امام حسین علیه السلام فرمودند:
لا أفلح قوم إشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق.
کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.
امام حسین علیه السلام فرمودند:
لا أفلح قوم إشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق.
کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.
یکی از موانع سقوط انسان که از نظر قرآن کریم، در ردیف نماز است، خدمت به خلق خداست. اساساً آیات نورانی قرآن بر انفاق و نماز به صورت توأمان تأکید میورزد، به گونهای که در آیات متعدّدی، در کنار تأکید بر اقامه نماز، بر رسیدگی به مخلوقات و دستگیری از بندگان خدای تعالی پافشاری کرده است.
خدمت به خلق خدا، در فرهنگ تعالیم قرآن و عترت، ارزش و ثواب فراوانی دارد. حتّی در روایات، دستگیری از دیگران و گره گشودن از مردم، نسبت به برخی اعمال عبادی نظیر حج یا عمره مستحب، از ثواب والاتری برخوردار است.
مرحوم کلینی روایتی در کتاب شریف کافی از امام صادق«سلاماللهعلیه» نقل میکند که حقیقتاً بهتآور است. ابان بن تغلب میگوید: از امام صادق«سلاماللهعلیه» شنیدم که فرمودند: هرکس خانه خدا را طواف کند، خداوند عزّوجلّ شش هزار حسنه برای او مینویسد و شش هزار گناه از او میآمرزد و شش هزار درجه به وی عطا میفرماید و شش هزار حاجت از او برآورده میسازد. سپس فرمودند: «گرهگشایی از کار یک مؤمن، ده برابر این طواف فضیلت دارد!»
«قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّى عَدَّ عَشْراً»[2] ؛ نظیر این روایت، در کتب روایی فراوان یافت میشود و حاکی از جایگاه ویژه و بینظیر خدمت به خلق خدا، در تعالیم دینی است .
اهل معرفت و اولیای الهی ارزش و فضیلت خدمترسانی به مخلوقات را درک میکنند و از این جهت، اگر یک شبانه روز خدمت به خلق خدا نکنند، گویا گم کردهای دارند. حتی مثلاً اهل دل، هنگام بارش برف و باران، نگران حیوانات در بیابان و مورچهها هستند که گرسنه و بی سرپناه نشوند، چه رسد به فکر انسانها.
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» در راه، به یک پیرمرد مسیحی برخوردند که گدایی میکرد. آن حضرت تعجب کردند و معنای تعجب ایشان این است که به او رسیدگی کردند و او را از گدایی نجات دادند. امّا بعد با یک تشری فرمودند: وقتی جوان بود از جوانی او کار کشیدید و حالا کار رسیده به جایی که گدایی میکند؟[3] معصومین«سلاماللهعلیهم» تا این اندازه به فکر اهل کتاب بودند، چه رسد به فکر مسلمانان .
آدمی برای صعود و پیشرفت معنوی و در واقع برای پرواز، محتاج دو بال است: بال اوّل: رابطه با خداوند و بال دوّم: رابطه با مردم .
کسی که از رابطه با خداوند، منهای رابطه با مردم، بهره گیرد، مرغ یک بال است و نمیتواند حرکت کند. چنانکه اگر با مردم رابطه داشته باشد و در برقراری رابطه با خداوند کوتاهی کند، قادر به پرواز و حرکت نخواهد بود.
آیات بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که بر لزوم برقراری این دو رابطه یا برخورداری از این دو بال پرواز با جملاتی نظیر: «یقِیمُونَ الصَّلاةَ» و «مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ» پافشاری دارد.[4] یعنی کسانی قصد دارند به سعادت و رستگاری دست یابند و در دنیا و آخرت تعالی و تکامل روحی و معنوی داشته باشند، باید اوّلاً از طریق نماز، روزه، حج، خمس، زکات و سایر واجبات و اعمال عبادی، با معبود خویش رابطه داشته باشند و ثانیاً به واسطه انفاق، با مخلوقات خداوند، رابطه برقرار سازند؛ یعنی هرچه دارند، برای خود و دیگران بخواهند و خدمتگزار خلق خدا باشند.
