۱۳ مطلب با موضوع «اعمال واجب انسان» ثبت شده است

کفاره روزه

وجوب کفاره و موارد آن


318. کارهایى که روزه را باطل مى‌‌کند، هرگاه عمداً و از روى اختیار باشد، علاوه بر قضاى روزه‌ى آن روز، کفّاره را نیز بر انسان واجب مى‌‌سازد. بجز در موردى که در مسئله‌ى بعد گفته خواهد شد.

319. هر گاه کسى در شب ماه رمضان جنب شود و پس از جنابت به‌گمان این‌که پیش از اذان صبح بیدار مى‌‌شود و غسل مى‌‌کند، به خواب رود و تا هنگام اذان بیدار نشود،‌ قضاى آن روز بر او واجب نیست.

320. اگر به سبب بى‌اطلاعى از حکم شرعى، کارى را انجام دهد که روزه را باطل مى‌‌کند ـ مثل این‌که نمى‌‌دانست خوردن دارو نیز مانند سایر خوردنى‌ها روزه را باطل مى‌‌کند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزه‌اش باطل است و باید آن را قضا کند ولى کفاره بر او واجب نیست.

321. اگر به جهتى باطل کردن روزه براى او جایز یا واجب شود، مانند این‌که او را مجبور کنند کارى که روزه را باطل مى‌‌کند انجام دهد، یا براى نجات جان غریق خود را در آب بیندازد، در این صورت کفاره بر او واجب نیست ولى باید قضاى آن روز را به‌جا آورد.
322. کفاره‌ى روزه‌ى ماه رمضان، در شرع اسلام، یکى‌ از این سه چیز است: آزاد کردن یک برده، دو ماه روزه گرفتن، شصت فقیر را غذا دادن. و چون در این دوران ظاهراً برده‌اى وجود ندارد که بتوان آزاد کرد، مکلّف باید یکى از آن دو کار دیگر را انجام دهد.

323. غذا دادن به شصت فقیر را مى‌‌توان به دو صورت انجام داد: این‌که با غذاى آماده آنان را سیر کند، یا این‌که به هر نفر باندازه 750 گرم (یک مدّ) گندم یا آرد یا نان یا برنج یا مانند اینها بدهد.

324. اگر هیچ‌یک از سه وظیفه‌‌اى را که مخیَر میان آنها است، نتواند انجام دهد، باید به هر تعداد فقیر که قادر است، غذا بدهد و احتیاط آن است که استغفار نیز بکند. و اگر به هیچ‌وجه قادر بر دادن غذا به فقرا نیست کافى است که استغفار کند، یعنى با دل و زبان بگوید: استغفرالله (از خداوند بخشایش مى‌‌طلبم).

325. کسى که بخاطر عدم توانایى بر روزه و غذا دادن به فقیر، وظیفه‌اش استغفار است، اگر بعدها تمکن پیدا کرد که روزه بگیرد یا به فقرا غذا دهد، احتیاط آن است که این کار را بکند، اگرچه کفایت استغفار، بعید نیست.

326. کسى‌ که مى‌‌خواهد دو ماه کفاره‌ى روزه‌ى ماه رمضان را بگیرد باید یک ماه تمام و حداقل یک روز از ماه دوم را پى در پى بگیرد. و اگر بقیه‌ى ماه دوم پى در پى نباشد اشکال ندارد.
327. زنى که مى‌‌خواهد شصت روز روزه کفاره بگیرد و در اثناء به روزهاى عادت ماهانه و امثال آن مى‌‌رسد پس از پایان آن روزها مى‌‌تواند بقیه‌ى روزه‌ها را بگیرد و لازم نیست آنها را از سر بگیرد.

328. اگر کسى با آمیزش جنسى حرام یا خوردن و نوشیدن حرام، روزه‌ى خود را در ماه رمضان بشکند، بنابر احتیاط هر سه کفاره (آزاد کردن برده، شصت روز روزه، غذا دادن به شصت فقیر) با هم بر او واجب مى‌‌شود. و اگر هر سه برایش ممکن نباشد هر کدام را که ممکن است باید ادا کند. اگر چه واجب نبودن این احتیاط بعید نیست.

329. اگر روزه‌دار، کارى را که باطل کننده‌ى روزه است، در یک روز بیش از یک بار انجام دهد، فقط یک کفاره بر او واجب مى‌‌شود بلى، اگر این کار، آمیزش جنسى یا استمناء باشد احتیاط واجب آن است که به عدد دفعات آمیزش جنسى یا استمناء کفاره بدهد.

330. اگر چیزى از اندرون روزه‌دار به دهان او برگردد، نباید آن را دوباره فرو برد، و اگر عمداً فرو برد قضا و کفاره بر او واجب مى‌‌شود.

331. اگر نذر کند که روز معیّنى را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه نگیرد یا روزه‌اش را باطل کند باید کفاره بدهد و کفاره‌ى نذر همان کفاره‌ى قسم* است.

332. اگر روزه‌دار به گفته‌ى کسى که مى‌‌گوید مغرب شده و اعتماد به گفته‌ى او نیست، افطار کند و سپس بفهمد که مغرب نبوده، قضا و کفاره بر او واجب مى‌‌شود.

333. کسى که عمداً روزه‌ى خود را باطل کرده اگر پس از آن به سفر برود کفاره از او ساقط نمى‌‌شود.

334. کسى که کفاره بر او واجب شده، لازم نیست که آن را فوراً بدهد، ولى نباید آن را به قدرى تأخیر بیندازد که کوتاهى در اداى واجب شمرده شود.

335. کفاره‌ى واجب را اگرچند سال بگذرد و ندهد، چیزى بر آن اضافه نمى‌‌شود.

336. کسى که براى کفاره‌ى روزه مى‌‌خواهد به شصت فقیر غذا دهد (به شرحى که در مسائل قبل گفته شد) اگر به شصت فقیر دسترسى ندارد نمى‌‌تواند سهم دو نفر یا بیشتر را به یک نفر بدهد، بلکه لازم است به تمام شصت نفر به اندازه‌ى سهم هر یک غذا بدهد. البته مى‌‌تواند به عدد افراد خانواده‌ى شخص فقیر مقدار سهم آنان را به او واگذار کند و او آن را مصرف آنان نماید. و در فقیر تفاوتى میان بچه و بزرگ و زن و مرد نیست.

337. کسى که براى قضاى ماه رمضان روزه گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً روزه‌ى خود را باطل کند باید ده فقیر را غذا بدهد و اگر نمى‌‌تواند سه روز روزه بگیرد.

تفاوت کفاره افطار عمدى با کفاره مریض
338. آیا کفّاره افطار عمدى روزه، با کفّاره مریض تفاوت دارد؟
ج) آرى، در دو مورد با هم تفاوت دارد: 1. در مقدار، 2. در مصرف. در کفّاره افطار عمدى روزه، باید براى هر روز شصت فقیر را سیر کند (یا به هر کدام یک مدّ طعام بدهد) و یا دو ماه روزه بگیرد. اما در کفّاره مریض، اگر بیمارى تا رمضان آینده ادامه داشته باشد، باید براى هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد.
در کفّاره افطار عمدى، اگر به شصت فقیر دسترسى دارد، نمى‌‏تواند به هر کدام از آنها بیشتر از یک مدّ طعام بدهد؛ ولى در کفّاره مریض این امر لازم نیست.


کفاره افطار عمدى روزه قضا
339. شخصى ده روز روزه بر عهده دارد و در روز بیستم شعبان شروع به روزه گرفتن مى‌‏کند، آیا در این صورت مى‌‏تواند عمداً روزه خود را قبل یا بعد از زوال، افطار کند؟ در صورتى که قبل یا بعد از زوال افطار نماید، چه مقدار کفّاره دارد؟
ج) در فرض مذکور بنابر احتیاط افطار عمدى براى او جایز نیست و اگر عمداً افطار کند، در صورتى که قبل از زوال باشد غیر از کفاره تأخیر کفّاره‌‏اى بر او واجب نیست و اگر بعد از زوال باشد، کفّاره بر او واجب است که عبارت است از غذا دادن به ده مسکین، و در صورت عدم تمکن، واجب است سه روز روزه بگیرد.

روزه نگرفتن در ماه رمضان
340. فردى که به مدت صد و بیست روز روزه نگرفته، چه وظیفه‌‏اى دارد؟ آیا باید براى هر روز شصت روز روزه بگیرد؟ و آیا کفّاره بر او واجب است؟
ج) قضاى آن‌چه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدى و بدون عذر شرعى بوده، علاوه بر قضا، کفّاره هر روز هم واجب است که عبارت است از شصت روز روزه یا اطعام شصت فقیر و یا دادن شصت مد طعام به شصت مسکین که سهم هر کدام یک مدّ است.

انجام مُفطر در محل اقامت
341. مسافرى قصد اقامت ده روز داشته ولى از اقامت منصرف مى‌‌شود و تصمیم مى‌‌گیرد قبل از حلول ماه رمضان به شهرش برگردد ولى به‌خاطر تأخیر وسایل نقلیه نمى‌‌تواند برگردد و ماه رمضان در همان شهرى که مسافر بوده حلول مى‌‌کند. اگر این شخص در محل اقامت فعلى مُفطرى انجام دهد، چه حکمى‌ دارد؟
ج) اگر بعد از اینکه اقامت ده روز وى تحقق یافته (به این‌که پس از قصد اقامت یک نماز چهار رکعتى خوانده باشد) روزه بر او واجب است و جایز نیست کارى که روزه را باطل مى‌‌کند انجام دهد، و اگر چنین کارى کرد، کفّاره (شصت روز روزه یا اطعام شصت فقیر) بر او واجب مى‌‌شود؛ اما اگر قبل از استقرار اقامت و حکم کامل خواندن نماز از اقامتش منصرف شد، چیزى به عهده‌اش نیست.

باطل کردن روزه با محرّمات
342. حکم کسى که با آمیزش جنسى حرام یا استمنا یا خوردن و نوشیدن حرام روزه خود را در ماه رمضان باطل نموده چیست؟
ج) در فرض مرقوم باید شصت روز روزه بگیرد و یا شصت مسکین را اطعام نماید و احتیاط مستحبّ آن است که هر دو را انجام دهد.

343. اگر مکلّف علم داشته باشد به این‌که استمنا روزه را باطل مى‌‏کند، ولى عمداً آن را انجام دهد، آیا کفّاره جمع بر او واجب مى‌‏شود؟
ج) اگر منى هم از او خارج شود، کفّاره جمع بر او واجب نمى‌‏شود لکن احتیاط مستحبّ آن است که کفّاره جمع بپردازد.

تکرار مبطلات روزه
344. انسان روزه دارى که در یک روز بیش از یکبار کارى که روزه را باطل مى‌‏کند انجام دهد وظیفه‌‏اش چیست؟
ج) فقط یک کفّاره بر او واجب مى‌‏شود، بلى اگر این کار آمیزش جنسى یا استمنا باشد احتیاط واجب آن است که به عدد دفعات آمیزش جنسى یا استمنا کفّاره بدهد.

قى کردن عمدى
345. آیا قى کردن عمدى موجب کفّاره است؟
ج) قَى موجب کفّاره است.


* کفاره قسم سیر کردن ده فقیر یا پوشانیدن آن‌هاست.

کیفیت اداى کفّاره


فوریت در اداى کفّاره
346. آیا کفّاره روزه باید فوراً ادا شود یا مى‌‌توان در طول زمان آن را بجا آورد؟
ج) دادن کفاره ـ چه از نظر مالى یا روزه ـ واجب فورى نیست بلکه براى انجام آن حتى در آینده فرصت دارید لکن نباید مورد غفلت قرار گیرد.

