۱۷۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

برزخ کجاست؟


برزخ


برزخ قیام و زندگی جدید و جهانی نو است؛خواه گودالی از گودال‎های دوزخ باشد، یا باغی از باغ‎های بهشت. پس برزخ معبر و دالان ورودی به قیامت و حشر اکبر است و انسان در ادامه ی مسیر زندگی دنیا وارد جهان برزخ می شود، که سراسر آگاهی و حیات است «النّاس نیام فإذا ماتوا انتبهوا» [۴]

برزخ در آیات قران


قرآن کریم در آیاتی از جهان برزخ خبر داده است؛ مانند:
۱ـ «... و من ورائهم برزخ إلی یوم یبعثون :واز پس انان برزخی است ، تا روزی که مبعوث شوند.« [۵]این آیه حکایت مى‏کند که ، بعد از مردن تا قیامت حالتى وجود دارد که آن حالت ،حائل و فاصله میان زندگى این دنیا و قیامت است.
۲-النّار یُعرضُون علیها غدوّاً وعشیّا [۶]پیامبر اسلام صلوات الله علیه فرمودند: هرگاه یکی از شما از دنیا برود، اگر از اهل بهشت باشد از بهشت، و اگر از اهل آتش باشد از جهنّم هر صبح و شام جایگاهش به او عرضه می شودو به او گفته می شود: این موقف معین، جایگاه توست وقتی در قیامت خداوند تو را مبعوث کرد، به این جا منتقل می شوی [۷] «امام صادق علیه السلام نیز در تفسیر آیه مزبور فرمودەاند: این رخداد پیش از قیامت است؛ زیرا در قیامت صبح و شام نیست. پس اگر کافران هر صبح و شام معذّب می شوند معلوم می شود در برزخ و پیش از قیامت است.» [۸]
۳- خداوند متعال درباره ی بت پرستان زمان حضرت نوح علیه السلام می فرماید: «مما خطیئاتهم اغرقوا فادخلواناراً؛ [۹] بر اثر خطا کاری‎ها غرق شدند و به مجرد غرق شدن، به آتش وارد شدند.» البتّه این سخن غیر از تشریفات فقهی مانند لزوم غسل دادن، حنوط ، کفن کردن ،نماز خواندن و خاک سپاری و نیز نماز لیلة الدّفن است. مفسران، این آتش را همانند آتشی که در آیه بعد مطرح است، برزخی می دانند و این گونه از آتش‎ها در درون آب هم موجود است؛ زیرا مربوط به خود شخص تبه کار است. اگر میّت را دفن نکنند نیز برزخ و سؤال و جواب قبر دارد. از این رو برزخ را قیامت صغری می نامند. [۱۰]

۴-«ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون» [۱۱]مفسران این حیات را برزخی دانسته اند گرچه اختصاصی به آن ندارد.« یونس بن ظبیان از حضرت صادق علیه السلام نقل می کند: خداوند هر گاه روح مؤمنی را قبض کند، روح او را در قالبی همگون قالب دنیوی او قرار می دهد و هر گاه کسی بر آنان وارد گشت، او را به همان صورتی که در دنیا داشته است می شناسند.» (مجمع البیان ۱/۴۳۴و [۱۲]
۵- «ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربّهم یرزقون» [۱۳] ؛پیامبر اکرم صلوات الله علیه ذیل این آیه، بیانی نزدیک به روایت یونس دارد. سپس می افزاید: جعفر بن ابی طالب را که در جنگ موته شهید شد، در حالی مشاهده کردم که با دو بال همراه فرشتگان در پرواز بود. (مجمع البیان ۲/۸۸۳.) بنابراین، شهیدان نخواهند مرد و نمردە وارد بهشت برزخی می شوند گرچه از لحاظ قوانین حاکم بر طبیعت می میرند و مردەاند.

۶-«و مَن أعرض عن ذکری فإنّ له معیشةً ضَنکاً ونحشره یومَ القیمة أعمی » [۱۴]؛ که معیشت ضنک را برخی بر برزخ تطبیق کردەاند.
۷- «یثبّت الله الّذین امنوا بالقول الثّابت فی الحیوة الدّنیا و فی الاخرة» [۱۵]این آیه و آیات بعد، بر بهشت برزخی دلالت دارد .
۸- «والّذین‎هاجروا فی سبیل الله ثمّ قُتِلوا أو ماتوا لیرزقنّهم الله رزقاً حسناً» [۱۶]
۹- «قیل ادخل الجنّة قال یا لیت قومی یعلمون بما غفرلی ربّی و جعلنی من المکرمین» [۱۷]