جوانان عزیز باید توجه داشته باشند که احکام و اعمال اسلام عزیز، مثل دانههای تسبیح در کنار هم و به هم پیوسته است و در عمل نمیتوان بعضی از دستورات را از سایر دستورات و موازین شرعی تفکیک کرد. قرآن کریم میفرماید:
«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یوْمَ الْقِیامَةِ یرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»[5] ؛
آیا شما به پارهاى از کتاب ایمان مىآورید، و به پارهاى کفر مىورزید؟ پس جزاى هر کس از شما که چنین کند، جز خوارى در زندگى دنیا چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز ایشان را به سختترین عذابها باز برند، و خداوند از آنچه مىکنید غافل نیست .
اقامه نماز، اهمیت به نماز شب، روزه، حج، عمره، مشهد و کربلا و به طور کلّی رابطه با خداوند متعال و اهل بیت«سلاماللهعلیهم»، بسیار مطلوب است و ثواب دارد، امّا کافی نیست و دوشادوش این رابطه، باید به اندازه توان به رابطه با مردم و خدمت به خلق خدا اهمیت داده شود. حتی از روایات فهمیده میشود که ارزش و ثواب خدمت به خلق خدا، بسیار برتر و والاتر از اعمال عبادی نظیر حج و عمره است:
«قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ بِمَنَاسِکِهَا» [6] ؛ برآوردن حاجت مؤمن برتر است از هزار حج مقبول با همه آدابش.
در خصوص ترک اعمال دینی و عذاب ناشی از آن نیز، پیوستگی مورد اشاره وجود دارد. به بیان روشنتر، همانطور که ترک رابطه با خداوند و به خصوص ترک نماز، مذموم است و انسان را جهنّمی میکند، ترک رابطه با مردم و خودداری از انفاق و خدمت به خلق خدا نیز مورد نکوهش شدید قرآن و عترت واقع شده و سرانجام آن جهنّم و عذابهای آن است :
«وَ الَّذینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا ینْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ» [7]
یعنی آدم خودخواه و خودگرا که فقط به فکر خود است و در صورت توان به دیگران رسیدگی نمیکند، جایگاهی جز جهنّم و چارهای جز چشیدن عذاب دردناک آن نخواهد داشت.
خدمت به خلق خدا، به اقسامی منقسم میشود و در ادامه به شرح برخی از آن اقسام میپردازیم:
قسم اوّل: بر اساس بیان نورانی قرآن کریم که میفرماید: «وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ»، هر کسی باید به اندازه وسعش، از آنچه دارد، به دیگران هم در خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج، کمک کند. یعنی اگر میتواند، باید شام شب به یک فقیر بدهد و یا بالاتر اینکه اگر میتواند، باید جهیزیه یک دختر را تأمین کند یا خانه برای ازدواج یک زوج تهیه کند و بالأخره اگر میتواند باید یک درمانده را از درماندگی نجات دهد و اگر توان هیچ کمکی ندارد، باز هم به اندازه توان، حتی به اندازه یک دانه خرما باید به دیگران کمک کند:
«لِینْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیهِ رِزْقُهُ فَلْینْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ» [8] ؛
بر اساس این آیه شریفه، هرکس به هر اندازه که میتواند باید انفاق کند. متأسفانه در بین مردم مشهور شده است که هنگام افطار، یک سینی خرما دست میگیرند و به دیگران تعارف میکنند و تصوّر میکنند که افطاری دادهاند که با این کار خودشان را فریب میدهند. این کار مطلوب است و ثواب دارد، امّا خرما دادن برای کسی است که هیچ چیزی ندارد و به همین اندازه میتواند به دیگران رسیدگی کند. امّا کسی که بیش از این توانایی دارند، باید به اندازه توان خویش انفاق و رسیدگی کند. به قول حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه»، اگر کسی بداند دیگری شام شب ندارد، باید شام خود را بین خود و او قسمت کند. ایشان میفرمود: اگر من بدانم همسایهام گرسنه است، باید عبای خود را بفروشم و او را از درماندگی نجات دهم.
