۱۷۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

چه راه کارهایی برای کنترل شهوت و هوای نفس وجود دارد؟

پاسخ :

بی‌تردید یکی از نیرومندترین غرایز، نیروی شهوت و غریزة جنسی است که از ابتدای زندگی در وجود آدمی نهفته است این غریزه تا زمان بلوغ همچنان دوران آرام و بی‌تحرکی را پشت سر می‌گذارد، امّا به مجرد شروع دوران نوجوانی، آرام آرام زمان بیداری و طغیان آن فرا می‌رسد و رفته رفته تمام وجود نوجوان و جوان را در برمی‌گیرد. و همه جوانان کما بیش با این وضعیت روبرو می‌شوند، بزرگترها نیز این دوره را پشت سر گذاشته‌اند. آنچه افراد با هم تفاوت دارند، در این است که برخی با ایمان قوی و عزم و ارادة استوار در برابر نیروی شهوت می‌ایستند و مقاومت می‌کنند، یعنی به شخصیت خود احترام قایل‌اند و لذا خود را به کارهای زشت و ناپسند آلوده نمی‌سازند، امّا عده‌ای هم وجود دارند که نمی‌توانند مقاومت کنند و نیروی شهوت را در خود کنترل نمایند. اگر در دوران جوانی نیروی شهوت قوی است، ارادة جوانان قوی‌تر از آن است.

 

علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «من کرمت علیه نفسُه، هانت علیه شهواته»[1] کسی که کرامت و ارزش خود را بشناسد، شهوت نمی‌تواند بر او غلبه کند.

 

علاوه بر آنکه از نظر شرع حرام است و آبروی انسان را نزد خدا از بین می‌برد، چه پیامدهای در زندگی فرد به دنبال دارد؟ که به برخی از آثار آن اشاره کنیم: تحقیقات روان شناختی نشان می‌دهد که فکر بیش از حدّ در مورد مسایل جنسی و گرفتار شدن در دام اینگونه اعمال باعث اختلالات روانی در فرد می‌شود. ضعف ایمان، بیماری جسمی و روحی، گوشه گیری و انزوا، شکست در زندگی، ضعف اعصاب و... برخی از آثار و پیامدهای آن می‌باشد. یکی از دانشمندان می‌گوید: این کار جوان را بسیار خسته می‌کند به طوری که همواره خجل و شرمسار است و خود را مجرم و گناهکار می‌پندارد.[2]

 

افرادی که این پیامدها را نمی‌دانند ممکن است ناخواسته به دام شهوت مبتلا شوند امّا وقتی این مسایل را درک کنند،‌قطعاً از آن دست برمی‌دارند. شاید برخی افراد ابتدا باور نکنند امّا وقتی تجربه کردند و پس از مدتی دیدند که واقعاً احساس گناه سراپای وجود انسان را فرا می‌گیرد، جداً تصمیم می‌گیرند که از آن دست بردارند، توبه کردن هم اینجاها کاربرد دارد.[3]

 

چند راهکار می تواند شهوترانی را کنترل کند که به چهار نمونه اشاره می شود:

 

1. تقویت ایمان

اگر معنویت و ایمان را در خویشتن تقویت شود، ملکه‌ای در انسان ایجاد می‌شود که از انجام هر گونه گناه باز می‌دارد و به انسان اجازه نمی‌دهد که ارزش و منزلت خود را با این کارها از بین ببرد. بسیاری از مشکلات ما و اساساً مشکل عصر ما و جوانان جامعه همین کمبود معنویت و ایمان مذهبی است که اگر این مشکل حل شود، بسیاری از مشکلات دیگر حل خواهد شد. در عمل و رفتار نیز باید تجدید نظر شود و از رفتارهایی که میل جنسی و شهوت را در انسان تحریک می‌کند، تا حد امکان بایستی دوری کرد.[4]

 

2. یکی دیگر از عوامل مؤثر در جلوگیری و کنترل شهوت کار مداوم است. کارهای بدنی از رنج روحی می‌کاهد و از شهوت نیز جلوگیری می‌کند. کار هم از لحاظ آنکه باعث صرف انرژی و نیروی بدنی در این می‌شود و هم از لحاظ آنکه فکر و ذهن انسان را به خود مشغول می‌کند، می‌تواند از افکار ناسالم و کارهای نادرست و نابهنجار جلوگیری کند.

 

3. ورزش یکی دیگر از راهکارهای جلوگیری از فشارهای جنسی است. علاوه بر اینها سعی کنید، در مواقعی که تنها هستید، ذهن و فکر خود را از مسایل که سرانجام به بروز نیاز جنسی منجر می‌شود،‌باز داشته و بیشتر به یاد خدا باشید. به این نکته توجه داشته باشید که خداوند ناظر بر تمامی اعمال ماست، حتی در جاهای خلوت که هیچ کسی نیست، خداوند ما را می‌بیند، اگر خدای ناکرده گناه کنیم علاوه بر آثار و پیامدهای منفی که در جسم و روح ما می‌گذارد، آبروی ما نزد خدا هم می‌رود.

 

4. ازدواج؛ راهکار دیگر این است که زمینه ازدواج را فراهم شود.[5] ازدواج با توجه به ملاک‌ها و معیارهایی که اسلام معرفی کرده است، چندان سخت و مشکل نیست.

 

البته باید مقدمات ازدواج را کم کم فراهم شده، و در زمان مناسب عقد انجام گردد. اگر به مقدمات ازدواج اقدام کنید، ذهن و فکر جوان بیشتر روی آن متمرکز می‌شود و به امید فردای بهتر و زندگی آبرومندانه از هر کار دیگری منصرف خواهد شد. خداوند متعال که آفرینندة‌ انسان است و خصوصیات و فطریات و غرایز او را می‌داند، آفریدن زن و مرد و قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر را سبب مودت و رحمت و آرامش انسان و نیز ارضای غرایز به صورت صحیح آن می‌داند. در این باره می‌فرماید: از آیات و نشانه‌های حکیمانة خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد، تا در کنار آنان آرامش یابید و میان شما مهر و محبت و رحمت قرار داد، به درستی که در این کار خداوند دلایل حکیمانه‌ای است.

 

خداوند به همه جوانانی که از گناه بیزاری می‌جویند چنین می‌فرماید: بندگان من حضور گناهکاران با زیبایی‌های خیره کننده‌شان شما را فریب ندهد گول ظاهر پر رنگ و لعاب شان را نخورید و تصور نکنید که اینان خوشبخت هستند و شما را در نیت تان کم رنگ نکنند.

 


بازار دنیا داغ داغ است و به نهایت جلوه گری خود رسیده است لذات مهیج کننده آن زیبایی‌های خیره کننده آن ،چشم همه را مبهوت کرده است و در بازی شطرنج آن همه کیش و مات شده‌اند به هر قیمتی باید به لذت برسند حتی به قیمت نافرمانی پادشاه عالم. خداوند رب‌العالمین و چه سخت است حفظ دین و چه شیرین است با ایمان بودن.

وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ و در راه خدا چنان که شایسته جهاد است (حج-۷۸)

جهاد در راه خدا

کلمه جهاد به معنای بذل جهاد و کوشش در دفع دشمن است و شامل هر چیزی که ممکن است شری به آدمی برساند می‌شوند. مانند شیطان که آدمی را گمراه می‌سازد و نفس اماره که آن نیز آدمی را به بدی‌ها امر می‌کند. در نتیجه جهاد شامل مخالفت با شیطان در وسوسه‌هایش و مخالفت با نفس در خواسته‌هایش می‌شود که رسول خدا(صلی الله علیه وآله)این قسم جهاد را جهاد اکبر نامیده است.

صرف بودجه کلان

دنیا با همه رنگ و لعاب‌هایش قصد فریفتن انسان‌ها را دارد و ایادی و مزدوران خاصش را نیز اجیر کرده است تا همه توان خود را به کار گیرد تا قسم شیطان محقق شود.

امروزه شیطان و سربازانش هزینه‌ها و بودجه های کلان صرف می‌کنند تا بر سپاه خود بیفزایند شاید وقتی در جامعه حضور پیدا می‌کنید افرادی را می‌بینید که در دانشگاه،محل کار،اداره،بازار هر گونه عمل حرامی را انجام می‌دهند و هیچ ترس و ابایی از آن ندارند کسانی که با پوشش بسیار نامناسب و زننده و تهییج کننده مدال بندگی شیطان را بر سینه خود می‌چسبانند و فساد را در جامعه رواج می‌دهند و پشت سر این حرکت‌ها دست‌های قدرتمندی در تلاش است، تا رنگ مذهب و دین را کمرنگ کند و آنان قصد دارند تا نور خدا را خاموش کنند.

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ

مسلماً کسانی که کافرند ، اموالشان را هزینه می‌کنند تا مردم را از راه خدا بازدارند (انفال/۳۶)

حال وظیفه ما جوانان چیست ؟ ما که دغدغه دین را داریم و دوست نداریم که جامعه رنگ بی خدایی بگیرد.

دین ما در هیچ مرحله ای انسان را به کناره گیری و عزلت نشینی دعوت نمی‌کند بلکه او را بسیار تأثیر گذار در پاکسازی جامعه می‌داند و هدف همه انبیا الهی دعوت به خیر و نیکی و نهی از بدی است و قیام عاشورا نیز این هدف بزرگ را در اوج کمال و قدرت نشان می‌دهد که امام حسین تمام هستی خود را در راه اعتلای دین اسلام به میدان مبارزه آورد

اولین قدم حفظ خود از گناه

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ

ای اهل ایمان ! مراقبِ [ایمان و ارزش‌های معنویِ] خود باشید (مائده/۱۰۵)

این که خود را از گناه دور نگه داریم. اطاعت از خدا و رسول خدا و امام زمان(عج) می‌باشد اگر در اسلام به طهارت روح توجه ویژه ای شده است به خاطر دوری از رجس و پلیدی است.

جوانانی که خودشان را پاک نگه دارند و با همه وسوسه های شیطان تن به ذلت گناه ندهند خداوند خورشید وجودشان را پرنور تر و گرم‌تر می‌کند تا جایی که از گرما و نور این خورشید ایمان، مسیر سخت دنیا را به راحتی طی می‌کنند.