برزخ در روایات


از نظر روایات نیز، وجود بدن برزخی امرى مسلم و قطعى است . در روایات و احادیث، از «عالم برزخ» در برخى مواضع، با واژه «قبر» یاد شده است. البته در پاره‏اى موارد، منظور از کلمه «قبر» در روایات، قبر مادى و خاکى است. با دقت در محتوا و صدر و ذیل روایات، مى‏توان به خوبى دریافت که مقصود از لفظ «قبر» در آنها، «قبر خاکى» است یا مراد «نظام برزخى» است.
۱- در روایات و احادیث، از «عالم برزخ» در برخى مواضع، با واژه «قبر» یاد شده است از جمله به ذکر روایتی از امام سجاد علیه السلام می پردازیم: زهری نقل مى‏کند: امام سجاد علیه السلام فرمود:سخت ‏ترین ساعت‏ها براى فرزند آدم، سه ساعت است: ساعت اول،ساعتى است که در آن ملک‌الموت را مى‏بیند و ساعت دوم، ساعتى است که در آن از قبر خود بر مى‏خیزد و ساعت سوم، ساعتى است که در برابر خداى متعال مى‏ایستد، یا به سوى بهشت است و یا به سوى آتش». سپس فرمود: «اى فرزند آدم! اگر هنگام مرگ نجات یافتى، پس و گرنه به هلاکت رسیدى. واى فرزند آدم! اگر در موقعى که به قبر خود گذاشته مى‏شوى نجات یافتى، و گرنه به هلاکت افتادى، و اگر هنگامى که انسان‏ها بر صراط امر مى‏شوند نجات یافتى، و الا به هلاکت رسیدى و اگر در آن هنگام که انسان‏ها در برابر پروردگار قرار مى‏گیرند نجات یافتى، و گرنه به هلاکت افتادى.»سپس این آیه از قرآن را تلاوت کرد :«وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ ؛ [۱۸]؛و حال آنکه از وراى آنان برزخى وجود دارد» و فرمود: «این همان قبر است و حقیقت این است که براى آنان (اهل ضلال) در قبر، معیشت سختى بوده و در مضیقه و فشار خواهند بود. قسم به خداوند که قبر، یا روضه‏اى از ریاض بهشت و یا جایگاه پستى از جایگاه‏هاى پست آتش است».سپس امام سجاد علیه السلام به شخصى از حاضران در آن جلسه روى آورد و فرمود: «آن‏که ساکن آسمان است، ساکن بهشت را از ساکن آتش تمیز داده و مى‏شناسد. پس تو از کدامین هستى؟ و منزل تو از این دو منزل کدام است؟» [۱۹] چنان که در متن روایت آمد، امام سجاد علیه السلام مقصود از کلمه «برزخ»در قرآن را همان «قبر» دانسته‏اند که از این اشاره معلوم مى‏شود که مراد از عالم قبر در روایات، همان عالم برزخ است و مسائل مربوط به قبر در واقع مسائل عالم برزخ است. مسائلى از قبیل فشار، سؤال و جواب، نعمت و عذاب و نظایر آنها. توضیح امام سجادعلیه السلام در باره قبر نیز بیانگر این نکته لطیف است که هر جا این جمله و توصیف در خصوص قبر در روایات بیاید، مشخص مى‏شود که مراد از «قبر» در آن روایت، نظام برزخ است نه قبر مادى و خاکی. [۲۰]
۲- امام صادق علیه السلام فرمود: برزخ همان قبر (در اصطلاح قرآن)است.( البرزخ هو القبر وهو الثّواب و العقاب بین الدّنیا و الآخرة والدّلیل علی ذلک قول العالم: «والله ما نخاف علیکم إلاّ البرزخ.» [۲۱] بنا براین برخی از تفاسیر، برزخ را عین ثواب یا عقاب بین دنیا و آخرت دانسته اند.
۳-امام صادق علیه السلام جهان برزخ را فاصلة میان زمان مردن تا زمان قیام قیامت، معرفی کرده است. عمر بن یزید از آن حضرت پرسید: برزخ چیست؟ حضرت فرمود: («القبر منذ حین موته إلی یوم القیامة» [۲۲]

تفاوت برزخ وقیامت



تفاوت برزخ با قیامت در جهات گوناگونی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم :
الف) قیامت(قیامت کبری) بعد از منقضی شدن این دنیا است , در حالی که برزخ(قیامت صغری) با مردن افراد آغاز می شود.
ب) در عالم برزخ روح با بدن مثالی (اجساد لطیف ) همراه است که نه به کلی مجرد است و نه مادی محض ؛ بلکه دارای یک نوع تجرد برزخی است به این معنی که عالم مثال ، هم خصوصیاتی از عالم ماده را دارد ، مثل شکل و رنگ و مقدار و هم خصوصیاتی از عالم عقل و مجردات تام را، مثل ثبات و تغییر ناپذیری وزوال ناپذیری و تقید ناپذیری . بدین صورت به حیات خود ادامه می دهد,در حالی که در قیامت روح با بدن جسمانی همراه است که نظیر همین بدن مادی دنیوی است.
ج) نعمت های بهشتی در قیامت به مراتب از نعمت های برزخی والاتر است ; هم چنان که عذاب دوزخی از عذاب برزخی بسی سخت تر است . [۲۳]
ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمودند: مومنان در حالی که در عالم برزخ برخوردار از نعمت اند, پیوسته می گویند: «ربنا اقم لنا الساعه وانجز لنا ما وعدتنا; پروردگارا قیامت را برپا کن و وعده های خود را درباره ی ما محقق ساز.»و برعکس مشرکان در حالی که در برزخ معذبند پیوسته می گویند:«ربنا لاتقم لنا الساعه ولا تنجزلنا ماوعدتنا؛ پروردگارا قیامت را برپا مساز و وعده های خود را درباره ی ما محقق نفرما.» [۲۴]

