى احسان را نداشته باشد,تو به فضیلت احسان دست یافته اى .

ـ امام کاظم (ع ): پدرم دست مرا گرفت و فرمود: پسرم ! همچنان که من دست تو را گرفته ام ,پدر مـن نیز دست مرا گرفت و فرمود: پدرم على بن الحسین (ع ) دست مرا گرفت و فرمود:پسرم ! به هر کس که از تو احسانى خواست , احسان کن , زیرا اگر لایق احسان باشد, تو به جااحسان کرده اى و اگر لایق آن نباشد تو لیاقت و فضیلت احسان کردن را یافته اى اگر مردى ازطرف راستت به تو ناسزا گفت و سپس به سمت چپت آمد و از تو پوزش خواست پوزش او را بپذیر.
ـ مـعـلـى بـن خـنـیـس : امـام صادق (ع ) با انبانى از نان بیرون آمد و با هم به سایبان بنى ساعده رفـتـیـم دیـدیـم عـده اى خـوابیده اند حضرت نانها را آهسته در مى آورد و کنار هر کدام , یکى دو قرص مى گذاشت تا به آخرین نفر آنها رسید و برگشتیم عرض کردم : قربانت گردم , آیا اینها حق رامى شناسند (به امامت و ولایت شما معتقدند؟
) حضرت فرمود: اگر مى شناختند نمک هم به آنها کمک مى کردیم .

ـ مـصـادف : در بین راه مکه و مدینه همراه امام صادق (ع ) بودم , که دیدیم مردى در کناردرختى افتاده است حضرت فرمود: راه را به طرف این مرد کج کنیم مى ترسم از تشنگى به این حال افتاده باشد پس , راه خود را به طرف او کج کردیم دیدیم مردى از فریسیان است با موهاى بلند حضرت از او پـرسید: آیا تشنه اى ؟
عرض کرد: آرى حضرت به من فرمود: اى مصادف !پیاده شو و به او آب بده من پیاده شدم و به او آب دادم سپس سوار شدیم و رفتیم من عرض کردم : این مرد نصرانى بود, آیا به یک نصرانى احسان مى کنى ؟
فرمود: اگر در چنین وضعى بودند, آرى .

خوبى و کمک کردن به حیوانات .

ـ امـام صادق (ع ): عیسى بن مریم (ع ) در هنگام عبور از ساحل دریا قرص نانى از خوراک خود را در آب انـداخت یکى از حواریان به او عرض کرد: اى روح و کلمه خدا! چرا این کار راکردى آن گرده نان قوت تو بود؟
عیسى (ع ) فرمود: این کار را براى این کردم که حیوانى ازحیوانات درون آب آن را بخورد این کار ثواب بزرگى نزد خدا دارد.
ـ امام باقر(ع ): خداى تبارک و تعالى , خنک کردن جگر سوخته را دوست دارد هر کس جگر تشنه اى را, از حـیـوان و غـیر حیوان , سیراب کند, خداوند در آن روزى که هیچ سایه اى جزسایه او نیست , سایه اش دهد.
ـ امـام على (ع ) در توصیه به مامور جمع آورى زکات , مى نوشت : اموالى را که از زکات نزد توگرد آمـده اسـت , بـراى ما بفرست تا آنها را در مواردى که خداوند دستور داده به مصرف رسانیم وقتى چـهارپایان را به امین خود سپردى , به او سفارش کن که میان شتر و کره اش جدایى نیفکندو همه شیرشان را ندوشد به طورى که به بچه آنها آسیب رسد از آنها زیاد سوارى نگیرد وخسته شان نکند و در سـوارى گـرفـتـن از آنها عدالت را رعایت کند و چارپاى خسته و مانده رااستراحت دهد و با چارپایى که سمش آسیب دیده و از راه مانده است , مدارا کند و به هرآبگیرى که مى رسد آنها را آب دهـد و از زمـیـنـهاى سرسبز و علفزار به جاده هاى خشک و خالى نراند و هر از چند گاهى آنها را استراحت دهد و در جاهایى که آب و علف دارد, به آنها فرصتى دهد (که آب بیاشامند و بچرند), تا به اذن خداوند با تنى فربه و چاق و ناخسته و نارنجور به دست ما رسند.
ـ لـقمان (ع ) به فرزندش در هنگام سفر, چنین سفارش فرمود: چون به اتراقگاه رسیدى ازستورت پیاده شو و نخست او را علوفه ده سپس به کارهاى خودت بپرداز.

سودمند بودن به حال مردم .

قرآن .

((و آن چه براى مردم سودمند است , در زمین پایدار ماند)).
ـ امام صادق (ع ) درباره آیه ((و مرا هر جا که باشم با برکت قرار داد)), فرمود: یعنى پر سود.
ـ پیامبر خدا(ص ): بهترین مردم , کسى است که مردم از او بهره مند شوند.
ـ مردم همگى خانواده خدایند و محبوبترین خلایق نزد خدا, کسى است که به نانخورهاى خدا سود رساند و خانواده اى را شاد کند.
ـ پـیـامبر خدا(ص ) در پاسخ به این سؤال : محبوبترین مردم نزد خدا کیست ؟
فرمود:سودمندترین آنها براى مردم .

دستگردانى احسان و کمک .

