مزار حضرت شَیْث (علیه السلام)

آنچه که من از نوشته های موجود متوجه شدم در مکان های زیر ادعا شده که مزار حضرت شیث نبی الله است:

 کوه ابوقبیس در مکّه المکرمه

 در شهر موصل در شمال عراق

3 - در روستایی به نام «شیث نبی (علیه السلام)» واقع در حاشیه ی شمالی درّه ی بُقاع در لبنان

4 - در حومه ی شهرستان اراک در استان مرکزی نیز آبادی کوچکی به نام «روستای شیث» (در لهجه ی محلی: شیز) وجود دارد و در نزدیکی این روستا، ناحیه ی تپه مانندی هست که مردم محلی، آن را مزار حضرت شیث نبی (علیه السلام) می دانند.

5 - در ناحیه ی «اَربِل» واقع در غرب دریاچه ی طبرّیه در شمال فلسطین

 در کشور اردن که شهرت چندانی ندارد.

حالا نقل ها:

مزار حضرت شَیْث (علیه السلام)

نویسنده: رامین رامین نژاد

حضرت شَیث (علیه السلام) وصی و فرزند حضرت آدم (علیه السلام) است. نام آن حضرت در قرآن نیامده، ولی در تورات و انجیل لوقا از او یاد شده است.(1)

در تورات آمده است که «چون حضرت آدم (علیه السلام) یکصد و سی سال عمر کرد، صاحب فرزندی شد که بسیار به او شباهت داشت و نام او را شِیْث گذاشت».(2)

سید بن طاووس ذکر کرده که در صُحُفِ ادریس دیدم که حق تعالی شَیث (علیه السلام) را پیغمبر کرد و پنجاه صحیفه بر او فرستاد که در آن ها دلایل خدا و فرایض و احکام و سنن و شرایع و حدود الهی بود؛ پس در مکه ماند و این صحیفه ها را بر فرزندانِ آدم (علیه السلام) می خواند و تعلیم ایشان می کرد و عبادت خدا می نمود و کعبه را معمور می کرد و عمره به جای می آورد تا آن که عمر او نهصد و دوازده سال شد.(3)

پس بیمار گردید و پسر خود آیوس (آتوش) را طلب کرد و او را وصی خود گردانید و امر فرمود به تقوا و پرهیزگاری از خدا، و چون وفات یافت، انوش (علیه السلام) او را به کمک فرزندان خود غسل داد و بر او نماز خواند و سپس جسد مطهر حضرت شیث (علیه السلام) را در سمت راست مقبره حضرت آدم (علیه السلام) واقع در غار کوه اَبوقُبَیْسْ در مکه دفن کرد.(4)

در روزگار ما نشانی از مزار حضرت شَیث (علیه السلام) در کوه اَبوقُبیس دیده نمی شود، اما مقابر متعددی در چند کشور به آن حضرت منسوب گردیده است. حال این سؤال مطرح می شود که آیا حضرت شَیث نبی (علیه السلام) ــ چنان که در خبر فوق آمده ــ همچنان در مکه مدفون است یا آن که جسد او همانند جسد حضرت آدم (علیه السلام) توسط حضرت نوح (علیه السلام) به مکان دیگری منتقل شده است؟

مشهورترین مزار منسوب به حضرت شَیث (علیه السلام)، در شهر موصل واقع در شمال عراق است. این مقبره در سال 1057ق ظاهر گردید و بنایی بر فراز آن ساخته شد. در سال 1206 ق مسجدی به نام «جامعُ النَّبی شَیث (علیه السلام)» در کنار آرامگاه بنا گردید و در سال 1206 ق مسجدی به نام «جامعُ النَّبی شَیث (علیه السلام)» در کنار آرامگاه بنا گردید و ایوان و اتاق هایی برای تدریس علوم دینی اختصاص داده شد که تا به حال باقی است. محدّث قمی (رحمه الله) در باب زیارت قبور انبیا (علیهم السلام) چنین نوشته است: «و اکنون آن چه استحضار دارم ... در بیرون شهر [موصل] قبر شیث هبه الله [است]».(5)