بدن برزخی



بسیارى از حقایق هستى و خصوصا حقایقى که در ماوراء جهان طبیعت وجود دارد، براى ما مجهول است. البته این ندانستن، بیشتر در کم و کیف و چگونگى آن حقایق است ولى اصل آن حقایق را عقل و وحى در جاى خود اثبات کرده‏اند و ما نسبت به آن آگاهى داریم .بنا بر این سنخیت و چگونگى بدن‏هاى برزخى براى ما به صورت کامل و دقیق روشن نیست ولى در عین حال از مجموعه آیات و روایات و تحلیل‏هاى عقلى مى‏توان دورنمایى از کم و کیف بدن برزخى را تصویر کرد.ابتدا نکاتی مقد ما تی مطرح می شود :
الف) در تمام عوالم هستى (عالم مادى، برزخ و قیامت) انسان داراى بدن است و در هیچ عالمى بى ‏بدن نیست؛ به دلیل این که روح حقیقتى است عین تعلق به بدن و در متن و ذات روح، تعلق به بدن خوابیده است. از این رو، ممکن نیست که روح باشد و بدنى در کار نباشد. پس اگر انسان در عالم طبیعت، برزخ و قیامت، داراى روح است - که هست - واجد بدن نیز خواهد بود.
ب ) هر یک از عوالم هستی داراى نظام، احکام، آثار و قوانین مخصوص به خود است یعنى، در عالم طبیعت قوانینى حاکم است غیر از سننى که بر عالم برزخ حکم ‏فرماست و در عالم برزخ، نظامى وجود دارد که در عالم قیامت وجود ندارد و در عالم قیامت، آثارى است که در دو عالم برزخ و طبیعت نیست. از این رو، بدنى که در عالم طبیعت است هم سنخ با قوانین حاکم بر این دنیا است و این بدن غیر از بدن برزخى است. بدن برزخى، هم سنخ با احکام و آثار عالم برزخ است. هم‏چنین بدن در قیامت غیر از بدن برزخى و بدن مادى است و بدنى است که هم سنخ با سنن ویژه عالم قیامت و آماده پذیرش آن قوانین مخصوص است. مثلاً بدن قیامتى، بدنى است که در عین سوختن مدام، از بین نمى‏رود؛ یا مثلاً بدن قیامتى یک فرد بهشتى، به صورتى ساخته شده است که در عین خوردن و آشامیدن، نیازى به تخلیه مواد تغذیه شده از بدن ندارد. بنابراین نباید تصور کرد که بدن مادى، برزخى و قیامتى یکسان هستند. در جاى خود مستدل شده است که عالم تجرد و قیامت، عالم بالاتر و نزدیک ‏تر به مبدأ متعال است و از این رو موجودات آن از مراتب وجودى بالاتر و کامل‏ترى برخوردارند. قبل از آن (یعنى در مرتبه فروتر) عالم مثال و برزخ است که مترتب بر عالم تجرد و متأخر از آن است. عالم آخر، عالم جسم و جسمانیات و یا نظام مادى است که دورترین عالم از مبدأ متعال است. از این رو، موجودات آن نیز از مراتب ضعیف ‏تر و ناقص ‏ترى برخوردارند. بنابراین، موجودات عالم برزخ از موجودات عالم مادى، کامل ‏تر ولى نسبت به موجودات عالم قیامت و تجرّد، ناقص‏ ترند.
بنا براین با توجه به مطالب فوق، در وجود بدن برزخی شکی نیست.بحث در کیفیت آن است. بدن برزخى از آن جا که از بدن مادى بالاتر است، از سنخ ماده و جسم طبیعى نیست که احکام ماده بر آن غالب باشد. ولى از آن جا که از بدن قیامتى پایین ‏تر است، واجد برخى لوازم ماده چون، شکل، اندازه و مقدار مى‏باشد.روایات نیز به صراحت بیانگر این حقیقتند که بدن برزخى، شبیه بدن دنیوى است. [۲۵] امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: «ارواح مؤمنان (در برزخ) در بدن‏هایى شبیه بدن‏هاى دنیوى آنان است.» [۲۶]و در جمله اى دیگر مى‏فرماید: «ارواح انسان‏ها (در برزخ) به صورت جسدهاى دنیوى‏اند.» [۲۷] لکن هر چند بدن برزخى بالاتر و کامل‏تر از بدن مادى است، در عین حال، از بدن قیامتى ناقص ‏تر است. امام صادق علیه السلام فرمودند: «بدن‏هایى شبیه بدن‏هاى دنیوى» یا «در صورت جسدهاى دنیوى» که بیانگر شباهت، است نه یکسان بودن. شبیه آن است چون شکل، مقدار و اندازه دارد، و هر فرد مرده‏اى، مرده ی دیگر رادراین قالب، مشاهده کرده، او را مى‏شناسد.

ارواح برزخی و دیداربا خانواده



براساس روایات و همچنین با توجه به ارتباط نسبى که بدن برزخى با بدن مادى پنهان در زیر خاک دارد ارواح انسانى در برزخ، براساس منزلت و فضایلى که در دنیا داشته‏اند، امور دنیوى را درک کرده، حتى به خانواده خود سر مى‏زنند و آنها را زیارت مى‏کنند. این امر مى‏تواند در هر زمانى و براى هر فردى باشد ولى روز جمعه کمترین و مشخص ‏ترین زمانى است که در روایات وجود دارد. [۲۸] در این جا به ذکر دو روایت بسنده مى‏کنیم:
۱- «اسحق ‌بن عمار از امام کاظم علیه السلام پرسید: آیا مؤمن خانواده خویش را زیارت مى‏کند؟ فرمود: آرى. گفتم: چقدر؟ فرمود: بر حسب فضایلشان. پاره‏اى از آنان هر روز و پاره‏اى هر سه روز، خانواده خود را زیارت مى‏کنند. اسحق بن عمار مى‏گوید: در اثناى کلام حضرت، دریافتم که مى‏فرمود: کم‏ترین آنان هر جمعه (خانواده خود را زیارت مى‏کنند) پس گفتم: در چه ساعتى؟ فرمود: هنگام زوال خورشید، یا مثل آن، پس خداوند فرشته‌ اى را با او روانه مى‏ کند تا چیزهایى را به او نشان دهد که شاد شود و از وى چیزهایى را بپوشاند که او را غمگین سازد.» [۲۹]
۲ . امام صادق علیه السلام فرمود: «به درستى که مؤمن خانواده خویش را زیارت مى‏کند. پس آنچه را دوست دارد، مى‏بیند و آنچه را ناخوشایند دارد از او پوشیده مى‏شودو به درستى که کافر خانواده خویش را زیارت مى‏کند. پس مى‏بیند آنچه ناخوشایند اوست و از او پوشیده مى‏شود آنچه را دوست دارد. امام علیه السلام فرمود:« پاره‏اى از ایشان هر جمعه زیارت مى‏کنند و پاره‏اى بر حسب عمل خود، زیارت مى‏کنند.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زندگی برزخی چگونه است؟

مؤمنین در برزخ یکدیگر را می‌بینند ، می‌شناسند و با یکدیگر انس داشته و مراوده دارند . شخصی که از دنیا می‌رود اگر بهشتی باشد به دور او جمع می‌شوند . از او سؤال کرده و راجع به فامیل می‌پرسند .


برزخ

کلاً در ارتباط با زندگی برزخی دست ما کوتاه است و تا زمانی که ما به آنجا نرویم نمی‌توانیم آن را درک کنیم . مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی نقل می‌کنند که استاد ایشان آیت الله سید احمد کربلایی که از عرفا بود زمانی که از دنیا رفت در یک حالتی ایشان را دید ( ظاهراً در حالت خواب بوده است ) دست ایشان را گرفت و گفت از آن طرف چه خبر دارید؟ او با یک حالتی دست خود را کشید و گفت باید اینجا بیایی تا ببینی چه خبر است . شبیه همین مطلب را نیز مرحوم آیت الله گلپایگانی که از مراجع بزرگ تقلید و همزمان با آیت الله بروجردی بود نقل می‌کنند .

ایشان مرحوم میرزای نائینی را در حالتی دید و از ایشان پرسید از عالم برزخ چه خبر؟ مرحوم نائینی فرمودند : یک چیزی می‌گوییم ، یک چیزی می‌شنوید و یک چیزی می‌شنویم . باید آن را ببینید . این واقعیت مسئله است. اما آن چیزی که از اهل بیت به ما رسیده و ما به غیر از این سند دیگری نداریم این است که بعد از مرگ زندگی برزخی به این شکل شروع می‌شود که روح که تا به حال با این بدن سنگین ، خاکی و گوشتی و استخوانی کار می‌کرد ، زندگی خود را با یک بدن سبک آغاز می‌کند .