ـ امـام صـادق (ع ): اگر احسان و کمک هشتاد دست بگردد, همه آنها به سبب آن پاداش مى یابند, بى آن که از اجر صاحبش چیزى کم شود.
ـ پـیـامـبر خدا(ص ): هر کس به مرد مستمندى صدقه اى دهد, پاداش آن را از خدا بگیرد اگراین صدقه را چهل هزار انسان دست به دست گردانند و به دست مستمندى برسد, همه آنها اجرکامل مى برند.
ـ امام صادق (ع ): عطا کنندگان سه نفرند: خداوند, پروردگار جهانیان و صاحب مال و کسى که با دست او داده مى شود.
ـ امـام بـاقـر(ع ): عـطا کنندگان سه نفرند: خداوند که عطا مى کند و کسى که از مالش مى دهد وکسى که در این راه مى کوشد.

منع کردن از کمک به نااهل .

ـ امام على (ع ): نیکى کردن به کسى جز انسان خانواده دار یا متدین درست نیست .

ـ بـراى کـسـى کـه بـیـجـا و به افراد نامستحق و نااهل نیکى مى کند از این نیکى بهره اى نباشد, مـگـرسـتـایـش فـرو مـایـگان و مدح نابکاران و سخنان نادانان که تا وقتى به آنها احسان و نیکى کندگویند: چه دست بخشنده اى دارد حال آن که در جایى که به خدا مربوط مى شود و در راه او بایدکمک کند, بخل مى ورزد.
ـ امـام صـادق (ع ): خـداى تـعالى به موسى (ع )وحى فرمود: از هر دست بدهى به همان دست پس مـى گـیـرى و هـر گـونـه عمل کنى , به همان سان پاداش مى گیرى , هر کس به آدم بد, خوبى کندپاداش بد مى بیند.
ـ کعب الاحبار مى گوید: در تورات نوشته شده است : هر کس به احمق خوبى کند آن خوبى برایش گناه نوشته مى شود.
ـ امام صادق (ع ): چهار چیز هدر رفته است : بذر در شوره زار, چراغ در نور ماه , غذا خوردن با شکم سیر و خوبى کردن به کسى که شایستگى و لیاقت آن را ندارد.
ـ امـام عـلـى (ع ): خـوبـى کـردن یـک گـنج است , پس , بنگر که آن را به که مى سپارى , احسان یک اندوخته است , پس , بپاى که آن را نزد که مى گذارى .

ـ در خوبى کردن به کسى که قدرشناس نباشد, خیرى نیست .

ـ هر گاه به فرومایه نیکى کنى , به سبب خوبیى که به او کردى به تو بدى رساند.
ـ کسى که به نااهل احسان کند, به احسان ستم کرده است .

ـ هر که به کسى که لایق خوبى نیست خوبى کند, به خوبى و احسان خود ستم کرده است .

نهى از منت گذارى .

ـ امام على (ع ): با میراندن (و فراموش کردن ) احسان خود, آن را زنده گردان .

ـ با میراندن احسان , آن را زنده گردانید, زیرا که منت نهادن احسان را ضایع مى کند.
ـ هر گاه به تو خوبى شد, آن را یاد آورى کن و هر گاه تو خوبى کردى , آن را از یاد ببر.
ـ معیار خوبى کردن , منت ننهادن به واسطه آن است .

انجام دادن خوبى به طور کامل و تمام .

ـ امام على (ع ): زیبایى احسان , به تمام کردن آن است .

ـ به اتمام رساندن خوبى , نیکوتر از آغاز کردن آن است .

ـ پیامبر خدا(ص ): به سرانجام رساندن خوبى , برتر از آغاز کردن آن است .

ـ امـام عـلـى (ع ): احـسـان و نـیـکى هرگاه پرورانده نشود (و به کمال نرسد), مانند جامه کهنه وساختمانهاى درهم شکسته , کهنه و فرسوده مى شود.
ـ هر که خوبى و احسان خود را نپروراند, آن را تباه کرده است .

ـ هر که خوبى و احسان خود را نپروراند, گویى خوبى نکرده است .

آن چه خوبى واحسان با آن به کمال مى رسد.

ـ امام صادق (ع ): دیدم که احسان جز با سه کار سامان نمى پذیرد: کوچک شمردن آن ,پوشاندن آن و شتاب کردن در انجام آن , زیرا هر گاه کار نیکى که مى کنى به نظر خودت کوچک آید, آن را در نـظـر کسى که بدو احسان کرده اى بزرگ ساخته اى و هر گاه آن را بپوشانى (و به رخ نکشى ), به کـمـالـش رسانده اى و هر گاه در انجامش شتاب ورزى , گوارایش کرده اى ,در غیر این صورت , احسان و نیکى خود را بى ارزش و ناگوار ساخته اى .

ـ امـام کـاظـم (ع ): کـسـى کـه بـه مـؤمـن احـسـانى کند, جز با سه چیز آن را به کمال نرسانده بـاشـد:کـوچک شمردن آن , پوشاندن آن و شتاب ورزیدن در انجام آن , زیرا کسى که احسان خود بـه مـؤمـن را کـوچک شمارد, برادر خویش را بزرگ داشته است و کسى که احسان خود به مؤمن رابـزرگ شـمـارد, بـرادر خـود را کـوچـک کرده است و کسى که خوبى خود به مؤمن را پوشیده دارد,کـارى بـزرگـوارانـه کـرده است و هر که در انجام وعده خود شتاب ورزد, دهش را گوارا ساخته است .