 

دومین قدم دعوت به نیکی و نهی از حرام

اسلام همواره انسان خودخواه را مذموم می‌خواند و حس ایثار و دیگر خواهی را در آیات و روایات دیگری ممدوح می‌داند و سعی در تحریک و بروز این حس دارد زیرا اگر انسان همیشه به فکر خودش باشد هیچ قصد و اراده ای در اصلاح جامعه خود ندارد و گناه پیکر سالم فرد و در مرحله بعد یک جامعه را نابود می‌سازد همچنان که میکروب بدن سالم را مریض می‌کند و حتی از پای در می‌آورد.

دین ما در هیچ مرحله ای انسان را به کناره گیری و عزلت نشینی دعوت نمی‌کند بلکه او را بسیار تأثیر گذار در پاکسازی جامعه می‌داند و هدف همه انبیا الهی دعوت به خیر و نیکی و نهی از بدی است و قیام عاشورا نیز این هدف بزرگ را در اوج کمال و قدرت نشان می‌دهد که امام حسین تمام هستی خود را در راه اعتلای دین اسلام به میدان مبارزه آورد.

جوانان کهف

خداوند در قران برای هدایت ما داستان جوانانی را بیان می‌کند که در زمان خودشان از شرک و بت پرستی اعراض کردند و در حالی که پادشاه جبار کشورشان همه را به بت‌ها دعوت کرد و هر کس دعوت او را اجابت نمی‌کرد، او را به قتل می‌رساند این گروه با ایمان خدای یکتا را پرستش می‌کردند و از خوردن حرام و عمل حرام دوری می‌کردند تا آن جا که تصمیم گرفتند محیط بسیار آلوده شهر را ترک گویند تا مرتکب ذلت حرام نگردند. این جوانان به زرق و برق دنیا پشت پا زده و در میان همه زیبایی‌های مسحور کننده دنیا از خداوند راه نجات خواستند.

[یاد کن] هنگامی که [آن] جوانان در غار پناه گرفتند و گفتند: ای پروردگار ما رحمتی از نزد خود به ما عطا کن، و برای ما در کارمان زمینه هدایتی فراهم آور(کهف/۱۰) خداوند رحمت و هدایتش را شامل این جوانان پاک کرد. إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًی: آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم(کهف/۱۳)

آن چنان که نامشان در کتاب کریم و عظیم قرآن آمده است تا ابد سرلوحه آزادمردان جهان باشند.

دل‌هایشان را به نور ایمان روشن کردیم و تردید و دودلی را که مایه سستی ایمان می‌شود را از وجودشان بردیم وَرَبَطْنَا عَلَیٰ قُلُوبِهِمْ و دل‌هایشان را [با یقین به حقایق،] استوار ساختیم؛ (کهف/۱۱)و آن‌ها را به غار هدایت کرد.

و اکنون که از آنان و آنچه غیر خدا می‌پرستند، کناره گرفته‌اید، پس در این غار پناه گیرید تا پروردگارتان از رحمتش بر شما بگستراند و در کارتان آسایش و آسانی فراهم آورد (کهف/۱۶)

اگر بساط حرامی پهن شد و تو جوان گرد حرام نرفتی اگر از محیط‌های آلوده کناره گرفتی اگر با همه هوس‌های دل باز هم ذلت حرام را انجام ندادی آنجا که توانستی لباس‌های نامناسب بپوشی و به خاطر خدا پوشش اسلامی را زینت خود قرار دادی و زبانت را از دروغ و غیبت بستی خداوند پاداشت را چند برابر می‌دهد

 

خداوند به همه جوانانی که از گناه بیزاری می‌جویند چنین می‌فرماید: بندگان من حضور گناهکاران با زیبایی‌های خیره کننده‌شان شما را فریب ندهد گول ظاهر پر رنگ و لعاب شان را نخورید و تصور نکنید که اینان خوشبخت هستند و شما را در نیت تان کم رنگ نکنند.

لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی الْبِلَادِ

رفت و آمد کافران در شهرها [با وسایل و ابزار فراوان و شوکت ظاهری] تو را به طمع نیندازد.(آل عمران/۱۹۶).

پس:

وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ  وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا  وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا

با کسانی که صبح و شام پروردگارشان را می‌خوانند در حالی که همواره خشنودی او را می‌طلبند خود را شکیبا دار، و در طلب زینت زندگی دنیا دیدگانت [از توجه] به آنان [به سوی ثروتمندان] برنگردد، و از کسی که دلش را [به سبب کفر و طغیانش] از یاد خود غافل کرده‌ایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش زیاده‌روی است، اطاعت مکن(کهف/۲۸) مبادا از کارهایشان پیروی کنید.

فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَیٰ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ

پس پروردگارشان دعای آنان را اجابت کرد [که] یقیناً من عمل هیچ عمل کننده‌ای از شما را از مرد یا زن که همه از یکدیگرند تباه نمی‌کنم (آل عمران/۱۹۵)

چرا که ما به اعمال شما آگاهیم و هر کاری را که برای دینتان انجام دادید می‌بینیم و اعمال تان را بی پاداش نخواهد بود. دعای تان را مستجاب می‌کنیم و در گرفتاری‌ها شما را یاری می‌دهیم.

اگر بساط حرامی پهن شد و تو جوان گرد حرام نرفتی اگر از محیط‌های آلوده کناره گرفتی اگر با همه هوس‌های دل باز هم ذلت حرام را انجام ندادی آنجا که توانستی لباس‌های نامناسب بپوشی و به خاطر خدا پوشش اسلامی را زینت خود قرار دادی و زبانت را از دروغ و غیبت بستی خداوند پاداشت را چند برابر می‌دهد.

به نام خدا

شیفته نفس اماره

  • علی (ع) فرموده اند : در کشاکش انگیزه های شهوت و غضب ، عقل بشر تیره و تار می شود و فروغ خود را از دست می دهد.

منبع : مستدرک 2، ص287

  • و نیز فرموده اند : کسیکه مالک شهوت خود نباشد مالک عقل خود نخواهد بود.

منبع : مستدرک 2، ص287

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

شکم پرستی

  • رسول اکرم (ص) فرموده اند : کسیکه از همه ی نعمت های خداوند تنها به خوردنی و نوشیدنی متوجه است و دیگر نعم الهی را در وجود خویش نمی بیند نادان و کفران کننده ی نعمت است، او راه غلط می پیماید و زود است که به عذاب الهی دچار شود.

منبع : تحف العقول، ص52

  • امام صادق (ع) فرموده اند : دورترین فاصله از خداوند برای آدمی موقعی است که همانند حیوان جز پر کردن شکم و ارضاء شهوت، همّت و هدفی نداشته باشد.

     منبع : کافی، جلد دوم، ص319

  • و نیز فرموده اند : مرد با ایمان هرگز مغلوب شهوت خود نمی شود و شکمش باعث رسوایی او نمی گردد.

منبع : تحف العقول ، صفحه 358

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مایه اصلی شهوات

  • علی (ع) فرموده اند : دارایی و ثروت مایه ی اصلی شهوات بشر است.

منبع : نهج البلاغه، کلمه ی 55

  • علی (ع) درباره ی بعضی از مردم راه گم کرده و منحرف با کمیل بن زیاد سخن گفته و در ضمن فرموده اند : آنکس که علاقه ی شدید به لذت دارد و مطیع شهوت خویشتن است یا آنکس که دچار حرص شده و عاشق جمع مال و ثروت است ، این دو مراعات عواطف دینی و اوامر مذهبی را در هیچ مورد نمی نمایند. شبیه ترین موجود به این دو طبقه ی منحرف چهارپایان چراگاهست.

منبع : نهج ابلاغه ملا فتح الله ص550

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مغلوب شهوت

  • علی (ع) فرموده اند : آنکس که نفس خود را در شهوات ناروایش اطاعت نماید عملا به تباهی و هلاکت خویش کمک کرده است .

منبع : غررالحکم ، ص 683

  • و نیز فرموده اند : بنده ی شهوت اسیری است که هرگز از بند اسارت رهایی نمی یابد.

منبع : غررالحکمریا، ص498

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خطرات شهوت نفسانی

  • علی (ع) فرموده اند : غلبه و فرمانروایی شهوت ، مصونیت اخلاقی را از میان می برد و آدمی را به وادی هلاکت و تباهی می کشاند.

منبع : غررالحکم،ص507

  • علی (ع) فرموده اند : لذت هایی که باعث ندامت و پشیمانی می شوند و شهوت هایی که درد و رنج به بار می آورند فاقد خیر و خوبی هستند.

منبع : فهرست غرر،ص358

  • و نیز فرموده اند : چه بسا یک ساعت کامروایی و شهوت ، اندوه طولانی به بار می آورد و غم و غصه فراوان در پی دارد.

منبع : وسائل،جلد4، باب و جوب غلبه ی عقل، ص29

  • و نیز فرموده اند : خیر و خوبی یافت نمی شود در لذتی که پشیمانی به بار می آورد و شهوتی که درد و ناراحتی در پی دارد.

منبع : فهرست غرر، ص358

  • علی (ع) فرموده اند : آنکس که در شهوات ، تند روی کند آفات و بلایا نیز با سرعت به سوی او می شتابد.

منبع : فهرست غرر، ص188

  • امام صادق (ع) می فرمودند: آنکس که خاطرات شخصی خود را از دل نزداید ، و از خطرات نفسانی و شهوی خویش فارغ نشود، افکار شیطانی را از خود نراند، و در پناه خداوند بزرگ نرود ، شایسته نیست مردم را امر به معروف و نهی از منکر نماید.

منبع : محجة البیضاء جلد 4 ص109

  • امام باقر (ع) فرموده اند: طبیعت بشر با شهوت و میل و حرص و ترس و خشم و لذت آمیخته شده است جز آنکه در بین مردم کسانی هستند که این پیوند و کشش طبیعی را با نیروی تقوی و حیا و تنزّه مهار کرده اند. موقعیکه نفس متجاوزت ، تو را به گناه می خواند به آسمان با عظمت و کیهان حیرت زا نگاه کن و از خداوند بزرگی که جهان را آفریده و بر آن حکومت می کند بترس و از گناه خودداری کن، اگر از خداوند توانا خوف نداری به زمین نظر افکن شاید از حکومت بشری و افکار عمومی شرم کنی و مرتکب معصیت نشوی، اگر جرأت و جسارتت به جایی رسیده که نه از حکومت الهی می ترسی و نه از مردم رزمین شرم داری خود را از صف انسان ها خارج بدان و در عداد بهائم و حیوانات به حساب آور.