قسم دوم: قسم دوّم، گره گشودن از کار مردم است. این اگر از قسم اوّل مهمتر نباشد، کمتر نیست. گرهگشایی میتواند با مال یا با زبان یا با قدم و یا با قلم انسان صورت پذیرد و همه صور آن لازم، مفید و مطلوب است. مثلاً انسان ببیند دیگری چک دارد و اگر نتواند مبلغ آن را بپردازد، آبرویش میرود؛ زندان میرود یا مشکلات دیگری پیدا میکند. در این هنگام، باید گره کار این شخص را باز کند.
ابان بن تغلب نقل میکند که در خدمت امام ششم حضرت صادق «سلاماللهعلیه» در خانه خدا طواف میکردم. یک نفر مرا صدا کرد و من جواب او را ندادم، در دور دوّم طواف مجدداً مرا صدا کرد و پاسخ او را ندادم. امام صادق«سلاماللهعلیه» فرمودند: مگر تو را صدا نمیزند؟ گفتم آری یابن رسول الله! گفتند: شیعه است؟ گفتم: آری شیعه است و از من درخواستی دارد. فرمودند: چرا درخواست او را اجابت نمیکنی؟ عرض کردم یابن رسول الله! درخدمت شما مشغول طواف هستم. فرمودند: طواف را رها کن و به سوی او برو.[9]
بنابراین همه وظیفه دارند گره گشای مشکلات همدیگر باشند و کوتاهی در این زمینه، کفر عملی و گناه بزرگی است، ولی گناه بزرگتر و مصیبت دردناکتر آن است که انسان، گره روی گره دیگران بیندازد. چنین کسی و فرزندان او بعید است عاقبت به خیر شوند و سقوط آنان حتمی است.
قسم سوم: قسم سوّم قانون مواسات که بسیار حائز اهمیت است، احترام به شخصیت انسانها است. همه انسانها شخصیت دارند و ما باید همینطور که برای خود شخصیت قائلیم، برای دیگران هم شخصیت قائل باشیم و مواظب باشیم که بیاحترامی به کسی نکنیم. بیاحترامی به دیگران، گاهی منجر به مفاسد عجیبی میشود که جبرانناپذیر است. مثلاً گاه اتّفاق میافتد که پدر خانواده در اثر عصبانیت، به فرزندش بیاحترامی میکند و آن فرزند در اثر این بیاحترامی و تحقیر، عقدهای میشود و چه بسا دین خود را از دست میدهد. جوانی به من میگفت: نماز نمیخوانم؛ برای اینکه پدرم با توهین مرا وادار به نماز خواندن میکرد. برخورد تحقیر آمیز و همراه با اهانت آن پدر موجب کفر فرزند شده است. البته نماز نخواندن نیز توجیه نمیپذیرد و بسیار غلط است.
زن و شوهر، باید در خانه احترام همدیگر را حفظ کنند، مخصوصاً در حضور فرزندان باید برای یکدیگر احترام بیشتری قائل باشند. زبان رکیک انسان را به جایگاه پستی میرساند و حتی او را از صف مسلمانان جدا میسازد.