ـ امـام عـلـى (ع ): بـر آوردن نـیـازهـا(ى مـردم ) بـه مـرتبه کمال نرسد, مگر با رعایت سه نکته : خـردشـمـردن آنـهـا تـا بـزرگ جـلوه کنند, پوشاندن و به رخ نکشیدن آنها تا خود آشکار شوند و تعجیل در انجام آنها تا گوارا و دلنشین گردند.

نهى از دست کم گرفتن خوبى .

ـ پیامبر خدا(ص ): هیچ کار خوبى را دست کم نگیر, اگر چه (کارى مانند) برخورد گشاده رویانه با برادرت باشد.
ـ امـام عـلى (ع ): هیچ کار خوبى را که بر انجام آن توانایى , ناچیز مشمار و به خاطر خوبیى بزرگتر آن را تـرک مکن , زیرا خوبى و کمک اندک در صورتى که به آن نیاز باشد سودمندتر از آن خوبى و کمک بسیارى است که درحال بى نیازى به کسى شود براى هر روز کارى کن که به سبب آن به راه راست در آیى .

نشانه پذیرفته شدن خوبى و احسان .

ـ امام صادق (ع ) در پاسخ به این سؤال که نشانه پذیرفته شدن بنده به درگاه خدا چیست ,فرمود: نـشـانه پذیرفته شدن بنده به درگاه خدا این است که احسان و کمکش به جا صورت گیرد,اگر چنین نباشد چنان نیز نخواهد بود.
ـ امـام صـادق (ع ) بـه مـفـضل فرمود: اى مفضل ! هر گاه خواستى بدانى که مردى بدبخت است یـاخـوشـبـخـت بـبین که به چه کسى خوبى و کمک مى کند, اگر به کسى که اهلیت آن را دارد خوبى کرد بدان که او بر خیر و خوبى است و اگر به نااهل خوبى و کمک کرد بدان که او را نزد خدا خیرو منزلتى نیست .

ـ پیامبر خدا(ص ): احسان نابکار, تقریبا جز به نابکارى مانند خودش نمى رسد.
ـ امام على (ع ): بهترین احسان آن است که به نیکان شود.
ـ بهترین سخاوت آن است که در آن جا که نیاز هست صورت گیرد.
ـ ارزشمندترین احسان , آن است که به اهلش شود.

ثواب احسان و خوبى کردن .

ـ امـام صادق (ع ): خوبى را همچون نامش (خوب ) دیدم و هیچ چیز برتر از خوبى کردن نیست مگر پاداش آن (که خدا مى دهد).
ـ پیامبر خدا(ص ): هر کس نابینایى را در دشتى چهل قدم راه برد, اگر همه زمین پر از طلاگردد (و به او داده شود) به اندازه سوزنى پاداش این کار او داده نشده است چنانچه او را ازخطرى که بر سر راهش قرار داشته باشد بگذراند, روز قیامت این کار در ترازوى حسنات اوصد هزار بار بزرگتر از دنیا باشد.
ـ هر کس از سر راه مسلمانان چیزى را که به آنها آزار رساند دور کند, خداوند پاداش خواندن چهار صد آیه (از قرآن ) برایش بنویسد به تعداد هر حرفى از آنها ده ثواب .

ـ بنده اى به سبب برداشتن شاخه خارى از سر راه مسلمانان به بهشت رفت .

ـ امـام صـادق (ع ): عـلـى بـن الـحـسـیـن (ع ) هرگاه از راهى مى گذشت و کلوخى را در وسط راه مى دید, از چارپایش پیاده مى شد و با دست خود آن را از جاده دور مى کرد.
ـ امام حسین (ع ): چون روز قیامت شود منادى ندا دهد: اى مردم ! هر که بر عهده خدا مزدى دارد برخیزد, وکسى جز نیکو کاران بر نخیزند.
ـ پیامبر خدا(ص ): هر کس در کنار راه سر پناهى براى رهگذران بسازد, خداوند در روزقیامت او را سـوار بر اشتر نژاده اى از مروارید محشور فرماید , در حالى که چهره اش براى بهشتیان نور افشانى مى کند.
ـ ابو شیبه هروى : معاذ با مردى در راهى مى رفت سنگى را از سر راه برداشت مرد همراه اوپرسید: ایـن چـیـسـت ؟
مـعاذ گفت : از رسول خدا(ص ) شنیدم که مى فرمود: هر کس سنگى را ازسر راه بردارد, حسنه اى برایش نوشته شود و هر کس حسنه اى داشته باشد, به بهشت مى رود.
ـ پـیـامـبر خدا(ص ): مردى را دیدم که , به علت بریدن درختى در کنار راه که باعث آزار وزحمت مسلمانان شده بود, در بهشت گردش مى کرد.
ـ هر کس از آسیب رساندن آب یا آتش به گروهى از مسلمانان جلوگیرى کند, بهشت بر اوواجب گردد.
ـ امـام عـلى (ع ): هر کس جلو آسیب رساندن آبى یا آتشى یا دشمنى زورگو به مسلمانان رابگیرد خداوند گناهانش را بیامرزد.