منبع :مستدرک2،ص287

  • امام جواد (ع) نیز فرموده اند : کسیکه بر مرکب شهوات خویش سوار است و خودسرانه می تازد از لغزش و سقوط رهایی نخواهد داشت.

منبع : بحار 17،ص214

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

تسلط بر نفس اماره

  • علی (ع) فرموده اند : بر شهوت خویش مسلط شو پیش از آنکه قدرت تجّری پیدا کند و به تندروی عادت نماید. چه آنکه اگر شهوت در خودسری و تجاوز نیرومند گردد مالک و فرمانروای تو می شود و به هر سو که بخواهد می کشاندت و تو در مقابل نیروی آن، تاب مقاومت نخواهی داشت.

منبع : غررالحکم، ص510

  • علی (ع) فرموده اند : کسیکه شهوات خویش را محدود نماید ارزش انسانی و شخصیت معنوی خود را محافظت کرده است.

منبع : تحف العقول، ص97

  • و نیز فرموده اند : دشمن ترین دشمنان آدمی غضب و شهوت او است. آنکس که بتواند این دو غریزه ی سرکش را مهار کند و آنها را به فرمان خود درآورد ، مقام عظیمی دارد و می تواند به اوج انسانیت برسد.

منبع : غررالحکم ص203

  • علی (ع) فرموده اند : کسیکه شرافت باطنی و گوهر انسانی خود را بشناسد ، این شناسایی او را از پستی های شهوت و آرزو های باطل مصون خواهد داشت.

منبع : غررالحکم، ص710

  • و نیز فرموده اند : کسیکه بر نفس سرکش خود حاکم باشد، شأن و منزلتش بالا می گیرد ، و برعکس کسیکه نفس شهوانیش مالک  و فرمانروای وی باشد، به ذلت و خواری دچار می شود و قدر و قیمتش پست می گردد.

منبع : مستدرک2، ص186

  • علی (ع) فرموده اند : از تمایلات ناروای خود اعراض کنید و شهوات نفسانی را ترک گویید که شما را به وادی گناهکاران می کشاند و به طور غافلگیر در آغوش ناپاکی و سیئاتتان می افکند.

منبع : فهرست غرر،ص186

  • علی (ع) فرموده اند : آنکس که بر تمایل جنسی خود غلبه کند و عنان شهوت را در اختیار بگیرد قدر و شرف خود را حفظ کرده است.

منبع : مستدرک2، ص287

  • علی (ع) فرموده اند : خویشتن را از آلودگی لذات پلید و عوارض بد شهوات منزّه و پاک نگاهدارید.

منبع : غررالحکم، ص775

  • علی (ع) فرموده اند : عجب دارم از آنکس که عواقب بد لذت های مضر را می داند چگونه از آنها دست نمی کشد.

منبع : غررالحکم، ص494

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

  • حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند:از تمایلات ناروای خود اعراض کنید و شهوات نفسانی را ترک گویید که شما را به وادی گناهکاری می کشاند و بطور غافلگیر در آغوش ناپاکی و سیئاتتان می افکند.

 منبع: فهرست غرر،ص186

  • حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: انسان آزاد اگر به بردگی بندگان خود تن در دهد بهتر از آن است که بنده ی شهوات خویش گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ذوالجلال و الاکرام بندگانش را دوست دارد و نهی از افعال زشت و گناه، دلالت بر حب او است.

دائماً در قرآن تذکر داده که بشر مقام الهی خودش را متوجه شود و مواظب یک مطلب باشد؛ که اگر آن مطلب را رعایت کرد، حضرت حق به لطف و کرمش او را اوج می دهد تا جایی که ملائکه الله به حال او غبطه میخورند.

حضرت حق نه تنها این تذکر مهم را در قرآن و به انبیای عظامش، داوود، زکریا، یحیی، موسای کلیم و عیسی بن مریم (علیهم السلام) در حال مناجات واتصال و در بهترین حالاتی که داشتند، فرمود بلکه آن را از روز نخست به آدم ابوالبشر نه در دنیا بلکه در ابتدای خلقتش در بهشت بیان فرمود.

اگر انسان این یک چیز را رعایت کرد، خود ذوالجلال و الاکرام کفالت مابقی امورش را به دست می گیرد و او را به اوج می رساند و آن این که انسان گناه نکند.

اگر انسان بتواند بر گناه چیره شود، مابقی امور در دست خداست. فقط گناه نکند، ببیند چه قیامتی به پا می شود. پروردگار عالم او را بالا می برد، دیگر هیچ قفلی در عالم نیست که بخواهد او را به زمین میخکوب کند.

گناه یعنی چه؟ معنی جدیدی از گناه بیان کنم که عرفای عظیم الشان آن را تبیین کرده اند و عندالعرفا عجیب است. گناه؛ یعنی انسان به آن فعلی که خدا نهی کرده است که نهی حضرت حق حکمت او برای رشد بشر است دچار شود.

عرفا میگویند: هر فعلی از ناحیه ذوالجلال و الاکرام نهی شد؛ یعنی ای بشر! یک ریسمان از ریسمان هایی که به پای تو است، برداشتم؛ چون گناه ریسمان و زنجیری است که به پای انسان بسته می شود و او را از حرکت و پرواز باز می دارد.

نشانه حب خدا به انسان

ذوالجلال و الاکرام بندگانش را دوست دارد و نهی از افعال زشت و گناه، دلالت بر حب او است. تعبیر بسیار زیبا و عجیبی را عارف بزرگوار ملاحسینقلی همدانی(ره) دارند. ایشان می فرمایند: هر کس بخواهد نشانه حب خدا را ببیند، در اوامر حضرت حق نبیند بلکه در نواهی حضرت حق جست وجو کند؛ چون نواهی حضرت حق؛ یعنی ذوالجلال و الاکرام نمی خواهد بندگانش از مقام بندگی و قرب او بیفتند.

لذا حضرت حق درباره هر چیزی که نهی کرد و اسم گناه بر آن گذاشت، می خواهد بفرماید: بنده من! این باعث می شد تو اوج نگیری، من تو را دوست دارم و به تو عشق می ورزم، نمی خواهم تو به گناه؛ یعنی آن عاملی که تو را از پرواز باز می دارد، مبتلا شوی و اوج نگیری!

سلطان العارفین، آیت الله سلطان آبادی بزرگ (اعلی الله مقامه الشریف) تعبیر بسیار عالی دارند، ایشان می فرمایند: حب ذوالجلال و الاکرام به بندگانش آنقدر زیاد است که حتی خصیصین درگاه حضرت حق، این حب را بما هو حب درک نمی کنند.

ایشان در ادامه می فرمایند: چون خدا بنده هایش را دوست دارد، قبل از اینکه اعلام کند حسنات را انجام بدهید، به لسان ناطقیه و حکمتیه خودش از لسان مولی الموالی، علی ابن ابیطالب(ع) بیان فرمود: «اجتناب السیئات اولی من اکتساب الحسنات»(۱) دوری از گناهان برتر است از اکتساب حسنات و این عین حب است.

تضمین رسیدن به مقام تالی تلو معصوم!

آسید هاشم حداد آن عارف بزرگ به بعضی از شاگردان و خصیصینشان بیان فرمودند: من تضمین می کنم، شما یک سال از هر گناه و فعل زشتی دوری بجویید، اگر به مقام رفیع تالی تلو معصوم نرسیدید، فردای قیامت نزد خدا هاشم را مؤاخذه کنید. حرف بسیار سنگینی است. این را برای خودتان تکرار کنید، ببینید چه به دست می آورید؟ اگر گناه نباشد، طبیعی است انسان به خودی خود در دریای رحمت خدا قرار می گیرد و به اوج؛ یعنی رسیدن به مقام تالی تلو معصوم پرواز می کند. تالی تلو معصوم جزء چهارده معصوم نیست؛ اما فعل و عملش عین معصوم است این را به عنوان کد به ذهنتان بسپارید

حضرت امام(ره) امام العارفین راجع به شهید بزرگوار، عارف عظیم الشأن، شهید چمران می فرمایند: ایشان فردای قیامت با آبرو است. می دانید این حرف یعنی چه؟ یعنی ایشان تالی تلو معصوم است.

شما در دعای توسل، وقتی می خواهید به اوج دعا برسید، در هر فرازی می گویید: «یا وجیها عند الله اشفع لنا عندالله» یا به بی بی دو عالم عرضه می دارید: «یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله» ای آبرومند نزد خدا، ای آبرومند نزد پروردگار عالم. امام فرمودند: شهید چمران آبرو دارد؛ یعنی مقام شفاعت دارد؛ یعنی تالی تلو معصوم است.

مناجات های شهید چمران را ببینید، حال عجیبی دارد. می دانید دلیل آن چیست؟ از ایشان سؤال کردند: این حالاتی که شما دارید، از چیست؟ ایشان بدون تامل فرموده بودند: من از سن قبل از تکلیف مواظبت کرده ام که نواهی ذوالجلال و الاکرام را انجام ندهم و گناه نکنم خیلی حرف بزرگی است بعد فرموده بودند: نمی دانم، من معصوم نیستم، خطا کرده ام، گناه کرده ام اما سعی ام بر این بود.

«لیس للانسان الا ما سعی» (۲) سعی انسان بر این باشد که گناه نکند، ببیند تا کجا می رود. اگر گناه نکردیم اوج می گیریم، اگر گناه نکردیم تالی تلو معصوم می شویم؛ یعنی معصوم می شویم.

آسید هاشم حداد نفرمودند: اگر یک سال گناه نکردید، آیت الله قاضی می شوید که ایشان هم همین حال را داشتند بلکه به طور کلی بیان کردند: تالی تلو معصوم می شوید. اگر آیت الله قاضی، آیت الله قاضی شد و تالی تلو معصوم شد به خاطر این بود که مواظبت کرد گناه نکند، دنبال این نرفت که ثواب زیادی جمع کند، روزه های مستحبی زیاد بگیرد؛ چون وقتی کسی گناه نکرد، این کارها خود به خود به وجود می آید.

شخصی در زمان طاغوت اهل قمار بود، در گود عرب ها یک عده از قماربازها را جمع می کرد و خودش هم تلکه بگیر آنها شده بود. ولی در ماه محرم، صفر و ماه مبارک رمضان از این کار خود دست می کشید، تا این که با عنایت و نگاه آن مرد الهی، حاج میرزا علی اصغر صفار هرندی عوض شد و خودش از اوتاد و اولیاء الهی گردید.