قسم چهارم: قسم چهارم از قانون مواسات که مهمتر از اقسام قبلی است، دفاع از دیگران میباشد. مسلمانان وظیفه دارند از جان، ناموس و آبروی یکدیگر دفاع کنند. هنگامی که یک مسلمان در جلسهای حضور دارد و مشاهده میکند غیبت کسی شروع میشود، واجب است از او دفاع کند و واجب است که مانع ادامه غیبت شود، و الاّ گناه همان غیبت کننده را دارد. از نظر همه فقها، فرقی بین غیبت کننده و آنکه غیبت را میشنود و دفاع نمیکند نیست. اگر نمیخواهد غیبت بشنود، باید فاع کند و اگر نمیخواهد یا نمیتواند دفاع کند، لاأقل باید ناراحت شود.
دفاع از ناموس مردم، دفاع از جان مردم و مهمتر از آن دو، دفاع از آبروی مردم نیز واجب است. آبروی مردم خیلی مهم است و مسلمان باید علاوه بر آنکه خودش باعث آبروریزی دیگران نمیشود، از آبروریزی اشخاص دیگر نیز جلوگیری کند.
ثواب نظر امید داشتن به آنچه نزد خداوند عز و جل
«عن إبراهیم بن داود الیعقوبی عن أخیه سلیمان بن داود رفعه قال قال رجل للنبی ص علمنی شیئا إذا أنا فعلته أحبنی الله من السماء و أحبنی الناس من الأرض قال فقال له ارغب فیما عندک سیحبک الله و ازهد فیما عند الناس یحبک الناس؛ ابراهیم بن داود یعقوبى، از قول برادرش روایت کرده است که: مردى از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم درخواست کرد که چیزى به من بیاموز تا با انجام دادن آن خدا در آسمان و مردم در زمین مرا دوست داشته باشند، حضرت به او فرمود: (فقط) به آنچه در نزد خداست، چشم امید داشته باش تا خداوند تو را دوست بدارد، و به آنچه که در نزد مردم است بى میل و رغبت باش، تا مردم نیز تو را دوست داشته باشند».
ثواب نگهدارى زبان
1- «عن معمر بن خلاد عن أبی الحسن الرضا ع عن أبیه قال قال أبو عبد الله ع نجاة المؤمن فی حفظ لسانه؛ معمر بن خلاد از امام رضا علیه السلام، و آن حضرت از پدر بزرگوارش نقل کرده است که امام صادق علیه السلام فرمود: نجات مؤمن در نگهدارى زبان خود اوست»
2- «قال أمیر المؤمنین ع من حفظ لسانه ستر الله عورته؛ امیر مؤمنان على علیه السلام فرمود: کسى که زبان خود را نگهدارد، خداوند، عیبها (و کاستیهاى) او را (از نظر مردم) مى پوشاند».
ثواب پنهان کردن تنگدستى
«عن عبد الله البصری یرفعه إلى أبی عبد الله ع قال قال رسول الله ص یا علی إن الله جعل الفقر أمانة عند خلقه فمن ستره کان کالصائم و من أفشاه إلى من یقدر على قضاء حاجته فلم یفعل قتله أما إنه ما قتله بسیفه و لا رمحه و لکن بما أنکر من قلبه؛ عبد الله بصرى- بى آنکه از راویان پیش از خود نام ببرد- از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روایت کرده است که فرمود: یا على! خداوند، فقر و تنگدستى را در نزد مردم به امانت نهاد، و اجر کسى که آن را (از دیگران) پنهان کند، برابر با پاداش انسان روزه دار شب زنده دار است، و اگر کسى فقر و تنگدستى خود را با کسى در میان بگذارد که توانایى برآوردن نیاز او را دارد ولى کارى براى او انجام ندهد، محققا که او را کشته است، البته نه کشتن با شمشیر و یا نیزه، بلکه با زخمى که بر قلب او وارد کرده است».