خوبى 2 ((امر به خوبى و نهى از زشتى )).

فرمان دادن به خوبى وبازداشتن از زشتى .

قرآن .

((بـایـد از مـیان شما گروهى باشند که به خیر دعوت کنند و به خوبى فرمان دهند و از بدى باز دارند اینان رستگارانند)).
((شـما بهترین امتى هستید که براى مردم پدید آمده است , به خوبى فرمان مى دهید و از بدى باز مـى دارید و به خدا ایمان دارید اگر اهل کتاب نیز ایمان بیاورند برایشان بهتر است بعضى از ایشان مؤمنند ولى بیشترشان تبهکارند)).
((اى پـسـرک من ! نماز بگزار و به خوبى فرمان ده و از بدى باز دار و بر هر چه به تو رسد صبر کن , زیرا این از کارهایى است که نباید سهلش گرفت )).
((مـردان مـؤمـن و زنـان مـؤمـن دوسـتان یکدیگرند, به نیکى فرمان مى دهند و از ناشایست باز مى دارند)).
ـ امـام باقر(ع ): امر به معروف و نهى از منکر دو خصلت از خصلتهاى خداى عزوجل هستندهر که آنها را یارى دهد خداوند عزتش بخشد و هر که تنهایشان گذارد خداوند عزوجل او راتنها گذارد.
ـ امـام باقر یا امام صادق (ع ): واى بر کسى که از طریق فرمان دادن به خوبى و باز داشتن اززشتى , خدا را فرمان نبرد.
ـ پـیـامـبـر خـدا(ص ): هـر که به خوبى فرمان دهد و از زشتى باز دارد, او جانشین خدا در زمین وجانشین رسول اوست .

ـ امـام عـلـى (ع ): غایت دین , فرمان دادن به خوبى و باز داشتن از بدى و بر پاداشتن حدود(الهى ) است .

ـ قوام شریعت به امر به معروف و نهى از منکر و بر پاداشتن حدود (الهى ) است .

ـ امام على (ع ) در سفارش به محمد بن حنفیه , مى فرماید: به خوبى فرمان ده تا اهل آن باشى ,زیرا تمامیت و کمال کارها در نظر خداى تبارک و تعالى به امر به معروف و نهى از منکر است .

ـ هـمـه کـارهـاى خوب و جهاد در راه خدا, در مقایسه با امر به معروف و نهى از منکر نیست ,مگر همچون آب دهانى که در دریایى ژرف انداخته شود.
ـ امـام على (ع ) به مردى که در جنگ صفین به آن حضرت گفت : تو به عراق خود بر گرد و مابه شاممان بر مى گردیم , فرمود: مى دانم که این سخن تو از روى خیر خواهى و دلسوزى است خداى تـبـارک و تعالى راضى نمى شود که در زمین نافرمانى شود و دوستان او خاموش بنشینند و دم بر نـیـاورند و امر به معروف و نهى از منکر نکنند بنابراین , من جنگیدن را آسانتر از کند و زنجیرهاى دوزخ یافتم .

ـ امام على (ع ) درباره آیه ((و در برابر هر آن چه به تو مى رسد صبر کن )), فرمود: مقصودسختیها و آزارهایى است که در راه امر به معروف و نهى از منکر به انسان مى رسد.

فرمان دادن به خوبى .

قرآن .

((بـگو: پروردگار من به عدل فرمان داده است و به هنگام هر نماز روى به جانب او دارید و او را با ایمان خالص بخوانید و همچنان که شما را آفریده است باز مى گردید)).
((همانا خداوند به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان مى دهد و از فحشا و زشتکارى و ستم باز مى دارد شمارا پند مى دهد شاید که پند گیرید)).
((هـمـانا خدا به شما فرمان مى دهد که امانتها را به صاحبانش باز گردانید و هر گاه میان مردم داورى کردید, به عدالت داورى کنید خدا شما را چه نیکو پند مى دهد هر آینه او شنوا و بیناست )).
ـ امام على (ع ): فرمان دادن به خوبى برترین کارهاى آفریدگان است .

ـ و فرمان دادن به خوبى را, براى مصلحت عموم مردم واجب فرمود.
ـ پیامبر خدا(ص ): جبرئیل نزد من آمد و گفت : اى احمد! اسلام ده بهره است هفتمین بهره آن امر به معروف است و آن وفاست .

ـ امام على (ع ): کسى که امر به معروف کند, مسلمانان را تقویت کرده است .

باز داشتن از بدى .

قرآن .