امروزه این بقعه در حاشیه ی غربی رود دجله و در خیابان ذوالنّورَین قرار گرفته است. مجموعه آرامگاه منسوب به حضرت شیث نبی (علیه السلام) در موصل، شامل مسجدی با گنبد و گلدسته و همچنین اتاق آرامگاه است. دیوارهای این اتاق، از قسمت داخلی با سنگ های سفید رنگ و ساده، مرمّت و مقاوم سازی شده و آیات قرآنی به خط ثُلثِ جَلی همچون نواری گرداگرد اتاق بر دیوار نقش بسته است. در وسط اتاق، صندوقی به ارتفاع تقریبی یک متر بر روی قبر منسوب به شیث نبی (علیه السلام) قرار دارد و روی آن با پارچه ی سبز رنگ و منقّشی پوشانده شده است.

در روستایی به نام «شیث نبی (علیه السلام)» واقع در حاشیه ی شمالی درّه ی بُقاع در لبنان نیز مزاری منسوب به شیث (علیه السلام) قرار دارد. روستای شیث نبی (علیه السلام)، منطقه ای شیعه نشین است و مردم در مناسبت های مذهبی همچون ایام عاشورای حسینی در این محل گرد می آیند. شیعیان ضمن سیاهپوش ساختن ساختمان مسجد و آرامگاه، در این محل به مراسم عزاداری می پردازند. در داخل این مسجد، محدوده ای حصارکشی شده وجود دارد که با پارچه ی سبز رنگی متمایز شده و هیچ گونه نشان یا سنگ مزاری در آن مکان به چشم نمی خورد، اما گفته می شود که مزار حضرت شیث نبی (علیه السلام) به احتمال در این قسمت قرار گرفته است. تمامی دیوارها و ستون های مسجد با کاشی های هفت رنگ آراسته و چلچراغ زیبایی نیز بر فراز قبر آویخته شده است. در کنار این مجموعه، قبرستان مسلمانان نیز دیده می شود.

در حومه ی شهرستان اراک در استان مرکزی نیز آبادی کوچکی به نام «روستای شیث» (در لهجه ی محلی: شیز) وجود دارد و در نزدیکی این روستا، ناحیه ی تپه مانندی هست که مردم محلی، آن را مزار حضرت شیث نبی (علیه السلام) می دانند.(6) مقابر دیگری نیز در ناحیه ی «اَربِل» واقع در غرب دریاچه ی طبرّیه در شمال فلسطین و همچنین در اردن به آن حضرت منسوب شده است، ولی شهرت چندانی ندارد.

پی نوشت ها :

1. تورات، سفر تکوین، 25/4، 26؛ 3/5، 4، 6، 7، 8؛ انجیل لوقا، 38/3.

2. سفر تکوین، 3/5.

3. همان، 8/5.

4. مجلسی، حیوه القلوب، 115/1.

5. مفاتیح الجنان، باب فضیلت زیارت قبور انبیا (علیهم السلام)، 929.

6. رضا استادی، «شرح احوال آیه الله اراکی»، 142؛ فصل نامه مشکوه، شماره 59، 142.

منبع: رامین نژاد؛ رامین، (1387)، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ اول.

زندگینامه و سرگذشت حضرت شیث (ع)                  

نام دیگر شیث بن آدم، هبة الله است. او فرزند و جانشین حضرت آدم بود. حضرت شیث سومین فرزند حضرت آدم بوده است. حضرت آدم حدود ۳۴ فرزند داشته است که هابیل و قابیل از اولین فرزندان این پیامبر بزرگوار بوده اند. در روایتی از امام محمد باقر علیه السلام آمده است: آدم علیه السلام بعد از کشته شدن هابیل، بسیار گریست و به درگاه خداوند شکوه کرد. خداوند به او وعده پسری داد تا جای هابیل را بگیرد. آن گاه به او فرزندی عطا کرد که آدم او را شیث نام گذاشت. خداوند به آدم وحی کرد که: «این پسر بخششی است از جانب پروردگارت، پس نام او را «هبة الله» بگذار.» و آدم علیه السلام نیز چنین کرد. آدم به هنگام وفات، مأمور شد شیث را جانشین و وصی خود معرفی نماید. او نیز تمامی فرزندان خود را جمع نمود و شیث را به جانشینی خود منصوب نمود.