بدن سبک همان بدن برزخی است که به آن بدن مثالی هم می‌گویند. چون شکل و مثل این بدن است .

از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند که بعد از مرگ چطور زندگی می‌کنیم ؟ حضرت در یک روایتی فرمودند : در یک بدن‌هایی مثل بدن‌های دنیایی . بهترین مثال شبیه همان چیزی است که در خواب می‌بینیم. در خواب بدن گوشتی زیر لحاف است و هیچ تحرکی ندارد ، اما آن بدن را می‌بینیم که کاملاً فعال است ، حرکت می‌کند ، می‌فهمد ، می‌خورد ، می‌آشامد ، درد می‌کشد و لذت می‌برد . البته بدنی که با آن در برزخ هستیم این بدن که ما در خواب می‌بینیم نیست . هزاران بار متکامل‌تر از این بدن است چون بدن در خواب هنوز متعلق به عالم دنیا است . اما بدن برزخی ، ما از عالم دنیا بیرون رفته‌ایم و به عالم کامل‌تری رسیده‌ایم .

در زندگی برزخی تکامل و رشد وجود دارد .اما تکامل برزخی ، تکامل عملی نیست . یعنی آن گونه نیست که ما آنجا بتوانیم اعمال انجام دهیم یعنی خیرات کرده ،نماز بخوانیم و بتوانیم کارهای خود را جبران کنیم .یعنی دار عمل و مزرعه همین دنیا است.اما تکامل معرفتی و علمی است .یعنی مرحله به مرحله حجاب‌ها کنار رفته و اسراری برای فرد کشف می‌شود . افرادی که اهل بهشت هستند با دیدن و فهمیدن لذت آن‌ها بیشتر می‌شود . افرادی که اهل عذاب هستند،حسرت و عذاب آن‌ها بیشتر می‌شود

در روایت دیگری امام صادق(علیه السلام) فرمود که وقتی بعد از مرگ ما وارد عالم به رخ می‌شویم در یک شکل و قالبی مانند همین قالب دنیا هستیم . پس شکل و صورت دارد اما جرم و سنگینی ندارد . بدن برزخی می‌خورد ، می‌آشامد ، لذت می‌برد و درک و فهم دارد . لذت و عذاب او یا درک و فهم او به مراتب قوی‌تر از درک و فهم و لذت و عذاب‌هایی است که در عالم دنیا می‌برد چون کامل‌تر بوده و حجاب‌هایی دنیایی برداشته شده است . شخصی از امام صادق (علیه السلام) پرسید که بعد از مرگ ارواح کجا می‌روند ؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود : ارواح مؤمنین در یک اتاق‌هایی مربوط به بهشت برزخی از غذاهای آنجا می‌خورند . از نوشیدنی‌های آنجا می‌آشامند . البته خوردن و آشامیدن در بهشت مانند دنیا فقط تأمین غریزه نیست، آنجا قرب می‌آورد .

در این دنیا بدن ما نیاز دارد و یک تأمین غریزه است . حیوانات نیز می‌خورند و می‌آشامند . اما در آن جا خوردن برای شخص قرب به همراه می‌آورد . بعد حضرت فرمودند : مؤمنین در برزخ یکدیگر را می‌بینند ، می‌شناسند و با یکدیگر انس داشته و مراوده دارند . شخصی که از دنیا می‌رود اگر بهشتی باشد به دور او جمع می‌شوند . از او سؤال کرده و راجع به فامیل می‌پرسند .

طوفان جنسی در برزخ

البته نظام زندگی برزخی اجتماعی نیست و نظام فردی است . زندگی ما در عالم دنیا اجتماعی است . در جامعه همه به یکدیگر احتیاج داریم. ما به مشاغل مختلف احتیاج داریم و به تنهایی نمی‌توانیم نیازهای خود را برآورده کنیم . احتیاج به نانوا، قصاب ، پزشک و .. داریم . اما آنجا دیگر این‌گونه نیست . آنجا زندگی هر نفر فردی است . یعنی هر کسی در گرو اخلاقیات ، عقاید و اعمال خود است .

زندگی اجتماعی به این معنا که به یکدیگر وابسته بوده و به هم کمک کنیم وجود ندارد . اما می‌تواند به صورت جمعی بوده و در کنار هم جمع شویم و یکدیگر را ببینیم . یعنی خانواده‌ها می‌توانند یکدیگر را ببینند . جزو لذت‌های بهشت برزخی این است که افراد یکدیگر را دیده و با هم انس بگیرند . این یک لذتی است که شامل حال مؤمن می‌شود . از طرف دیگر شخصی که دچار جهنم و عذاب برزخی می‌شود هم خوردن و آشامیدن دارد اما این خوردن و آشامیدن برای او عذاب است .

در زندگی برزخی تکامل و رشد وجود دارد . اما تکامل برزخی ، تکامل عملی نیست . یعنی آن گونه نیست که ما آنجا بتوانیم اعمال انجام دهیم یعنی خیرات کرده ، نماز بخوانیم و بتوانیم کارهای خود را جبران کنیم . یعنی دار عمل و مزرعه همین دنیا است . اما تکامل معرفتی و علمی است . یعنی مرحله به مرحله حجاب‌ها کنار رفته و اسراری برای فرد کشف می‌شود . افرادی که اهل بهشت هستند با دیدن و فهمیدن لذت آن‌ها بیشتر می‌شود . افرادی که اهل عذاب هستند ، حسرت و عذاب آن‌ها بیشتر می‌شود .

در روایت دیگری است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: اطفال شیعیان ما که از دنیا می‌روند را حضرت زهرا (سلام الله علیها) تربیت می‌کند. این‌ها همه تکامل‌های برزخی است . به همین خاطر است که شما در دعاها صلوات برای اهل بیت فرستاده و ترفیع درجه برای آن‌ها می‌خواهید . در تشهد نماز شما می‌گویید که خدایا درجه‌ی پیامبر را بالا ببر. دعا برای ترفیع درجه نشان می‌دهد که درجات هنوز وجود دارد

در روایتی از امام موسی ابن جعفر(علیه السلام) در جلد دوم اصول کافی است که حضرت به یکی از افرادی که در کنار ایشان نشسته بودند فرمودند که دوست دارید در دنیا عمر شما طولانی شود ؟ آن شخص گفت بله. حضرت فرمود به چه دلیل؟ گفت خیلی سوره‌ی قل هو الله احد را دوست دارم و دوست دارم که این سوره را زیاد بخوانم . امام چند لحظه سکوت کردند و بعد فرمودند: شخصی از مؤمنین که از دنیا برود اگر در دنیا قرآن را نیاموخته باشد ( البته به شرطی که برای آموختن کوتاهی نکرده باشد) در عالم قبر به او تعلیم می‌دهند . بنابراین تعلیم و رشد علمی در آنجا وجود دارد . بعد حضرت فرمود : به این خاطر که درجه‌ی او را بالا ببرند . چون درجات بهشت به اندازه‌ی آیاتی است که خوانده‌اید و بر جان شما نشسته است ، به شما می‌گویند بخوانید و بالا بروید . لذا در آن دنیا به او تعلیم می‌دهند .