به‌هم خوردن توالى در روزه کفّاره
347. بر اینجانب 60روز، روزه (کفّاره واجب) واجب بود. در 31 روز اول، روز 29 مصادف با عید قربان گردید که روزه در آن روز حرام است و دیگر ادامه ندادم. آیا مى‌‌توانم این چند روز روزه را به عنوان روزه‌هاى غیرمتوالى گرفته و 31 روز روزه متوالىِ دیگر بجا آورم؟
ج) اگر روز سى‌ام و سى و یکم را متوالیاً روزه نگرفته‌اید روزه‌هاى قبلى صحیح نیست بلکه باید ترتیب حفظ شود یعنى اول روزه‌هاى مشروط به توالى را بگیرد و سپس روزه‌هاى غیر مشروط به توالى را.

شک در تکمیل توالى کفّاره
348. در ماه مبارک رمضان، روزه‌ى یک روز من باطل شد که باید به‌جاى آن 61 روز کفاره‌ى آن را بگیرم که 30 روز آن پشت سرِ هم باشد. من همه روزه‌هاى کفّاره را گرفته‌ام امّا مطمئن نیستم که 30 روز پشت سرِ هم گرفته‌ام یا 31 روز. اکنون تکلیف من چیست؟
ج) اگر روزه‌هاى کفاره را گرفته‌اید، و در وقت روزه‌گرفتن متوجّه بودید که 31 روز آن باید پشت سرِ هم باشد، شک و تردیدِ فعلى اعتبار ندارد.

ترتیب بین قضا و کفاره روزه
349. آیا رعایت ترتیب بین قضا و کفّاره، در کفّاره روزه واجب است یا خیر؟
ج) واجب نیست.

350. آیا قضاى روزه ماه رمضان و کفّاره آن، باید پى در پى انجام گیرد؟
ج) لازم نیست قضاى روزه‌ها پى در پى باشد؛ ولى در کفّاره ـ چنانچه گرفتن دو ماه روزه را اختیار کند ـ باید یک ماه تمام و یک روز آن را از ماه دیگر پى در پى بگیرد.

کیفیت محاسبه مدَت ماه در کفاره
351. نحوه محاسبه مدّت ماه براى کفاره روزه چگونه است؟
ج) اگر از اول ماه قمرى شروع به روزه گرفتن کرد، دو ماه قمرى ـ هرچند کمتر از سى روز ـ کفایت مى‌‌کند و همچنین اگر مثلاً از روز هفتم ماه قمری شروع کرد تا پایان روز ششم از ماه سوم کفایت می‌‌کند و در غیر آن باید 60 روز روزه بگیرد.

پرداخت کفّاره به‌صورت قسطى
352. از چند سال گذشته کفّاره روزه بدهکار هستم. آیا مى‌‌توانم در طول سال در چند نوبت آن را پرداخت کنم؟
ج) مانع ندارد.

تأخیر در اداى کفّاره
353. کسى که کفّاره روزه را تا چند سال به تأخیر اندازد، آیا چیزى بر مقدار آن افزوده مى‌‏شود؟
ج) خیر، چیزى بر آن افزوده نمى‌‏شود.

ناتوانى از اداى کفّاره
354. شخصى به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلاً توبه نموده و به سوى خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آن‌ها گرفته است، ولى توانایى قضاى همه روزه‌هاى فوت شده را ندارد و مالى هم ندارد که با آن کفّاره‌هایش را بپردازد، آیا صحیح است که فقط به استغفار اکتفا کند؟
ج) قضاى روزه‌هاى فوت شده در هیچ صورتى ساقط نمى‌‏شود، و نسبت به کفّاره افطاره عمدى روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و یا اطعام شصت مسکین براى هر روز نداشته باشد، باید به هر تعداد فقیر که قادر است غذا بدهد و احتیاط آن است که استغفار نیز بکند و اگر به هیچ وجه قادر به دادن غذا به فقرا نیست فقط کافى است که استغفار کند یعنى با دل و زبان خود بگوید: «استغفرالله (از خداوند بخشایش مى‌‏طلبم)».

355. اگر کسى به علت ضعف و بیمارى نتواند به ازاى هر روز روزه‌اى که باطل کرده 60 روز روزه قضاى آن را به‌جا آورد و به‌طور مستقل هم درآمدى نداشته باشد که کفاره آن را بپردازد، وظیفه او چیست؟
ج) قضاى روزه واجب است و نسبت به کفّاره‌ى افطار عمدى حکم آن در پاسخ قبلى گذشت.

توانایى بر اداى کفاره بعد از استغفار به‌جاى آن
356. من به علّت عدم قدرت مالى و بدنى نتوانستم براى انجام کفّاره‌هایى که بر من واجب شده بود روزه بگیرم و یا به مساکین اطعام نمایم و در نتیجه، استغفار نمودم لکن به لطف الهى اکنون توان روزه گرفتن یا اطعام نمودن دارم، وظیفه‌‏ام چیست؟
ج) در فرض مرقوم، انجام کفّاره لازم نیست گر چه احتیاط مستحبّ آن است که انجام داده شود.

فدیه و کفاره‌ى تأخیر


ملاک در اطعام مسکین در فدیه
357. علما نسبت به چهار گروه مى‌‌فرمایند باید فدیه پرداخت کرد: پیرمرد، پیرزن، ذوالعطاش، حامل و مرضعه. حال بعض علماء مى‌‌فرمایند: «لا یجزى الاشباع عن المدَ فی الفدیة» سیرکردن فقیر کافى نیست و باید یک مدّ طعام به فقیر تملیک کرد همچنان که در آیه 184 بقره ‎فرموده: «فدیة طعام مسکین» و نفرموده اطعام مسکین. نظر حضرت عالى چیست؟
ج) کسانى که در ماه رمضان مجاز به افطار روزه هستند ولکن باید براى هر روز فدیه بدهند، در دادن فدیه در این موارد سیر کردن فقیر کافى نیست بلکه باید یک مدّ طعام براى هر روز به فقیر بدهند.

فدیه و کفاره تأخیر زن باردار و شیرده
358. من به لطف خداوند متعال داراى فرزندى هستم که شیرخوار است. ان شاء الله به‌زودى ماه مبارک رمضان فرا خواهد رسید. در حال حاضر مى‌‏توانم روزه بگیرم ولى در صورت روزه گرفتن، شیرم خشک خواهد شد. با توجه به این‌که داراى بنیه ضعیفى هستم و کودکم هر ده دقیقه شیر مى‌‏خواهد، چه وظیفه‌‏اى دارم؟
ج) اگر به دلیل کم یا خشک شدن شیرتان بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشید، روزه‏تان را افطار کنید، ولى براى هر روزى باید یک مدّ طعام به فقیر بدهید و قضاى روزه را هم بعداً به‌جا آورید.

359. آیا زنى که به بچه شیر مى‌‌دهد و روزه براى او ضرر دارد اگر روزه نگیرد بعداً باید کفاره نیز بدهد یا نه؟
ج) اگر خوف ضرر براى بچه باشد باید به مقدار هر روزى که روزه را افطار مى‌‌کند، یک مدّ طعام (تقریباً 750 گرم گندم یا نان یا برنج و یا مانند آن) به فقیر بپردازد و روزه را نیز قضا کند. ولى اگر خوف ضرر براى خودش باشد حکم مریض را دارد.

360. اگر زن باردار یا شیرده، در صورت ترس بر خودش یا فرزندش روزه را ترک کند و عذرش تا ماه رمضان آینده ادامه داشته باشد، آیا براى هر روز دو فدیه بر آنان واجب است یا یک فدیه کافى است؟
ج) با فرض استمرار عذرش تا ماه رمضان سال بعد، بیش از یک فدیه بر او واجب نیست.

361. زنى در دو سال متوالى در ماه مبارک رمضان حامله بوده و قدرت روزه گرفتن در آن ایام را نداشته است، ولى در حال حاضر توانایى روزه گرفتن را دارد، حکم او چیست؟ آیا کفّاره جمع بر او و اجب است یا فقط قضاى آن را باید به جا آورد؟ تأخیر او در قضاى روزه چه حکمى‌ دارد؟
ج) اگر بر اثر عذر شرعى روزه ماه رمضان را نگرفته، فقط قضا بر او واجب است، و اگر عذر او در خوردن روزه خوف از ضرر روزه بر جنین یا کودکش بوده، باید علاوه بر قضا، براى هر روز یک مد طعام به عنوان فدیه بپردازد، و اگر قضا را بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان سال بعد، بدون عذر شرعى به تأخیر انداخته، فدیه دیگرى هم بر او واجب است یعنى باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.

362. زنى به علت باردارى و نزدیکى وقت زایمان، نمى‌‏تواند روزه بگیرد و مى‌‏داند که باید آن‌ها را بعد از زایمان و قبل از ماه رمضان آینده قضا نماید، اگر به‌طور عمدى یا غیرعمدى تا چند سال روزه نگیرد، آیا فقط کفّاره همان سال بر او واجب است یا آن‌که کفّاره تمام سال‌هایى که روزه را به تأخیر انداخته، واجب است؟
ج) فدیه تأخیر قضاى روزه ماه رمضان هرچند به مدت چند سال هم به تأخیر افتاده باشد، یک‌بار واجب است و آن عبارت است از یک مدّ طعام براى هر روزى، و فدیه هم زمانى واجب مى‌‏شود که تأخیر قضاى روزه ماه رمضان تا ماه رمضان دیگر بر اثر سهل‌انگارى و بدون عذر شرعى باشد، ولى اگر به‌خاطر عذرى باشد که شرعاً مانع صحّت‏ روزه است، فدیه‌‏اى ندارد.

استمرار عذر سفر از ماه رمضان تا رمضان آینده
363. کسانى که در ماه رمضان براى انجام وظیفه دینى در مسافرت هستند و به همین دلیل نمى‌‏توانند روزه بگیرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخیر، بخواهند روزه بگیرند، آیا پرداخت کفّاره بر آن‌ها واجب است؟
ج) اگر قضاى روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذرى که مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آینده به تأخیر انداخته باشند، قضاى روزه‌هایى که از آنان فوت شده کافى است، و واجب نیست براى هر روزى یک مدّ طعام فدیه بدهند، هرچند احتیاط در جمع بین قضا و فدیه است. ولى اگر تأخیر در قضاى روزه به‌خاطر سهل‏انگارى و بدون عذر باشد، جمع بین قضا و فدیه بر آن‌ها واجب است.

کفّاره روزه مریض
364. من حدود سه سال به علت بیمارى و مصرف قرص از روزه گرفتن معاف بوده‌ام و به همین علت نمى‌‌توانستم قضاى روزه را بجا بیاورم. فدیه را نیز نپرداختم. اما امسال بحمدالله سلامتى حاصل شد و توانایى پرداخت فدیه را نیز دارم مى‌‌خواستم ببینم در مورد سه سال گذشته وظیفه من چیست؟ (لازم به ذکر است که قبلاً تحت تکفل پدر بوده‌ام اما از اول سال 84 استخدام شرکتى شده‌ام).
ج) براى روزه‌هایى که در ماه رمضان به جهت بیمارى افطار نموده و تا رمضان سال بعد هم این بیمارى ادامه داشته، هر روز یک مدّ (حدود 750 گرم) طعام به عنوان فدیه به فقیر بپردازید و قضاى آن روزه‌ها واجب نیست مگر ماه رمضان آخر در صورتى که پس از آن سلامتى حاصل و قدرت برگرفتن روزه‌هاى قضاى آن را داشته باشید که در این صورت اگر تا رمضان سال بعد، قضاى روزه‌ها را نگرفته باشید علاوه بر دادن مدّ طعام باید قضاى آن را نیز بگیرید.