((چـرا در مـیـان مـردمـانـى کـه پیش از شما بودند ـ جز اندکى که از آن میان نجاتشان دادیم ـ خردمندانى نبودند تا مردمان را از تبهکارى در زمین باز دارند؟
ستمگران از پى آسودگى و لذات دنیوى رفتند و گنهکار بودند)).
ـ پیامبر خدا(ص ): خداى تبارک و تعالى مؤمن ضعیفى را که هیبت و صلابت ندارد دشمن مى دارد آن حضرت فرمود: او کسى است که نهى از منکر نمى کند.
ـ خـداى عـزوجـل از مـؤمـن ضـعـیـفـى کـه دیـن ندارد نفرت دارد عرض شد: مؤمنى که دین نداردکیست ؟
فرمود: کسى که نهى از منکر نمى کند.
ـ هیچ انسان مؤمنى را نشاید, که ببیند کسى نافرمانى خدا مى کند و بر او خرده نگیرد.
ـ امـام حـسـیـن (ع ): گـفـتـه مـى شـد: بـر هـیـچ چـشم مؤمن به خدا روا نیست که ببیند خدا نافرمانى مى شود و خود را فرو بندد مگر آن وضع را تغییر دهد.
ـ امـام صـادق (ع ): هر گاه منکر را ببیند و بتواند اعتراض کند و نکند, در واقع دوست داشته است که خدا نافرمانى شود و هر که دوست داشته باشد که خدا نافرمانى شود, به دشمنى با خدابرخاسته است .

ـ امـام على (ع ): تبهکارى آشکار گشته است , اما نه کسى پیدا مى شود که اعتراض کند و درصدد تغییرش بر آید و نه کسى که نهى کند و مردم را از آن باز دارد.
ـ خداوند واجب فرمود و نهى از منکر را براى باز داشتن سبکسران (از زشتکارى ).
ـ پـیامبر خدا(ص ): جبرئیل نزد من آمد و گفت : اى احمد! اسلام ده بهره است هشتمین بهره اش نهى از منکر است و آن (باعث اتمام ) حجت مى باشد.
ـ امـام صـادق (ع ) بـه گـروهـى از اصـحـاب خـود فـرمـود: مـن حـق دارم بـى گناه شما را به سـبـب گـنهکارتان مؤاخذه کنم , چگونه حق نداشته باشم در حالى که شما از کار زشت فردى از افرادخود خبردار مى شوید و به او اعتراض نمى کنید و از وى دورى نمى ورزید و اذیتش نمى کنید تااز کار زشت خود دست بردارد.
ـ امام على (ع ): و هر که نهى از منکر کند بینى کافران [منافقان ] را به خاک مالد.

سزاوارترین مردم به امر و نهى کردن .

قرآن .

((از چـه روى خدا پرستان و دانشمندان , آنان را از گفتار بد و حرامخوارگى باز نمى دارند چه بد مى کردند)).
((کسانى از بنى اسرائیل که کافر گشتند, به زبان داود و عیسى بن مریم لعنت شدند و این سزاى عـصـیـان و تـجـاوزشـان بـود از کار زشتى که مرتکب مى شدند باز نمى داشتند چه بد بود آن چه مى کردند)).
ـ امـام عـلـى (ع ): پـیـشـیـنـیـان شـمـا از آن رو هـلاک گـشتند, که گناه مى کردند و علما و دانشمندانشان آنها را منع نمى کردند پس , وقتى در گناهان فرو رفتند, کیفرها بر آنان فرود آمد.
ـ خداى سبحان نسلهاى گذشته پیش از شما را از رحمت خود دور نساخت مگر بدان سبب که امر بـه مـعـروف و نـهـى از منکر را رها کردند پس , خداوند سبکسران را به سبب ارتکاب گناهان , از رحمت خویش دور ساخت و بردباران (و دانایان ) را به سبب ترک نهى از منکر.
ـ امـام حسین (ع ): اى مردم ! از پندى که خداوند, با بدگویى از ملا یان یهود, به دوستان خودداده اسـت عـبـرت گیرید, آن جا که مى فرماید: ((چرا علمایشان آنها را نهى نکردند )) و فرموده است : ((کسانى از بنى اسرائیل که کافر گشتند لعنت شدند )) خداوند بدین سبب بر علماى یهودخرده گـرفته است که آنان از ستمگران جامعه خود زشتکارى و تبهکارى مى دیدند, اما به طمع بهره اى که از آنان مى بردند, و نیز به سبب ترس ازآنچه مى ترسیدندآنان رااز زشتکارى منع نمى کردند, حال آن که خدا مى فرماید: ((از مردم نترسید و از من بترسید)).
توضیح : دنباله این خبر در حدیث شماره 12414 آورده شده است .

نگهداشتن خود و افراد خانواده از گناهان .

قرآن .

((اى کـسـانـى کـه ایمان آورده اید, خود و خانواده خود را از آتشى که آتشگیره اش مردم و سنگها هستند, نگه دارید فرشتگانى بى رحم و سختگیر بر آن آتش گماشته شده اند که خدا را در آن چه به آنان دستور دهد, نافرمانى نمى کنند و همان کنند که دستور دارند)).
ـ امام صادق (ع ) در پاسخ به ابو بصیر از آیه ((خود و خانواده خود را از آتشى نگه دارید)) که پرسید چگونه خانواده را باید از آتش نگه داشت , فرمود: آنها را به انجام آن چه خدا فرمان داده است فرمان مى دهى و از آن چه خدا منعشان فرموده است , منع مى کنى اگر از تو اطاعت کردندآنان را از آتش حفظ کرده اى و اگر نافرمانیت کردند, تو وظیفه ات را انجام داده اى .