در روایاتی است که بچه‌های کوچکی که هنوز بالغ نشده و از دنیا می‌روند و یا حتی سقط شده و از دنیا رفته‌اند در یک روایت است که حضرت ابراهیم (علیه السلام) آن‌ها را در عالم برزخ تربیت کرده و از جهت معرفتی آن‌ها را رشد می‌دهد . پیامبر فرمود: من در معراج دیدم که بچه های زیادی به دور او نشسته بودند.

در روایت دیگری است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: اطفال شیعیان ما که از دنیا می‌روند را حضرت زهرا (سلام الله علیها) تربیت می‌کند. این‌ها همه تکامل‌های برزخی است . به همین خاطر است که شما در دعاها صلوات برای اهل بیت فرستاده و ترفیع درجه برای آن‌ها می‌خواهید . در تشهد نماز شما می‌گویید که خدایا درجه‌ی پیامبر را بالا ببر. دعا برای ترفیع درجه نشان می‌دهد که درجات هنوز وجود دارد .

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

رفتار نکیر و منکر با نیکوکاران و کافران- روایتی از امام علی (ع)

سویدبن غفله از حضرت امام علی (ع) روایت می کند که ایشان فرمودند: در وقتی که فرزند آدم می خواهد از دنیا رحلت کند و آخرین روز از روزهای دنیای او و اولین روز از روزهای آخرت اوست، سه چیز برای او به صورت مثالیه خود مجسم می گردد: مال او، فرزندان او، و عمل او. پس او التفات می کند و نظر می نماید به مالش و می گوید: سوگند به خدا که من برای گرد آوردن و جمع آوری تو بسیار حریص بودم و نسبت به از دست دادن و رها نمودن تو بسیار بخیل بودم، در این هنگام تنگدستی و بیچارگی از دست تو برای من چه بر می آید؟ مال در جواب می گوید: فقط کفن خود را از من می توانی دریافت کنی و پس از آن، التفات می کند و نظر می نماید به سوی فرزندان خود و می گوید: سوگند بخدا که من نسبت به شما بسیار دوست بودم و در هر حال حامی و محافظ شما بودم از هر گونه گزند و ناراحتی که بر شما وارد می شد، اکنون در این موقع خطیر از دست شما برای من چه کاری ساخته است؟ آنها در پاسخ می گویند: ما تو را به سوی حفیره و قبرت می بریم و در میان خاک پنهان می کنیم و سپس نظر می افکند بسوی اعمال صالحه و حسناتی که انجام داده و می گوید: من نسبت به بجا آوردن شما بسیار بی رغبت بودم و شما برای من بسیار سنگین بودید، امروز از شما برای نجات من چه کاری ساخته است؟ عمل در پاسخ می گوید: من رفیق تو و قرین تو هستم در میان قبر تو و در روز حشر تو و از تو دور نمی شوم تا من و تو هر دو در مقام عرض در پیشگاه حضرت پروردگار حاضر شویم.

رفتار نکیر و منکر با دوستان خدا:
اگر آن شخصی که در حال احتضار و سکرات مرگ است، مطیع و ولی خدا باشد، کسی به نزد او می آید که از تمام مردم بویش معطرتر و منظرش زیباتر و لباسش فاخرتر است و به او می گوید: بشارت باد ترا به نسیم های جان فزا که از جانب خدا می وزد و گل های خوشبو و بهشت پر نعمت، وارد شدی به عافیت، قدمت مبارک باد، خوش آمدی! ولی خدا می گوید: تو کیستی؟ او در پاسخ می گوید: من عمل نیکوی تو هستم که از دنیا به سوی بهشت می آیم و او می شناسد کسی را که او را غسل می دهد و قسم می دهد افرادی را که جنازه او را حمل می کنند که به سرعت ببرند و زودتر به خاک بسپارند و وقتی که او را وارد در قبرش می کنند، دو ملک به نزد او می آیند و آن دو، دو فرشته بازپرسی و بازجویی کننده از عقاید و کردار او هستند و بطوری به سمت او نزدیک می شوند که موهای بلند خود را به زمین می کشند و زمین را با دندان های نیش خود می کنند و شخم می کنند و صدای آنها چنان مهیب و زننده است که گویی صدای غرش تند و شدید آسمان است و چشمان آنان چنان دهشت انگیز و وحشت آور است که گویی مانند برق زننده ابرهای سیاه آسمان است.
و آن دو می پرسند: پروردگار تو کیست؟ و پیغمبر تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و امام تو کیست؟ او در جواب می گوید: پروردگار من الله است خدای واحد و پیامبر اکرم (ص) پیامبر من است و دین من اسلام است و علی بن ابی طالب و ائمه صلوات الله علیهم امامان من هستند. آنها می گویند: خداوند ثابت بدارد ترا به آنچه موجب خشنودی و محبت تست و این گفتار آنان، گفتار خداست که می فرماید: «ثابت و برقرار می دارد خداوند کسانی را که ایمان آورده اند به گفتار ثابت در دنیا و آخرت». پس تا جایی که شعاع چشم او برسد و نور دیدگان او بدان جا راه یابد، قبر او را برای او توسعه می دهند و دری را از بهشت به روی او باز می کنند و به او می گویند: به خواب خوش بخواب، با چشم های تازه و خنک و شادمان، بخواب مانند خواب جوان سالم برومند متنعم و این گفتار آنان، گفتار خداست که می فرماید: «بهشتیان در آن هنگام بهترین جایگاه و بهترین استراحتگاه و خوابگاه را خواهند داشت».