365. مادرم تقریباً سیزده سال بیمار بود و به همین دلیل نمى‌‏توانست روزه بگیرد. من دقیقاً اطلاع دارم که علت روزه نگرفتن او احتیاج به مصرف دارو بوده است، امیدواریم ما را راهنمایى فرمایید که آیا قضاى روزه‌ها بر او واجب است؟
ج) اگر ناتوانى او از روزه گرفتن بر اثر بیمارى بوده، قضا ندارد.

366. کسى که چند سال مریض بوده و نتوانسته روزه ماه رمضان و قضاى آن را به جا آورد، تکلیفش چیست؟
ج) در سالى که بهبود یابد، اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد، باید قضاى سال آخر را به جا آورد؛ ولى قضاى سال‌‏هاى گذشته لازم نیست و تنها باید براى هر روز، یک مد طعام به فقیر بدهد.

منع چشم پزشک از روزه
367. من از عینک طبى استفاده مى‌‏کنم و در حال حاضر چشمانم بسیار ضعیف است. هنگامى‌ که به پزشک مراجعه کردم به من گفت که اگر براى تقویت چشمانم تلاش نکنم، ضعیف‏تر خواهند شد، بنا بر این اگر از روزه ماه رمضان معذور باشم، چه وظیفه‌‏اى دارم؟
ج) اگر روزه براى چشمان شما ضرر دارد، واجب نیست روزه بگیرید، بلکه واجب است افطار کنید و اگر بیمارى شما تا ماه رمضان آینده استمرار پیدا کرد، قضاى روزه بر شما واجب نیست، ولى واجب است که عوض هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهید.

تأخیر در پرداخت فدیه
368. اگر بر فدیه چند سال بگذرد، حکم آن چیست؟ آیا چیزى بر آن افزوده مى‌‌شود؟
ج) چیزى بر آن افزوده نمى‌‌شود، ضمن آنکه دادن فدیه واجب فورى نیست.

مسئول پرداخت فدیه زن بیمار
369. زنى به علت بیمارى از روزه گرفتن معذور است و قادر بر قضا کردن آن‌ها تا ماه رمضان سال آینده هم نیست، در این صورت آیا کفّاره بر او واجب است یا بر شوهرش؟
ج) اگر افطار روزه ماه رمضان از جهت بیمارى و تأخیر قضاى آن هم از جهت ادامه بیمارى بوده است، براى هر روز یک مدّ طعام به عنوان فدیه بر خود زن واجب است و چیزى بر عهده شوهرش نیست.

مصرف کفّاره روزه


دادن کفّاره به واجب النفقه
370. آیا کفّاره روزه را مى‌‏توان به واجب النفقه پرداخت؟
ج) کفّاره روزه را نمى‌‏توان به واجب النفقه داد؛ ولى پرداخت آن به خویشاوندان فقیر اشکال ندارد.

پرداختن کفاره به سید
371. آیا غیر سید، مى‌‏تواند کفّاره روزه را به سید بدهد؟
ج) آرى، اشکال ندارد؛ ولى بهتر است، به سید ندهد.

مصرف کفّاره در امور فرهنگى
372. آیا کفّاره روزه را مى‌‏توان در امور فرهنگى، جشن ازدواج و مانند آن صرف کرد؟
ج) خیر، صرف آن در این امور جایز نیست و باید با آن فقیران را اطعام کرد.

طریقه اطعام فقیر در کفّاره
373. آیا در کفاره‌اى که باید 60 فقیر را اطعام کرد، مى‌‌شود به یک فقیر 60 مرتبه غذا داد؟ یا پول آن را به یک فقیر داد تا با آن براى خود طعام تهیّه کند؟
ج) نمى‌تواند یک فقیر را بیش از یک بار سیر نماید یا به او بیش از یک مدّ طعام بپردازد.

374. آیا دادن پول یک مدّ طعام به فقیر تا با آن غذایى براى خودش بخرد، کافى است؟
ج) اگر اطمینان داشته باشد که فقیر به وکالت از او طعام خریده و سپس آن را به عنوان کفّاره قبول مى‌‏کند، اشکال ندارد.

دادن ماکارونى به جاى نان
375. آیا به جاى نان مى‌‌توان ماکارونى که از جنس نان است به عنوان کفّاره به مستمندان داد؟
ج) مانعى ندارد.

پرداخت اجرت آشپزى براى اطعام فقرا از کفاره
376. اگر شخصى وکیل در غذا دادن به عده‌‏اى از مساکین شود، آیا مى‌‏تواند اُجرت کار و پختن غذا را از اموالى که به عنوان کفّاره به او داده شده است، بردارد؟
ج) مطالبه اجرت کار و پخت غذا براى وى جایز است، ولى نمى‌‏تواند آن را بابت کفّاره حساب نماید و یا از اموالى که باید به عنوان کفّاره به فقرا داده شود، بردارد.

قضاى نماز و روزه ترک شده و کفّاره آن
377. اینجانب متأسفانه به دلیل کاهلى و... نتوانستهام برخى از روزه و نمازهاى سال‌هاى قبل را قضا نمایم اکنون و در حال حاضر چگونه مى‌‌توانم قضاى روزه‌ها و نمازها را به جاى آورم؟
ج) روزه‌هایى که از روى عذر خوردهاید قضاى آن واجب است و در فرض مذکور که تا رمضان آینده قضا نکردهاید واجب است علاوه بر قضا براى هر روز یک مدّ طعام (هفتصد و پنجاه گرم گندم، جو، آرد و مانند آن را) به فقیر بدهید و روزه‌هایى که عمداً نگرفتید واجب است ضمن قضاى آنها براى هر روز یا شصت روز روزه بگیرید یا شصت مسکین را اطعام کنید. چنانچه در شهر خود دسترسى به شصت فقیر ندارید واجب است کفاره را به شهر دیگرى ببرید و اگر آن هم میسّر نیست واجب است منتظر بمانید تا در آینده به شصت فقیر در شهر خود دسترسى پیدا کنید. و اگر کمتر از عددى که مى‌خواهید وجود داشت، مى‌توانید بطور مکرر طعام را به آنان بدهید تا عدد را تکمیل کنید و احتیاط آن است که تکرار را در ایام متعدد انجام دهید.و اما نمازهایى که به هر جهت فوت شده واجب است قضا شود و کفاره ندارد.

کفّاره زمان کودکى
378. اگر در زمان کودکى در منزل پدرى کفّاره روزه شامل فرد شود، دادن کفّاره بر عهده کیست؟
ج) بر شخص نابالغ کفّاره واجب نیست و اگر بالغ شده و کفّاره به عهده او آمده، باید خودش بپردازد ولى اداى آن فورى نیست.

کفاره روزه پدر بعد از فوت
379. اگر شخصى فوت کند، چه کسى باید کفّاره روزه او را بپردازد؟ آیا بر پسران و دختران وى دادن کفّاره واجب است یا شخص دیگرى هم مى‌‏تواند آن را بدهد؟
ج) کفّاره روزه که بر پدر واجب است، اگر به نحو تخییرى بوده است، یعنى وى هم توانایى روزه گرفتن را داشته و هم اطعام را، در این صورت اگر بتوان آن را از تَرَکه خارج کرد، از آن برداشت مى‌‏شود و در غیر این صورت بنا بر احتیاط بر پسر بزرگتر واجب است که روزه را بگیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

روزه قضا

جاهایى که فقط قضا واجب است


259. کسى که در روز ماه رمضان نیّت روزه نمى‌‌کند، یا از روى ریا روزه مى‌‌گیرد ولى هیچ‌یک از کارهایى را که موجب باطل شدن روزه است انجام نمى‌‌دهد، قضاى آن روز بر او واجب است ولى کفاره واجب نیست.

260. کسى که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کرده و با حال جنابت یک یا چند روز، روزه بگیرد قضاى آن روزها بر او واجب است.

261. اگر در سحر ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه، کارى که روزه را باطل مى‌‌کند انجام دهد، سپس معلوم شود که در آن هنگام صبح شده بوده است، باید قضاى آن روز را بگیرد. ولى اگر تحقیق کند و بداند که صبح نشده و چیزى بخورد، و بعد معلوم شود که صبح بوده است قضاى آن روز بر او واجب نیست.

262. اگر در روز ماه رمضان بخاطر تاریکى هوا یقین کند که مغرب شده یا کسى که خبر او شرعاً حجت است بگوید مغرب شده، و افطار کند سپس معلوم شود که هنوز در آن هنگام مغرب نبوده است، باید قضاى آن روز  را بجا آورد.

263. اگر بر اثر ابر گمان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود که مغرب نبوده است، قضاى آن روز بر او واجب نیست.

264. در سحر ماه رمضان تا وقتى یقین به طلوع فجر نکرده است مى‌‌تواند کارهایى را که موجب باطل شدن روزه است انجام دهد ولى اگر بعداً معلوم شد که در آن هنگام صبح شده بوده است حکم آن گفته شد.

265. در روز ماه رمضان تا وقتى یقین به فرا رسیدن مغرب نکرده باشد نمى‌‌تواند افطار کند و اگر با یقین به مغرب افطار کرد بعد معلوم شد که مغرب نشده بوده است، حکم آن در مسائل قبل گفته شد.

266. اگر روزه‌دار در هنگام وضو که مستحب است قدرى آب در دهان بگرداند و مضمضه کند، این کار را کرد و آب بى‌اختیار فرو داده شد روزه‌اش صحیح است و قضا بر او واجب نیست. ولى اگر این کار را نه براى وضو بلکه براى خنک شدن و امثال آن انجام داد و آب بى‌اختیار به حلق او فرو رفت، باید قضاى آن روز را به‌جا آورد.

احکام قضاى روزه


267. کسى که یک یا چند روز بیهوش و در حال اغماء بوده و روزه‌ى واجب از او فوت شده، لازم نیست قضاى روزه‌ى آن روزها را به جا آورد.

268. کسى که بخاطر مستى روزه از او فوت شده، مانند اینکه بر اثر مستى نیّت روزه نکرده هر چند همه‌ى روز را امساک کرده باشد، قضاى روزه‌ئى که از او فوت شده واجب است.

269. کسى که نیّت روزه کرده ولى سپس مست شده و همه یا بخشى از روز را با حال مستى گذارنیده بنا به احتیاط باید روزه‌ى آن روز را قضا کند، مخصوصاً در مستى‌هاى شدید که موجب زائل شدن عقل است. و در این مسئله و مسأله‌ى قبل فرقى نیست میان این‌که صَرف ماده‌ى سکرآور براى او حرام باشد یا به‌خاطر بیمارى یا بى‌اطلاعى از موضوع، حلال بوده باشد.

270. زن باید ایامى‌ را که بخاطر عادت ماهیانه و یا زایمان روزه نگرفته پس از ماه رمضان قضا کند.

271. کسى که چند روز از ماه رمضان را بخاطر عذرى روزه نگرفته، و تعداد آن روزها را نمى‌‌داند مثلاً نمى‌‌داند که آیا در روز بیست و پنجم ماه رمضان به سفر رفته تا روزهایى که از او فوت شده مثلاً شش روز باشد یا در روز بیست و ششم رفته که پنج روز باشد، مى‌‌تواند مقدار کمتر را قضا کند و اما در صورتى که هنگام شروع عذر (مثلاً سفر) را مى‌‌داند، مثلاً مى‌‌داند که در روز پنجم ماه به سفر رفته ولى نمى‌‌داند که در شب دهم برگشته تا پنج روز فوت شده باشد یا شب یازدهم برگشته تا شش روز فوت شده باشد، در این صورت احتیاط آن است که مقدار بیشتر را قضا کند.

272. اگر از چند ماه رمضان روزه‌ى قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اول بگیرد مانع ندارد، ولى‌ اگر وقت قضاى آخرین ماه رمضان تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان باقى مانده باشد در این صورت احتیاط آن است که قضاى رمضان آخر را بگیرد.