ـ چـون آیـه ((خـود و خـانـواده خود را از آتش نگه دارید)) نازل شد, مردى از مسلمانان نشست و شروع به گریستن کرد و گفت : من خودم را نمى توانم حفظ کنم , حالا مسؤولیت خانواده ام هم به عـهده من گذاشته شد رسول خدا به او فرمود: کافى است که آن چه به خودت فرمان مى دهى ,به آنان نیز فرمان دهى و از آن چه که خودت را از آنها منع مى کنى , آنان را نیز منع کنى .

ـ امام على (ع ) درباره آیه ((خود و خانواده خود را از آتش نگه دارید)), فرمود: به افرادخانواده خود کارهاى نیک را آموزش دهید.

جانمایه فرایض .

ـ امـام بـاقـر(ع ): فـرمان دادن به خوبى و باز داشتن از زشتى راه پیامبران است و شیوه نیکوکاران فـریـضـه بـزرگى است که دیگر فرایض به واسطه آن برپا مى شود و راه و روشها امن مى گردد و درآمـدهـا حـلال مى شود و حقوق و اموال به زور گرفته شده به صاحبانش بر مى گرددو زمین آبادان مى شود و از دشمنان انتقام گرفته مى شود و کارها سامان مى پذیرد.
ـ امام حسین (ع ): اى مردم ! از پندى که خداوند به دوستان خود داده است , عبرت گیرید وفرمود: ((مـردان مـؤمـن و زنـان مـؤمـن دوسـتـدار یـکدیگرند, به خوبى فرمان مى دهند و از زشتى باز مى دارند)) خداوند از امر به معروف و نهى از منکر به عنوان یک فریضه از جانب خود, آغاز کرد, زیرا مـى دانسته که اگراین فریضه انجام گیرد و برپا شود, همه فرایض دیگر, از آسان و سخت , به کار بـسـتـه خـواهـد شـد,چـون امر به معروف و نهى از منکر دعوت به اسلام است با رد مظالم (و باز گرداندن حقوق به ناحق گرفته مردم به آنان ) و مخالفت با ستمگر و تقسیم (عادلانه ) بیت المال و غنایم و گرفتن بجاى زکات و خرج کردن بجاى آنها.

حقگویى در برابر پیشواى ستمگر.

ـ پـیـامـبـر خدا(ص ): برترین جهاد سخن عادلانه اى است که در برابر پیشوایى ستمگر گفته شود برترین جهاد گفتن سخن حق در نزد پیشواى ستمگر است .

ـ ابـو امامه : در هنگام رمى جمره اول مردى نزد رسول خدا(ص ) آمد و عرض کرد: اى رسول خدا! کدام جهاد برتر است ؟
حضرت پاسخش را نداد چون به جمره دوم سنگریزه انداخت آن مرد دوباره همین را پرسید حضرت جوابش را نداد وقتى به جمره پایانى سنگریزه انداخت وپا در رکاب نهاد تا بـر مـرکب سوار شود, فرمود: آن سؤال کننده کجاست ؟
مرد عرض کرد: من هستم اى رسول خدا حضرت فرمود: سخن حقى , که نزد قدرتمندى ستمگر گفته شود.
ـ پـیـامـبر خدا(ص ): محبوبترین جهاد نزد خداى عزوجل , سخن حقى است که به پیشواى ستمگر گفته شود.
ـ امـام عـلـى (ع ): امـر بـه مـعـروف و نـهـى از مـنـکـر نـه اجل را نزدیک مى کنند و نه روزى را کم مى گردانند و برتر از همه اینها, سخن عادلانه و حقى است که نزد پیشوایى ستمگر گفته شود .

ـ امر به معروف و نهى از منکر نه اجلى را نزدیک مى گردانند و نه از روزى مى کاهند, بلکه ثواب را دو چـنـدان و مـزد را بزرگ مى سازند و برتر از امر به معروف و نهى از منکر سخن عادلانه و حقى است که نزد پیشواى ستمگر گفته شود.
ـ هـر کـه خشنودى پروردگار توانا را برگزیده , باید سخن حق را در برابر پیشواى ستمگر برزبان آورد.
ـ امام باقر(ع ): هر که نزد پیشوایى ستمگر برود و او را به تقواى خدا فرمان دهد و موعظه اش کند و (از عذاب و خشم خدا) بترساندش , برایش [ همانند] اجر جن و انس و همانند اعمال آنهاباشد.
ـ پـیـامـبر خدا(ص ): سرور شهیدان , حمزة بن عبد المطلب است و نیز مردى که در برابرپیشوایى ستمگر برخیزد و او را امر و نهى کند و آن پیشوا او را بکشد.

نهى از منکر تقدیر را عوض نمى کند.

ـ پیامبر خدا(ص ): همانا امر به معروف و نهى از منکر, نه روزیى را دفع مى کند و نه اجلى رانزدیک مى گرداند.
ـ امـام صـادق (ع ): امـر بـه مـعـروف و نـهـى از مـنـکـر, اجـلى را نزدیک نمى سازند و روزیى را دورنمى گردانند.
ـ امام على (ع ): همانا امر به معروف و نهى از منکر دو خصلت از خصلتهاى خداوند سبحان هستند و این دو نه مرگ را نزدیک مى کنند و نه از روزى (انسان ) مى کاهند.
ـ بدانید که امر به معروف و نهى از منکر, اجل کسى را نزدیک نکرده اند و روزى کسى رانبریده اند.

