با مطالعه تاریخ اسلام می توان مواردی را یافت، مبنی بر اینکه ملائک در امور فردی و اجتماعی به یاری مسلمانان می آمدند. مشهورترین ماجرایی که در تاریخ اسلام برای حضور و یاری ملائکه نقل شده است و فریقین، آن را پذیرفته اند، همان رخ دادهای جنگ بدر است. درباره این نبرد در سوره آل عمران چنین آمده است:
وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ٭ إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنینَ أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلینَ ٭ بَلی إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ ٭ وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْری لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ. (آل عمران: 123 ـ 126)
و یقیناً خدا شما را در [جنگ ] بدر ـ با آنکه ناتوان بودید ـ یاری کرد. پس، از خدا پروا کنید، باشد که سپاس گزاری نمایید. ٭ آنگاه که به مؤمنان می گفتی: آیا شما را بس نیست که پروردگارتان شما را با سه هزار فرشته فرود آمده یاری کند؟ ٭ آری، اگر صبر کنید و پرهیزکاری نمایید و با همین جوش [و خروش ] بر شما بتازند، [همان گاه ] پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشان دار یاری خواهد کرد ٭ و خدا آن [وعده پیروزی ] را جز مژده ای برای شما قرار نداد تا [بدین وسیله شادمان شوید و] دل های شما بدان آرامش یابد و یاری جز از جانب خداوند توانای حکیم نیست.
این آیات، آشکارا شرط بهره مندی از یاری ملائکه را صبر و تقوای مؤمنان بیان کرده اند و از آنجا که قید و شرط دیگری برای آن بیان نشده است، نمی توان آن را محدود و مقید به آن نبرد نمود. بر همین اساس آنچه درباره امداد ملائکه مقرب خداوند به اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت زهرا علیها السلام در روایت ها و گزارش های تاریخی آمده، با تنزل مقام ملائکه قابل تصور است. به عبارت دیگر، افراد غیر معصوم می توانند با رعایت کردن سه شرط ایمان، صبر و تقوا، از امداد و همراهی ملائکه، البته غیر از میکائیل و جبرئیل علیهما السلام بهره مند شوند. برای نمونه، یکی از ماجراهایی که درباره حضرت زهرا علیها السلام نقل شده، از این قرار است: «سلمان فارسی می گوید: فاطمه علیها السلام نشسته بود، دستاسی در مقابلش قرار داشت که با آن، جو آسیاب می کرد و از دسته آن دستاس، خون جاری بود و حسین علیه السلام در یک گوشه خانه می گریست. گفتم: ای دختر رسول خدا! این زخم تو را بس است؛ فضه هم اینجا نشسته است.
فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله سفارش کرده است یک روز من کار کنم و روز دیگر فضه و دیروز نوبت خدمت او بود (پس امروز نوبت من است).
سلمان گفت: من بنده آزادشده ای هستم، اجازه بده یا جو آسیاب کنم و یا حسین علیه السلام را برای شما ساکت نمایم.
فاطمه علیها السلام فرمود: من برای ساکت کردن بچه بهتر هستم و تو جو را آسیاب کن. پس من مقداری جو آسیاب کردم تا اینکه وقت نماز رسید، رفتم و با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز گزاردم. وقتی از نماز فارغ شدم، آنچه را دیده بودم، به علی علیه السلام گفتم. آن حضرت گریست و بیرون رفت و بعد از مدت کوتاهی برگشت، در حالی که خوش حال و متبسم بود. پیامبر در این باره پرسید، علی علیه السلام فرمود: بر فاطمه علیها السلام وارد شدم و دیدم بر پشت، دراز کشیده است و حسین علیه السلام روی سینه او خوابیده و نزدش آسیاب دستی بدون هیچ گرداننده ای، می گردد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با خوش حالی تبسم کرد و فرمود: ای علی! آیا نمی دانی که خدا بر روی زمین فرشتگان سیاری دارد که محمد و خاندان محمد را تا روز قیامت خدمت می کنند»؟1
این مطلب در منابع به عنوان معجزات و کرامات ایشان نقل شده است2 که باید جنبه اعجازی آن را ناظر به حضور جبرئیل علیه السلام بدانیم، ولی کلیت ماجرا را با توجه به اطلاق آیه، بعید است بتوان برای دیگران نا ممکن دانست.
بی تردید باور به اینکه در بن بست های اجتماعی و فردی می توان از حضور و یاری نیروهای الهی و غیبی بهره جست، می تواند تأثیر بسزایی در زندگی داشته باشد. همه آثاری که برای امیدبخشی می شماریم، برای باور کردن به ملائک نیز می توان برشمرد. از این رو، به این مقدار بسنده می کنیم و علاقه مندان را به مطالعه آثاری که به این موضوع پرداخته اند، چه در حوزه آثار روان شناسی و چه آثار دینی رهنمون می سازیم.