273. کسى که قضاى روزه‌ى ماه رمضان را مى‌‌گیرد در صورتى که وقت قضاى او تنگ نباشد مى‌‌تواند پیش از ظهر روزه‌ى خود را باطل کند، و اگر وقت تنگ است یعنى فقط به عدد روزهاى قضا تا ماه رمضان آینده وقت دارد، احتیاط آن است که روزه را در پیش از ظهر هم باطل نکند.

274. کسى که به‌خاطر بیمارى روزه ماه رمضان را نگرفته، اگر بیمارى‌اش تا ماه رمضان آینده ادامه یافت، قضاى رمضانِ گذشته از او ساقط مى‌‌شود و باید براى هر روز یک مدّ طعام بدهد.272
275. کسى که بخاطر سفر، روزه‌ى ماه رمضان را نگرفته، اگر تا ماه رمضان سال بعد در وضعیت سفر باشد قضاى رمضان گذشته از او ساقط نمى‌‌شود و باید بعداً آن را به‌جا آورد، و احتیاط مستحب آن است که کفاره نیز بدهد.

276. اگر در ماه رمضان به‌سبب عذرى روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و با این حال قضاى روزه‌ى خود را بجا نیاورد تا ماه رمضان آینده فرا برسد، باید روزه را قضا کند و براى هر روز یک (مدّ) طعام بدهد.

277. اگر قضاى روزه‌ى رمضان را چند سال به تأخیر بیندازد باید قضا را بگیرد و بخاطر تأخیر از سال اول کفاره (یک مدّ طعام) بدهد، ولى بخاطر تأخیر سال‌هاى بعد چیزى بر او واجب نمى‌‌شود.

278. کسى که باید براى هر روز یک مدّ طعام بدهد مى‌‌تواند کفاره‌ى چند روز را به یک فقیر بدهد.

279. اگر پدر و نیز بنابر احتیاط واجب، مادر روزه‌ى خود را به‌خاطر عذرى ـ غیر از سفر ـ به‌جاى نیاورده و با این‌که مى‌‌توانسته آن را قضا کند، قضا نیز نکرده است بر پسر بزرگتر آنان واجب است که پس از مرگ آنان خودش یا بوسیله‌ى اجیر، قضاى‌ آن روزه را به‌جا بیاورد. و اما آنچه به‌خاطر سفر به‌جا نیاورده‌اند واجب است حتى در صورتى که فرصت و امکان قضا را هم نیافته‌اند، آن را قضا کند.

280. روزه‌هایى را که پدر و مادر عمداً به‌جا نیاورده‌اند بنابر احتیاط باید بوسیله‌ى پسر بزرگتر ـ شخصاً یا با گرفتن اجیر ـ قضا شود.

روزه مستحبى و نذرى با داشتن روزه قضا
281. آیا کسى که روزه واجب بر گردن اوست مى‌‌تواند روزه مستحبى بگیرد؟
ج) کسى که روزه قضای ماه رمضان بر گردن اوست نمى‌‌تواند روزه مستحبى بگیرد.

282. کسى که قضاى روزه ماه رمضان بدهکار است، آیا مى‌‌تواند روزه نذر کند؟
ج) اگر قصد داشته باشد که روزه نذرى را بعد از روزه قضا بگیرد نذرش صحیح است.

قضاى روزه‌هاى فوت شده در سفر
283. هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان براى انجام مأموریت دینى بر عهده‌‏ام مى‌‏باشد، وظیفه من چیست؟ آیا قضاى آن‌ها بر من واجب است؟
ج) قضاى روزه‌هاى ماه رمضان که بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.

باطل کردن روزه بر اثر جهل به حکم
284.  نظر شریف جناب‌عالى درباره شخصى که بر اثر جهل به مسأله، عمداً روزه‌‏اش را افطار کرده، چیست؟ آیا فقط قضا بر او واجب است یا این‌که کفّاره هم باید بدهد؟
ج) اگر به سبب بى‌اطلاعى از حکم شرعى، کارى را انجام دهد که روزه را باطل مى‌‌کند ـ مثل این‌که نمى‌‌دانست خوردن دارو نیز مانند سایر خوردنى‌ها روزه را باطل مى‌‌کند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزه‌اش باطل است و باید آن را قضا کند ولى کفّاره بر او واجب نیست.

ندانستن تعداد روزه‌هاى قضا
285. کسى که تعداد روزهایى که روزه نگرفته و مقدار نمازهایى را که نخوانده نمى‌‏داند، وظیفه‌‏اش چیست؟ کسى هم که نمى‌‏داند روزه‌‏اش را بر اثر عذر شرعى افطار کرده و یا عمداً آن را خورده است، چه حکمى‌ دارد؟
ج) جایز است که به قضاى آن مقدار از نماز و روزه‌هایش که یقین به فوت آن‌ها دارد، اکتفا نماید، و در صورت شک در افطار عمدى کفّاره واجب نیست.

شک در گرفتن روزه قضا
286. اگر شک کنم در این‌که اقدام به گرفتن قضاى روزه‌هایى را که بر عهده‌‏ام بوده، کرده‌‏ام یا خیر تکلیف من چیست؟
ج) اگر یقین به اشتغال قبلى ذمّه خود دارید، واجب است به مقدارى که موجب یقین به انجام تکلیف مى‌‏شود، روزه قضا بگیرید.

قادر نبودن بر قضاى روزه‌هاى فوت شده
287. بعضى از افراد بر اثر تبلیغات گمراه کننده کمونیست‌ها چندین سال نماز و واجبات خود را ترک کرده‌‏اند، ولى بعد از پیام تاریخى امام راحل به سران شوروى سابق پى به اشتباه خود بردند و به سوى خداوند توبه نموده‌‏اند، آن‌ها در حال حاضر قادر به قضاى همه آن نمازها و روزه‌ها نیستند، وظیفه آن‌ها چیست؟
ج) بر آنان واجب است که نمازها و روزه‌هاى فوت شده را به هر مقدار که قدرت دارند، قضا و هر مقدارى که قادر نیستند وصیّت نمایند.

فوت روزه بر اثر جهل به علائم بلوغ
288. من حدود شش ماه است که به سن تکلیف رسیده‌‏ام. چند هفته قبل از رسیدن به آن سن فکر مى‌‏کردم تنها علامت بلوغ، تمام کردن پانزده سال هجرى قمرى است. ولى اکنون کتابى راجع به علامت‌هاى بلوغ پسران خواندم که در آن علامت‌هاى دیگرى براى بلوغ ذکر شده که در من وجود دارند، ولى زمان پیدایش آن‌ها را نمى‌‏دانم. آیا در حال حاضر قضاى نماز و روزه بر عهده من هست یا خیر؟ با توجه به این‌که من گاهى نماز مى‌‏خواندم و ماه رمضان سال گذشته را به‌طور کامل روزه گرفته‌‏ام، وظیفه من در این‏باره چیست؟
ج) قضاى همه نمازها و روزه‌هایى که یقین به فوت آن‌ها پس از رسیدن به سنّ بلوغ و تکلیف شرعى دارید، واجب است.

289. من قبل از سن 14 سالگى محتلم مى‌‌شدم و نمى‌‌دانستم که احتلام نشانه بلوغ است لذا تا سن پانزده سالگى روزه نگرفته‌ام. آیا تنها قضاى روزه کفایت مى‌‌کند یا کفّاره هم دارد؟
ج) قضاى روزه واجب است.

قضاى روزه ‏بیمار


استمرار بیمارى از ماه رمضان تا رمضان آینده
290. من از عینک طبى استفاده مى‌‏کنم و در حال حاضر چشمانم بسیار ضعیف است. هنگامى‌ که به پزشک مراجعه کردم به من گفت که اگر براى تقویت چشمانم تلاش نکنم، ضعیف‏تر خواهند شد، بنا بر این اگر از روزه ماه رمضان معذور باشم، چه وظیفه‌‏اى دارم؟
ج) اگر روزه براى چشمان شما ضرر دارد، واجب نیست روزه بگیرید، بلکه واجب است افطار کنید و اگر بیمارى شما تا ماه رمضان آینده استمرار پیدا کرد، قضاى روزه بر شما واجب نیست، ولى واجب است که عوض هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهید.

استمرار چند ساله بیمارى و قضاى روزه‌ها
291. مادرم تقریباً سیزده سال بیمار بود و به همین دلیل نمى‌‏توانست روزه بگیرد. من دقیقاً اطلاع دارم که علت روزه نگرفتن او احتیاج به مصرف دارو بوده است، امیدواریم ما را راهنمایى فرمایید که آیا قضاى روزه‌ها بر او واجب است؟
ج) اگر ناتوانى او از روزه گرفتن بر اثر بیمارى بوده، قضا ندارد.

قضاى عبادات مبتلایان به آلزایمر
292. کسى که بیمارى آلزایمر داشته و اکنون فوت کرده آیا نماز و روزه بر او واجب بوده است؟ وظیفه‌ى ما در این باره چیست؟
ج) اگر به حدّى که عنوان جنون بر آن صدق کند نرسیده، نماز و روزه بر او واجب بوده است و در صورتى که از او نماز و روزه فوت شده، قضاى آن بر عهده پسر بزرگتر مى‌‌باشد مگر آنکه نسبت به آن وصیّت کرده باشد و از ثلث مال او هم تجاوز نکند که در این صورت مى‌‌توانید براى این کار شخصى را اجیر کنید.

قضاى روزه والدین


قضاى روزه پدر و مادر
293. اگر فرزند بزرگ میّت دختر و فرزند دوم او پسر باشد، آیا قضاى نمازها و روزه‌هاى پدر و مادر بر این پسر واجب است؟
ج) ملاک واجب بودن قضاى نماز و روزه پدر و مادر این است که فرزند مذّکر از دیگر اولاد ذکور میّت ـ اگر میّت اولاد ذکور داشته باشد ـ بزرگتر باشد، و در فرض سؤال قضاى نماز و روزه پدر بر پسر که فرزند دوم پدر است، واجب است و قضاى نماز و روزه‌‏اى که از مادر فوت شده، نیز بنابر احتیاط واجب است.

قضاى روزه‌هاى فوت شده عمدى پدر
294. پدرى که همه اعمال عبادى خود را عمداً انجام نداده است، آیا بر پسر بزرگ قضاى همه نمازها و روزه‌هایى را که پدرش انجام نداده و به پنجاه سال مى‌‏رسد، واجب است؟
ج) اگر ترک نماز و روزه بر اثر طغیان باشد، قضاى آن‌ها بر پسر بزرگ واجب نیست. ولى در این صورت هم احتیاط در قضاى آن‌ها ترک نشود.

قضاى روزه فوت شده پدر بر اثر سکته مغزى
295. پدرم سکته مغزى نموده و مدت دو سال مریض بود و بر اثر سکته قادر به تشخیص خوب و بد نبود، یعنى قدرت تفکر و تعقل از او سلب شده بود. در این دو سال نماز و روزه خود را انجام نداده است. آیا قضاى نماز و روزه او بر من که پسر بزرگ خانواده هستم، واجب است؟ البته مى‌‏دانم که اگر وى بیمارى‌هاى مذکور را نداشت، قضاى نماز و روزه‌هاى او بر من واجب بود. امیدوارم مرا در این مسأله راهنمایى فرمایید.
ج) اگر ضعف عقلى وى به حدى که عنوان جنون بر آن صدق کند، نرسیده و در تمام اوقات نماز در حال اغماء نبوده است، قضاى نمازها و روزه‌هاى فوت شده او بر شما واجب است، و گرنه چیزى از بابت آن بر شما نیست.