خود این شخص تعریف می کرد: حاج میرزا داشت به سمت مسجد می آمد، من هم داشتم از گود بالا می آمدم، به طور ناگهانی به هم برخوردیم، موقعی که من داشتم نزدیک می شدم، احساس کردم الان یک اتفاقی می افتد، یک نگاه عمیقی به من کرد، من سلام کردم و او گفت: سلام. با نگاه او دگرگون شدم.

ایشان بعد از آن قضیه با ترک گناه و مطالبی که داشت، به یکی از اوتاد تبدیل شد. من چیزهایی از ایشان دیده ام خودشان فرمودند: من قبلا در ماه مبارک رمضان که می خواستم روزه بگیرم حتی در زمستان، در هوای سرد و روزهای کوتاه اصلا حالی برای روزه نداشتم وقتی هم که روزه می گرفتم، دائم می گفتم کی اذان می شود؟ بعدها وقتی در اوج گرما روزه می گرفتم، غروب که می شد می گفتم تا نمازم را نخوانم افطار نمی کنم و دائم از خدا می خواستم که ای کاش ساعات زیادتر می شد.

یک روز با آیت الله انصاری همدانی برخورد کردم، سلام کردم و دست آقا را بوسیدم. ایشان یک دفعه من را بغل کردند و با خنده درگوشم فرمودند: این قدر نگو ساعات زیاد شود، تو تنها نیستی، دیگران هم دارند روزه می گیرند. یعنی به خاطر لذتی که خودت از روزه در روزهای بلند تابستان در اوج گرما می بری، دائم می گویی: ای کاش ساعت زیادتر شود تا من از این روزه کیف کنم!

محرومیت از عبادت لذت بخش

ترک گناه خود به خود عبادت لذت بخش برای انسان می آورد به این تعبیر دقت بفرمایید اما وقتی انسان مبتلای به گناه شد، برای همین سه رکعت، چهار رکعت نماز واجب هم حالی ندارد. مگر این چند رکعت نماز چقدر از انسان وقت می گیرد؟ نمازی که ما می خوانیم، چهار، پنج دقیقه، نهایت ده دقیقه طول می کشد، اما انسان مبتلای به گناه برای همین نماز معمولی کان کوه عظیمی را می خواهد جا به جا کند، می گوید: نمی دانم چرا؟ وقت دارم اما دائم می گویم الان بلند می شوم، ده دقیقه دیگر، پنج دقیقه دیگر، یک موقع نگاه می کنم نمازم قضا شده و به خواب رفتم. اوایل خودم از خودم بدم می آمد، می گویم: من که می توانستم بخوانم، دو رکعت، سه رکعت، چهار رکعت نماز که وقتی نمی گرفت، چرا نخواندم؟ دلیل، همان گناه است.

وقتی روح و جسم مبتلا به گناه شد، دیگر لذت عبادت برای انسان نیست، برای همین است که از آنجا به بعد عبادت برای انسان سنگین می شود، اما وقتی انسان گناه را ترک کرد، روز طولانی، گرما و عطش برای او مهم نیست. چنان از روزه کیف می کند، چنان با عبادت حال می کند، چنان به خلوت با خدا عشق می ورزد که اصلا می خواهد تمام عمرش دراین لحظات باشد: «فاذا فرغت فانصب» (۳)

ذوالجلال و الاکرام به یحیی بن زکریا، آن نبی مکرم فرمود: یحیی! اگر بندگان خاص خود را که از گناه بریدند و به من متصل شدند به حال خودشان بگذارم؛ چون از گناه بریدند و لذت عبادت را می چشند، دیگر گرسنگی و تشنـگی را درک نمی کنند، آن قدر به عبادت مشغول می شوند و آ ن قدر گرسنه و تشنه هستند که درهمین حال جان به من تسلیم می کنند. اما من خودم یک حالاتی را برای آنها قرار می دهم، لحظاتی آنها را از آن حال بیرون می آورم که احساس گرسنگی، تشنگی و نیازهای بشری و دنیوی کنند. ببینید ترک گناه چه می کند! اوج می دهد تا جایی که دیگر انسان نمی فهمد گرسنه یا تشنه است. اگر امتحان کنیم، می بینیم تشنگی در یک حدی است، اول عطش می آید، اوج می گیرد، وقتی به آن محل نگذاشتی، جسم عادت می کند دیگر تشنه نیست.

اما آن چیزی که باعث می شود انسان از اول عطش را درک نکند، عطش به قرب خدا و دورشدن از گناه است. با عطش به قرب خدا، انسان عطش جسم را نمی فهمد و دلیل عطش به قرب خدا دوری جستن از گناه است. لذا عزیزان من! جوان های عزیز! فرزندان عزیزم! کد اصلی همین است، اگر کسی بفهمد کد اصلی این است، دیگر به جایی نمی رود.

هردو مدهوشند اما این کجا و آن کجا؟

پیغمبر اکرم، حضرت محمدمصطفی(ص) می فرمایند: گناه و خطا سکرآور است، مست می کند و وقتی انسان دائم بر گناهانش افزود، مستی او بیشتر می شود.

امشب رمزی را که اولیاء داشتند، پرده برداری می کنم: بدانید در هردو طرف سکر است، هم گناه سکرآور است و هم عبادت. ترک گناه سکر دیگری دارد و مشغول شدن به گناه سکر دیگری. هردو مستی دارند اما خوشا به حال آن کسی که در مستی عشق به خدا و عبادت به خدا غرق شود. مست است که در عالم مستی وصال با پروردگار عالم عطش را درک نمی کند و گرسنگی برای او معلوم نیست. خود پروردگار عالم فرمود: اگر من مانع نمی شدم و موانعی برای او ایجاد نمی کردم و لحظه ای او را از این حال خارج نمی کردم، آن قدر در این مستی، جوع و عطش را درک نمی کرد که جان به جان آفرین تسلیم می کرد. چون مست است متوجه نیست چه خبر است، یک جای دیگر است و این حال خوش اولیاء است.

می دانید اولیاء بعدازنماز عشا یک چیز مختصری، یکی دو لقمه نان و انگوری می خوردند و به ساعتی نمی گذشت که شروع به نماز شب خواندن می کردند حسب مطالب و حالاتی که داشتند و فقط یک رکعت می خواندند، طوری که وقتی به رکوع می رفتند تا نزدیک اذان صبح و بعضی مواقع هنگام اذان که صدای اذن الهی را بادصبا به گوش آنها می رساند که اگر آن حال را هم خدا نمی آورد دیگر صدای اذان را هم نمی شنیدند سر از رکوع برمی داشتند.

چطور می شود کسی ساعت ها، آن هم در زمستان که شب ها طولانی است، یک موقع مثلا از هفت شب تا پنج صبح همین طور در حال رکوع باشد و با پروردگار عالم این گونه عشق بازی کند، اصلا چه می گوید؟ یک «سبحان ربی العظیم وبحمده» را صدبار تکرار کن، بالاخره خسته می شوی، این چیست که یک «سبحان ربی» می گوید، چنان با این «ربی» عشق بازی می کند که احساس می کند متعلق به خودش است. «ربی» کدام رب من؟ رب من که عظیم است «ربی العظیم و بحمده» آن وقت تکرار این هر بار یک معنایی دارد مثل نماز وجود مقدس مولا که صدبار «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بیان می کنند و هرکدام یک معنا و یک حالی برای آنها دارد، آن قدر معانی می آید و برای آنها باز می شود که عشق، عبادت، کمک از او، خلوت با او، حالات حالیه با او را می بینند و این زبان مدام می چرخد و می گوید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، جسم در اختیار این اتصال قرار می گیرد و اصلا خستگی نمی فهمد.

از مرحوم آیت الله اصفهانی که معروف به مرحوم نخودکی است، سر رکوع اولیاء را سؤال کردند و پرسیدند: آقا! این چه حالی است که پیرمردی که دیگر به طور طبیعی وقتی می خواهد راه برود عصا به دست می گیرد، کمرش درد می کند، در آن حال رکوع نمی فهمد کمردرد چیست؟

فرمود: آن کسی که از گناه دور شد، آن قدر این جسم هم از عبادت لذت می برد که اینجا دیگر جسم است که به روح قسم می دهد: ای روح! دائم بگو، بگذار من هم لذت ببرم. جسم و روح یکی می شوند حرف خیلی سنگینی است برای همین است که اجسام این اولیاء در قبر هم نمی پوسد، حتی کفن هم نمی پوسد. دیگر این جسم نحیف اولیاء الهی به روح اجازه نمی دهد، می گوید: باز هم بگو، من دارم لذت می برم. جسم هم دائم در اتصال است! این حال خوش اولیاء است.

گناه که نباشد، خود عبادت می آید و لذت از عبادت برای انسان معلوم می شود. یک سال گناه نکنیم، ببینیم چه پیش می آید و چه حالی هست!

بپرهیز از مستی گناه!

پیغمبر اکرم، حضرت محمد مصطفی(ص) می فرمایند: «احذر سکر الخطیئه »(۴) از مستی خطا و گناه بپرهیز خطا تو را مست می کند، آن طرف یک مستی دارد و این طرف یک مستی «فان للخطیئه سکرا کسکر الشراب» چون مستی هر گناهی عین مستی شراب است، عقلت را ضایع و زایل می کند.

شراب حرام است، چون مستی دارد. آن کسی که مست شد متوجه نیست، عربده می کشد، فریاد می زند، فحاشی می کند، بی ادبی می کند، گاهی خودش را عریان می کند، آبرو و حیثیت خودش را می برد. گاهی حتی به جایی می رسد که به محارم خودش تعدی می کند؛ چون مست شده، هیچ چیز نمی فهمد، بی عقل شده و در حال خودش نیست.

پیامبر(ص)، آن حبیب خدا می فرمایند: گناه هم مستی ای عین مستی شراب دارد. تو را غرق می کند، وجودت را می گیرد و نمی فهمی. گاهی انسان یک لحظاتی به هوش می آید، می فهمد این کار بد است اما مجدد بستر و زمینه گناه که آماده می شود، به آن سمت می رود؛ چون مست شده، بی عقل شده و نمی فهمد، دست خودش نیست. خیلی باید مواظب بود.