رفتار نکیر و منکر با دشمنان خدا:
اگر آن شخص تازه مرده، از دشمنان خدا باشد، کسی به نزد او می آید که از تمام افراد مردم لباسش زننده تر و زشت تر و بوی بدنش از همه متعفن تر است و به او می گوید: بشارت باد ترا، به آشامیدنی هایی که چون فلز گداخته پر حرارت است و به نزدیک شدن و مس کردن آتش دوزخ و او نیز کسی را که او را غسل می دهد می شناسد و افرادی را که جنازه او را می برند سوگند می دهد که قدری نگهدارند و از بردن خودداری کنند. پس چون در قبرش وارد گردد، آن دو فرشته وارد شونده می آیند و بندهای کفن او را می گشایند و سپس به او می گویند: پروردگار تو کیست؟ و پیغمبر تو کیست؟ و دین تو چیست؟ او در جواب می گوید: نمی دانم. آنان می گویند: ندانستی و در راه هدایت قدم ننهادی؟ و چنان با گرز گران ضربه ای به او می زنند که تمام جنبندگان غیر از جن و انس از آن ضربه می ترسند و سپس خداوند دری از جهنم به روی او باز می کند و سپس آن دو ملک به او می گویند: بخواب به بدترین حالات!
و آن قبر به اندازه ای برای او تنگ است و دارای فشار است، مثل تنگی و فشاری که نیزه فرو رفته در پیکان سر خود دارد، تا به حدی که مغز سر او از میان ناخن ها و گوشت هایش خارج شود و در این حال نیز مارهای زمین و عقرب های زمین بر او دست یابند و سایر گزندگان بر او چیره شوند و پیوسته او را بگزند تا وقتی که خدا او را از قبر خارج کرده و برای حساب و کتاب در صحرای قیامت محشور و مبعوث گرداند و او دائما تمنا می کند که زودتر قیامت برپا گردد و از شدت گرفتاری خیال می کند که با بر پا شدن قیامت عذاب او تخفیف خواهد یافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

13 سوال و جواب شب اول قبر

عقیق:با مراجعه به روایات معصومین(ع)، مشخص می‌شود که در شب اول قبر، از هر کس سؤالاتی می‌پرسند و بر طبق پاسخ‌هایی که آن فرد می‌دهد با وی برخورد می‌شود.

نگران نباشید! من در این مطلب اکثر این سؤالات را گرداوری کرده‌ام. همچنین برای اینکه خیالتان راحت باشد، پاسخ آن‌ها را هم قرار داده‌ام! پس با خیال راحت سؤالات را بخوانید و پاسخشان را «عمل» کنید نه اینکه حفظ کنید:

شب اول قبر از کدام 13 مسئله سؤال می کنند؟

از خدا، از پیامبر، از دین، از کتاب، از امام، از عُمر، از اموال، از دوستان، از قبله، از نماز، از زکات، از حج، از روزه.

 

پاسخ این سؤالات چیست؟

            خدا

پاسخ: سؤال سختی هست! خدای من همان خدایی است که خدایی جز او نیست. همان خدای رحمان و رحیم. همان خدایی که من را خلق کرد و به من روزی داد و مرا تنها نگذاشت.

             پیامبر

                        پاسخ: حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله

             دین

                        پاسخ: دین مبین اسلام

             کتاب

                        پاسخ: قرآن کریم

             امام

پاسخ: امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام؛ به همراه یازده تن از فرزندان پاک ایشان علیهم السلام.

             عُمر (عُمرمان را در چه راهی فانی کرده‌ایم؟)

پاسخ: حدود 18 سال درس خواندم. مدرک گرفتم. رفتم سرکار برای کسب روزی حلال. عبادت خدا هم انجام دادم. به مردم خدمت کردم. با اهل خانواده خوش اخلاق بودم. جای شما خالی به زیارت معصومین علیهم السلام رفتم. به فقیران تا جایی که توان داشتم کمک کردم.  

             اموال (اموالمان را در چه راهی خرج کرده‌ایم؟)

پاسخ: هزینه های زندگی را پرداخت کردم تا خانواده‌ام راحت‌تر زندگی کنند. پول مدرسه بچه‌ام را دادم. برایش عروسی گرفتم. (به صورت مجاز) بخشی از پولم رو صرف تهیه مسکن کردم و یک عمر به صاحب خانه اجاره دادم!  

             دوستان (با چه کسانی دوست بوده‌ایم؟)

                        پاسخ: با آدم‌های خوبی دوست بودم. اهل نماز و روزه و خمس بودند.  

             قبله

                        پاسخ: کعبه

             نماز

پاسخ: از همان اول سن تکلیف، نمازهایم را خوانده‌ام. گاهی قضا شدند و گاهی یادم رفت. اما این اواخر سعی کردم قضای آن‌ها را بخوانم.

             زکات

                        پاسخ: پرداخت کرده‌ام

             از حج

پاسخ: مستطیع بودم و رفتم. (یا مستطیع نبودم و نرفتم با اینکه خیلی دوست داشتم بروم)

             روزه

                        پاسخ: از همان روز اول، همه‌ی روزه‌هایم را گرفتم

 

*سؤالات فوق به سه دسته تقسیم می‌شوند:

            1ـ سؤالات اعتقادی: خدا، پیامبر، دین، کتاب، امام، قبله

            2ـ سؤالاتی که مرتبط با اعمال هستند؛ این سؤالات خودشان دو دسته هستند:

                        الف) اعمال ثابت و روزانه یک مسلمان:

                                    نماز، زکات، حج، روزه

                        ب) اعمالی که مرتبط با روش زندگی ما هستند:

                                    دوستان، اموال، عُمر

شاید بتوان گفت که با یک زندگی عادی و بدون مشقت، 10 سؤال از سؤالات فوق را بتوانیم به راحتی پاسخ دهیم. (دسته اول و دوم)

به نظر من دسته سوم سؤالات هستند که افرادی مثل من، در پاسخ دادن به آن با مشکل مواجه هستند. مخصوصاً سؤالی که در مورد «عُمر» پرسیده می‌شود.