تقدّم قضاى روزه خود یا پدر
296. اگر قضاى نماز و روزه بر عهده پسر بزرگ باشد و قضاى نماز و روزه پدر هم برآن اضافه گردد، کدام یک مقدّم است؟
ج) در این صورت مخیّر است و شروع به انجام هر کدام کند، صحیح است.

فوت پسر بزرگتر
297. اگر پسر بزرگ چه بالغ باشد یا غیر بالغ، قبل از پدر فوت کند. آیا قضاى نمازهاى پدر از فرزندان دیگر ساقط مى‌‏شود؟
ج) تکلیف قضاى نماز و روزه پدر بر پسر بزرگى واجب است که هنگام وفات پدر زنده باشد، هرچند فرزند اول یا پسر اول پدر نباشد.

298. آیا اگر پسر بزرگ که قضاى نماز پدر بر عهده اوست، فوت نماید، انجام آن‌ها بر ذمّه وارث پسر بزرگ است یا این‌که به پسر بعدىِ پدر (برادرِ پسر بزرگ) منتقل مى‌‏شود؟
ج) قضاى نماز و روزه پدر که بر پسر بزرگ واجب است، با فوت وى پس از فوت پدرش، بر پسر و یا برادر او واجب نمى‌‏شود.

شک در روزه قضاى پدر
299. پدرم چند سال روزه قضا داشت که نمى‌‏دانم آنها را به جا آورده یا نه و در این مورد وصیتى هم نکرده است؛ تکلیف پسر ارشد خانواده چیست؟
ج) اگر پسر بزرگ‏تر یقین دارد که پدرش روزه قضا داشته است، باید آنها را به جا آورد.

300. من پسر بزرگ خانواده هستم. آیا واجب است براى گرفتن روزه یا خواندن نمازهاى قضاى پدرم، تا زنده است از او تحقیق کنم یا این‌که بر او واجب است مرا از مقدار آن آگاه نماید؟ در صورتى که مرا مطلع نکند، تکلیف من چیست؟
ج) تفحص و سؤال بر شما واجب نیست، ولى بر پدر واجب است تا فرصت دارد خودش بخواند و اگر نتوانست وصیت نماید. به هرحال پسر بزرگ مکلّف است که بعد از فوت پدرش، آن مقدار از نماز و روزه‌هایى را که یقین دارد از پدرش فوت شده است، قضا نماید.

قضاى نماز و روزه پدر سنى
301. آیا بر پسر بزرگتر شیعه قضاى نماز و روزه‌هاى پدر سنى‌اش واجب است؟
ج) حتى در فرض سؤال قضاى نماز و روزه‌هاى پدرش بر او واجب است.

قضاى روزه پدر براى دختر
302. اگر پدر، تنها فرزند دختر داشته باشد، آیا بعد از مرگش قضاى روزه‌هاى او، بر دختر بزرگ‏تر واجب است؟
ج) خیر، واجب نیست.


قضاى نماز رو روزه پدر بر فرزند صغیر یا ممنوع از ارث
304. آیا بر فرزند صغیر یا ممنوع از ارث واجب است که نماز رو روزه‌اى را که از پدر فوت شده قضا کند؟
ج) بر ولى (پسر بزرگتر هنگام فوت پدر) واجب است که نماز و روزه‌هاى فوت شده پدر را قضا کند؛ و بالغ بودن وى هنگام فوت پدر شرط نیست، پس بر فرزند خردسال هم وقتى بزرگ شد واجب است، همچنان‌که ارث بردن هم شرط نیست و لذا بر کسى که ـ به‌خاطر قتل یا کفر و مانند آن ـ ممنوع از ارث هست نیز واجب است.

تأخیر و سهل‌انگارى در قضاى روزه


تأخیر قضاى روزه از روى جهل
305. اگر شخصى بر اثر جهل به وجوب قضاى روزه تا قبل از ماه رمضان سال آینده قضاى روزه‌هایش را به تأخیر اندازد، چه حکمى‌ دارد؟
ج) فدیه تأخیر قضاى روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نمى‌‏شود.

حکم سهل انگارى در قضاى روزه
306. کسى که در قضاى روزه ماه رمضان خود، سهل انگارى کرده و اکنون به جهت بیمارى، نمى‌‏تواند آنها را به جا آورد، تکلیف چیست؟
ج) اگر در قضاى روزه‌ها سهل انگارى کرده و اکنون نمى‌‏تواند تا رمضان آینده آنها را به جا آورد، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و هر زمان توانایى پیدا کرد، باید روزه‌ها را قضا کند.

باطل کردن روزه قضا
307. آیا کسى که روزه قضا گرفته، مى‌‏تواند آن را به جهتى باطل کند؟
ج) اگر پیش از ظهر باشد، اشکال ندارد؛ ولى خوردن آن بعد از ظهر جایز نیست و اگر چنین کند، باید کفّاره بدهد و مقدار آن پرداخت ده مُدّ طعام به فقیر (هر نفر یک مُدّ) است و اگر ندارد سه روز روزه بگیرد که بنا بر احتیاط واجب پی در پی باشد.

روزه استیجارى


نیابت از شخص زنده در انجام روزه قضا
308. پدرم مقدارى نماز قضا دارد، ولى قدرت انجام آن را ندارد. آیا بر من که پسر بزرگ خانواده هستم، جایز است در زمان حیات پدرم نمازهاى فوت شده او را قضا نمایم و یا شخصى را اجیر کنم تا آن را انجام دهد؟
ج) نیابت از شخص زنده براى انجام نماز و روزه قضا صحیح نیست.

اجیر گرفتن از ترکه پدر براى روزه‌هاى وى
309. اگر شخصى فوت کند و همه دارایى او خانه‌‏اى باشد که فرزندانش در آن سکونت دارند، و نماز و روزه بر ذمّه او باشد و پسر بزرگ او هم به علت کارهاى روزانه قادر به قضاى آن نباشد، آیا واجب است که این خانه را بفروشند و نماز و روزه او را قضا نمایند؟
ج) در فرض مرقوم، خانه ملک ورثه است و فروش آن واجب نیست، ولى قضاى نماز و روزه‌‏اى که به عهده پدر است، در هر حالى بر پسر بزرگتر واجب است، مگر در صورتى که میّت وصیت به اجیر گرفتن از ثلث ترکه‌‏اش کرده باشد و ثلث ترکه هم براى انجام همه نماز و روزه‌هاى او کفایت کند که در این صورت ثلث ترکه باید براى آن مصرف شود.

وظیفه پسر بزرگ نسبت به روزهاى وصیت شده
310. با توجه به این‌که من پسر بزرگ پدرم هستم و شرعاً باید قضاى نماز و روزه‌هاى او را به‌جا بیاورم، در موردى که قضاى نماز و روزه چند سال بر عهده پدرم باشد، ولى وصیّت کرده باشد که فقط قضاى نماز و روزه یک سال براى او به‌جا آورده شود، تکلیف من چیست؟
ج) اگر میّت وصیّت کرده باشد که قضاى نماز و روزه‌هاى او از ثلث ترکه به‌جا آورده شود، جایز است از ثلث ترکه، شخصى را براى انجام آن اجیر نمایید و اگر نماز و روزه‌‏اى که بر ذمّه اوست بیشتر از مقدارى باشد که وصیّت کرده است، بر شما واجب است که آن‌ها را براى او قضا کنید، هرچند با اجیر کردن شخصى از مال خودتان براى انجام آن باشد.

کافى نبودن ترکه براى قضاى روزه میت
311. شخصى فوت کرده و قضاى روزه ماه مبارک رمضان و نماز بر عهده اوست و فرزند ذکورى هم ندارد. مقدارى مال به جا گذاشته که براى قضاى یکى از نماز و روزه کفایت مى‌‏کند. در این صورت قضاى نماز مقدم است یا روزه؟
ج) ترجیحى بین نماز و روزه نیست و بر ورثه واجب نیست که ما ترک وى را صرف قضاى نماز و روزه او نمایند، مگر آن‌که در این‌باره وصیت کرده باشد، که در این صورت باید به وصیت او در اجیر گرفتن از ثلث ترکه براى قضاى نماز و روزه‌‏اش به هر مقدار که کفایت مى‌‏کند، عمل کنند.

اجیر گرفتن پسر بزرگتر براى قضاى روزه پدر
312.  اگر پسر بزرگ‏تر بخواهد براى روزه‌هاى پدر از دنیا رفته‌‏اش، کسى را اجیر کند، آیا مى‌‏تواند از ترکه میت خرج کند؟
ج) خیر، پسر بزرگ‏تر باید خودش روزه‌هاى پدر را به جا آورد و یا از اموال خود، کسى را اجیر کند و حق ندارد از ترکه میت چیزى خرج کند؛ مگر آن‌که پدر وصیت کرده باشد.

روزه استجارى با داشتن کفاره نذر و قسم
313.  کسى که کفاره نذر و قسم بر عهده اوست، آیا مى‌‌تواند روزه قضاى کسى را قبول کند؟
ج) مانع ندارد.

اجیرشدن با داشتن روزه قضا یا کفاره
314. آیا کسى که روزه قضا یا روزه کفّاره بر عهده اوست مى‌‌تواند براى کسى روزه استیجارى نیابتى یا تبرّعى بگیرد؟
ج) در استیجارى مانعى ندارد ولى در تبرّعى محل اشکال است.

تخلف وکیل یا اجیر از انجام عبادت
315.  زید از طرف برخى افراد، در اجیر گرفتن براى قضاى نماز و روزه وکیل شد، یعنى مبلغى پول گرفت تا آن را به افرادى که اجیر مى‌‏شوند بدهد، ولى او در امانت خیانت نمود و کسى را براى آن کار اجیر نکرد و در حال حاضر از عمل خود پشیمان است و مى‌‏خواهد برئ‏الذمّه شود، آیا باید عدّه‌‏اى را براى آن کار اجیر کند یا این‌که اجرت آن کار را به قیمت فعلى آن به صاحبانشان برگرداند یا این‌که فقط به مقدار پولى که دریافت کرده است بدهکار است؟ و در صورتى که خود او اجیر در قضاى نماز و روزه باشد و قبل از انجام آن بمیرد، تکلیف چیست؟
ج) اگر فردى که وکیل در استیجار است قبل از اقدام به اجیر کردن کسى براى قضاى نماز یا روزه، مدت وکالتش به پایان برسد، فقط ضامن مالى است که دریافت کرده است و در غیر این صورت مختار است بین این‌که با پولى که دریافت کرده کسى را براى قضاى نماز و روزه اجیر کند و یا وکالت را فسخ نموده و پول را به صاحبش برگرداند و در مورد اختلاف ارزش پول، بنا بر احتیاط با هم مصالحه کنند و امّا شخصى که براى قضاى نماز و روزه اجیر شده است، اگر اجیر شده باشد تا خودش آن کار را انجام دهد، در این صورت با وفاتش اجاره فسخ مى‌‏شود و پولى که دریافت کرده باید از ترکه‌‏اش پرداخت شود. ولى اگر مباشرت خود او در انجام عمل شرط نباشد، مدیون به انجام خود آن کار است و ورثه او باید کسى را از ترکه‌‏اش براى انجام عمل اجیر کنند البته اگر ترکه‌‏اى داشته باشد، و الا چیزى در این رابطه بر عهده آنان نیست.

کفاره افطار روزه استیجارى
316. اگر کسى براى گرفتن روزه قضاى ماه رمضان اجیر شود و بعد از زوال افطار کند، آیا کفّاره بر او واجب است یا خیر؟
ج) کفّاره بر او واجب نیست.