ثواب افراد فقیر و نیکى کردن به آنان
1- «عن یعقوب بن یزید عمن ذکره عن أبی عبد الله ع قال إذا کان یوم القیامة أمر الله عز و جل منادیا ینادی أین الفقراء فیقوم عنق من الناس فیؤمر بهم إلى الجنة فیأتون باب الجنة فیقولون [فیقول لهم خزنة الجنة قبل الحساب فیقولون أعطیتمونا شیئا فتحاسبوا علیه فیقول الله عز و جل صدقوا عبادی ما أفقرتکم هوانا بکم و لکن ادخرت هذا لکم لهذا الیوم ثم یقول لهم انظروا و تصفحوا وجوه الناس فمن أتى إلیکم معروفا فخذوا بیده و أدخلوه الجنة؛ یعقوب بن یزید از قول مردى که از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: چون روز قیامت فرا رسد، خداوند بزرگ فرمان مى دهد که سروشى ندا کند: تهیدستان کجایند؟! (و پس از این صلاى عام) گروهى از مردم از جاى برمى خیزند، (و از جانب حضرت حق) فرمان مى رسد که آنان را به سوى بهشت گسیل دارند، هنگامى که به درب بهشت مى رسند مأموران بهشت به آنان مى گویند: پیش از آنکه به حساب شما برسند (مى خواهید وارد بهشت شوید)؟! در جواب مى گویند: آیا چیزى به ما داده اید که مى خواهید حساب آن را از ما بکشید؟! خداوند به مأموران بهشت خطاب مى کند که: بندگان من راست مى گویند، (سپس به آن گروه مى فرماید:) من شما را به خاطر خوارى و بیقدر کردنتان تهیدست نکردم، بلکه اجر رنجهایى را که کشیده اید، براى امروز شما ذخیره کردم؛ در ادامه به ایشان مى فرماید: به اهل محشر بنگرید و هر کسى را که در حق شما نیکى و احسان کرده است شناسایى کنید، سپس دست او را گرفته وارد بهشت کنید.
2- «عن السکونی عن أبی عبد الله جعفر بن محمد عن أبیه عن آبائه ع قال قال رسول الله ص یا معشر المساکین طیبوا نفسا و أعطوا الرضا من قلوبکم یثبتکم الله على فقرکم فإن لم تفعلوا فلا ثواب لکم؛ سکونى از امام صادق علیه السلام، و آن حضرت از پدران بزرگوارش علیهم السلام روایت کرده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: اى تهیدستان! خوش باشید، و دل خوش دارید که خداوند شما را به خاطر تنگدستى و فقرى که نصیبتان کرده است پاداش دهد، و اگر ثوابى (در ازاى تهیدستى و بینوائى خود) نخواهید داشت».
ثواب کسى که از تکدى خود دارى کند
«قال أبو عبد الله ع رحم الله عبدا عف و تعفف و کف عن المسألة فإنه یعجل الذل فی الدنیا و الآخرة و لا یغنی الناس عنه شیئا؛ از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: خداوند رحمت کند بنده اى را که عفت پیشه کند و خود دار و پرهیزگار باشد، و از ابراز نیاز به دیگران بپرهیزد، چرا که اظهار نیازمندى تعجیل در خوارى و بیقدرى در دنیا مى شود، و مردم خواسته او را برآورده نخواهند ساخت».
ثواب مصافحه و دست یک دیگر را فشردن
«عن أبی حمزة عن أبی عبد الله ع قال أنتم فی تصافحکم فی مثل أجور المجاهدین؛ ابو حمزه از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که: (پاداش شما) به هنگامى که با هم مصافحه مى کنید- و دستان خود را در دست یک دیگر مى گذارید- همانند پاداش سپاهیانى است که (در راه خدا و براى خدا) جهاد مى کنند».
ثواب کسى که به هنگام صرف غذا نام خدا را بر زبان آورد
«عن غیاث بن إبراهیم الدارمی عن جعفر عن أبیه عن آبائه عن أمیر المؤمنین ع قال من ذکر اسم الله على طعام لم یسأل عن ذلک الطعام أبدا؛ ابراهیم دارمى از امام صادق علیه السلام، و آن حضرت از قول پدران بزرگوارش از امیر مؤمنان علیهم السلام روایت کرده است که فرمود: کسى که به هنگام صرف غذا نام خدا را بر زبان جارى سازد، هرگز در مورد آن غذا مورد بازخواست قرار نخواهد گرفت».