آیت الله العظمی بهاءالدینی می فرمودند: هشتاد درصد از مذنبین بعد از گناه برای یک لحظه هم شده پشیمان می شوند ولی می گویند: نمی توانیم ترکش کنیم، عادت کردیم. گناه مرض است و انسان گناهکار به مرض مبتلا شده، خودش هم می فهمد این مستی بد است، آبرویش را برده، می گوید: این گناه را انجام دادم، بعد چه شد؟ خودش هم می فهمد خطا کرد، چیزی به دست نیاورد، مقام انسانیتش خرد شد، اما نمی تواند ترک کند چون مست است و گرفتار شده است. پیامبر(ص) می فرمایند: «بل هی أشد سکرا منه» مستی گناه از مستی شراب بدتر است.

شخصی برای مشاوره زنگ زده بود، اشک می ریخت، می گفت: به یک گناهی مبتلا هستم. بدم می آید اما نمی دانم چرا در خلوت که می روم دست خودم نیست، آن را انجام می دهم. بعد سرم را به دیوار می زنم اما نمی توانم آن را ترک کنم، می دانم عمل زشتی است، من را عصبی هم کرده است اما نمی دانم چرا در خلوت یک دفعه دچار می شوم، بدبخت شدم، یک دارویی، یک چیزی به من بدهید، به دادم برسید، چه کنم؟ این فرد مست شده، مستی گناه انسان را با خودش می برد ان شاءالله ما درمان هر کدام از این گناهان را به موقع عرض می کنیم

مستی گناه از مستی شراب بدتر است؛ چون مستی شراب بالاخره ساعاتی است، بعد از بین می رود اما مستی گناه انسان را بیچاره می کند. وقتی مستی آن از بین رفت، به آن اعتیاد دارد، مجدد می خواهد آن را انجام بدهد.

پیامبر(ص) در ادامه می فرمایند: «یقول الله تعالی: صم بکم عمی فهم لا یرجعون» خدا می فرماید: چنین کسی دیگر کور، کر و لال می شود.

عزیز دلم! اینکه می گویند: «اجتناب السیئات أولی من اکتساب الحسنات»(۵) به خاطر این است که وقتی انسان مبتلا شد، دیگر برنمی گردد «فهم لا یرجعون». می گوید: من خودم هم بدم می آید اما نمی دانم چرا مبتلا هستم؟! مواظب باشیم، دنبال ثواب نرویم.

گناه نکنید؟!

آیت الله آشیخ جعفر شوشتری حرف زیبایی را فرمودند، ایشان در به کار بردن تکه های ناب معروف هستند. یک روز بالای منبر رفتند و بعد از حمد و ثناء فرمودند: مردم! همه آمده اند و شما را به عبادت پروردگار عالم دعوت کرده اند، من امشب می خواهم بگویم که شما خدا را عبادت نکنید. ثواب جمع نکنید. والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.

گفتند: این شیخ امشب می خواهد چه بساطی را برای ما پهن کند؟! فردی گفت: شیخ ما را بیچاره نکن! ما که می دانیم یک مطلبی داری!

فرمودند: چه عجب، یک کسی چیزی گفت! بعد فرمودند: عبادت نکنید اما گناه هم نکنید! همه فعل انجام دادن را ترویج می کنند، من فعل انجام ندادن را. عبادت نکنید، گناه هم نکنید. وقتی انجام ندادید اصلا خودتان می بینید که عبادت کردید! اگر گناه نکردید دیگر عابد هستید.

لذا رمز این است: گناه نکنید. اما اگر گناه کردید و مبتلا شدید، پیامبر (ص) میفرمایند:«فهم لایرجعون» است؛ یعنی دیگر برگشتی نیست.

تنها راه بازگشت

البته یک راه وجود دارد، عزیز دلم! راهش این است که انسان درمجالس موعظه، اخلاق و نزد اولیاء الهی برود.

عزیز دلم! جوان عزیز! دختر گرامیم! پسر عزیزم! من به فدای شما! انسان باید خودش را در حصن حصین قرار دهد! به خدا قسم که این امر مولاجان است که به اوتاد و اولیاء فرموده اند.

فرمودند: به جوان ها بگویید تا می توانند خودشان را به اولیاء متصل کنند، به چهره آن بزرگان نگاه کنند و در محضرشان باشند که نفس آنها انسان را از آن حال و هوای گناه بیرون می کشد.

چطور در مجلس گناه حال و هوای انسان عوض می شود! مجلس الهی هم انسان را به یک حال دیگری می برد، از دنیا می برد! عزیز دلم! یک جایی برو که از دنیا ببری! آن کسانی که ما را به دنیا دعوت می کنند، به حسب روایت قطاع الطریق هستند؛ دزدان گردنه هستند. ما خودمان دنبال دنیا می دویم، اهل دنیا هستیم، آن وقت فرد دیگری هم بیاید و ما را به دنیا پرتاب کند؟! محبت و عشق به دنیا را بیشتر کند؟!

یک مکانی برویم که ولو ساعاتی ما را از این دنیا بکنند. ما را از قیل وقال ها، از این های و هوی ها، از این دنیای رنگارنگ بیرون بکشند، خودمان شویم! عزیز دلم! خود ما این نبودیم. خود ما همان حال خوشی است که داریم. این کد را بدهم: آن لحظه ای که حال خوش پیدا کردی، بدان که تازه خودت شده ای!

ماه در دانه خدا

رجب المرجب تمام شد. چشم به هم بزنیم، شعبان المعظم هم تمام می شود. باورمان می شد که به این سرعت بگذرد؟! خودمان را برای آن ماه خوبی ، ماه مبارک رمضان، عشق اولیاء، محل رقص روح اولیاء و اکسیر رحمت خدا، آماده کرده ایم؟ عجب ماهی است؟! ماه عشق بازی، ماه سبک شدن، ماه خودمان شدن، ماه خدا شدن!

اولیاء ماه رجب المرجب که می آمد هر روز اشک می ریختند، ناله می زدند که خدا! می شود جان ما را نگیری ؟ میدانی ما جان عزیز نیستیم اما ماه دردانه ات، ماه مبارک رمضان دارد می آید. ماه خلوتکده دارد می آید!

یک بریز و بپاشی است! ضیافت است! چه کسی بانی ضیافت است؟ ملکی نیست! خود خدا میزبان شده است! خود خدا می گوید: بنده من! آمدی! خوش آمدی! خودم برایت دعوت نامه داده بودم:

«کتب علیکم الصیام». درآغوش من بیا! بیا تا با هم خلوت کنیم! یک مهمانی راه انداختم، چه مهمانی؟! ملائکه را راه نمی دهم، فقط باید بوی آن به مشام ملائکه بخورد. من هستم و تو!

یک عشق بازی هایی است! یک ضیافت عجیبی است! اولیاء گریه می کردند که خدایا! وقتی ماه مبارک رمضان تمام شد، اگر خواستی ما را ببر! برای همین است که می بینید اکثر اولیاء و اوتادمان از شوال به بعد از دنیا رفته اند. آنها فهمیدند که چه خبر است! «لیله القدر خیر من الف شهر»

وقتی در ضیافت آمدند می دانند که فقط یک نفر هست، دراین خلوتکده با خدا یک نفر همه کاره سفره ضیافت است، حجت بن الحسن المهدی (عج) آقا جانمان می فرماید: آمدی؟! دیدی چقدر خلوت خوشمزه است؟! دیدی با خدا ضیافت داشتن چقدر می ارزد؟! حالا من مهدی فاطمه هم به امر خداوند تو را دوست دارم. بعد میبینی که به خدا قسم، آقاجان دستانشان را باز می کنند و می فرمایند: در آغوش من بیا!

بعضی در ضیافت به جاهایی رسیدند! بعضی در دعای ابوحمزه که اول عرفان بود، به جایی رسیدند! چه کسانی از سال گذشته تا به حال با آقاجانشان خلوت کرده اند وحرف زده اند؟ یکی از مسئولین نظام گفتند: از موقعی که این مطلب را شما فرمودید و من انجام دادم، یک مطالبی برای من اتفاق افتاده است.

با آقاجانمان خلوت کنیم، بگوییم. آقاجان! من هر شب با شما خلوت می کردم، اسم من از لیست خط نخورد؟! من در ضیافت الله و مهمانی باشم. آقاجان! شما اسامی را می نویسید، دعوت نامه ها را شما باید بدهید. ذوالجلال و الاکرام می فرماید: مهدی جان! این دعوت نامه ها را به هر کسی می خواهی بده ، دست توست! یکی را پاک می کنی، یکی را اضافه می کنی! حجت خدا تو هستی! آقاجان! من هر شب داشتم با شما حرف می زدم. آقا اسم من خط نخورد؟!

از امشب به بعد اینگونه با آقا حرف بزن! ضجه بزن! بگو که آقا من را فراموش نکن! وقتی کسی دارد به زیارت می رود، پیش او می آیند و می گویند: ما را یادت نرود! ما آخر آمدیم که در ذهن شما بمانیم. هر شب به آقا بگو: آقاجان ما را یادت نرود!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پانزده-حدیث-در-مورد-ثواب-بسیار-زیاد-ازدواج-موقت-و-تاکید-ایمه-ع

. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر کس یک بار در زندگی خود متعه کند، درجه اش به مانند درجة حسن مجتبی علیه السلام خواهد بود و هر کس دوبار متعه کند، درجه اش به مانند حسین سید الشهداء‌علیه السلام خواهد بود و هر کس

سه بار این کار را انجام دهد، به درجة علی مرتضی علیه السلام نائل می آید و هر کس چهار بار متعه بگیرد، درجه اش همانند من خواهد بود.لئالی الاخبار ج 3 ص 243

 

2.صالح بن عقبه از پدرش نقل می‌کند :به امام صادق علیه السلام گفتم: آیا متعه ثواب هم دارد؟ فرمودند : «‌اگر شخصی متعه کننده با این کار، ‌رضایت خداوند و مخالفت با منکران این کار را خواسته باشد، خداوند برای هر کلمه ای

که با متعه صحبت می کند،‌ یک حسنه برایش می نویسد و با هر بار که دست خود را به سویش دراز می کند، یک حسنه برایش ثبت می شود و هنگامی که نزدیکش می شود، خداوند یک گناه از او پاک می‌گرداند و در هنگام

غسل،خداوند به اندازة آبی که از موهایش می گذرد ، گناه او را پاک می کند» پرسید : به اندازة موهایش؟‌فرمودند« آری به اندازه موهایش» وسائل ج 14/ لئالی ج3/من لا یحضر ج 3 .