وصیت به غیر ورثه جهت روزه قضا
317. شهیدى به یکى از دوستانش وصیت نموده که احتیاطاً از طرف وى چند روز روزه قضا بگیرد، ولى ورثه شهید به این مسائل پایبند نیستند و طرح وصیت او هم براى آن‌ها ممکن نیست و روزه گرفتن هم براى دوست آن شهید مشقت دارد، آیا راه حل دیگرى وجود دارد؟
ج) اگر آن شهید به دوست خود وصیت کرده که خودش شخصاً براى او روزه بگیرد، ورثه او در این مورد تکلیفى ندارند، و اگر براى آن فرد روزه گرفتن به نیابت از شهید مشقت دارد، تکلیف از او ساقط است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زکات فطره

شرایط وجوب زکات فطره


زکات فطره میهمان
225. میهمانى که فقط شب عید فطر به خانه انسان بیاید، تکلیف فطره‌‏اش چه مى‌‏شود؟
ج) فطره او بر عهده صاحب خانه نیست.

226. اگر انسان شب عید فطر میهمان داشته باشد و صبح متوجه شود که عید بوده؛ آیا فطره آنها بر او واجب است؟
ج) ناآگاهى از رؤیت هلال، تأثیرى در حکم پرداخت فطره ندارد لکن گذشت که فطره میهمان یک شبه بر عهده خودش مى‌‌باشد.

227. اگر میهمان فطره خودش را بدهد، آیا از عهده صاحب خانه ساقط مى‌‏شود؟
ج) در فرضى که نان خور محسوب شود اگر با اجازه صاحب خانه و از طرف او فطره خودش را بدهد، از عهده میزبان ساقط مى‌‏شود.

زکات فطره فقیر
228. آیا پرداخت زکات فطره بر کسى که توان مالى ندارد، واجب است؟
ج) اگر فقیر باشد، زکات فطره بر او واجب نیست و اگر سه کیلو گندم و مانند آن و یا قیمت آنها را دارد، مستحب است آن را به عنوان زکات فطره بدهد و چنانچه افرادى تحت تکفل دارد، مى‌‏تواند آن را به قصد فطره، بین نفرات خانواده دست گردان کنند و بهتر است نفر آخر، آن را به کسى بدهد که از خودشان نباشد.

زکات فطره زن تأمین کننده مخارج زندگى
229. اگر زن به جهت نیاز شوهر، در تأمین مخارج زندگى کمک کند؛ چه کسى باید زکات فطره آنها را بدهد؟
ج) اگر زن نان‏خور شوهر محسوب شود، باید شوهر در صورت توانایى زکات فطره خود و همسرش را بدهد و اگر زن نان‏خور شوهر و کس دیگرى نباشد، باید خودش زکات فطره‌‏اش را بدهد.

زکات فطره زن ناشزه
230. زنى که از تمکین شوهر خود دارى مى‌‏کند، آیا زکات فطره او از شوهرش برداشته مى‌‏شود؟
ج) خیر، باید شوهرش زکات فطره او را بدهد؛ مگر آنکه نان خور شخص دیگرى باشد.

عدم پرداخت فطره و تکلیف زن و فرزند
231. پدرى که زکات فطره نمى‌‏دهد، تکلیف زن و فرزند او چه مى‌‏شود؟
ج) بر آنان تکلیفى نیست و لازم نیست فطره بدهند.

جنس و مقدار زکات فطره


جنس زکات فطره
232. زکات فطره را باید از قوت متعارف داد، یا قوت شرعى؟
ج) اگر از گندم، جو، خرما، برنج و مانند اینها داده شود، کفایت مى‌‏کند و منحصر به قوت غالب نیست.

مقدار زکات فطره
233. مقدار فطره چقدر است؟
ج) شخص باید براى خودش و کسانى که نان خور او محسوب مى‌‏شوند، براى هر نفر سه کیلو از خوراک مردم (مانند گندم، جو، خرما، کشمش، برنج، ذرت و یا مانند اینها) و یا پول یکى از آنها را به مستحق بدهد.

زمان و مکان پرداخت زکات فطره


زمان کنار گذاشتن فطره
234. زمان کنار گذاشتن فطره و پرداخت آن چه موقع است؟
ج) بعد از اثبات حلول ماه شوال مى‌‌تواند آن را کنار بگذارد اگر نماز عید فطر مى‌‏خواند، بنابر احتیاط واجب باید پیش از نماز پرداخت کند یا کنار بگذارد و اگر نماز عید نمى‌‏خواند، تا ظهر روز عید فطر مهلت دارد.

کنار گذاشتن فطره و تصرف در آن
235. اگر شخص فطره را کنار بگذارد، مى‌‏تواند از آن استفاده کند و بعد به جاى آن مال دیگرى بگذارد؟
ج) خیر، باید همان را که کنار گذاشته، براى فطره بدهد

پرداخت زکات فطره پیش از ماه رمضان
236. آیا جایز است پیش از ماه رمضان، فطره را به فقیر داد؟
ج) خیر، کفایت نمى‌‏کند؛ ولى مى‌‏تواند آن را به عنوان قرض به او بدهد و در روز عید فطر، طلب خود را بابت فطره حساب کند.

انتقال زکات فطره‏
237. جایز است زکات فطره را در شهر دیگرى بدهیم؟
ج) اگر در محل و شهر خودش مستحق پیدا نشود، مى‌‏تواند آن را به شهر دیگرى ببرد.

پرداخت زکات فطره قبل از عید
238. اگر در کشور دیگرى افراد مستحق و نیازمندترى باشند، آیا پرداخت زکات فطره چند روز قبل از عید براى رساندن به این مستحقّین جایز است؟ اگر این کار به‌صورت تلفنى به شخصى باشد که وقتى به کشورم بازگشت معادل آن‌چه را به مستحقین داده به وى بدهم، چه‌طور؟
ج) وکیل کردن دیگرى جهت پرداخت فطریه از طرف شما مانعى ندارد، و در وکالت بین آن‌چه ذکر شد تفاوتى وجود ندارد؛ ولى واجب است زکات فطره در وقت خودش داده شود.

فراموشى در پرداخت زکات فطره
239. فراموش کرده‌ایم زکات فطره بپردازیم، حکم آن چیست؟
ج) اگر زکات فطره نپرداخته‌اید، از شما ساقط نمى‌‌شود و واجب است آن را ـ بدون نیّت ادا یا قضا ـ جدا کرده و بپردازید.

مصرف زکات فطره


کیفیت پرداخت زکات فطره
240. آیا زکات فطره را مى‌‏توان به خانواده فقیر غیر متدین داد؟
ج) در زکات فطره، عدالتِ گیرنده لازم نیست؛ ولى به کسى که آشکارا گناه کبیره انجام مى‌‏دهد، بنابر احتیاط نباید زکات فطره داد.

پرداخت زکات فطره به واجب النفقه
241. آیا پدر مى‌‏تواند زکات فطره را به فرزند دانشجوى خود که محتاج است، بدهد؟
ج) اگر فرزندان فقیر باشند، پدر و مادر باید مخارج واجب آنان را بپردازند و نمى‌‌توان چیزى از زکات فطره را بابت مخارج زندگى به آنها داد ولى براى اداى دین و یا مایحتاجى که تأمین آن بر پدر واجب نیست اشکال ندارد.

جمع‌آورى فطریه و توزیع مساوى بین فقرا
242. ما ـ به عنوان مؤسسه خیریه کمک به فقرا و ایتام ـ بعد از نماز عید در مسجد جامع روستا زکات فطره را جمع‌آورى مى‌‌کنیم. همچنان‌که مى‌‌دانید قیمت هر صاع(سهم) متفاوت هست. آیا مى‌‌توانیم کل مبالغى را که به ما مى‌‌رسد جمع کرده و سپس به‌صورت مساوى بین فقرا تقسیم کنیم. مثلاً به یک فقیر بیست صاع و نصف یا کمتر و بیشتر از نصف بدهیم؟
ج) احتیاط واجب آن است که به فقیر کمتر از یک صاع یا قیمتش داده نشود، هرچند جماعتى باشند که مقدار فطریه به همه آنان نرسد؛ و جایز است که به هر فقیر چند صاع بلکه به مقدار مخارج سالش داده شود. و احتیاط واجب آن است که بیش از مخارج یک سال به فقیر ندهند و او هم بیشتر نگیرد.

پرداخت زکات فطره به خویشاوندان
243. آیا جایز است زکات فطره را به عنوان هدیه، به خویشاوندان آبرومند و مستحق داد؟
ج) مى‌‏تواند به عنوان هدیه بدهد و لازم نیست به او بگوید زکات فطره است؛ ولى باید در نیّت قصد زکات کند.

244. آیا دادن فطریه به برادر جایز است؟
ج) اگر فقیر باشد جایز است؛ بلکه اختصاص زکات فطره به خویشاوندان و همسایگان و کسانى که به‌خاطر دین ترک وطن کرده‌‏اند و فقها و خردمندان و غیر آن‌ها که داراى امتیازاتى باشند، مستحب است.

مصرف زکات فطره در امور فرهنگى
245. آیا جایز است زکات فطره را در امور فرهنگى و مذهبى که باعث نشر معارف دین مى‌‏شود صرف کرد؟
ج) صرف زکات فطره در راه نشر معارف دین اشکال ندارد؛ ولى احتیاط این است که آن را به فقیر بدهند.

فطریه سادات
246. همسرم از سادات مى‌‌باشند با توجه به اینکه فطریه ایشان به عهده اینجانب مى‌‌‌باشد و من نیز سیّد نیستم و با عنایت به اینکه فطریه سادات جداگانه دریافت مى‌‌شود آیا فطریه مربوط به همسرم را در محل فطریه سادات باید قرار داد؟
ج) ملاک در پرداخت فطریه معیل (پرداخت کننده فطریه) است نه عیال، بنابراین شما نمى‌‌توانید فطریه خود را به سیّد بپردازید هر چند همسر شما از سادات باشد.

پرداخت فطریه به سادات فقیر
247. آیا فطریه را به سادات فقیر مى‌‌توان داد؟
ج) غیر سادات نمى‌‌توانند به سادات فطریه پرداخت نمایند.

مصرف زکات فطره در درمان بیمار مستمند
248. اگر شخصى وضع مالى خوبى ندارد و براى مداواى بیمارى دختر بچه‌اش که هزینه زیادى دارد نیازمند پول است، آیا زکات فطره به او تعلق مى‌‌گیرد؟ و اگر بعداً معلوم شود که اصلاً او مستحق نبوده حکم چیست؟
ج) اگر فقیر است، زکات فطره بر او واجب نیست و مى‌‌توانید زکات خود را به او بدهید و اگر بفهمید فقیر نبوده چنانچه مالى را که به او داده‌اید از بین نرفته باشد، مى‌‌توانید پس بگیرید و به مستحق بدهید و اگر نتوانید پس بگیرید، باید از مال خودتان فطره را بدهید.


نماز عید فطر

نماز عید در عصر غیبت
249. به نظر جناب‌عالى، نماز عید فطر و قربان و نماز جمعه، از کدام نوع از واجبات ‏است؟
ج) در عصر حاضر نماز عید فطر و قربان واجب نیست، بلکه مستحبّ است، ولى نماز جمعه واجب تخییرى است.

امامت نماز عید از طرف غیر منصوب
250. آیا در حال حاضر و بسط ید ولى فقیه، اقامه نماز عید فطر و قربان فقط توسط ولى فقیه و نمایندگان وى که مجاز به اقامه هستند باید انجام شود یا این‌ که ائمه جماعات هم در مساجد و جاهاى دیگر مى‌‌توانند اقامه نمایند؟
ج) اقامه نماز عید براى‌ غیر منصوبان از طرف ولى فقیه به قصد رجا، نه به قصد ورود، اشکال ندارد اگرچه  بهتر است که غیر از منصوب از طرف ولى فقیه کسى متصدّى اقامه‌ى آن نشود.