حضرت آدم (ع ) پس از حدود هزار سال از جهان برفت و شیث را وصى خود گردانید. قابیل که از این موضوع مطلع شد، نزد شیث آمده. او را تهدید کرد و گفت: سبب این که من برادرت هابیل را کشتم، همین بود که او مقام وصایت پدر را داشت و براى آن که فرزندان او به بچه هاى من در آینده فخرفروشى نکنند، من او را کشتم. اکنون تو نیز اگر جایى اظهار کنى که مقام وصایت پدر به تو رسیده، تو را نیز خواهم کشت. و همان گونه که ابن اثیر و طبرى نقل کرده اند و در احادیث نیز آمده، خود آدم نیز به شیث سفارش کرد که علم خود و مقام وصایت را که پدر بدو داده بود از قابیل پنهان دارد مبادا همان گونه که او به هابیل حسد برد، به وى نیز حسد برده و در صدد قتل او برآید. به همین دلیل شیث پیوسته در حال ترس و تقیه به سر مى برد. خداوند تعالی شیث را به پیامبری برگزید و پنجاه صحیفه بر وی نازل کرد تا به وسیله آنها مردم زمان خود را که همگی از نوه ها و نوادگان آدم ابوالبشر علیه السلام بودند به توحید و یگانگی خدا دعوت نماید. مسعودى گفته است که بیست و نه صحیفه بر شیث نازل شد که در آن ها تهلیل و تسبیح بود. برخی گفته اند: اولین کسى که بعد از رحلت آدم (ع ) به مقام شامخ پیامبرى نائل آمد، شیث (هبة الله) بود. او وصى و جانشین آدم شد و امانتهاى الهى و صحیفه هائى که جانب خداوند نازل شده و جمعا بیست و یک صحیفه بود، دریافت و جمع آورى و منظم نمود و سپس به نشر آن تعالیم و هدایت و راهنمائى فرزندان آدم که رفته رفته جمعیت قابل ملاحظه اى را تشکیل میدادند کمر بست. از میان آثار بجاى مانده از آن صحیفه ها، این صحیفه است که خداوند به آدم وحى فرستاد که؛ من تمام نیکى ها و سعادت ها را در چهار کلمه براى تو بیان میکنم. آدم پرسید: آن چهار کلمه کدامند؟ خطاب آمد: کلمه اول از آن من، کلمه دوم از آن تو، کلمه سوم میان من و تو و کلمه چهارم میان تو و مردم.

 آنکه از آن من است اینست که مرا بپرستى و شریکى براى من قرار ندهى.

 آنکه از آن تو است آنکه در برابر کارهائى که مى کنى، آنچه را که بیش از هر چیز به آن نیازمندى، بتو پاداش دهم.

 آنکه میان من و تو است: از تو دعا کردن و خواستن و از من اجابت و پذیرفتن.

و بالاخره آنکه میان تو و بندگان من است این است که: براى مردم دوست بدارى آنچه براى خودت دوست دارى.

