لا حول و لا قوة الا بالله  هو العلی العظیم و  صلی علی محمد و اله الطاهرین

وقتی میت در قبر گذاشته می شود و همه می روند مَلَکی ظاهر می شود به نام «رومان» یا «فتّان القبور» بعضی هم اسم او را «رومان فتّان» گفته اند . به هر حال این ملک قبل از نکیر و مکر در نزد میّت حاضر می شود و کارش این است که ببیند اعمال میت چه صورت و وضیعتی دارد آیا از اهل سعادت است یا شقاوت . عبدالله بن سلام می گوید : از رسول خدا (ص) در مورد رومان سوال کردم فرمود : او ملکی است قبل از نکیر و منکر وارد می شود و به میت می گوید : تمام کارها و اعمالی که در دنیا انجام داده ای را بشمار . او می گوید : من یادم نیست . رومان می گوید : من یادم است می گویم تو بنویس . می گوید : با چی بنویسم و بر چی بنویسم ؟ می گوید : با انگشتت به عنوان قلم و با آب دهنت به عنوان مرکب و بر کفنت به عنوان کاغذ بنویس . او ابتدا اعمال خوب خویش را می نویسد بعد نوبت اعمال بد می رسد ٬ خجالت می کشد بنویسد. رومان می گوید : ای خطاکار ! در دنیا وقتی آن اعمال زشت و قبیح را انجام می دادی از خدا خجالت نمی کشیدی ٬ حالا خجالت می کشی ؟ ! رومان گرز را بر می دارد او را بزند . می گوید : مهلت بده تا بنویسم. همه گناهان و خطاهایش را هم می نویسد . رومان می گوید : حالا مهر کن . می گوید : من که مهر ندارم؟ می گوید : با انگشتت مهر کن سپس به گردنت بنداز و تا روز قیامت این اعمالت در گردنت خواهد ماند که خداوند در قرآن فرمود :
« وَ کُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشوُراً » ( اسراء/۱۳ و ۱۴ ) 
یعنی : « و کارنامه ی هر انسانی را به گردنش آویخته ایم ٬ و روز قیامت برای او نامه ای که آن را گشوده می بیند بیرون می آوریم. »
شاهد این روایت ٬ جریان آن مرده ای است که حضرت سلمان در آخر عمرش با همراهان به قبرستان رفت و مرده ای را صدا زد و سوالاتی از او کرد او هم جریان رومان را بیان کرد که ما مشروح جریان سلمان با آن مرده را در مطالب قبل نوشتیم .
در هر صورت رومان فتان القبور بعد از شناسایی او پیش نکیر و منکر می رود و گزارش می دهد تا نکیر و منکر با توجه به اعمال او با صورت نیکو یا زشت وارد شوند.۱

۱) کفایة الموحدین ٬ ج۴ ٬ ص ۲۳۱.