اقامه نماز عید توسط ائمه جماعات مساجد
251. در گذشته معمول بودکه هر امام جماعتى نماز عید فطر را در مسجد خودش اقامه مى‌‏کرد، آیا در حال حاضر اقامه نماز عید فطر و قربان توسط ائمه جماعات جایز است؟
ج) جایز است نمایندگان ولى فقیه که از طرف وى مجاز در اقامه نماز عید هستند و همچنین ائمه جمعه منصوب از طرف او نماز عید را در عصر حاضر به‌صورت جماعت اقامه نمایند، ولى احوط این است که غیر آنان آن را فرادى بخوانند و به جماعت خواندن آن به قصد رجاء نه به قصد ورود، اشکال ندارد. بله، اگر مصلحت اقتضا کند که یک نماز عید در شهر برگزار شود، بهتر است که غیر از امام جمعه منصوب از طرف ولى فقیه، کسى متصدى اقامه آن نشود.

گفتنِ اقامه قبل از نماز عید فطر
252. آیا نماز عید فطر اقامه دارد؟
ج) اقامه ندارد.

253. اگر امام جماعت براى نماز عید فطر، اقامه به‌جا آورد، نماز او و سایر نمازگزاران چه حکمى‌ دارد؟
ج) به صحّت‏ نماز عید امام جماعت و مأمومین ضررى نمى‌‏رساند.

رسیدن به رکعت دوم نماز جمعه یا عید
254. اگر کسى به رکعت دوم نماز عید فطر یا قربان و رکعت دوم نماز جمعه برسد چه وظیفه‌اى دارد؟
ج) باقى نماز را خودش به‌جا آورد.

کم یا زیاد کردن قنوتهاى نماز عید
255. آیا کم و زیاد کردن قنوت‌‏هاى نماز عید باعث بطلان آن مى‌‏شود؟
ج) اگر مراد از کم و زیاد نمودن، کوتاه یا طولانى خواندن قنوت‌‏ها است این کار موجب بطلان نمى‌‏شود و اگر مراد کم یا زیاد نمودن تعداد آن‌ها است، باید نماز را همان‌طور که در کتب فقهى بیان شده، به‌جا آورد.

شک در قنوت نماز عید
256. اگر شخصى در تعداد قنوت‌هاى نمازهاى عید سعید فطر و قربان شک کند که آیا پنج قنوت خوانده یا چهار قنوت، نمازش چه حکمى‌ دارد؟
ج) اگر از محل آن تجاوز نکرده، بنا را بر اقلّ بگذارد.

تأخیر انداختن عید براى حفظ وحدت
257. آیا جایز است براى حفظ وحدت نماز عید را تا روز بعد تأخیر انداخت؟ مخصوصاً که برخى روایات دلالت بر جواز اقامه نماز عید در روز دوم و سوم دارند.
ج) به‌هرحال، انجام آن به قصد رجا در روز دوم مانعى ندارد.

قضاى نماز عید فطر
258. آیا نماز عید فطر قضا دارد؟
ج) قضا ندارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

احکام روزه مسافر

احکام روزه‌ى مسافر


توجه: آن‌چه این‌جا آمده، برخى از احکام اختصاصى روزه‌ى مسافر مى‌‌باشد. جهت اطلاع از سایر احکام سفر (وطن، قصد اقامت، سفر شغلى و ...) به جزوه «احکام سفر» مراجعه فرمایید.

206. کسى که در ماه رمضان مسافرت مى‌‌کند در هر موردى که نماز را باید شکسته بخواند نباید روزه بگیرد. و در هر مورد که باید نماز را چهار رکعتى (تمام) بخواند، مانند مسافرى که ده روز در یک محل قصد ماندن مى‌‌کند یا اینکه مسافرت شغل اوست، واجب است روزه را نیز به جا بیاورد.

207. مسافرت در ماه رمضان هر چند براى فرار از روزه باشد جایز است. البته بهتر است به سفر نرود مگر این‌که سفر براى کار نیکو یا لازمى‌ باشد.

سفر براى فرار از روزه
208. آیا مسافرت عمدى در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جایز است؟
ج. مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو این‌که براى فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.

209. کسى که در ماه رمضان مسافرت کرده، آیا علاوه بر قضا، باید کفّاره هم بدهد؟
ج) خیر، تنها قضاى روزه‌ها واجب است و کفّاره ندارد؛ ولى اگر قضاى روزه‌ها را تا ماه رمضان سال بعد به تأخیر اندازد، به جهت تأخیر، باید براى هر روز یک مدّ طعام کفّاره بدهد.

روزه قضا و سفر در تنگى وقت
210. شخصى که روزه‌ى معینى بر عهده‌ى او می‌باشد و یا اینکه چند روز قضا دارد و وقت آن ضیق شده است، مى‌‌‌تواند به سفر برود؟ و اگر در سفر است، آیا لازم است قبل از ماه رمضان از سفر مراجعت کند و روزه‌هایش را بگیرد؟
ج) رفتن به سفر براى او اشکال ندارد و اگر در سفر است لازم نیست مراجعت کند که آن روز یا چند روز را روزه بگیرد؛ چون کسى که در سفر است، روزه از او برداشته شده است همانند ماه مبارک، و تفاوتى هم بین اقسام روزه نیست.

روزه قضا در سفر
211. آیا گرفتن روزه‌هاى قضا، در سفر صحیح است؟
ج) خیر، جایز نیست.

روزه مستحبى براى مسافر
212. آیا مسافر مى‌‏تواند روزه مستحبى بگیرد؟
ج) خیر، گرفتن روزه مستحبى در سفر جایز نیست؛ مگر در مدینه طیبه که براى بر آورده شدن حاجت، مى‌‏تواند سه روز، روزه مستحبى بگیرد و احتیاط آن است که روز چهار شنبه، پنج شنبه و جمعه را اختیار کند.

روزه طلاب در سفرهاى تبلیغى
213. اگر یکى از طلاب علوم دینى قصد داشته باشد تبلیغ را شغل خود قرار دهد، آیا با این فرض مى‌‏تواند در سفر نماز خود را تمام بخواند و روزه هم بگیرد؟ اگر شخصى براى کارى غیر از تبلیغ و ارشاد یا امر به معروف و نهى از منکر مسافرت نماید، نماز و روزه‌‏اش چه حکمى‌ دارد؟
ج) اگر عرفاً تبلیغ و ارشاد یا امر به معروف و نهى از منکر شغل و کار او محسوب شود، در سفر براى انجام آن کارها حکم مسافرى را دارد که به‌خاطر شغل و کارش سفر مى‌‏کند، و اگر زمانى براى کارى غیر از ارشاد و تبلیغ مسافرت کرد، در آن سفر مانند سایر مسافران نمازش شکسته است و روزه او صحیح نیست.

نذر روزه در سفر


روزه مستحبى با نذر در سفر
221. 1. اگر خورشید طلوع کرده و کسى تصمیم به روزه مستحبّى داشته باشد و بداند که بعد از ساعتى قبل از ظهر به سفر مى‌‌رود، آیا مى‌‌تواند نذر روزه کرده و روزه بگیرد و مسافرت ضررى به روزه‌اش نزند؟
2. اگر در حال سفر و در روز تصمیم به روزه مستحبّى بگیرد، آیا همین‌که نذر روزه کند و بلافاصله روزه بگیرد کفایت مى‌‌کند و روزه‌اش صحیح است؟
3. آیا در روزه نذرى (للهِ علیّ که امروز را روزه بگیرم) شرط است که نذر قبل از فجر (اذان صبح) باشد، یا اینکه بعد از فجر و هر وقتى تا قبل از غروب هم مُجزى است؟
ج) در روزه‌ نذرى بنابر احتیاط واجب باید نذر در حضر (غیر سفر) و قبل از طلوع فجر روزى باشد که قصد روزه گرفتن دارید، بنابراین نذر در روز نسبت به روزه همان روز، و یا نذر روزه در حال سفر بنابراحتیاط واجب صحیح نیست.

222. شخصى که مُفطرى انجام نداده، در سفر مثلاً در ساعت ده نذر مى‌‌کند که امروز را روزه مى‌‌گیرم، آیا نذر او صحیح است یا باید نذر قبل از سفر و قبل از طلوع فجر باشد؟
ج) روزه مستحبى در سفر که با نذر صحیح است، بنابر احتیاط واجب مشروط است به این که نذر در حَضَر منعقد شده باشد.

نذر روزه در سفر در ماه رمضان
223. کسى که در ماه رمضان در سفر است، آیا مى‌‏تواند نذر کند روزه بگیرد؟
ج) خیر، جایز نیست.

نذره روزه در سفر با داشتن روزه قضا
224. با وجود این‌که روزه قضا دارم، آیا مى‌‌توانم روزه نذرى بگیرم؟ مثلاً نذر کنم که اگر خداوند در روز عرفه نصیبم گرداند که به زیارت حضرت زینب (سلام‌الله علیها) بروم، آن روز را روزه بگیرم. آیا چنین نذرى صحیح است؟ چون آن‌جا مسافرم و روزه قضا هم به گردنم هست.
ج) اگر در حضر (قبل از سفر) نذر کنید که در روز معیّنى در سفر روزه بگیرید، نذر و روزه نذرى‌تان صحیح است، هرچند قضاى روزه واجب بر عهده‌تان باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

احکام بانوان

شیر دهى و باردارى بانوان


روزه زن باردار
198. آیا روزه گرفتن بر زن باردارى که نمى‌‏داند روزه براى جنین او ضرر دارد یا خیر، واجب است؟
ج) اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنین داشته باشد و خوف وى هم داراى منشأ عقلایى باشد، افطار بر او واجب است و در غیر این صورت واجب است که روزه بگیرد.

روزه زن باردار و شیرده با ترس از ضرر
199. زنى که کودک خود را شیر مى‌‏داده و باردار هم بوده و در همان حال روزه ماه رمضان را هم گرفته است، و هنگام زایمان فرزندش مرده به دنیا آمد، اگر از ابتدا احتمال ضرر را مى‌‏داده و در عین حال روزه گرفته است:
الف. آیا روزه‌‏اش صحیح است یا خیر؟
ب. آیا دیه بر ذمّه او هست یا خیر؟
ج. اگر احتمال ضرر نمى‌‏داده، ولى بعداً معلوم شده که روزه گرفتن براى جنین ضرر داشته، چه حکمى‌ دارد؟
ج) اگر با وجود خوف از ضررى که داراى منشأ عقلایى است، روزه گرفته باشد و یا بعداً برایش معلوم شود که روزه براى وى یا براى جنین‌‏اش ضرر داشته، روزه‌‏اش صحیح نیست و قضاى آن بر او واجب است، ولى ثبوت دیه جنین متوقف بر این است که ثابت شود فوت جنین مستند به روزه گرفتن وى است.

200. اگر روزه در ماه رمضان براى خودِ زن حامل یا شیرده ضرر دارد و این ضرر داشتن تا ماه رمضان سال بعد ادامه پیدا کند، آیا این هم حکم بیمار را دارد و قضا ساقط است و پرداخت فدیه کفایت مى‌‌کند؟
ج) حکم بیمار را دارد.

عادت ماهیانه بانوان


حائض شدن در حال روزه
201. اگر زن در ماه مبارک رمضان دو ساعت یا کمتر مانده به اذان مغرب حیض شود، آیا روزه‌‏اش باطل مى‌‏شود؟
ج) روزه‌‏اش باطل است.

202. اگر زنى که به‌خاطر نذر روزه روز معیّنى روزه‏‌دار است، در حال روزه حیض شود، چه تکلیفى دارد؟
ج) روزه‌‏اش با عادت شدن، ولو در یک جزء از روز باشد، باطل مى‌‏شود و قضاى آن روز بعد از پاک شدن بر او واجب است.