 آدم پس از گذرانیدن عمرى طولانى، احساس کسالت و ناتوانى کرد. به فرزندش شیث گفت: پسرم، زمان مرگ من نزدیک شده و اینک من مریض و ناتوانم و خداوند به من دستور داده که تو را وصى خود قرار دهم و ودیعه هاى او را به امانت نزد تو بگذارم، اینک وصیت نامه من که شامل آثار علمى و نام بزرگ خداوند میباشد، زیر سر من است. وقتى من از دنیا رفتم آنرا بردار و کسى را نیز از آن مطلع مکن .در وصیت نامه من تمام مسائلى که به آن نیازمند شوى، چه در امور دینى و چه در مسائل دنیوى ثبت و ضبط شده است. پسرم، در این لحظات که بیمارى و رنج بر من غلبه کرده، میل دارم از میوه هاى بهشتى، تناول کنم. از دامنه کوه بالا برو و هر یک از فرشتگان را دیدى سلام مرا به او برسان و بگو: پدرم مریض است و از شما میخواهد کمى از میوه هاى بهشتى براى او هدیه بفرستید.شیث به ارتفاع کوهستانى که در آن منطقه بود، بالا رفت تا براى پدر، میوه اى بدست آورد. در بین راه جبرئیل را با گروهى از فرشتگان دید، جبرئیل بر او سلام کرد و پرسید: کجا میروى؟ گفت: پدرم مریض شده و از من خواسته است مقدارى از میوه هاى بهشتى، از فرشتگان به رسم هدیه بگیرم و اینک براى این منظور به کوه آمده ام. جبرئیل گفت: خداوند به تو صبر و اجر عنایت کند پدرت چشم از جهان پوشید و به عالم ابدى پیوست. آنگاه همگى کنار جسد آدم آمدند. فرشتگان بفرمان پروردگار بدن او را غسل داده و براى نماز آماده ساخته بودند. شیث جلو ایستاد و نمازى با پنج تکبیر، بهمان شیوه اى که خداوند در امت اسلامى مقرر فرموده و تا روز رستاخیز این شیوه ادامه خواهد یافت، بر جنازه آدم خواند. سپس جنازه او را طبق راهنمائى جبرئیل، با احترام و تجلیل فراوان بخاک سپردند و شیث در غم از دست دادن پدر بیتابى میکرد. جبرئیل او را دلدارى داد و به ادامه زندگى و انجام وظیفه پیامبرى تشویق نمود. می گویند حضرت شیث علیه السلام 912 سال زندگی کرد. محل تبلیغ وی مکه معظمه بود و مطالب صحیفه ها را که دلایل خداشناسی، فرایض و احکام و سنن و حدود الهی بود برای فرزندان آدم می خواند. وی سرانجام در مکه درگذشت و در کوه ابوقبیس به خاک سپرده شد. برخی نیز گفته اند: مزار حضرت شیث علیه السلام از فرزندان حضرت آدم علیه السلام در شهر بلخ می باشد.

اوصیاى پس از وى تا ادریس

شیث متجاوز از هزار سال زندگى کرد و همواره با جبرئیل و فرشتگان الهى در ارتباط بود و وحى خداوندى را دریافت و به مردم ابلاغ میکرد. بر اساس ‍ سنت تغییر ناپذیر آفرینش، دوران زندگى شیث به سر آمد و به دستور خداوند، ادریس را که از بهترین نواده هاى آدم بود، بجانشینى برگزید و ودائع نبوت را به او سپرد. همچنین گفته شده که پس از شیث، فرزندش انوش - که او را ریسان نیز نامیده اند - وصى او گردید. بعد از وى پسرش قینان و پس از او مهلائیل یا حلیث و بعد فرزندش یارد - که بعضى یرد نیز ذکر کرده اند - یا غنمیشا به این مقام رسیدند و یارد پدر ادریس پیغمبر است. عمر هر یک از ایشان را به اختلاف بین هشتصد تا هزار سال نوشته اند. چنان چه عمر انوش را 905 یا 965 سال ذکر کرده اند.در نام هاى آن ها نیز اختلاف است.

نقل دیگر :

حضرت شیث - هبه الله

حضرت شیث(ع) سومین فرزند آدم و حوا پس از هابیل و قابیل است که نامش در کتاب پیدایش تورات ذکر شده است. با استناد به تورات، شیث پس از قتل هابیل توسط قائن (قابیل) متولّد گشت. نام فرزند شیث در تورات، انوش است.نام شیث در قرآن نیامده است امّا در احادیث و روایات اسلامی، نام شیث به عنوان یکی از پیامبران در اسلام ذکر گشته است. شیث در لغت بمعنی هبه الله است. (عبرانی)

قتل هابیل و درخواست آدم(ع)

پس از کشته شدن هابیل به دست قابیل، آدم(ع) از فراق هابیل، سخت ناراحت بود، و آه و ناله اش از فراق پسر بلند بود. شکایتش را به درگاه خدا برد. و از او خواست که یاریش کند و با الطاف مخصوص خویش، او را از اندوه جانکاه نجات دهد.