3. از امام صادق علیه السلام سئوال شد آیا رسول خدا متعه کرد؟ فرمودند: آری.

 

4.  پیامبر اعظم (ص)فرمودند:هر که یک بار متعه کند، ایمن شود از خشم خدای تعالی و هر که دو بار متعه کند ،با نیکوکاران محشور شود و هر که سه بار متعه کند، در درجه روضه جنان با من خواهد بود.

5. امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کسی که ازدواج موقت کند و بعد غسل کند، از هر قطره‌ای که از آب غسل می‌چکد، خداوند هفتاد ملک را خلق می‌نماید که تا روز قیامت برای او طلب آمرزش و بخشش نمایند و تا روز

قیامت بر کسی که از این عمل دوری کند لعنت می‌فرستند. وسائل الشیعه ج 14 ص 444-447

6. امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج رفت، فرمود: جبرئیل نزد من آمده و گفت: ای محمد(ص) خداوند تبارک و تعالی می فرماید: من گناهان زنانی که از امت تو متعه شوند را بخشیدم. رسائل ج 14/ لئالی ج 3 / من لا یحضر ج 3.

 

7. در خلاصه الاخبار از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که یک روز به یارانش فرمود: «‌برادرم جبرئیل ، از پروردگارم برایم هدیه‌ای آورد که خداوند به هیچ یک از پیامبران پیش از من هدیه نکرده بود و آن متعه است.  لئالی ج 3 ص 243

8.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: دو نفری که ازدواج موقت می نمایند هنگامی که با هم صحبت می کنند، کلام آن ها تسبیح خداوند است و هنگامی که دست همدیگر را گرفتند، گناهانشان از میان انگشتانشان فرو

می ریزد. هنگامی که یکی از آنان دیگری را می‌بوسد، خداوند برای هر بوسه، ثواب یک حج و عمره را می دهد و هنگامی که ازهم جدا می‌شوند خداوند برای هر دوی آنان به هر لذت و شهوتی که برده اند، حسنه ای به

بزرگی کوههای بسیار بلند در نامه عملشان  می نویسد و هنگامی که بلند شده و غسل کردند، خداوند گناهان آنان را می بخشد و آبی بر مویی از موهایشان مرور نمی کند، مگر اینکه خداوند برای هریک از آن ها ده ثواب نوشته و ده

گناه محو کرده و ده درجه بالا می برد. پس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: و برای هر کسی که پیوند بین آنها را ایجاد کرده باشد همین ثواب‌ها خواهد بود. و در ادامه فرمودند یک درهم (خرج برای) متعه ،از هزار درهمی که

درراه خدا خرج شود برتراست به خدا سوگند که متعه برتر است و آن چیزی است که قرآن دربارة آن سخن گفته و سنت بر آن جاری شده است. لئالی الاخبار ج 1 ص 244 .

9. در روایت است که :  مؤمن، کامل نمی شود تا این که متعه انجام دهد.من لا یحضر ج 3 / وسائل ج 14.

10. هشام بن سالم از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند: مستحب است که مرد متعه کند و برای مردان شما دوست ندارم که از دنیا بروند بدون اینکه حتی یک بار متعه کرده باشند. وسائل ج 14 باب 2 حدیث 7

11. بکر بن حمد می گوید از امام صادق علیه السلام در مورد متعه سؤال کردم، فرمود: من دوست ندارم مرد مسلمانی را که از دنیا خارج شود و یکی از سنت های پیامبر(ص) را انجام ندهد. من لا یحضر ج3 .

12. ابو بصیر می‌گوید بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم .او به من فرمود:‌ای ابومحمد! آیا از هنگامی که از نزد خانواده ات خارج شده ای متعه کرده ای گفتم: نه فرمودند: چرا؟ گفتم: به اندازه کافی توانایی مالی ندارم.

حضرت دستور دادند یک دینار به من بدهند و فرمودند: تو را قسم می دهم که به خانه نروی مگر آن که این کار را انجام دهی. وسائل ج 14 باب 2 حدیث 14.

13. اسماعیل بن فضل هاشمی نقل می کند که امام صادق علیه السلام به من فرمودند : آیا از هنگامی که از نزد خانواده ات خارج شده ای متعه کرده ای ؟ گفتم: چون مشاغل زیادی دارم خداوند مرا از آن بی نیاز کرده است.

حضرت فرمودند: حتی اگر بی نیاز باشی من دوست دارم که سنت پیامبر صلی الله علیه و آله را احیا نمایی. وسائل ج 14 باب 2 حدیث 13

14. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:هرکس یکبار متعه کند، یک سوم او از آتش جهنم آزاد می شود وهر کس دو بار متعه کند، دو سوم او از آتش جهنم آزادمی شود وهرکس سه بارمتعه کند، تمام بدن او از آتش جهنم آزاد می شود.

15. از سلمان فارسی و مقداد و عماریاسر رضوان الله علیهم اجمعین مرویست رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هرگاه مردی با متعه خود بنشیند، فرشته ای بر ایشان نازل می شود وایشان را پاسبانی میکند تا اینکه ازآن مجلس

برخیزند وحق تعالی به فرشتگان میگوید: نظر کنید به این دو بنده من وگواه باشید که من آمرزیدم ایشان را ،پس امیر المومنین علیه السلام برخواست وگفت:یارسول الله! چیست جزای کسی که در این باب سعی کند؟(یعنی واسطه

شود) فرمود: برای اوست ثواب مرد متعه کننده و زن متعه شونده،یا علی!متمتع و متمتعه از غسل فارغ شوند ،به هر قطره که آب از بدن آنها ساقط می شود ،حقتعالی ملک وفرشته ای بیافریند که تسبیح و تقدیس خدای سبحان کنند و

ثواب آن از برای آ ن دو نفر غسل کننده باشد.

یا علی! هر که این سنت را سهل گیرد و آنرا احیا نکند، او از امت من واز شیعه تو نمی باشد ومن از او بیزارم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ثواب فوق العاده کمک کردن مرد به همسرش در خانه

حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ما در منزل وارد شد. فاطمه علیها السلام نزدیک دیگ غذا نشسته بود و من هم برایش عدس تمیز می‌کردم. آن حضرت مرا با لقب ابالحسن می‌خواندند، عرض کردم: بفرمایید.

اظهار داشتند: بشنو از من آنچه را که به دستور پروردگارم می‌گویم! هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند، مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد، ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شب‌هایش را به عبادت ایستاده، شب زنده داری کرده باشد و خداوند به او ثوابی می‌بخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرت داوود و یعقوب و عیسی علیهم السلام بخشیده باشد.

ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می‌کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می‌دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می‌دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می‌نماید.

ای علی! یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض و هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه ای که برای رضای خداوند رحمان سیر گردد و هزار برهنه را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زبور و قرآن است و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقراست و چنین مرد خدمتکار به همسر، از دنیا بیرون نمی‌رود مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند.

ای علی! کسی که روگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش بدون حساب وارد بهشت می‌شود.

ای علی! خدمت به همسر کفاره (پاک کننده) گناهان کبیره است و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و صداق ازدواج با حورالعین و این خدمت موجب زیادی خوبی‌ها و علو مقام است.

ای علی! خدمتکار همسر نمی‌شود مگر شخص صدیق و درستکار و یا شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را برایش خواسته باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نیکی به پدر و مادر از جهاد هم بالاتر است

قال الله تعالی:

و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما، او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما...

سوره اسراء: 23.

و خدای تو حکم فرموده که، هیچ کس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید اگر هر دو یا یکی از آنها به پیری برسند (که موجب رنج و زحمت باشند) زنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگو و کمترین آزار به آنان مرسان و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو.

و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، به پدر و مادرم رحمت و مهربانی فرما، آنگونه که آنان مرا در کوچکی تربیت کردند.

پیشگفتارگرچه هستی ما از خداست، لیکن سبب زندگی و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه ای از وجود این دو عزیزیم و میوه ای از بوستان محبت و تربیت و مهر و عاطفه بی نظیر پدر و مادریم.

انسان فراموشکار، وقتی به قدرت و موقعیتی رسید، دوران عجز و کوچکی خویش را از یاد می برد و پدر و مادر و زحمات طاقت فرسای آنان را فراموش می کند، و چه ناسپاسی و کفرانی بدتر از این؟

انسانیت و اخلاق ایجاب می کند که پاسدار این دو گوهر باشیم و در حال حیاتشان از نیکی و احسان و پس از مرگشان از صدقات و یاد نیک غفلت نکنیم. ما امتداد وجودی والدین خودیم و فرزندان ما تداوم وجود مایند، چگونگی برخورد ما با پدر و مادر و احترام و نیکی ما به آنان سبب می شود: که فرزندان ما نیز در نسل آینده، حق شناس و قدردان و نیکوکار به بار آیند. فرزندان ما همانگونه خواهند بود که ما با والدین خویش رفتار می کنیم.

باری... ادای حق والدین و انجام سپاس زحمات آنان نیز مانند حق خدا و شکر نعمتهایش از عهده توانائی ما خارج است و تنها باید زبان به عجز بگشائیم و بال تواضع و فروتنی به زیر پای آندو فرشته بگستریم.

با اینحال، توجه به مقام پدر و مادر و شناخت قدر و منزلت آنان نزد خداوند، زمینه ادای بخشی از حق بزرگ آنان را فراهم می سازد.

روایاتی که در این مجموعه چهل حدیث والدین مطالعه می کنید، ما را با گوشه ای از وظایف خود در برابر والدین آشنا می کند.

توفیق الهی یارمان باد که از نیکوکاران به پدر و مادر خویش به حساب آئیم چرا که رضایت خدا در رضایت آنان است.

خدایا! ما را قدردان زحمات پدر و مادر بگردان.

خدایا! ما را به تربیت نسلی با ایمان و حق شناس و پاکدل و نیکوکار موفق بدار.

1. بزرگترین واجب

قال امیر المؤمنین علی(ع):

بر الوالدین اکبر فریضة.

امیر المؤمنین علی(ع) فرمود:

بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.

میزان الحکمة، ج 10، ص 709.

2. برترین اعمال

قال الصادق(ع):

افضل الاعمال الصلاة لوقتها، و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله.