203. زنى که مى‌‌خواهد شصت روز روزه کفاره بگیرد و در اثناء به روزهاى عادت ماهانه و امثال آن مى‌‌رسد چه باید بکند؟
ج) پس از پایان آن روزها مى‌‌تواند بقیه‌ى روزه‌ها را بگیرد و لازم نیست آنها را از سر بگیرد.

پاک شدن از حیض پیش از اذان صبح
204. اگر زن حائض در ماه رمضان، پیش از اذان صبح از حیض پاک شود، تکلیف او چیست؟
ج) اگر براى غسل وقت دارد، باید غسل کند و اگر وقت تنگ است، باید تیمّم کند و روزه‌‏اش صحیح است. و اگر از روى عمد، غسل یا تیمم نکند، روزه‌‏اش باطل است و باید کفّاره بدهد.

علم به پاک شدن از حیض در اثناى روز ماه رمضان
205. اگر زنى بعلت عدم اطمینان به پاکى از حیض, در سحر ماه رمضان غسل نکند و در بین روز متوجه شود که پاک شده‌ بوده آیا تکلیفش در این روز امساک است؟
ج) در فرض سؤال اگر مفطرى را مرتکب نشده، نیّت روزه مى‌‌کند و بنابر احتیاط واجب این روز را قضا نماید اما در صورت ارتکاب مفطر کفّاره آن روز بر او واجب نیست.

احکام روزه‌ى مسافر


توجه: آن‌چه این‌جا آمده، برخى از احکام اختصاصى روزه‌ى مسافر مى‌‌باشد. جهت اطلاع از سایر احکام سفر (وطن، قصد اقامت، سفر شغلى و ...) به جزوه «احکام سفر» مراجعه فرمایید.

206. کسى که در ماه رمضان مسافرت مى‌‌کند در هر موردى که نماز را باید شکسته بخواند نباید روزه بگیرد. و در هر مورد که باید نماز را چهار رکعتى (تمام) بخواند، مانند مسافرى که ده روز در یک محل قصد ماندن مى‌‌کند یا اینکه مسافرت شغل اوست، واجب است روزه را نیز به جا بیاورد.

207. مسافرت در ماه رمضان هر چند براى فرار از روزه باشد جایز است. البته بهتر است به سفر نرود مگر این‌که سفر براى کار نیکو یا لازمى‌ باشد.

سفر براى فرار از روزه
208. آیا مسافرت عمدى در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جایز است؟
ج. مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو این‌که براى فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.

209. کسى که در ماه رمضان مسافرت کرده، آیا علاوه بر قضا، باید کفّاره هم بدهد؟
ج) خیر، تنها قضاى روزه‌ها واجب است و کفّاره ندارد؛ ولى اگر قضاى روزه‌ها را تا ماه رمضان سال بعد به تأخیر اندازد، به جهت تأخیر، باید براى هر روز یک مدّ طعام کفّاره بدهد.

روزه قضا و سفر در تنگى وقت
210. شخصى که روزه‌ى معینى بر عهده‌ى او می‌باشد و یا اینکه چند روز قضا دارد و وقت آن ضیق شده است، مى‌‌‌تواند به سفر برود؟ و اگر در سفر است، آیا لازم است قبل از ماه رمضان از سفر مراجعت کند و روزه‌هایش را بگیرد؟
ج) رفتن به سفر براى او اشکال ندارد و اگر در سفر است لازم نیست مراجعت کند که آن روز یا چند روز را روزه بگیرد؛ چون کسى که در سفر است، روزه از او برداشته شده است همانند ماه مبارک، و تفاوتى هم بین اقسام روزه نیست.

روزه قضا در سفر

211. آیا گرفتن روزه‌هاى قضا، در سفر صحیح است؟
ج) خیر، جایز نیست.

روزه مستحبى براى مسافر
212. آیا مسافر مى‌‏تواند روزه مستحبى بگیرد؟
ج) خیر، گرفتن روزه مستحبى در سفر جایز نیست؛ مگر در مدینه طیبه که براى بر آورده شدن حاجت، مى‌‏تواند سه روز، روزه مستحبى بگیرد و احتیاط آن است که روز چهار شنبه، پنج شنبه و جمعه را اختیار کند.

روزه طلاب در سفرهاى تبلیغى
213. اگر یکى از طلاب علوم دینى قصد داشته باشد تبلیغ را شغل خود قرار دهد، آیا با این فرض مى‌‏تواند در سفر نماز خود را تمام بخواند و روزه هم بگیرد؟ اگر شخصى براى کارى غیر از تبلیغ و ارشاد یا امر به معروف و نهى از منکر مسافرت نماید، نماز و روزه‌‏اش چه حکمى‌ دارد؟
ج) اگر عرفاً تبلیغ و ارشاد یا امر به معروف و نهى از منکر شغل و کار او محسوب شود، در سفر براى انجام آن کارها حکم مسافرى را دارد که به‌خاطر شغل و کارش سفر مى‌‏کند، و اگر زمانى براى کارى غیر از ارشاد و تبلیغ مسافرت کرد، در آن سفر مانند سایر مسافران نمازش شکسته است و روزه او صحیح نیست.

رفتن به سفر و بازگشت از سفر


رسیدن به محل اقامت بعد از ظهر
214. اگر به جایى سفر کنم که قصد دارم ده روز در آن‌جا بمانم ولى بعد از اذان ظهر به آن‌جا برسم آیا روزه آن روز صحیح است؟
ج) روزه آن روز صحیح نیست و باید قبل از اذان ظهر در محل اقامت ده روز باشید.

215. اگر شخصى بخواهد قبل از زوال به محل اقامتش برسد، ولى در راه به‌خاطر پیشامد حادثه‌‏اى نتواند در زمان معیّن به مقصد برسد، آیا روزه او اشکال دارد و آیا کفّاره بر او واجب است یا فقط قضاى روزه آن روز را باید به جا آورد؟
ج. روزه‌‏اش در سفر صحیح نیست و بر او فقط قضاى روزه آن روزى که پیش از ظهر به محل اقامتش نرسیده، واجب است و کفّاره‌‏اى هم ندارد.

شک در رسیدن به وطن وقت اذان ظهر
216. روزه‌ى مسافرى که صبح به مقدار بیشتر از حدّ شرعى (سى کیلومتر) از وطن خود دور مى‌‌شود، اگر قبل از ظهر برگشت ولى شک دارد که به اذان ظهر رسیده یا نه، حکمش چیست؟
ج) در صورت شک، روزه صحیح است.

افطار در وطن و رسیدن به مقصد قبل از غروب
217. اگر روزه‏‌دارى هنگام غروب در سرزمینى افطار کرده باشد و سپس با هواپیما به جایى مسافرت کند که خورشید در آن هنوز غروب نکرده است، روزه آن روز او چه حکمى‌ دارد؟ آیا تناول مُفطرات براى او در آن‌جا قبل از غروب خورشید جایز است؟
ج) روزه او صحیح است و تناول مُفطرات در آن مکان قبل از غروب خورشید با فرض این‌که در وقت غروب در سرزمین خود افطار کرده، براى او جایز است.

اختلاف مبدأ و مقصد سفر در رؤیت هلال عید
218. من در خارج از کشورم زندگى مى‌‌کنم و در ماه رمضان روزه مى‌‌گیرم ولى دو روز مانده به عید در حالى که 28 روز روزه گرفته‌ام، با پروازى که دو ساعت طول مى‌‌کشد به کشورم برمى‌‌گردم و در آنجا هلال عید فطر را مى‌‌بینم وظیفه‌ام چیست؟
ج) اگر در بدو ورود به وطن مشخص باشد که آن روز شرعاً روز عید است باید یک روز، روزه ماه مبارک رمضان را در فرض سؤال قضا کنید.

219. در صورت اختلاف افق‌، اگر شخصى در منطقه‌اى که حلول ماه رمضان ثابت شده روزه گرفته و قبل از تمام شدن ماه به منطقه‌اى سفر کند که بر اساس افقش ماه رمضان یک روز دیرتر حلول کرده و بقیه ماه را در منطقه جدید سپرى کند، و در این سال ماه رمضان سى روزه باشد، در این صورت روز آخر ماه رمضان براى او روز سى و یکم مى‌‌شود. آیا باید روزه بگیرد و یا افطار نماید؟
ج) اگر به منطقه‌اى برسد که از ماه رمضان یک روز مانده باشد، واجب است که آن را روزه بگیرد، هرچند ماه رمضان نسبت به تعداد روزهایى که روزه گرفته سى و یک روز شود.

220. شخصى از اول ماه رمضان تا بیست و هفتم ماه را در وطن خود (بندر دیّر) روزه گرفته و در صبح روز بیست و هشتم به دبى مسافرت کرده و در روز بیست و نهم به آن‌جا رسیده و متوجه شده که در آن‌جا عید اعلام شده است، او اکنون به وطن خود برگشته، آیا قضاى روزه‌هایى که از وى فوت شده، واجب است؟ اگر یک روز قضا نماید، ماه رمضان نسبت به او بیست و هشت روز مى‌‏شود و اگر بخواهد دو روز قضا کند، روز بیست و نهم در جایى بوده که در آن‌جا عید اعلام شده بود، این شخص چه حکمى‌ دارد؟
ج) در فرض سؤال قضاى دو روز بر او واجب است.

نذر روزه در سفر


روزه مستحبى با نذر در سفر
221. 1. اگر خورشید طلوع کرده و کسى تصمیم به روزه مستحبّى داشته باشد و بداند که بعد از ساعتى قبل از ظهر به سفر مى‌‌رود، آیا مى‌‌تواند نذر روزه کرده و روزه بگیرد و مسافرت ضررى به روزه‌اش نزند؟
2. اگر در حال سفر و در روز تصمیم به روزه مستحبّى بگیرد، آیا همین‌که نذر روزه کند و بلافاصله روزه بگیرد کفایت مى‌‌کند و روزه‌اش صحیح است؟
3. آیا در روزه نذرى (للهِ علیّ که امروز را روزه بگیرم) شرط است که نذر قبل از فجر (اذان صبح) باشد، یا اینکه بعد از فجر و هر وقتى تا قبل از غروب هم مُجزى است؟
ج) در روزه‌ نذرى بنابر احتیاط واجب باید نذر در حضر (غیر سفر) و قبل از طلوع فجر روزى باشد که قصد روزه گرفتن دارید، بنابراین نذر در روز نسبت به روزه همان روز، و یا نذر روزه در حال سفر بنابراحتیاط واجب صحیح نیست.

222. شخصى که مُفطرى انجام نداده، در سفر مثلاً در ساعت ده نذر مى‌‌کند که امروز را روزه مى‌‌گیرم، آیا نذر او صحیح است یا باید نذر قبل از سفر و قبل از طلوع فجر باشد؟
ج) روزه مستحبى در سفر که با نذر صحیح است، بنابر احتیاط واجب مشروط است به این که نذر در حَضَر منعقد شده باشد.

نذر روزه در سفر در ماه رمضان
223. کسى که در ماه رمضان در سفر است، آیا مى‌‏تواند نذر کند روزه بگیرد؟
ج) خیر، جایز نیست.

نذره روزه در سفر با داشتن روزه قضا
224. با وجود این‌که روزه قضا دارم، آیا مى‌‌توانم روزه نذرى بگیرم؟ مثلاً نذر کنم که اگر خداوند در روز عرفه نصیبم گرداند که به زیارت حضرت زینب (سلام‌الله علیها) بروم، آن روز را روزه بگیرم. آیا چنین نذرى صحیح است؟ چون آن‌جا مسافرم و روزه قضا هم به گردنم هست.
ج) اگر در حضر (قبل از سفر) نذر کنید که در روز معیّنى در سفر روزه بگیرید، نذر و روزه نذرى‌تان صحیح است، هرچند قضاى روزه واجب بر عهده‌تان باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دانلود فیلم و موزیک رایگان