نظر شما چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اعمال پس از مرگ

عواملی که باعث رفع یا کاهش فشار قبر می شوند
به طور کلی کارهای نیک نقش به سزایی در آرامش روح در عالم برزخ و رهایی از فشار قبر دارد ولی مطابق روایات بعضی از این اعمال نقش بیشتر دارند مانند:
1-نماز شب و کامل نمودن رکوع
2-صدقه و نماز مخصوص
3-نماز وحشت
4-حج
5-مُردن در جمعه
6-نهادن دو چوب تر همراه میت
7-ریختن اب روی قبر
8-خواندن بعضی از سوره های قرآن

عواملی که باعث فشار قبر می شوند

به طور کلی کفرو فسق و ظلم و اعمال نا شایسته موجب می شود که انسان به فشار قبر مبتلا گردد ولی مطابق روایات پاره ای از اعمال در این راستا نقش بیشتری دارند مانند:
1-نمامی (سخن چینی)
2-عدم پرهیز از ادرار
3-سوء خُلق نسبت به خانواده
4-تباه نمودن نعمت ها و عدم بهره گیری صحیح از آن ها
5-6-خواندن نماز بدون وضو و یاری نکردن مظلوم و ضعیف در برابر ظلم چنانکه روایت شده:
یکی از روحانیون خوب بنی اسرائیل از دنیا رفت در عالم قبر پس از گفتگو یک تازیانه به او زدند که قبرش پر از آتش شد زیرا او یک بار نماز بی وضو(از روی عمد)خوانده بود و از کنار مظلوم ضعیفی عبور کرد و به او یاری ننمود

عامل دوزخ
در سوره مدثر آمده این است که : اهل بهشت از مجرمان می پرسند: چه عاملی شما را به دوزخ روانه کرد؟
آنها می گویند: چهار عامل:
1- پای بند به نماز نبودیم.
2- به گرسنگان اعتنا نمی کردیم.
3- ما در جامعه فاسد هضم شدیم.
4- قیامت را هم نمی پذیرفتیم.
قبض روح
مرگ بریده شدن علاقه روح از بدن است .مرگ یعنى آغاز سفر از این دنیا به سراى آخرت

بعد از مرگ، انسان را به جایى منتقل مى کنند که نامش ‍ قبر است، و قبر منزل موقتى مردگان مى باشد. در هنگام مرگ و قبض روح، ممکن است سختیها و شداید فراوانى - در اثر اعمال و افکارى که در دنیا کسب نموده است - به انسان هجوم آورد. و بعد از این ناراحتیها و رنجهاى عالم قبر و برزخ شروع مى شود، تاریکى و ظلمت قبر، سوال نکیر و منکر، فشار قبر، حمله حیوانات گوناگون به بدن و...

آدمى، باید خود را براى چنین سفرى آماده سازد و از حالا به فکر سختى‌هاى راه طولانى خود باشد. و اینجاست که نماز - این باشکوهترین عمل عبادى الهى - به یارى انسان مى شتابد و از او در بحرانى ترین و طوفانى ترین لحظات، دستگیرى مى‌نماید، چنانکه پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ملک الموت به من گفت که: هر کس مواظب اوقات نمازهاى پنجگانه‌اش باشد، من از مادر به او مهربانتر مى باشم . (1)

امام صادق علیه السلام فرمود: ان ملک الموت، یدفع الشیطان عن المحافظ على الصلاة و یلقنه شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله، فى تلک الحالة العظیمة (2)

در تاریکى شب، دو رکعت نماز بخوان، برای (رهایی از) وحشت قبرها.

ملک الموت به هنگام قبض روح، شیطان را از آن انسانى که بر نمازش ‍ محافظت داشته دفع مى‌کند، و در آن حالت هولناک و پر وحشت، شهادت به توحید و رسالت را به او تلقین مى‌کند.

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: الصلاة شفیع بینه و بین ملک الموت و انس فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنکر و نکیر (3)

نماز شفیع نمازگزار در نزد ملک الموت و مونس در قبر و بسترى نیکو در قبر و پاسخ، به سوال نکیر و منکر مى‌باشد.

سعید بن جناح مى‌گوید: در مدینه، در منزل امام محمد باقر علیه السلام بودم .حضرت ابتدا، بدون اینکه سوالى شده باشد، فرمود: "من اتم رکوعه، لم تدخله وحشه فى قبره" (4) هر کس رکوع خود را در درست و کامل به جاى آورد، وحشت قبر به او راه نیابد.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: "ما من عبد، اهتم بمواقیت الصلاة و مواضع الشمس، الا ضمنت الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الاحزان و النجاة من النار" (5)

بنده‌اى نیست که به وقتهاى نماز و مواضع خورشید، اهتمام دارد، مگر اینکه راحتى و آسایش در موقع مرگ و از بین رفتن ناراحتیها و غمها و رهایى از آتش را برایش ضمانت مى‌نمایم .

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: صلاه اللیل، سراج لصاحبها فى القبر (6) نماز شب، چراغى است براى صاحبش در قبر.


خداوند به یکى از پیامبرانش خطاب نموده، فرمود: "قم فى ظلمة اللیل، اجعل قبرک روضة من ریاض الجنة" تیرگى شب، به عبادت برخیز تا قبر تو را باغى از باغهاى بهشت قرار دهم .

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ان القبر ینادى کل یوم بخمس ‍ کلمات، انا بیت الفقر، فاحملوا الىّ کنزا، انا بیت الظلمة فاحملوا الىّ سراجا،... قبر در هر روز به این کلمات پنجگانه ندا در مى دهد، من خانه فقر و تهیدستیم ، پس ذخیره‌اى براى خودتان به اینجا بفرستید. من خانه تاریکى‌ام، چراغى در این خانه بیاورید،... گفته شد: آنها کدامند؟ حضرت فرمود: "و اما السراج فصلاة اللیل و اما الکنز فکلمه شهاده لا اله الا الله" ... چراغ این خانه ظلمانى، نماز شب است و گنج آن، کلمه شهادت لا اله الا الله و... مى باشد. (7)

حضرت رضا فرمود: بر شما باد به نماز شب ! بنده‌اى نیست که آخر شب برخیزد و هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر را بجاى آورد، و در قنوت وتر، هفتاد مرتبه استغفار کند، مگر آنکه پاسخ داده شود به ایمنی از عذاب قبر و از عذاب جهنم و نیز عمرش طولانى شود (8)

وقتى که جناب ابوذر غفارى (ره) به مکه معظمه مشرف گردیده بود نزد کعبه ایستاد، و خطاب به مردمى که براى حج از اطراف عالم در مسجد الحرام جمع گشته بودند، فرمود:

چراغ این خانه ظلمانى، نماز شب است و گنج آن، کلمه شهادت لا اله الا الله و...

