۳۳ مطلب با موضوع «زندگینامه پیامبران» ثبت شده است

درخواست پیامبر اکرم(ص)از خداوند درباره فشار قبر حضرت رقیه(ع)

بعضی از گناهکاران چنان فشار قبر سختی می بینند که مغز سرشان از ناخن های پایشان خارج می شود . و چنان فریاد می زنند که غیر از جن و انس همه موجودات و حیوانات صدای آنها را می شنوند و وحشت می کنند و آنها آرزوی برپایی قیامت را می کنند.
وقتی حضرت رقیه (ع) ٬ دختر رسول خدا (ص) از دنیا رفت ٬ پیامبر اکرم (ص) در قبر او ایستاد و سرش را به آسمان بلند کرد و با چشمان اشک آلود فرمود : « خدایا ! رقیه ضعیف است به حق من از فشار قبر او در گذر.»

« اَللّهمَّ هَبْ لی رُقیَّة مِنْ ضَغطَةِ الْقَبْرِ فَوَهَبَها الله لَهُ .»
« بار پروردگارا ! به خاطر من رقیه را از فشار قبر برهان ٬ پس خداوند او را رهانید .۱ » ۱

۱) بحار - ج ۶ - ص ۲۶۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ولادت حضرت رسول (ص)

می گویند : حضرت عبدالمطلب (قدس) در شب ولادت پیامبر اکرم (ص) نزدیک کعبه خوابیده بود . ناگهان دید که خانه کعبه با همه ارکانش از زمین کنده شد و به جانب مقام ابراهیم به سجده افتاد ٬ سپس راست شد و گفت : الله الکبر ! پروردگار محمد مصطفی ٬ پروردگار من ٬ حالا مرا از نجاستهای مشرکان و پلیدی های کافران پاک گردانید .
سپس بتها لرزیدند و بر رو در افتادند . ناگاه دیدم که مرغان همه بسوی کعبه جمع شدند و کوههای مکه به جانب کعبه مشرف شدند و ابری سفید دیدم که در برابر حجره آمنه ایستاده ٬ قرار گرفته است .
پس به سوی خانه آمنه دویدم و گفتم : من آیا خوابم یا بیدار ؟
آمنه گفت : بیدار هستی .
گفتم : نوری که در پیشانی تو بود چه شد ؟
گفت : در آن فرزند است که از من جدا شد و مرغی چند او را از من گرفته اند و به دست من نمی گذارند ٬ و این ابر برای ولادت او بر من سایه افکنده است .
گفتم : فرزند مرا بیاور تا او را ببینم .
گفت : تا سه روز نخواهند گذاشت که او را ببینی.
سپس داخل حجره شدم . دیدم مردی بیرون آمد و گفت : برگرد که احدی از فرزندان آدم او را نمی بیند تا همه ملائکه او را زیارت بکنند.
پس بر خود لرزیدم و برگشتم .۱

۱) جلاء العیون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حضرت سلیمان و باد

روزی حضرت سلیمان (ع) بر بساط خود نشسته بود و در حال حرکت در هوا بود . از قضا عبورش بر روی زمین کربلا افتاد. ناگهان طوفان شدیدی سه مرتبه بساط او را چرخاند و به زمین فرودش آورد .چون اختیار باد و طوفان در اختیار حضرت سلیمان (ع) بود ٬ آن حضرت باد را مورد سرزنش قرار داد و دلیل این کارش را پرسید. در این هنگام باد به اذن خداوند متعال شروع به خواندن مصیبت امام حسی (ع) کرد و گفت : ای پیامبر خدا ! شهادتگاه حسین (ع) در این سرزمین است.۱

۱) بحارالانوار٬ج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دانلود فیلم و موزیک رایگان