خطر رها کردن امر به معروف و نهى از منکر.

ـ عـایشه : پیامبر(ص ) نزد من آمد از چهره آن حضرت دانستم که موضوعى پیش آمده است پیامبر وضـو ساخت و با هیچ کس سخنى نگفت من گوشم را به دیوار اتاق چسباندم تا ببینم حضرت چه مى گوید پیامبر(ص ) بر منبر رفت و حمد و ثناى خدا گفت و آن گاه فرمود: اى مردم ! خداوند به شـمـا مـى فرماید: به خوبى فرمان دهید و از زشتى باز دارید پیش از آن که دعاکنید و دعایتان را مستجاب نکنم و از من بخواهید و به شما ندهم و از من یارى طلبید و یاریتان نرسانم .

ـ امـام کاظم (ع ): باید امر به معروف و نهى از منکر کنید وگرنه نابکاران شما, زمام کارهایتان رابه دست مى گیرند و در این صورت دعاهاى نیکانتان نیز مستجاب نخواهد شد.
ـ پـیـامـبـر خـدا(ص ): هـرگـاه (مـردم ) امـر به معروف و نهى از منکر نکنند, و از نیکان خاندان مـن پـیـروى نـنمایند, خداوند بدان آنها را بر ایشان مسلط گرداند, و در این هنگام نیکانشان دعا کنندو دعایشان مستجاب نشود.
ـ امام على (ع ) ـ سفارش آن حضرت به حسنین (ع ) پس از ضربت خوردن توسط ابن ملجم ـ : امر به معروف و نهى ازمنکر را رها مکنید که در این صورت بدان شما زمام امورتان را به دست مى گیرند و آن گاه هر چه دعا کنید, مستجاب نخواهد شد.
ـ پـیـامـبـر خدا(ص ): هر گاه امت من به دنیا بها دهد شکوه اسلام از آنان گرفته شود و هر گاه امربه معروف و نهى از منکر را واگذارد از برکت وحى محروم گردد.
ـ بـاید امر به معروف و نهى از منکر کنید وگرنه , همان گونه که من پوست این چوبدستى خودرا کنده ام , خداوند پوست شما را مى کند ((6)) .

ـ هر گاه امت من امر به معروف و نهى از منکر را فرو گذارد, باید با خداى جلیل اعلان جنگ کند (یا خود را براى بلایى سخت از جانب خداوند جلیل آماده گرداند).
ـ یا امر به معروف و نهى از منکر مى کنید, یا عذاب خدا همه شما را فرا مى گیرد.
ـ هـر گـاه مـردم , سـتـمـگـر را بـبـیـنند و دستش را نگیرند زود باشد که خداوند کیفر خود را شامل همگان کند.
ـ مردم تا زمانى که به خوبى فرمان دهند و از زشتکارى باز دارند و در کارهاى نیک همیارى کنند, در خـیر و خوبى خواهند بود اما هر گاه چنین نکنند, برکتها از آنان گرفته شود و عده اى برعده دیگر سلطه پیدا کنند و نه در زمین یاورى داشته باشند و نه در آسمان .

ـ نخستین عیب و نقصى که بر بنى اسرائیل وارد شد این بود که هر گاه مردى با مردى (خلافکار) رو به رو مى شد, به او مى گفت : اى مرد! از خدا بترس و گناه نکن که این کارها بر توروا نیست اما فـرداى آن روز وى را بـا هـمـان وضع (خلافکارى و گناه ) مشاهده مى کرد ولى ,براى این که هم کاسه و هم پیاله و همنشین او باشد او را از گناه منع نمى کرد چون این رفتار را درپیش گرفتند خـداونـد دلهاى آنها را به جان یکدیگر انداخت و آن گاه فرمود: ((کسانى از بنى اسرائیل که کافر گشتند, لعنت شدند )) رسول خدا(ص ) سپس فرمود: آرى به خدا سوگند که بایدبه خوبى فرمان دهـیـد و از زشـتکارى نهى کنید و دست ستمگر را بگیرید و او را با زور هم که شده , به سمت حق بکشانید.
ـ چـون مـلا یان یهود و دیرنشینان نصارا کار امر به معروف و نهى از منکر را رها کردند,خداوند به زبان پیامبرانشان آنها را لعنت کرد و پس آن گاه بلا همگان را فرا گرفت .

ـ به خدا سوگند که یا به خوبى فرمان مى دهید و از زشتى باز مى دارید و جلو ستمگر رامى گیرید و او را با زور هم که شده به راه حق مى کشانید و یا خداوند دلهاى شما را به جان یکدیگر مى اندازد و آن گـاه , هـمچنان که ملا یان و راهبان یهود و نصارا را از رحمت خویش دور کرد, شما را نیز از رحمتش دور مى سازد.
ـ بـایـد بـه خـوبـى فـرمـان دهـیـد و از زشـتکارى باز دارید وگرنه خداوند عجم را به سر وقت شمامى فرستد که گردن شما رامى زنند و مردمانى بى رحم و سرسختند و نمى گریزند.
ـ امام صادق (ع ) در نامه اى به شیعیان نوشت : باید افراد پخته و خردمند شما براى نادانان و ریاست طلبان دل بسوزانند (و نصیحت و ارشادشان کنند) وگرنه لعن و نفرین من به همه شما مى رسد.
ـ پـیامبر خدا(ص ): کلمه لا اله الا اللّه پیوسته براى گوینده آن سودمند است و عذاب و خشم الهى را از آنها دور مى سازد به شرط این که حق آن را سبک نشمارند عرض کردند: اى رسول خدا! سبک شـمردن حق آن چیست ؟
فرمود: عمل به معاصى خدا آشکار شود و کسى اعتراض نکند و در صدد تغییرش برنیاید.