امام صادق(ع) فرمود:

برترین کارها عبارتست از: 1 - نماز در وقت 2 - نیکی به پدر و مادر 3 - جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج 74، ص 85.

3. انس با پدر و مادر...

فقال رسول الله(ص):

فقر مع والدیک فوالذی نفسی بیده لانسهما بک یوما و لیلة خیر من جهاد سنة.

مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت:

پدر و مادر پیری دارم که به خاطر انس با من مایل نیستند به جهاد بروم، رسول خدا(ص) فرمود:

پیش پدر و مادرت بمان، قسم به آنکه جانم در دست اوست انس یکروز آنان با تو از جهاد یکسال بهتر است. (البته در صورتی که جهاد واجب عینی نباشد).

بحار الانوار، ج 74، ص 52.

4. محبوبترین کارها

عن ابن مسعود قال: سئلت رسول الله(ص):

ای الاعمال احب الی الله عز و جل؟ قال:

الصلاة لوقتها، قلت ثم ای شی ء؟

قال: بر الوالدین، قلت: ثم ای شی ء؟ قال: الجهاد فی سبیل الله.

ابن مسعود می گوید: از پیامبر گرامی(ص) سؤال کردم محبوبترین کار پیش خدا کدام است؟

فرمود: نماز در وقت،گفتم: بعد از آن چه چیز؟

فرمود: نیکی به پدر و مادر،گفتم: بعد از آن چه چیز،فرمود: جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج 74، ص 70.

5. نگاه به پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

ما ولد بار نظر الی ابویه برحمة الا کان له بکل نظرة حجة مبرورة.

فقالوا: یا رسول الله و ان نظر فی کل یوم مائة نظرة؟

قال: نعم، الله اکبر و اطیب.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

هر فرزند نیکو کاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه، ثواب یک حج کامل مقبول باو داده می شود، سؤال کردند، حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟

فرمود: آری خداوند بزرگتر و پاکتر است.

بحار الانوار، ج 74، ص 73.

6. عظمت پدر و مادر

عن ابی الحسن الرضا(ع) قال:

ان الله عز و جل امر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری: امر بالصلاة و الزکاة، فمن صلی و لم یزک لم تقبل منه صلاته و امر بالشکر له و للوالدین، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله، و امر باتقاء الله و صلة الرحم، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عز و جل.

امام رضا(ع) فرمود:

خداوند متعال فرمان داده سه چیز همراه سه چیز دیگر انجام گیرد:

1 - به نماز همراه زکات فرمان داده است، پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد نمازش نیز پذیرفته نمی شود.

2 - به سپاسگزاری از خودش و پدر و مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است.

3 - به تقوای الهی فرمان داده و به صله رحم، پس کسی که صله رحم انجام ندهد تقوای الهی را هم بجا نیاورده است.

بحار الانوار، جلد 74، ص 77.

7. احترام پدر و مادر

قال الصادق(ع):

بر الوالدین من حسن معرفة العبد بالله اذ لا عبادة اسرع بلوغا بصاحبها الی رضی الله من حرمة الوالدین المسلمین لوجه الله تعالی.

امام صادق(ع) فرمود:

نیکی به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست. زیرا هیچ عبادتی زودتر از رعایت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضایت خدا نمی رساند.

بحار الانوار، ج 74، ص 77.

8. اطاعت از والدین

قال رسول الله(ص):

من اصبح مطیعا لله فی الوالدین اصبح له بابان مفتوحان من الجنة و ان کان واحدا فواحدا.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

کسی که دستور الهی را در مورد پدر و مادر اطاعت کند، دو درب از بهشت برویش باز خواهد شد، اگر فرمان خدا را در مورد یکی از آنها انجام دهد یک درب گشوده می شود.

کنز العمال، ج 16، ص 467.

9. ارزش اطاعت از پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

العبد المطیع لوالدیه و لربه فی اعلی علیین.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

بنده ای که مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است.

کنز العمال، ج 16، ص 467.

10. پرداخت بدهی والدین

عن رسول الله(ص):

من حج عن والدیه او قضی عنهما مغرما بعثه الله یوم القیامة مع الابرار.

رسول خدا(ص) فرمود:

کسی که به نیت پدر و مادرش حج انجام دهد یا بدهکاری آنها را بپردازد خداوند او را در روز قیامت با نیکان بر می انگیزد.

کنز العمال، ج 16، ص 468.

11. خشنودی پدر و مادر

قال رسول الله(ص)

من ارضی والدیه فقد ارضی الله و من اسخط والدیه فقد اسخط الله.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

آنکه پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و کسی که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است.

کنز العمال، ج 16، ص 470.

12. عاقبت نیکی به پدر و مادر

عن الصادق(ع) قال:

بینا موسی بن عمران یناجی ربه عز و جل اذ رای رجلا تحت عرش الله عز و جل فقال: یا رب من هذا الذی قد اظله عرشک؟

فقال: هذا کان بارا بوالدیه، و لم یمش بالنمیمة.

امام صادق(ع) فرمود:

هنگامی که حضرت موسی(ع) مشغول مناجات با پروردگارش بود، مردی را دید که در زیر سایه عرش الهی در ناز و نعمت است، عرض کرد: خدایا این کیست که عرش تو بر او سایه افکنده است؟

خداوند متعال فرمود: او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و هرگز سخن چینی نمی کرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 65.

13. سفر برای نیکی به پدر و مادر

قال رسول الله(ص(:

سر سنتین بر والدیک، سر سنة صل رحمک.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

دو سال راه برو به پدر و مادرت نیکی کن، یکسال راه برو و صله رحم انجام بده، (یعنی اگر پدر و مادرت در فاصله دوری هستند که دو سال باید راه بروی تا به آنها برسی و نیکی کنی ارزش دارد).

بحار الانوار، ج 74، ص 83.

14. پدر و مادر و افزایش عمر و روزی

قال رسول الله(ص(

من احب ان یمد له فی عمره و ان یزاد فی رزقه فلیبر والدیه و لیصل رحمه.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود، نسبت به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد.

کنز العمال، ج 16، ص 475.

15. آثار نیکی به پدر و مادر

عن حنان بن سدیر قال: کنا عند ابی عبد الله(ع) و فینا میسر فذکروا صلة القرابة فقال ابو عبد الله(ع(

یا میسر قد حضر اجلک غیر مرة و لا مرتین، کل ذلک یؤخر الله اجلک، لصلتک قرابتک، و ان کنت ترید ان یزاد فی عمرک فبر شیخیک یعنی ابویک.

حنان بن سدیر می گوید: در حضور امام صادق(ع) بودیم که میسر هم در میان ما بود، از رابطه خویشاوندی سخن به میان آمد، امام صادق(ع) فرمود:

ای میسر چند بار اجل و مرگ تو فرا رسیده و هر بار خداوند آن را به خاطر صله رحم با خویشاوندانت تاخیر انداخته است، اگر می خواهی خداوند عمر تو را زیاد کند به پدر و مادرت نیکی کن.

بحار الانوار، ج 74، ص 84.

16. اول نیکی به مادر

عن ابی عبد الله(ع) قال:

جاء رجل الی النبی(ص) فقال:

یا رسول الله من ابر؟

قال(ص): امک،قال: ثم من؟

قال(ص): امک،قال: ثم من؟

قال(ص): امک،قال: ثم من؟

قال(ص): اباک.

امام صادق(ع) فرمود:

مردی خدمت پیامبر(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا به چه کسی نیکی کنم؟

فرمود: به مادرت، عرض کرد، بعد از او به چه کسی؟

فرمود: به مادرت، گفت: سپس به چه کسی؟

فرمود: به مادرت، سؤال کرد: سپس به چه کسی؟

فرمود: به پدرت؟

بحار الانوار، ج 74، ص 49.

17. نتیجه نیکی به پدر و مادر

عن رسول الله(ص) قال:

بروا اباءکم یبرکم ابناءکم، عفوا عن نساء الناس تعف نسائکم.

رسول خدا(ص) فرمود:

به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند، از زنان مردم چشم پوشی کنید تا دیگران نسبت به زنهای شما چشم پوشی کنند.

کنز العمال، ج 16، ص 466.

18. حق پدر

عن ابی الحسن موسی(ع) قال:

سال رجل رسول الله(ص): ما حق الوالد علی ولده؟ قال: لا یسمیه باسمه، و لا یمشی بین یدیه، و لا یجلس قبله و لا یستسب له.

از امام کاظم(ع) نقل شده که فرمود:

مردی از پیامبر خدا(ص) سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: 1 - او را با نام صدا نکند 2 - در راه رفتن از او جلو نیفتند. 3 - قبل از او ننشیند. 4 - کاری انجام ندهد که مردم پدرش را فحش بدهند.

بحار الانوار، ج 74، ص 45.

19. عبادت در نگاه

قال رسول الله(ص(

نظر الولد الی والدیه حبا لهما عبادة.

رسول خدا(ص) فرمود:

نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است.

بحار الانوار، ج 74، ص 80.

20. رفتار با والدین

عن ابی ولاد الحناط قال:

سالت ابا عبد الله(ع) عن قول الله:

«و بالوالدین احسانا» (1)

فقال: الاحسان ان تحسن صحبتهما و لا تکلفهما ان یسالاک شیئا هما یحتاجان الیه.

ابی ولاد می گوید:

معنای آیه «و بالوالدین احسانا» را از امام صادق(ع) پرسیدم، فرمود:

احسان به پدر و مادر اینست که رفتارت را با آنها نیکو کنی و مجبورشان نکنی تا چیزی که نیاز دارند از تو بخواهند. «یعنی قبل از درخواست آنان » نیازشان را برطرف کنی ».

بحار الانوار، ج 74، ص 79.

21. وظیفه در برابر والدین

قال ابو عبد الله(ع(

لا تملا عینیک من النظر الیهما الا برحمة و رقة، و لا ترفع صوتک فوق اصواتهما، و لا یدیک فوق ایدیهما و لا تتقدم قدامهما.

امام صادق(ع) فرمود:

چشمهایت را جز از روی دلسوزی و مهربانی با پدر و مادر خیره مکن و صدایت را بلندتر از صدای آنها نکن دستهایت را بالای دستهای آنها مبر، و جلوتر از آنان راه مرو.

بحار الانوار، ج 74، ص 79.