ثواب کسى که گرسنه اى را سیر کند
1- «عن صفوان بن یحیى عن أبی عبد الله ع قال من أشبع جائعا أجرى الله له نهرا فی الجنة؛ صفوان بن یحیى از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: کسى که گرسنه اى را سیر کند، خداوند براى او رودى در بهشت جارى خواهد نمود».
2- «عن سماعة عن أبی عبد الله ع قال من أشبع کبدا جائعا وجبت له الجنة؛ سماعه روایت کرده است که امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که شکم گرسنه اى را (از راه حلال) سیر کند، بهشت براى او واجب مى شود».
ثواب لذت بردن از آب
«عن ابن فضال یرفعه إلى أبی عبد الله ع قال من تلذذ بالماء فی الدنیا لذذه الله من أشربة الجنة؛ ابن فضال، بى آنکه از راویان پیش از خود نام ببرد، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: کسى که در این دنیا از آب لذت ببرد، خداوند او را از لذت آشامیدنیهاى بهشت بهره مند سازد».
ثواب صدقه دادن در روز جمعه
«أبو محمد الواشی [الوابشی و عبد الله بن بکیر و غیره قد رواه عن أبی عبد الله ع قال کان أبی ع أقل أهل بیته مالا و أعظمهم مؤنة قال و کان یتصدق کل جمعة بدینار و کان یقول الصدقة یوم الجمعة تضاعف لفضل الجمعة على غیره من الأیام؛ ابو محمد وابشى و عبد الله بن بکیر و راوى دیگرى از امام صادق علیه السلام روایت کرده اند که فرمود: دارائى پدرم کمتر از بقیه افراد اهل بیت خود ولى هزینه زندگى او (از آنان) بیشتر بود، و آن حضرت علیه السلام در روز جمعه یک دینار صدقه مى داد و مى فرمود: (ثواب) صدقه دادن در روز جمعه چند برابر مى شود به خاطر فضیلتى که روز جمعه بر دیگر روزهاى هفته دارد».
ثواب کمک به ستمدیده پریشان
«عن زید الشحام قال سمعت أبا عبد الله ع یقول من أعان أخاه المؤمن اللهفان عند جهده فنفس کربته و أعانه على نجاح حاجته کانت له بذلک اثنتان و سبعون رحمة لأفزاع یوم القیامة و أهواله؛ زید شحام از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: کسى که به برادر مؤمن و گرفتار و پریشان احوال خود به هنگام گرفتارى، یارى کرده و ناراحتى او را برطرف ساخته، و در برآورده شدن نیاز او کمک نماید، هفتاد و دو رحمت الهى براى وحشتها و ترسهاى او در روز قیامت ذخیره مى شود».
ثواب دوست داشتن برادران
«عن جمیل بن دراج عن أبی عبد الله ع قال من فضل الرجل عند الله محبته لإخوانه و من عرفه الله محبة إخوانه أحبه الله و من أحبه الله وفاه أجره یوم القیامة؛ جمیل بن دراج از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: از برتریهاى آدمى در نزد خداوند، دوست داشتن برادران (ایمانى) است، و کسى که خداوند او را با علاقه و محبت برادران (ایمانى) خود آشنا سازد، او را دوست خواهد داشت، و کسى را که خداوند دوست داشته باشد، در روز قیامت پاداشش را کاملا به او عطا خواهد نمود».