رهایى از آن کسى است که فرمان برد و فرمان دهد.

قرآن .

((و آن گاه که گروهى از ایشان گفتند: چرا قومى را پند مى دهید که خدا هلاکشان خواهد کرد و به عذابى سخت مبتلایشان خواهد ساخت ؟
گفتند: تا ما را نزد پروردگارتان عذرى باشد و شاید کـه پـرهـیـزگـار شـوند چون اندرزى را که به آنها داده شده بود از یاد بردند, آنان را که از بدى نـهـى مـى کـردنـد نـجـات دادیـم و سـتـمـگـران رابـه کـیـفـرگـنـاهـى کـه مـى کـردنـد بـه عذابى سخت فروگرفتیم )).
ـ امـام صادق (ع ), درباره آیه ((چون اندرزى را که به آنها داده شده بود از یاد بردند )), فرمود: آنها سـه گـروه بـودنـد: گروهى که هم خود فرمان (خدا را درباره خوددارى از صید ماهى ) اطاعت کـردند و هم (به دیگران ) فرمان دادند, اینها نجات یافتند, گروهى که فرمان بردند (و به امر الهى عمل کردند) اما (دیگران را به خوددارى از صید) فرمان ندادند, اینها به شکل مورچه مسخ شدند, و گروهى که نه خود فرمان بردند و نه (دیگران را) فرمان دادند, اینها هلاک گشتند.

خطر بى پرده گناه کردن .

ـ پـیـامبر خدا(ص ) ـ به روایت امام صادق ازپدربزرگوارش (ع ) ـ : گناه را اگر بنده پنهانى انجام دهـد, جـز بـه گـنـهکار زیان نمى زند, ولى اگرآشکارا انجامش دهد و کسى به او اعتراض نکند, زیانش به همگان مى رسد.
امام صادق (ع ) فرمود: علتش این است که او با گناه آشکار خود, دین خدا را خوارمى کندودشمنان خدا از او سرمشق مى گیرند.
ـ امـام على (ع ): اى مردم ! همانا خداى تعالى عموم مردم را به گناه عده اى خاص عذاب نمى کند, هـر گـاه آن عده در نهان زشتکارى کنند و عموم از آن آگاه نباشند اما اگر عده اى خاص آشکارا گـنـاه کنند و عموم مردم اعتراض ننمایند, در این صورت هر دو دسته سزاوار کیفرخداى متعال هستند.
ـ امـام صـادق (ع ): هر گاه مردمى در برابر زشتکاریهایى که در میانشان صورت مى گیرد دم فرو بندند و آن را تغییر ندهند, زود باشد که خداى عزوجل کیفر خود را شامل همگان سازد.
ـ پـیـامـبـر خـدا(ص ): تا زمانى که عموم مردم در صدد تغییر خلافکاریهاى عده اى خاص برآیند, خـداوند عموم را به گناه عده اى خاص عذاب نمى کند اما اگر عموم درصدد اصلاح آنهابرنیایند, خداوند همگان را عذاب مى کند.

هر کس به کردار عده اى راضى باشد.

قرآن .

((گفت : من با کار شما دشمنم )).
ـ امام على (ع ): هر که به کردار عده اى راضى باشد, مانند کسى است که همراه آنان , آن کار راانجام داده بـاشد و هر کس به کردار باطلى دست زند او را دو گناه باشد: گناه به جا آوردن آن وگناه راضى بودن به آن .

ـ اى مردم ! راضى بودن و ناراضى بودن به کارى مردم را در آن کار شریک مى گرداند ناقه ثمود را تنها یک مرد پى کرد اما خداوند همه قوم ثمود را عذاب داد, زیرا همه به کار آن مردراضى بودند.
ـ ملاک , راضى بودن و ناراضى بودن است ناقه (ثمود) را فقط یک مرد پى کرد اما چون بقیه به کار او راضـى بودند عذاب به همه رسید پس , هر گاه پیشوایى دادگر روى کار آید, هر که به حکومت او رضایت دهد و در راه عدالت کمکش کند همو دوست و ولى اوست , و هر گاه پیشوایى ستمگر بر سـر کـار آید, هر که به حکومتش رضایت دهد و در ستمگریهایش به اوکمک رساند, همو دوست و ولى او باشد.
ـ راضى بودن و ناراضى بودن به کارى , مردم را در آن کار شریک مى گرداند پس , هر گاه کسى به کارى راضى باشد, شریک آن کار باشد و هر گاه کسى به آن راضى نباشد, از حیطه آن بیرون است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حدیثی درمورد ثواب کمک به مردم

امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا أفلح قوم إشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق.
کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دانلود فیلم و موزیک رایگان