22. نیابت از پدر و مادر

قال ابو عبد الله(ع(

ما یمنع الرجل منکم ان یبر والدیه حیین او میتین، یصلی عنهما و یتصدق عنهما و یحج عنهما و له مثل ذلک، فیزیده الله(عز و جل) ببره و صلاته خیراً کثیراً.

امام صادق(ع) فرمود:

چه چیز مانع شخص می شود وقتی که پدر و مادرش زنده یا مرده اند به آنها نیکی کند، باین صورت که به نیت آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج بجا بیاورد و روزه بگیرد، زیرا اگر چنین کند ثواب آنها به پدر و مادر می رسد و به خود شخص هم همانقدر ثواب داده می شود، به علاوه خداوند متعال به واسطه کارهای نیک و نماز او خیر زیادی به او عطا می کند.

بحار الانوار، ج 74، ص 46.

23. نیکی به والدین بد

عن ابی جعفر(ع) قال:

ثلاث لم یجعل الله (عز و جل) لاحد فیهن رخصة اداء الامانة الی البر و الفاجر و الوفاء بالعهد للبر و الفاجر و بر الوالدین برین کانا او فاجرین.

امام باقر(ع) فرمود:

در سه چیز خداوند متعال به احدی اجازه ترک آنها را نداده است.

1 - ادای امانت به مرد نیکوکار و فاسق.

2 - وفای به عهد و پیمان نسبت به نیکوکار و فاسق.

3 - نیکی به پدر و مادر، نیکو کار باشند یا فاسق و لا ابالی.

بحار الانوار، ج 74، ص 56.

24. برخورد با پدر و مادر مشرک

فیما کتب الرضا(ع) للمامون:

بر الوالدین واجب، و ان کانا مشرکین و لا طاعة لهما فی معصیة الخالق.

در نوشته حضرت رضا(ع) به مامون آمده که:

نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگرچه مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید اطاعتشان کرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 72.

25. زیارت قبر والدین

عن رسول الله(ص) قال:

من زار قبر والدیه او احدهما فی کل جمعة مرة غفر الله له و کتب برا.

رسول خدا(ص) فرمود:

کسی که قبر پدر و مادر یا یکی از آندو را در هر جمعه یکبار زیارت کند خداوند او را می بخشد و او را نیکوکار می نویسد.

کنز العمال، ج 16، ص 468.

26. بهشت و نیکی به والدین

عن ابی الحسن(ع) قال: قال رسول الله(ص(

کن بارا و اقتصر علی الجنة و ان کنت عاقا فاقتصر علی النار.

از امام رضا(ع) نقل شده که فرمود:

رسول خدا(ص) فرمود:

نسبت به پدر و مادر نیکوکار باش تا پاداش تو بهشت باشد ولی اگر عاق آنها شوی جهنمی خواهی بود.

اصول کافی، ج 2، ص 348.

27. نگاه تیز به پدر و مادر

عن ابی عبد الله(ع) قال:

لو علم الله شیئا ادنی من اف لنهی عنه، و هو من ادنی العقوق و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد النظر الیهما.

امام صادق(ع) فرمود:

اگر خداوند چیزی کمتر از اف (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهی می کرد: و اف گفتن از کمترین مراتب عاق شدن است. نوعی از عاق شدن اینست که انسان به پدر و مادرش تیز نگاه کند. (خیره شود).

اصول کافی، ج 4، ص 50.

28. نگاه خشم آلود به پدر و مادر

عن ابی عبد الله(ع) قال:

من نظر الی ابویه نظر ماقت، و هما ظالمان له، لم یقبل الله له صلاة.

امام صادق(ع) فرمود:

کسی که از روی نفرت به پدر و مادرش که باو ستم کرده اند نگاه کند، نمازش در درگاه الهی پذیرفته نمی شود.

اصول کافی، ج 4، ص 50.

29. غمگین کردن پدر و مادر

قال امیرالمؤمنین(ع(

من احزن والدیه فقد عقهما.

امیرالمؤمنین(ع) فرمود:

کسی که پدر و مادر خویش را غمگین سازد عاق والدین شده است. (حق آنها را رعایت نکرده است.)

بحار الانوار، ج 74، ص 64.

30. نتیجه بی ادبی به والدین

عن ابی جعفر(ع) قال:

ان ابی نظر الی رجل و معه ابنه یمشی و الابن متکی ء علی ذراع الاب، قال:

فما کلمه ابی مقتا له حتی فارق الدنیا.

امام صادق(ع) فرمود:

پدرم مردی را دید که پسرش همراهش راه می رفت و به بازوی پدر تکیه کرده بود، (وقتی این جریان را دید) تا زنده بود از روی ناراحتی و خشم با او صحبت نکرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 64.

31. درگیری با پدر

قال ابو عبد الله(ع(

ثلاثة من عازهم ذل:

الوالد و السلطان و الغریم.

امام صادق(ع) فرمود:

هر کس با این سه نفر کشمکش کند خوار می گردد:

پدر، سلطان حق و شخص بدهکار.

بحار الانوار، ج 74، ص 71.

32. محرومیت عاق والدین

قال رسول الله(ص(

ایاکم و عقوق الوالدین، فان ریح الجنة توجد من مسیرة الف عام و لا یجدها عاق و لا قاطع رحم.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

از عاق والدین شدن بپرهیزید، زیرا با اینکه بوی بهشت از مسافت هزار سال به مشام می رسد، عاق والدین و کسی که قطع رحم کند آن بو را احساس نخواهد کرد. (یعنی بیش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)

بحار الانوار، ج 74، ص 62.

33. بدبختی عاق والدین

عن الصادق(ع) قال:

لا یدخل الجنة العاق لوالدیه و المدمن الخمر و المنان بالفعال للخیر اذا عمله.

امام صادق(ع) فرمود:

عاق والدین و شرابخوار و انسان خیر منت گذار وارد بهشت نمی شوند.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

34. عاقبت عاق والدین

قال رسول الله(ص):

اربعة لا ینظر الله الیهم یوم القیامة، عاق و منان و مکذب بالقدر و مدمن خمر.رسول خدا(ص) فرمود:

در قیامت خدا به چهار گروه نظر رحمت نخواهد کرد:

1 - عاق والدین 2 - منت گذار3 - منکر قضاء و قدر4 - شرابخوار.

بحار الانوار، ج 74، ص 71.

35. مجازات عاق والدین

قال رسول الله(ص(

ثلاثة من الذنوب تعجل عقوبتها و لا تؤخر الی الاخرة:

عقوق الوالدین، و البغی علی الناس و کفر الاحسان.

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:

کیفر سه گناه به قیامت نمی ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می شود.)

1 - عاق پدر و مادر2 - ظلم و تجاوز به مردم 3 - ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

36. عاق والدین

عن ابی عبد الله(ع) قال:

الذنوب التی تظلم الهواء عقوق الوالدین.

امام صادق(ع) فرمود:

از گناهانی که هوا را تیره و تار می کند عاق والدین شدن است.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

37. شقاوت عاق والدین

قال الصادق(ع(

عقوق الوالدین من الکبائر لان الله (عز و جل) جعل العاق عصیا شقیا.

امام صادق(ع) فرمود:

عاق پدر و مادر شدن از گناهان کبیره است، زیرا خداوند متعال عاق والدین را گناهکار شقی شمرده است.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

38. هلاکت عاق والدین

عن ابی عبد الله(ع(

ان رسول الله(ص) حضر شابا عند وفاته فقال(ص) له:

قل: لا اله الا الله،قال(ع): فاعتقل لسانه مرارا فقال(ص) لامراة عند راسه: هل لهذا ام؟

قالت: نعم انا امه،قال(ص): افساخطة انت علیه؟

قالت: نعم ما کلمته منذ ست حجج،قال(ص) لها: ارضی عنه،قالت: رضی الله عنه برضاک یا رسول الله فقال له رسول الله(ص): قال: لا اله الا الله قال(ع): فقالها... ثم طفی...

امام صادق(ع) فرمود:

هنگام مرگ جوانی، پیامبر اکرم(ص) کنار بستر او حضور یافتند و به جوان فرمودند: بگو لا اله الا الله، فرمود: زبانش بند آمد، چندبار تکرار کرد ولی زبان او بند شد، پیامبر(ص) به زنی که کنار جوان بود فرمود: آیا این جوان مادر دارد؟ زن گفت: بله، من مادر او هستم، فرمود: آیا از او ناراضی هستی؟ زن گفت: بله شش سال است با او صحبت نکرده ام، فرمود: از او راضی شو، زن گفت: یا رسول الله بخاطر رضایت تو خدا از او راضی شود. (من از او راضی شدم) سپس پیامبر(ص) بجوان فرمود: بگو لا اله الا الله، جوان در این هنگام گفت: لا اله الا الله و پس از لحظاتی مرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 75.

39. اعمال عاق والدین

قال رسول الله(ص):

یقال للعاق اعمل ما شئت فانی لا اغفر لک و یقال للبار اعمل ما شئت فانی ساغفر لک.

رسول خدا(ص) فرمود:

به عاق والدین از (طرف خدا) گفته می شود: هر کاری می خواهی انجام بده دیگر تو را نمی بخشم و به نیکوکار (نسبت به پدر و مادر) هم گفته می شود: هر چه می خواهی انجام ده تو را می بخشم.

بحار الانوار، ج 74، ص 80.

40. نیکی به والدین و آمرزش گناه

قال علی بن الحسین(ع):

جاء رجل الی النبی(ص) فقال: یا رسول الله ما من عمل قبیح الا قد عملته فهل لی توبة؟

فقال له رسول الله(ص):

فهل من والدیک احد حی؟

قال: ابی قال: فاذهب فبره.

قال: فلما ولی قال رسول الله(ص):

لو کانت امه.

امام سجاد(ع) فرمود:

مردی خدمت رسول خدا(ص) رسید و گفت: ای رسول خدا، من هیچ کار زشتی نمانده که انجام نداده باشم، آیا می توانم توبه کنم؟ رسول خدا(ص) فرمود: آیا هیچیک از پدر و مادرت زنده هستند؟ گفت: بله، پدرم. حضرت فرمود: برو به او نیکی کن (تا آمرزیده شوی). وقتی او راه افتاد پیامبر(ص) فرمود: کاش مادرش زنده بود. (یعنی اگر او زنده بود و به او نیکی می کرد، زودتر آمرزیده می شد.)

بحار الانوار، ج 74، ص 82.

پی نوشت ها:

1) سوره بقره، آیه 83.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دانلود فیلم و موزیک رایگان