ثواب کسى که چیزى را آرزو کند که مورد خشنودى خداوند است
«عن إسماعیل بن أبی زیاد عن أبی عبد الله عن آبائه عن أمیر المؤمنین ع قال قال رسول الله ص من تمنى شیئا و هو لله رضى لم یخرج من الدنیا حتى یعطاه؛ اسماعیل بن ابى زیاد از امام صادق علیه السلام، و آن حضرت از پدران بزرگوارش از امیر مؤمنان على علیه السلام روایت کرده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: کسى که چیزى را آرزو کند که مورد خشنودى خداوند باشد، از دنیا نخواهد رفت تا به آرزوى خود برسد».
ثواب دیدار با مسلمان
«عن بکر بن محمد الأزدی قال سمعت أبا عبد الله ع یقول ما زار مسلم أخاه فی الله إلا ناداه الله عز و جل أیها الزائر طبت و طابت لک الجنة؛ بکر بن محمد ازدى روایت کرده است که از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: هیچ مسلمانى به دیدار برادر دینى خود نمى رود مگر آنکه خداوند به او خطاب مى فرماید: اى دیدارکننده! خوشا بر تو، و بهشت بر تو گوارا باد».
ثواب کسى که خانه اى ساخته، گوسفند فربه اى را قربانى نموده، گوشت آن را به فقرا بدهد
«عن السکونی عن جعفر بن محمد عن أبیه عن آبائه ع قال قال رسول الله ص من بنى مسکنا فذبح کبشا سمینا و أطعم لحمه المساکین ثم قال اللهم ادحر عنی مردة الجن و الإنس و الشیاطین و بارک لی فی بنائی أعطی ما سأل؛ سکونى از امام صادق علیه السلام، و آن حضرت از پدران بزرگوارش نقل کرده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: کسى که خانه اى بسازد و گوسفند چاق و فربهى را قربانى کند و از گوشت آن بینوایان را اطعام نماید، و سپس بگوید: «پروردگارا! (شر) دیوان و آدمیان نافرمان و شیاطین را از من دور ساز، و این خانه را براى من با برکت گردان» (اگر چنین کند) آنچه را که آرزو مى کند به او داده خواهد شد».
ثواب زیارت از راه دور
امام صادق علیه السلام به سدیر فرمود: اى سدیر آیا هر روز حسین را زیارت مى کنى ؟ عرض کردم : فدایت شوم نه ، فرمود: چقدر جفاکارید! سپس فرمود: آیا هر جمعه او را زیارت مى کنید؟ عرض کردم : نه ، فرمود: آیا هر ماه او را زیارت مى کنید؟ عرض کردم : نه ، فرمود: آیا هر سال او را زیارت مى کنید؟ عرض کردم : گاهى مى شود! حضرت فرمود: چقدر شما نسبت به حسین جفا مى کنید! آیا نمى دانى که خداوند عزوجل دو میلیون فرشته دارد که پریشان حال ، بر حسین مى گریند و او را زیارت مى کنند و خسته نمى شوند؟!
چه مانعى دارد که قبر حسین را در هر جمعه پنج بار یا در هر روز یکبار زیارت کنى ؟ عرض کردم : فدایت شوم ، میان ما و او فرسنگهاى بسیار فاصله است ، حضرت فرمود:
برو بالاى بام ، سپس به راست و چپ توجه کن ، آنگاه سر بطرف آسمان بلند کرده ، سپس به طرف قبله متوجه شده ، مى گوئى : السلام علیک یا ابا عبدالله ، السلام علیک و رحمه الله و برکاته ، (اگر چنین کردى ) براى تو یک زیارت مى نویسند، یک زیارت (معادل ) یک حج و عمره است
السلام علیک یا مولای یا اباعبدالله
آیت الله وحید خراسانی فرمودند: اعمال زیر را در شب نیمه شعبان انجام دهید و دیگران را هم آگاه کنید که در صورت عدم اهتمام در آگاه کردن دیگران روز قیامت برای شما یوم الحسره خواهد بود.
1 - قرائت سوره ی یس و هدیه به امام زمان علیه السلام
3- دعای فرج (رأس ساعت 11 شب)