خداوند مهربان به آدم(ع) وحی کرد و به او بشارت داد که: «آرام باش، به جای هابیل، پسری را به تو عطا کنم که جانشین او گردد.

طولی نکشید که این بشارت تحقّق یافت، و حوّا(ع) دارای پسر پاک و مبارکی گردید. روز هفتم این نوزاد، خداوند به آدم(ع) چنین وحی کرد: «ای آدم! این پسر از ناحیه من به تو هِبه (بخشش) شده است، نام او را هِبَهُ الله بگذار.» آدم(ع) از وجود چنین پسری خشنود شد، و نام او را هِبَهُ الله گذاشت.

سال آخر عمر آدم(ع) و وصیت او

حضرت آدم(ع) به سالهای آخر عمر رسید. 930 سال از عمرش گذشته بود. خداوند به او وحی کرد که پایان عمرت فرا رسیده و مدّت پیامبریت به سر آمده است، اسم اعظم و آن چه که خدا از اسماء ارجمند به تو آموخته و همه گنجینه نبوّت و آن چه را مردم به آن نیاز دارند، به شیث(ع) واگذار کن و به او دستور بده که این مسأله را پنهان داشته و تقیه کند تا در برابر آسیب برادرش قابیل در امان بماند، و به دست او کشته نگردد.

به روایت دیگر: حضرت آدم(ع) هنگام مرگ ، فرزندان و نوادگان خود را که هزاران نفر شده بودند، به دور خود جمع کرد و به آنها چنین وصیت نمود:

«ای فرزندان من! برترین فرزندان من، هبه الله، شَیث است و من از طرف خدا او را وصی خود نمودم،از این رو آن چه از سوی خدا به من تعلیم داده شده به شیث می آموزم تا مطابق شریعت من حکم کند که او حجّت خدا بر خلق است. ای فرزندانم! از او اطاعت کنید و از فرمان او سرپیچی نکنید که وصی و جانشین و نماینده من در میان شما است.»

سپس طبق دستور آدم(ع) صندوقی ساختند. ایشان صحایف آسمانی را در میان آن نهاد و آن صندوق را قفل کرده و کلید آن را به شیث(ع) تحویل داد و به او گفت: «وقتی از دنیا رفتم، مرا غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار. این را بدان که از نسل تو پیامبری پدیدار می شود که او را خاتم پیامبران خدا گویند، این وصیت را به وصی خود بگو و او به وصی خود نسل به نسل بگوید تا زمانی که آن حضرت ظاهر گردد.»

یکی از بشارتهای آدم(ع) به مردم عصرش، بشارت به آمدن حضرت نوح(ع) بود. آنها را مخاطب قرار می داد و می فرمود: «ای مردم! خداوند در آینده پیامبری به نام نوح(ع) مبعوث می کند، او مردم را به سوی خدای یکتا دعوت می نماید ولی قوم او، او را تکذیب می کنند و خداوند آنها را با طوفان شدید به هلاکت می رساند. من به شما سفارش می کنم که هر کس از شما زمان او را درک کرد، به او ایمان آورده و او را تصدیق کند و از او پیروی نماید، که در این صورت ازغرق شدن در طوفان، مصون می ماند.»

آدم(ع) این وصیت را به وصی خود شیث، «هبه الله» گوشزد نمود، و از او عهد گرفت که هر سال در روز عید، این وصیت (بشارت به آمدن نوح(ع)) را به مردم اعلام کند.

پایان عمر آدم(ع) و جانشین شدن شیث

حضرت آدم(ع) در بستر رحلت قرار گرفت و در حالی که زبانش به یکتایی خدا و شکر و سپاس از الطاف الهی اشتغال داشت، از دنیا چشم پوشید.