ایها الناس ! منم جندب بن سکن غفارى، منم خیر خواه شما و مهربان بر شما، به سوى من بیایید.

مردم از اطراف دور او جمع شدند، فرمود:

اى مردم ! هر گاه یکى از شما خواست به سفرى برود، هر آینه زاد و توشه‌اى

براى خود بر مى‌دارد - به آن اندازه که در سفر دارد - و چاره اى از آن ندارد، پس هر گاه چنین است، سفر آخرت سزاوارتر است به زاد و توشه راه، در این هنگام مردى برخاست و گفت: پس ما را راهنمایى کن اى ابوذر!

فرمود: ... "صل رکعتین فى سواء اللیل لوحشه القبور" (9) در تاریکى شب، دو رکعت نماز بخوان، برای (رهایی از) وحشت قبرها.
قبض روح
مرگ بریده شدن علاقه روح از بدن است .مرگ یعنى آغاز سفر از این دنیا به سراى آخرت

بعد از مرگ، انسان را به جایى منتقل مى کنند که نامش ‍ قبر است، و قبر منزل موقتى مردگان مى باشد. در هنگام مرگ و قبض روح، ممکن است سختیها و شداید فراوانى - در اثر اعمال و افکارى که در دنیا کسب نموده است - به انسان هجوم آورد. و بعد از این ناراحتیها و رنجهاى عالم قبر و برزخ شروع مى شود، تاریکى و ظلمت قبر، سوال نکیر و منکر، فشار قبر، حمله حیوانات گوناگون به بدن و...

آدمى، باید خود را براى چنین سفرى آماده سازد و از حالا به فکر سختى‌هاى راه طولانى خود باشد. و اینجاست که نماز - این باشکوهترین عمل عبادى الهى - به یارى انسان مى شتابد و از او در بحرانى ترین و طوفانى ترین لحظات، دستگیرى مى‌نماید، چنانکه پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ملک الموت به من گفت که: هر کس مواظب اوقات نمازهاى پنجگانه‌اش باشد، من از مادر به او مهربانتر مى باشم . (1)

امام صادق علیه السلام فرمود: ان ملک الموت، یدفع الشیطان عن المحافظ على الصلاة و یلقنه شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله، فى تلک الحالة العظیمة (2)

در تاریکى شب، دو رکعت نماز بخوان، برای (رهایی از) وحشت قبرها.

ملک الموت به هنگام قبض روح، شیطان را از آن انسانى که بر نمازش ‍ محافظت داشته دفع مى‌کند، و در آن حالت هولناک و پر وحشت، شهادت به توحید و رسالت را به او تلقین مى‌کند.

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: الصلاة شفیع بینه و بین ملک الموت و انس فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنکر و نکیر (3)

نماز شفیع نمازگزار در نزد ملک الموت و مونس در قبر و بسترى نیکو در قبر و پاسخ، به سوال نکیر و منکر مى‌باشد.

سعید بن جناح مى‌گوید: در مدینه، در منزل امام محمد باقر علیه السلام بودم .حضرت ابتدا، بدون اینکه سوالى شده باشد، فرمود: "من اتم رکوعه، لم تدخله وحشه فى قبره" (4) هر کس رکوع خود را در درست و کامل به جاى آورد، وحشت قبر به او راه نیابد.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: "ما من عبد، اهتم بمواقیت الصلاة و مواضع الشمس، الا ضمنت الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الاحزان و النجاة من النار" (5)

بنده‌اى نیست که به وقتهاى نماز و مواضع خورشید، اهتمام دارد، مگر اینکه راحتى و آسایش در موقع مرگ و از بین رفتن ناراحتیها و غمها و رهایى از آتش را برایش ضمانت مى‌نمایم .

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: صلاه اللیل، سراج لصاحبها فى القبر (6) نماز شب، چراغى است براى صاحبش در قبر.


خداوند به یکى از پیامبرانش خطاب نموده، فرمود: "قم فى ظلمة اللیل، اجعل قبرک روضة من ریاض الجنة" تیرگى شب، به عبادت برخیز تا قبر تو را باغى از باغهاى بهشت قرار دهم .

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ان القبر ینادى کل یوم بخمس ‍ کلمات، انا بیت الفقر، فاحملوا الىّ کنزا، انا بیت الظلمة فاحملوا الىّ سراجا،... قبر در هر روز به این کلمات پنجگانه ندا در مى دهد، من خانه فقر و تهیدستیم ، پس ذخیره‌اى براى خودتان به اینجا بفرستید. من خانه تاریکى‌ام، چراغى در این خانه بیاورید،... گفته شد: آنها کدامند؟ حضرت فرمود: "و اما السراج فصلاة اللیل و اما الکنز فکلمه شهاده لا اله الا الله" ... چراغ این خانه ظلمانى، نماز شب است و گنج آن، کلمه شهادت لا اله الا الله و... مى باشد. (7)

حضرت رضا فرمود: بر شما باد به نماز شب ! بنده‌اى نیست که آخر شب برخیزد و هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر را بجاى آورد، و در قنوت وتر، هفتاد مرتبه استغفار کند، مگر آنکه پاسخ داده شود به ایمنی از عذاب قبر و از عذاب جهنم و نیز عمرش طولانى شود (8)

وقتى که جناب ابوذر غفارى (ره) به مکه معظمه مشرف گردیده بود نزد کعبه ایستاد، و خطاب به مردمى که براى حج از اطراف عالم در مسجد الحرام جمع گشته بودند، فرمود:

چراغ این خانه ظلمانى، نماز شب است و گنج آن، کلمه شهادت لا اله الا الله و...

ایها الناس ! منم جندب بن سکن غفارى، منم خیر خواه شما و مهربان بر شما، به سوى من بیایید.

مردم از اطراف دور او جمع شدند، فرمود:

اى مردم ! هر گاه یکى از شما خواست به سفرى برود، هر آینه زاد و توشه‌اى

براى خود بر مى‌دارد - به آن اندازه که در سفر دارد - و چاره اى از آن ندارد، پس هر گاه چنین است، سفر آخرت سزاوارتر است به زاد و توشه راه، در این هنگام مردى برخاست و گفت: پس ما را راهنمایى کن اى ابوذر!

فرمود: ... "صل رکعتین فى سواء اللیل لوحشه القبور" (9) در تاریکى شب، دو رکعت نماز بخوان، برای (رهایی از) وحشت قبرها.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دانلود فیلم و موزیک رایگان