جبرئیل همراه هفتاد هزار فرشته برای نماز بر جنازه آدم(ع) حاضر شد و همراه خود کفن و حنوط و بیل بهشتی آورد.

شیث(ع) جسد حضرت آدم(ع) را غسل داد و کفن کرد، و به او نماز خواند، جبرئیل و فرشتگان هم به او اقتدا کردند.

فرشتگان بسیاری برای عرض تسلیت نزد شیث(ع) آمدند، در پیشاپیش آنها جبرئیل به شیث(ع) تسلیت گفت و شیث به دستور جبرئیل، در نماز بر جنازه پدرش، سی بار تکبیر گفت.

از آن پس، شیث(ع) به جای پدر نشست، و آیین پدرش آدم(ع) را به مردم می آموخت و آنها را به دین خدا فرا می خواند، و به آنها بشارت می داد که: «پس از مدتی خداوند از ذریه من پیامبری را به نام نوح(ع) مبعوث می کند. او قوم خود را به سوی خدا دعوت می نماید، قومش او را تکذیب می کنند و خداوند آنها را با غرق کردن در آب به هلاکت می رساند.»

بین آدم تا نوح، ده یا هشت پدر به ترتیب ذیل، واسطه وجود داشته است.

1 -  شیث

2 -  ریسان (انوش)

3 -  قینان

 4 -  آحیلث

5 -  غنمیشا

6 -  ادریس که نام دیگرش، اخنوخ و هرمس است

 7 -  برد

8 -  اخنوخ

9 -  متوشلخ

 10 -  لمک که نام دیگرش ارفخشد است.

پی نوشت:

شخصیت شناسی حضرت شیث علیه‌السلام

فرزندان حضرت آدم علیه السلام

1- تاریخ انبیاء، نوشته رسولی محلاتی

2- تاریخ طبرى، ج 1، ص 107- 111

3- حیوه القلوب، علامه مجلسی، ج 1، ص 76

4- قصص الانبیاء جزایری، ‌ص 54

5- تاریخ یعقوبی،‌ ج 1، ص 8

6- مروج الذهب، ‌ج 1، ص 48

7- مدرسه نمونه دولتی شهید آوینی، مقاله قصص قرآن داستان حضرت شیث

بحار، ج 11، ص 230 و 231؛ به نقل دیگر، هنگامی که هابیل کشته شد، همسرش حامله بود، پس از مدتی پسری از او متولد شد، آدم نام او را «هابیل» گذاشت و پس از مدتی، خداوند به خود آدم پسری داد، نام او را «شَیث» گذاشت و گفت: این پسرم «هبه الله» (از عطای خدا) است. (همان، ص 228)

عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1، ص 242.

اقتباس از روضه الکافی، ص 114 و 115.

اقتباس از تاریخ انبیاء، ص 124 و 125.

بحار، ج 11، ص 228 و 229.

و نقل آخر:

مزار حضرت شیث نبی(ع) در لبنان

حضرت شیث(ع) فرزند سوم و جانشین حضرت آدم بود. حضرت آدم حدود ۳۴ فرزند داشته که هابیل و قابیل از اولین فرزندان این پیامبر بزرگوار بوده اند. در روایتی از امام محمد باقر(ع) آمده است: آدم(ع) بعد از کشته شدن هابیل، بسیار گریست و به درگاه خداوند شکوه کرد. خداوند به او وعده پسری داد تا جای هابیل را بگیرد. آن گاه به او فرزندی عطا کرد که آدم او را شیث نام گذاشت. خداوند به آدم وحی کرد که؛ "این پسر بخششی است از جانب پروردگارت، پس نام او را «هبة الله» بگذار." و آدم(ع) نیز چنین کرد. آدم به هنگام وفات، مأمور شد شیث را جانشین و وصی خود معرفی نماید. او نیز تمامی فرزندان خود را جمع نمود و شیث را به جانشینی خود منصوب نمود. حضرت شیث (ع) حدود 900 سال عمر می‏کنند و قبر ایشان نیز که حدود 34 متر است، در روستای "نبی شیث" از توابع شهر بعلبک لبنان است.